پرش به محتوا

متن و ترجمه خطبه غدیر به زبان فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۸۴: خط ۲۸۴:
كَرم كننده و بردبار و تحمّل كننده است. رحمت او همه چيز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمى‏كند، و به آنچه از عذابش كه مستحق آنند، مبادرت نمى‏ورزد.
كَرم كننده و بردبار و تحمّل كننده است. رحمت او همه چيز را فرا گرفته و با نعمت خود بر همه آنها منّت گذارده است. در انتقام گرفتن خود عجله نمى‏كند، و به آنچه از عذابش كه مستحق آنند، مبادرت نمى‏ورزد.


باطن‏ها و سريره‏ ها را مى‏ فهمد و ضماير را مى‏ داند و پنهان ‏ها بر او مخفى نمى ‏ماند و مخفى‏ ها بر او مشتبه نمى‏ شود. او راست احاطه بر هر چيزى و غلبه بر همه چيز و قوت در هر چيزى و قدرت بر هر چيزى، و مانند او شيئى نيست. اوست به وجود آورنده شيئ(چيز)هنگامى كه چيزى نبود.<ref>  ‹‹ج››و‹‹د›› : اوست به وجود آورنده زنده هنگامى كه زنده‏ اى نبود.</ref>  دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نيست خدايى جز او كه با عزّت و حكيم است.
باطن‏ ها و سريره‏ ها را مى‏ فهمد و ضماير را مى‏ داند و پنهان ‏ها بر او مخفى نمى ‏ماند و مخفى‏ ها بر او مشتبه نمى‏ شود. او راست احاطه بر هر چيزى و غلبه بر همه چيز و قوت در هر چيزى و قدرت بر هر چيزى، و مانند او شيئى نيست. اوست به وجود آورنده شيئ(چيز)هنگامى كه چيزى نبود.<ref>  ‹‹ج››و‹‹د›› : اوست به وجود آورنده زنده هنگامى كه زنده‏ اى نبود.</ref>  دائم و زنده است، و به قسط و عدل قائم است. نيست خدايى جز او كه با عزّت و حكيم است.


بالاتر از آن است كه چشم‏ ها او را درك كنند ولى او چشم‏ها را درك مى ‏كند، و او لطف كننده و آگاه است. هيچكس نمى ‏تواند با ديدن به صفت او راه يابد، و هيچكس به چگونگى او از سرّ و آشكار دست نمى ‏يابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمايى كرده است.
بالاتر از آن است كه چشم‏ ها او را درك كنند ولى او چشم‏ها را درك مى ‏كند، و او لطف كننده و آگاه است. هيچكس نمى ‏تواند با ديدن به صفت او راه يابد، و هيچكس به چگونگى او از سرّ و آشكار دست نمى ‏يابد مگر به آنچه خود خداوند عز و جل راهنمايى كرده است.
خط ۲۹۰: خط ۲۹۰:
گواهى مى‏ دهم براى او كه اوست خدايى كه قُدس و پاكى و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده ‏اى اجرا مى‏ كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمى ‏شود.<ref>‹‹الف››و‹‹ب››و‹‹د›› : در تدبيرش تفاوت و اختلافى نيست. </ref>
گواهى مى‏ دهم براى او كه اوست خدايى كه قُدس و پاكى و منزّه بودن او روزگار را پر كرده است. او كه نورش ابديّت را فرا گرفته است. او كه دستورش را بدون مشورتِ مشورت كننده ‏اى اجرا مى‏ كند و در تقديرش شريك ندارد و در تدبيرش كمك نمى ‏شود.<ref>‹‹الف››و‹‹ب››و‹‹د›› : در تدبيرش تفاوت و اختلافى نيست. </ref>


آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالى تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسى و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله××× 1 ج« : بدون فساد. ××× خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند××× 2 ج« : خواسته است پس به وجود آمده‏اند. ×××، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايى كه جز او خدايى نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلى كه ظلم نمى‏كند و كَرم كننده‏اى كه كارها به سوى او باز مى‏گردد.
آنچه ايجاد كرده بدون نمونه و مثالى تصوير نموده و آنچه خلق كرده بدون كمك از كسى و بدون زحمت و بدون احتياج به فكر و حيله<ref>‹‹ج››: بدون فساد.</ref>  خلق كرده است. آنها را ايجاد كرد پس به وجود آمدند<ref>‹‹ج››: خواسته است پس به وجود آمده‏ اند.</ref> ، و خلق كرد پس ظاهر شدند. پس اوست خدايى كه جز او خدايى نيست، صنعت او محكم و كار او زيباست. عادلى كه ظلم نمى‏ كند و كَرم كننده ‏اى كه كارها به سوى او باز مى ‏گردد.


