۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== حكمت غدير<ref>برترين نعمت، چهل نكته درباره غدير (واعظ حسينى) : ص ۴۵ - ۵۰، ۱۱۵، ۱۱۶.</ref>== | == حكمت غدير<ref>برترين نعمت، چهل نكته درباره غدير (واعظ حسينى) : ص ۴۵ - ۵۰، ۱۱۵، ۱۱۶.</ref>== | ||
سواى اينكه اصل اعتقاد | سواى اينكه اصل اعتقاد شیعه در مسئله [[امامت]] و غدير «نصبٌ من الله» است و عقول بشر در اين مسئله هيچ راهى ندارد، ولى از باب حجت بر خصم و استدلال بر مخالفین، پرسش اساسى اين است كه چرا حضرت على عليه السلام از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله معرفى شد و اساساً حكمت و فلسفه تحقق غدير چيست؟ | ||
آيا پديد آوردن غدير خم و در واقع تعيين | آيا پديد آوردن غدير خم و در واقع تعيين [[جانشین]] از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله، امرى معقول و ضرورى بود؟ | ||
آيا سخن اهل سنت صحيح است؛ كه مى گويند: پيامبر صلى الله عليه و آله براى خود جانشين مشخص نكرد و خلافت و مديريت پس از خود را به مردم سپرد تا آنان خود جانشين را انتخاب كنند؟<ref>العقيدة الطحاوية: ص ۷۹ ،۸۰ .</ref> | آيا سخن اهل سنت صحيح است؛ كه مى گويند: پيامبر صلى الله عليه و آله براى خود جانشين مشخص نكرد و [[خلافت]] و مديريت پس از خود را به مردم سپرد تا آنان خود جانشين را انتخاب كنند؟<ref>العقيدة الطحاوية: ص ۷۹ ،۸۰ .</ref> | ||
=== از ديدگاه شيعه'''<ref>منبع عمده در اين نكته كتاب «شيعه در اسلام» است.</ref>''' === | === از ديدگاه شيعه'''<ref>منبع عمده در اين نكته كتاب «شيعه در اسلام» است.</ref>''' === | ||
[[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله]] محال است كه براى دين و دنياى مردم جانشين تعيين نكرده باشد. چرا؟ چون اگر رئيس قومى و بزرگى بخواهد از ميان قومش برود، عقلا مى گويند: | |||
بايد آن قوم را بى سرپرست نگذارد. چه رسد به اينكه سفر آخرت باشد و ديگر به ميان قومش برنخواهد گشت. به ويژه اگر آن بزرگ و سرور، دلسوز و مهربان باشد. | بايد آن قوم را بى سرپرست نگذارد. چه رسد به اينكه سفر آخرت باشد و ديگر به ميان قومش برنخواهد گشت. به ويژه اگر آن بزرگ و سرور، دلسوز و مهربان باشد. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
همچنين پس از شهادت نسبت به بدهى ها و كارهاى شخصى خود على عليه السلام را جانشين نمود. | همچنين پس از شهادت نسبت به بدهى ها و كارهاى شخصى خود على عليه السلام را جانشين نمود. | ||
شيعه مى گويد: به همين دليل هرگز متصور نيست كه | شيعه مى گويد: به همين دليل هرگز متصور نيست كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله]] از دنيا رحلت كند و كسى را جانشين خود قرار ندهد و سرپرستى براى اداره امور مسلمين و گرداندن چرخ جامعه اسلامى نشان ندهد.<ref>شيعه در اسلام: ص ۲۴۳ به بعد، بخش امام شناسى، همراه با تلخيص.</ref> | ||