شهادت مى‏دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده است.
شهادت مى‏ دهم اوست خدايى كه همه چيز در مقابل عظمت او تواضع كرده و همه چيز در مقابل عزّت او ذليل شده و همه چيز در برابر قدرت او سر تسليم فرود آورده و همه چيز در برابر هيبت او خاضع شده است.


پادشاهِ پادشاهان××× 3 ب« و »ج« : مالك پادشاهان. ××× و گرداننده افلاك و مسخّر كننده آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعيين شده در حركت هستند. شب را بر روى روز و روز را بر روى شب مى‏گرداند كه به سرعت در پى آن مى‏رود.××× 4 كنايه از اينكه شب و روز مانند دو كُشتى گيرنده هر يك بر ديگرى غالب مى‏شود و او را بر زمين مى‏زند و خود بالا مى‏آيد. درباره روز، عبارتِ »شب را به سرعت دنبال مى‏كند« فرموده ولى درباره شب نفرموده است. چه بسا كنايه از اينكه چون روز از نور ايجاد مى‏شود به مجرد كم شدن نور رو به شب مى‏رود. ××× در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاك كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد.
پادشاهِ پادشاهان<ref>‹‹ب››و‹‹ج››: مالك پادشاهان.</ref> و گرداننده افلاك و مسخّر كننده آفتاب و ماه، كه همه با زمانِ تعيين شده در حركت هستند. شب را بر روى روز و روز را بر روى شب مى ‏گرداند كه به سرعت در پى آن مى‏ رود.<ref>كنايه از اينكه شب و روز مانند دو كُشتى گيرنده هر يك بر ديگرى غالب مى‏ شود و او را بر زمين مى ‏زند و خود بالا مى ‏آيد. درباره روز، عبارتِ‹‹شب را به سرعت دنبال مى ‏كند››فرموده ولى درباره شب نفرموده است. چه بسا كنايه از اينكه چون روز از نور ايجاد مى‏ شود به مجرد كم شدن نور رو به شب مى‏ رود.</ref> در هم شكننده هر زورگوى با عناد، و هلاك كننده هر شيطان سر پيچ و متمرّد.


براى او ضدّى، و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏زايد و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى‏خواهد پس به انجام مى‏رساند، و اراده مى‏كند پس مقدّر مى‏نمايد، و مى‏داند پس به شماره مى‏آورد. مى‏ميراند و زنده مى‏كند، فقير مى‏كند و غنى مى‏نمايد، مى‏خنداند و مى‏گرياند، نزديك مى‏كند و دور مى‏نمايد××× 5 د« : تدبير مى‏كند و مقدر مى‏نمايد. ×××، منع مى‏كند و عطا مى‏نمايد.××× 6 ب« : منع مى‏كند و ثروتمند مى‏نمايد. ××× پادشاهى از آنِ او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است.
براى او ضدّى، و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى ‏نياز است. زاييده نشده و نمى‏ زايد و براى او هيچ همتايى نيست. خداى يگانه و پروردگار با عظمت. مى‏ خواهد پس به انجام مى‏ رساند، و اراده مى ‏كند پس مقدّر مى‏ نمايد، و مى‏ داند پس به شماره مى‏ آورد. مى‏ ميراند و زنده مى ‏كند، فقير مى‏ كند و غنى مى ‏نمايد، مى‏ خنداند و مى‏ گرياند، نزديك مى‏ كند و دور مى‏ نمايد<ref>‹‹د›› : تدبير مى‏ كند و مقدر مى‏ نمايد. </ref>، منع مى ‏كند و عطا مى‏ نمايد.<ref>‹‹ب››: منع مى ‏كند و ثروتمند مى‏ نمايد.</ref> پادشاهى از آنِ او و حمد و سپاس براى اوست. خير به دست اوست و او بر هر چيزى قادر است.


شب را در روز و روز را در شب فرو مى‏برد.××× 1 ج« و »ه « : داخل كننده شب در روز و فرو برنده روز در شب نيست مگر او. ××× نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده نَفَس‏ها و پروردگار جنّ و بشر، كه هيچ امرى بر او مشكل نمى‏شود××× 2 ج« و »د« و »ه « : هيچ لُغتى )زبانى( بر او مشكل نمى‏شود. ×××، و فرياد دادخواهان او را منضجر نمى‏كند، و اصرار اصرار كنندگانش او را خسته نمى‏كند. نگه‏دارنده صالحين و موفّق كننده رستگاران و صاحب اختيار مؤمنين و پروردگار عالميان. خدايى كه از هر آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالى شكر و سپاس گويند.
شب را در روز و روز را در شب فرو مى ‏برد.<ref>‹‹ج››و‹‹ه››: داخل كننده شب در روز و فرو برنده روز در شب نيست مگر او.</ref> نيست خدايى جز او كه با عزّت و آمرزنده است. اجابت كننده دعا، بسيار عطا كننده، شمارنده نَفَس‏ ها و پروردگار جنّ و بشر، كه هيچ امرى بر او مشكل نمى ‏شود<ref>‹‹ج››و‹‹د››و‹‹ه››: هيچ لُغتى(زبانى)بر او مشكل نمى ‏شود.</ref>، و فرياد دادخواهان او را منضجر نمى‏ كند، و اصرار اصرار كنندگانش او را خسته نمى‏ كند. نگه‏دارنده صالحين و موفّق كننده رستگاران و صاحب اختيار مؤمنين و پروردگار عالميان. خدايى كه از هر آنچه خلق كرده مستحق است كه او را در هر حالى شكر و سپاس گويند.


او را سپاس بسيار مى‏گويم و دائماً شكر مى‏نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه‏اش و كتاب‏هايش و پيامبرانش ايمان مى‏آورم. دستور او را گوش مى‏دهم و اطاعت مى‏نمايم و به آنچه او را راضى مى‏كند مبادرت مى‏ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏شوم××× 3 ه « : بشنويد و اطاعت كنيد دستور او را، و به آنچه رضايت او در آن است مبادرت ورزيد و در مقابل مقدرات او تسليم شويد. ××× به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى‏توان از مكر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداريم )يعنى ظلم نمى‏كند( .
او را سپاس بسيار مى‏ گويم و دائماً شكر مى‏ نمايم، چه در آسايش و چه در گرفتارى، چه در حال شدت و چه در حال آرامش. و به او و ملائكه ‏اش و كتاب‏ هايش و پيامبرانش ايمان مى ‏آورم. دستور او را گوش مى ‏دهم و اطاعت مى ‏نمايم و به آنچه او را راضى مى‏ كند مبادرت مى‏ ورزم و در مقابل مقدرات او تسليم مى‏ شوم <ref>‹‹ه››: بشنويد و اطاعت كنيد دستور او را، و به آنچه رضايت او در آن است مبادرت ورزيد و در مقابل مقدرات او تسليم شويد.</ref>  به عنوان رغبت در اطاعت او و ترس از عقوبت او، چرا كه اوست خدايى كه نمى‏ توان از مكر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداريم(يعنى ظلم نمى ‏كند).
== فرمان الهى براى مطلبى مهم ==
== فرمان الهى براى مطلبى مهم ==


اقرار مى‏ كنم براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او، و شهادت مى‏ دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچكس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد -  نيست خدايى جز او -  زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.
اقرار مى‏ كنم براى خداوند بر نفس خود به عنوان بندگى او، و شهادت مى‏ دهم براى او به پروردگارى، و آنچه به من وحى نموده ادا مى‏ نمايم از ترس آنكه مبادا اگر انجام ندهم عذابى از او بر من فرود آيد كه هيچكس نتواند آن را دفع كند، هر چند كه حيله عظيمى به كار بندد و دوستى او خالص باشد -  نيست خدايى جز او -  زيرا خداوند به من اعلام فرموده كه اگر آنچه در حق على بر من نازل نموده ابلاغ نكنم رسالت او را نرسانده ‏ام، و براى من حفظ از شر مردم را ضمانت نموده و خدا كفايت كننده و كريم است.


خداوند به من چنين وحى كرده است: »بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى علىٍّ يعنى فى الخلافة لعلىّ بن ابى‏طالب -  وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ«××× 1 مائده /  67 . ×××، »اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده -  درباره على، يعنى خلافت على بن ابى‏طالب -  و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .
خداوند به من چنين وحى كرده است:‹‹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى علىٍّ يعنى فى الخلافة لعلىّ بن ابى‏ طالب -  وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ››<ref>مائده /  ۶۷ .</ref>،‹‹اى پيامبر ابلاغ كن آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده -  درباره على، يعنى خلافت على بن ابى ‏طالب -  و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى ‏كند››.
 