به راستى چه كسى مى تواند از پيامبر رحمت صلى الله عليه و آله عاقل تر و مهربان تر باشد؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله به اندازه اى نسبت به امت دلسوز و مهربان بود كه حتى در سفر چند روزهاى كه مى رفت، فرد يا افرادى را به جاى خويش معين مى نمود. | به راستى چه كسى مى تواند از پيامبر رحمت صلى الله عليه و آله عاقل تر و مهربان تر باشد؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله به اندازه اى نسبت به امت دلسوز و مهربان بود كه حتى در سفر چند روزهاى كه مى رفت، فرد يا افرادى را به جاى خويش معين مى نمود. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
آيا ممكن است رسول خدا صلى الله عليه و آله نسبت به طبيعى ترين و عادى ترين كارها مانند خوردن و نوشيدن و خوابيدن صدها دستور و سفارش صادر كند، ولى از چنين مسئله با ارزشى به كلى سكوت ورزيده و كسى را به جاى خود تعيين نفرمايد و همه چيز را در اين امر خطير و جنجال براگيز به مردم بسپارد؟! | آيا ممكن است رسول خدا صلى الله عليه و آله نسبت به طبيعى ترين و عادى ترين كارها مانند خوردن و نوشيدن و خوابيدن صدها دستور و سفارش صادر كند، ولى از چنين مسئله با ارزشى به كلى سكوت ورزيده و كسى را به جاى خود تعيين نفرمايد و همه چيز را در اين امر خطير و جنجال براگيز به مردم بسپارد؟! | ||
شيعه طبق آنچه از تعاليم اسلامى به دست آورده معتقد بوده و هست كه آنچه براى جامعه در درجه اول [[اهمیت]] دارد روشن شدن تعاليم اسلام و فرهنگ دينى، و در درجه دوم جارى شدن كامل آنها در ميان جامعه است. | شيعه طبق آنچه از تعاليم اسلامى به دست آورده معتقد بوده و هست كه آنچه براى جامعه در درجه اول [[اهمیت]] دارد روشن شدن تعاليم [[اسلام]] و فرهنگ دينى، و در درجه دوم جارى شدن كامل آنها در ميان جامعه است. | ||
قطعاً اين دو مقصود به دست كسى بايد انجام شود كه عصمت و مصونيت خدايى داشته باشد، و گرنه ممكن است كسانى مصدر حكم يا مرجع علم قرار گيرند كه در زمينه وظايف محوّله خود، از انحراف فكر يا خيانت سالم نباشند و تدريجاً ولايت عادلانه الهى و اسلامى به سلطنت استبدادى و مِلک كسرايى و قيصرى تبديل شود، و معارف پاک دينى مانند اديان ديگر دست خوش تحريف و تغيير دانشمندان بوالهوس و خودخواه گردد. | قطعاً اين دو مقصود به دست كسى بايد انجام شود كه [[عصمت]] و مصونيت خدايى داشته باشد، و گرنه ممكن است كسانى مصدر حكم يا مرجع علم قرار گيرند كه در زمينه وظايف محوّله خود، از انحراف فكر يا خيانت سالم نباشند و تدريجاً ولايت عادلانه الهى و اسلامى به سلطنت استبدادى و مِلک كسرايى و قيصرى تبديل شود، و معارف پاک دينى مانند اديان ديگر دست خوش تحريف و تغيير دانشمندان بوالهوس و خودخواه گردد. | ||
و تنها كسى كه به تصديق پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در تمام اعمال و اقوال خود مُصيب و روش او با كتاب خدا و سنت الهى تطابق كامل داشت اميرالمؤمنين على بن ابی طالب عليه السلام بود.<ref>شيعه در اسلام: ص ۳۵ بخش اول، همراه با تلخيص.</ref> | و تنها كسى كه به تصديق پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در تمام اعمال و اقوال خود مُصيب و روش او با كتاب خدا و سنت الهى تطابق كامل داشت اميرالمؤمنين على بن ابی طالب عليه السلام بود.<ref>شيعه در اسلام: ص ۳۵ بخش اول، همراه با تلخيص.</ref> | ||