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده‏ام××× 2 ج« و » ه  « : در آنچه رسانده‏ام كوتاهى نكرده‏ام و در ابلاغ آنچه بر من نازل كرده سستى نكرده‏ام. ×××، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏كنم:


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام<ref>‹‹ج››و‹‹ه››: در آنچه رسانده ‏ام كوتاهى نكرده ‏ام و در ابلاغ آنچه بر من نازل كرده سستى نكرده‏ ام.</ref>، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى ‏كنم:


جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است××× 3 سلام« در اين دو مورد به عنوان يكى از نام‏هاى خداوند ذكر شده است. ××× -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه »على بن ابى‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است« ، و خداوند در اين مورد آيه‏اى از كتابش بر من نازل كرده است: »اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ«××× 4 مائده /  55 . ×××، »صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كسانى كه ايمان آورده و نماز را بپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند« ، و على بن ابى‏طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات داده و در هر حال خداوند عز و جل را قصد مى‏كند.××× 5 ب« : در حال ركوع به خاطر خداوند زكات داده، خدا هم در هر حال او را اراده مى‏كند و مى‏خواهد. ×××
جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است××× 3 سلام« در اين دو مورد به عنوان يكى از نام‏هاى خداوند ذكر شده است. ××× -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه »على بن ابى‏طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند نسبت هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است« ، و خداوند در اين مورد آيه‏اى از كتابش بر من نازل كرده است: »اِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ«××× 4 مائده /  55 . ×××، »صاحب اختيار شما خدا و رسولش هستند و كسانى كه ايمان آورده و نماز را بپا مى‏دارند و در حال ركوع زكات مى‏دهند« ، و على بن ابى‏طالب است كه نماز را بپا داشته و در حال ركوع زكات داده و در هر حال خداوند عز و جل را قصد مى‏كند.××× 5 ب« : در حال ركوع به خاطر خداوند زكات داده، خدا هم در هر حال او را اراده مى‏كند و مى‏خواهد. ×××


اى مردم، من از جبرئيل درخواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا از كمى متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏هاى مسخره كنندگانِ اسلام اطلاع دارم، كسانى كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف كرده است كه با زبانشان مى‏گويند آنچه در قلب‏هايشان نيست و اين كار را سهل مى‏شمارند در حالى كه نزد خداوند عظيم است.
اى مردم، من از جبرئيل درخواست كردم كه از خدا بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مهم معاف بدارد، زيرا از كمى متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏هاى مسخره كنندگانِ اسلام اطلاع دارم، كسانى كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف كرده است كه با زبانشان مى‏گويند آنچه در قلب‏هايشان نيست و اين كار را سهل مى‏شمارند در حالى كه نزد خداوند عظيم است.


و همچنين××× 1 يعنى يكى ديگر از علل درخواست معاف شدن از ابلاغ اين مهم اين جهت است. ××× به خاطر اينكه منافقين بارها مرا اذيت كرده‏اند تا آنجا كه مرا »اُذُن« )گوش دهنده بر هر حرفى( ناميدند، و گمان كردند كه من چنين هستم به خاطر ملازمت بسيار او )على( با من و توجه من به او و تمايل او و قبولش از من، تا آنكه خداوند عز و جل در اين باره چنين نازل كرد:
و همچنين××× 1 يعنى يكى ديگر از علل درخواست معاف شدن از ابلاغ اين مهم اين جهت است. ××× به خاطر اينكه منافقين بارها مرا اذيت كرده‏اند تا آنجا كه مرا »اُذُن« )گوش دهنده بر هر حرفى( ناميدند، و گمان كردند كه من چنين هستم به خاطر ملازمت بسيار او )على( با من و توجه من به او و تمايل او و قبولش از من، تا آنكه خداوند عز و جل در اين باره چنين نازل كرد:


»وَمِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ قُلْ اُذُن -  على الذين يزعمون أنّه اُذن -  خَيْر لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ ...«××× 2 توبه /  آيه 61 . لازم به تذكر است كه فرق بين »يُؤْمِنُ بِاللَّهِ« كه همراه »باء« است با »يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمنينَ« كه همراه »لام« است اينكه: اولى به معناى تصديق كردن، و دومى به معناى اظهار تواضع و احترام است. در اينجا مراد اين طور مى‏شود كه پيامبرصلى الله عليه وآله كلام خداوند را تصديق مى‏فرمايد و در مقابل مؤمنين اظهار تواضع و احترام مى‏نمايد و سخن آنان را ردّ نمى‏كند. ××× : »واز آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏كنند و مى‏گويند او »اُذُن« )گوش دهنده بر هر حرفى( است بگو گوش است -  بر ضد كسانى كه گمان مى‏كنند او »اُذُن« است -  و براى شما خير است به خدا ايمان مى‏آورد و در مقابل مؤمنين اظهار تواضع و احترام مى‏نمايد« .
»وَمِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ قُلْ اُذُن -  على الذين يزعمون أنّه اُذن -  خَيْر لَكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنينَ ...«××× 2 توبه /  آيه 61 . لازم به تذكر است كه فرق بين »يُؤْمِنُ بِاللَّهِ« كه همراه »باء« است با »يُؤْمِنُ لِلْمُؤْمنينَ« كه همراه »لام« است اينكه: اولى به معناى تصديق كردن، و دومى به معناى اظهار تواضع و احترام است. در اينجا مراد اين طور مى‏شود كه پيامبرصلى الله عليه وآله كلام خداوند را تصديق مى‏فرمايد و در مقابل مؤمنين اظهار تواضع و احترام مى‏نمايد و سخن آنان را ردّ نمى‏كند. ××× : »واز آنان كسانى هستند كه پيامبر را اذيت مى‏كنند و مى‏گويند او »اُذُن« )گوش دهنده بر هر حرفى( است بگو گوش است -  بر ضد كسانى كه گمان مى‏كنند او »اُذُن« است -  و براى شما خير است به خدا ايمان مى‏آورد و در مقابل مؤمنين اظهار تواضع و احترام مى‏نمايد« .


و اگر من بخواهم گويندگان اين نسبت )اُذُن( را نام ببرم مى‏توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره كنم مى‏نمايم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرّفى كنم مى‏توانم، ولى به خدا قسم من در كار آنان با بزرگوارى رفتار كرده‏ام.××× 3 ج« و »ه « : ولى به خدا قسم من با چشم پوشى بر آنان كرامت نموده‏ام. ×××
و اگر من بخواهم گويندگان اين نسبت )اُذُن( را نام ببرم مى‏توانم، و اگر بخواهم به شخص آنها اشاره كنم مى‏نمايم، و اگر بخواهم با علائم آنها را معرّفى كنم مى‏توانم، ولى به خدا قسم من در كار آنان با بزرگوارى رفتار كرده‏ام.××× 3 ج« و »ه « : ولى به خدا قسم من با چشم پوشى بر آنان كرامت نموده‏ام. ×××


 
بعد از همه اينها، خداوند از من راضى نمى‏شود مگر آنچه در حق على بر من نازل كرده ابلاغ نمايم. »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى حق علىٍّ -  وإنْ لَمْ‏تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ››، »اى پيامبر برسان آنچه -  در حق على -  از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .
بعد از همه اينها، خداوند از من راضى نمى‏شود مگر آنچه در حق على بر من نازل كرده ابلاغ نمايم. »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ -  فى حق علىٍّ -  وإنْ لَمْ‏تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ«××× 1 مائده /  67 . ×××، »اى پيامبر برسان آنچه -  در حق على -  از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏كند« .
== اعلان رسمى ولايت و امامت دوازده امام ==
 
 
    3
 
==     اعلان رسمى ولايت و امامت دوازده امام ==
 


اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجم و عرب، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتا پرستى××× 2 ج« و »ه « : بر هر موجودى ... . ××× حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهى است.××× 3 ب« : هر كس تابع او باشد و او را تصديق نموده اطاعت نمايد مأجور است. ××× خداوند او را و هر كس را كه از او بشنود و او را اطاعت كند آمرزيده است.
اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجم و عرب، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتا پرستى××× 2 ج« و »ه « : بر هر موجودى ... . ××× حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهى است.××× 3 ب« : هر كس تابع او باشد و او را تصديق نموده اطاعت نمايد مأجور است. ××× خداوند او را و هر كس را كه از او بشنود و او را اطاعت كند آمرزيده است.


اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين اجتماعى بپا مى‏ايستم. پس بشنويد و اطاعت كنيد و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سر تسليم فرود آوريد، چرا كه خداوند عز و جل صاحب اختيار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پيامبرش كه شما را مخاطب قرار داده××× 4 منظورِ حضرت از اين كلام، خودشان مى‏باشند. ×××، و بعد از من على صاحب اختيار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات خواهيد كرد.
اى مردم، اين آخرين بارى است كه در چنين اجتماعى بپا مى‏ايستم. پس بشنويد و اطاعت كنيد و در مقابل امر خداوند، پروردگارتان سر تسليم فرود آوريد، چرا كه خداوند عز و جل صاحب اختيار شما و معبود شماست، و بعد از خداوند رسولش و پيامبرش كه شما را مخاطب قرار داده××× 4 منظورِ حضرت از اين كلام، خودشان مى‏باشند. ×××، و بعد از من على صاحب اختيار شما و امام شما به امر خداوند است، و بعد از او امامت در نسل من از فرزندان اوست تا روزى كه خدا و رسولش را ملاقات خواهيد كرد.


حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان )امامان( حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان )امامان( بر شما حرام كرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ام.
حلالى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان )امامان( حلال كرده باشند، و حرامى نيست مگر آنچه خدا و رسولش و آنان )امامان( بر شما حرام كرده باشند. خداوند عزوجل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده‏ام.


اى مردم، على را )بر ديگران( فضيلت دهيد. هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى را كه آموخته‏ام در امام المتقين جمع نموده‏ام××× 1 أحصاه« به معناى »عَدَّه و ضَبَطَه« است. براى تقريب ذهن از كلمه »جمع و جمع آورى« استفاده شد. ×××، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته‏ام. اوست »امام مبين« كه خداوند در سوره ياسين ذكر كرده است: »وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ اَحْصَيْناهُ فى إمامٍ مُبينٍ«××× 2 يس /  12. ××× : »و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم« .
اى مردم، على را )بر ديگران( فضيلت دهيد. هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است و هر علمى را كه آموخته‏ام در امام المتقين جمع نموده‏ام××× 1 أحصاه« به معناى »عَدَّه و ضَبَطَه« است. براى تقريب ذهن از كلمه »جمع و جمع آورى« استفاده شد. ×××، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته‏ام. اوست »امام مبين« كه خداوند در سوره ياسين ذكر كرده است: »وَ كُلَّ شَىْ‏ءٍ اَحْصَيْناهُ فى إمامٍ مُبينٍ«××× 2 يس /  12. ××× : »و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم« .


اى مردم، از او )على( به سوى ديگرى گمراه نشويد، و از او روى بر مگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مى‏كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مى‏نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كننده‏اى او را مانع نمى‏شود.
اى مردم، از او )على( به سوى ديگرى گمراه نشويد، و از او روى بر مگردانيد و از ولايت او سرباز نزنيد. اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مى‏كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مى‏نمايد، و در راه خدا سرزنش ملامت كننده‏اى او را مانع نمى‏شود.


او )على( اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچكس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست كه با جان خود در راه رسول خدا فداكارى كرد. اوست كه با پيامبر خدا بود در حالى كه هيچكس از مردان همراه او خدا را عبادت نمى‏كرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. از طرف خداوند به او امر كردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى كه جانش را فداى من كرده بود در جاى من خوابيد.
او )على( اول كسى است كه به خدا و رسولش ايمان آورد و هيچكس در ايمانِ به من بر او سبقت نگرفت. اوست كه با جان خود در راه رسول خدا فداكارى كرد. اوست كه با پيامبر خدا بود در حالى كه هيچكس از مردان همراه او خدا را عبادت نمى‏كرد. اولين مردم در نماز گزاردن، و اول كسى است كه با من خدا را عبادت كرد. از طرف خداوند به او امر كردم تا در خوابگاه من بخوابد، او هم در حالى كه جانش را فداى من كرده بود در جاى من خوابيد.


اى مردم، او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده است، واو را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.
اى مردم، او را فضيلت دهيد كه خدا او را فضيلت داده است، واو را قبول كنيد كه خداوند او را منصوب نموده است.