اگر كسى كه در مسائل اعتقادى يا احكام شرعى كه توضيح آن در قرآن و كلام پيامبر صلى الله عليه و آله نيامده پرسش يا انتقاد و شبهه اى داشت، به چه كسى بايد مراجعه و اعتماد كند؟ چرا كه مى دانيم زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت: | اگر كسى كه در مسائل اعتقادى يا احكام شرعى كه توضيح آن در [[قرآن]] و كلام پيامبر صلى الله عليه و آله نيامده پرسش يا انتقاد و شبهه اى داشت، به چه كسى بايد مراجعه و اعتماد كند؟ چرا كه مى دانيم زمانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت: | ||
از يک سو بسيارى از جزئيات احكام براى توده مردم بيان نشده بود و با پيش آمدهاى تازه حكم شرعى آن بايد مشخص مى شد. | از يک سو بسيارى از جزئيات احكام براى توده مردم بيان نشده بود و با پيش آمدهاى تازه حكم شرعى آن بايد مشخص مى شد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
به كدام دليل سخن و حُكم افرادى مانند ابن حنبل و شافعى و ابوحنيفه حجت است و مورد رضاى خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشد؟ واقعاً به چه دليل و مدرک و با كدام [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]]؟ | به كدام دليل سخن و حُكم افرادى مانند ابن حنبل و شافعى و ابوحنيفه حجت است و مورد رضاى خدا و رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشد؟ واقعاً به چه دليل و مدرک و با كدام [[فرهنگ غدیر در تاریخ|روایت]]؟ | ||
شيعه اماميه براى پيروى از امام على عليه السلام و ديگر اهل بيت عليهم السلام در امور دينى و دنيوى، ده ها سند و مدرک محكم و قطعى دارد. مانند: | شيعه اماميه براى پيروى از امام على عليه السلام و ديگر اهل بيت عليهم السلام در امور دينى و دنيوى، ده ها سند و مدرک محكم و قطعى دارد. مانند: آیه تطهیر، [[حدیث غدیر]]، [[حدیث ثقلین فراز حساس خطبه غدیر|حدیث ثقلین]]، حديث سفينه و... ، كه برخى از روايت ها را اكثريت متفكران اسلامى (از هر فرقه) گزارش نموده اند. | ||
از منظر ديگر: امت بى امام همانند كشتى بى ناخدا و راه بى علامت و شب بى چراغ است. اگر غدير و رهبرى الهى نباشد، استعدادها شكوفا نمى شود. | از منظر ديگر: امت بى امام همانند كشتى بى ناخدا و راه بى علامت و شب بى چراغ است. اگر غدير و رهبرى الهى نباشد، استعدادها شكوفا نمى شود. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
[[ابن سینا|ابوعلی سینا]] مى گويد: چگونه باور كنيم خداى حكيمى كه از مژه چشم و گودى كف پا غفلت نكرده، از رهبرى مردم غافل شده است؟ مگر قرآنى كه هر كس مى تواند آيه اى - آيات كلى، مطلق و يا متشابه - از آن را دستاويز اهداف خود كند، بدون مفسّر معصوم - مانند رسول خدا صلى الله عليه و آله - قابل تكيه است؟ | [[ابن سینا|ابوعلی سینا]] مى گويد: چگونه باور كنيم خداى حكيمى كه از مژه چشم و گودى كف پا غفلت نكرده، از رهبرى مردم غافل شده است؟ مگر قرآنى كه هر كس مى تواند آيه اى - آيات كلى، مطلق و يا متشابه - از آن را دستاويز اهداف خود كند، بدون مفسّر معصوم - مانند رسول خدا صلى الله عليه و آله - قابل تكيه است؟ | ||
از همين رو پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سفارش نمود تا همگان به هر دو ثقل - | از همين رو پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سفارش نمود تا همگان به هر دو ثقل - کتاب خدا و [[اهل بیت علیهم السلام]] - تمسک جويند تا گمراه نشوند. | ||
== پانویس == | == پانویس == |