اى مردم، او از طرف خداوند امام است××× 1 ب« : او به امر خداوند امام است. ×××، و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبه‏اش را نمى‏پذيرد و او را نمى‏بخشد. حتمى است بر خداوند كه با كسى كه با او مخالفت نمايد چنين كند و او را به عذابى شديد تا ابديت و تا آخر روزگار معذب نمايد. پس بپرهيزيد از اينكه با او مخالفت كنيد××× 2 د« : بپرهيزيد از اينكه با من مخالفت كنيد. ××× و گرفتار آتشى شويد كه آتشگيره آن مردم و سنگ‏ها هستند و براى كافران آماده شده است.
اى مردم، او از طرف خداوند امام است××× 1 ب« : او به امر خداوند امام است. ×××، و هر كس ولايت او را انكار كند خداوند هرگز توبه‏اش را نمى‏پذيرد و او را نمى‏بخشد. حتمى است بر خداوند كه با كسى كه با او مخالفت نمايد چنين كند و او را به عذابى شديد تا ابديت و تا آخر روزگار معذب نمايد. پس بپرهيزيد از اينكه با او مخالفت كنيد××× 2 د« : بپرهيزيد از اينكه با من مخالفت كنيد. ××× و گرفتار آتشى شويد كه آتشگيره آن مردم و سنگ‏ها هستند و براى كافران آماده شده است.


اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده‏اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه مخلوقين از اهل آسمان‏ها و زمين هستم. هر كس در اين مطالب شك كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آنچه بر من نازل شده شك كرده است، و هر كس در يكى از امامان شك كند در همه آنان شك كرده است، و شك كننده درباره ما در آتش است.××× 3 الف« و »ج« و »د« : هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آن شك كرده است و شك كننده در آن در آتش است. »ه « : هر كس در چيزى از گفتار من شك كند در همه آن شك كرده است ...
اى مردم، به خدا قسم پيامبران و رسولان پيشين به من بشارت داده‏اند، و من به خدا قسم خاتم پيامبران و مرسلين و حجت بر همه مخلوقين از اهل آسمان‏ها و زمين هستم. هر كس در اين مطالب شك كند مانند كفر جاهليت اول كافر شده است. و هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آنچه بر من نازل شده شك كرده است، و هر كس در يكى از امامان شك كند در همه آنان شك كرده است، و شك كننده درباره ما در آتش است.××× 3 الف« و »ج« و »د« : هر كس در چيزى از اين گفتار من شك كند در همه آن شك كرده است و شك كننده در آن در آتش است. »ه « : هر كس در چيزى از گفتار من شك كند در همه آن شك كرده است ...


    لازم به تذكر است كه منظور از »كفر جاهليت اول« احتمالاً اشاره به شديدترين درجات كفر جاهلى باشد. ×××
    لازم به تذكر است كه منظور از »كفر جاهليت اول« احتمالاً اشاره به شديدترين درجات كفر جاهلى باشد. ×××


اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته كه منتى از او بر من و احسانى از جانب او به سوى من است. خدايى جز او نيست. حمد و سپاس از من بر او تا ابديت و تا آخر روزگار و در هر حال.
اى مردم، خداوند اين فضيلت را بر من ارزانى داشته كه منتى از او بر من و احسانى از جانب او به سوى من است. خدايى جز او نيست. حمد و سپاس از من بر او تا ابديت و تا آخر روزگار و در هر حال.


اى مردم، على را فضيلت دهيد××× 4 ب« : اى مردم، خداوند على بن ابى‏طالب را بر همه مردم فضيلت داده است. ××× كه او افضل مردم بعد از من از هر مرد و زن است تا مادامى كه خداوند رزق و روزى را نازل مى‏كند و خلق باقى هستند. ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است كسى كه اين گفتار مرا رد كند و با آن موافق نباشد. بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده است××× 5 ج« و » ه  « : گفتار من از جبرئيل و قول جبرئيل از خداوند عز و جل است. ××× و مى‏گويد: »هركس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد« . هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است.
اى مردم، على را فضيلت دهيد××× 4 ب« : اى مردم، خداوند على بن ابى‏طالب را بر همه مردم فضيلت داده است. ××× كه او افضل مردم بعد از من از هر مرد و زن است تا مادامى كه خداوند رزق و روزى را نازل مى‏كند و خلق باقى هستند. ملعون است ملعون است، مورد غضب است مورد غضب است كسى كه اين گفتار مرا رد كند و با آن موافق نباشد. بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده است××× 5 ج« و » ه  « : گفتار من از جبرئيل و قول جبرئيل از خداوند عز و جل است. ××× و مى‏گويد: »هركس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد« . هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد آگاه است.


اى مردم، او )على( »جنب اللَّه«××× 1 جنب« يعنى كنار و جهت و ناحيه. شايد مراد در اينجا شدت ارتباط اميرالمؤمنين‏عليه السلام با خداست. ××× است كه خداوند در كتاب عزيزش ذكر كرده و درباره كسى كه با او مخالفت كند فرموده است: »اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ«××× 2 زمر /  56 . ××× : »اى حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفريط و كوتاهى كردم« .
اى مردم، او )على( »جنب اللَّه«××× 1 جنب« يعنى كنار و جهت و ناحيه. شايد مراد در اينجا شدت ارتباط اميرالمؤمنين‏عليه السلام با خداست. ××× است كه خداوند در كتاب عزيزش ذكر كرده و درباره كسى كه با او مخالفت كند فرموده است: »اَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتا عَلى ما فَرَّطْتُ فى جَنْبِ اللَّهِ«××× 2 زمر /  56 . ××× : »اى حسرت بر آنچه درباره جنب خداوند تفريط و كوتاهى كردم« .


اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن××× 3 زواجر« به معناى باطن‏ها و ضميرها و نيز به معنى نهى‏ها آمده است، و معناى اول با عبارت تناسب بيشترى دارد. ××× آن را براى شما بيان نمى‏كند××× 4 د« : به خدا قسم او به عنوان نورى واحد براى شما بيان كننده است. ××× و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏كند مگر اين شخصى كه من دست او را مى‏گيرم و او را به سوى خود بالا مى‏برم و بازوى او را مى‏گيرم و با دو دستم او را بلند مى‏كنم و به شما مى‏فهمانم كه: »هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار او است« ، و او على بن ابى‏طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.
اى مردم، قرآن را تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد. به خدا قسم، باطن××× 3 زواجر« به معناى باطن‏ها و ضميرها و نيز به معنى نهى‏ها آمده است، و معناى اول با عبارت تناسب بيشترى دارد. ××× آن را براى شما بيان نمى‏كند××× 4 د« : به خدا قسم او به عنوان نورى واحد براى شما بيان كننده است. ××× و تفسيرش را برايتان روشن نمى‏كند مگر اين شخصى كه من دست او را مى‏گيرم و او را به سوى خود بالا مى‏برم و بازوى او را مى‏گيرم و با دو دستم او را بلند مى‏كنم و به شما مى‏فهمانم كه: »هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار او است« ، و او على بن ابى‏طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.


اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است.××× 5 اشاره به حديث »إني تارك فيكم الثقلين، كتاب اللَّه و عترتى« است. ××× هر يك از اين دو از ديگرى خبر مى‏دهد و با آن موافق است. آنها از يكديگر جدا نمى‏شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين‏هاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.××× 6 ج« : اين امرى از جانب خداوند در خلقش و حُكم او در زمين است. ×××
اى مردم، على و پاكان از فرزندانم از نسل او ثقل اصغرند و قرآن ثقل اكبر است.××× 5 اشاره به حديث »إني تارك فيكم الثقلين، كتاب اللَّه و عترتى« است. ××× هر يك از اين دو از ديگرى خبر مى‏دهد و با آن موافق است. آنها از يكديگر جدا نمى‏شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. بدانيد كه آنان امين‏هاى خداوند بين مردم و حاكمان او در زمين هستند.××× 6 ج« : اين امرى از جانب خداوند در خلقش و حُكم او در زمين است. ×××
خط ۳۷۵: خط ۳۵۴:
بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم××× 1 ج« : بدانيد كه من نصيحت نمودم. ×××، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى‏گويم. بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست.××× 2 الف« و »ب« و »د« : بدانيد كه »اميرالمؤمنين« جز اين برادرم نيست. ××× بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست.
بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم××× 1 ج« : بدانيد كه من نصيحت نمودم. ×××، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى‏گويم. بدانيد كه اميرالمؤمنينى جز اين برادرم نيست.××× 2 الف« و »ب« و »د« : بدانيد كه »اميرالمؤمنين« جز اين برادرم نيست. ××× بدانيد كه اميرالمؤمنين بودن بعد از من براى احدى جز او حلال نيست.


 
== معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بر فراز دستان پيامبرصلى الله عليه وآله ==
    4
 
==     معرفى اميرالمؤمنين‏عليه السلام بر فراز دستان پيامبرصلى الله عليه وآله ==