۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴۶: | خط ۱۴۶: | ||
<big>راوى گويد: همه آنان مى گريستند، و [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] گفت: بعد از اين هر كس از تو اجازه رفتن بخواهد از نظر من نادان است.<ref>الاحسان فى تقريب صحيح ابن حبان: ج ۱ ص ۴۴۴. مسند احمد بن حنبل: ج ۴ ص ۱۶. مسند طيالسى: ص ۱۸۲. مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۴۰۸. </ref></big> | <big>راوى گويد: همه آنان مى گريستند، و [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] گفت: بعد از اين هر كس از تو اجازه رفتن بخواهد از نظر من نادان است.<ref>الاحسان فى تقريب صحيح ابن حبان: ج ۱ ص ۴۴۴. مسند احمد بن حنبل: ج ۴ ص ۱۶. مسند طيالسى: ص ۱۸۲. مجمع الزوائد: ج ۱۰ ص ۴۰۸. </ref></big> | ||
== <big>شاهدان غدير معترضان سقيفه</big><ref>فرهنگ غدير (محدّثى): | == <big>شاهدان غدير معترضان سقيفه</big><ref>فرهنگ غدير (محدّثى): ص۳۲۹، ۳۳۰.</ref> == | ||
<big>آنچه در غدير خم با حضور هزاران نفر اتفاق افتاد و پيامبرخدا صلى الله عليه و آله، اميرمؤمنان عليه السلام را به امامت و خلافت نصب كرد، به عنوان يک سند و حجت بار ها مورد استناد و احتجاج و استشهاد قرار گرفت، چه از سوى حضرت على عليه السلام چه از سوى ديگران. هر چند برخى با آنكه در صحنه حاضر بودند، از شهادت دادن در هنگام نياز سرباز زدند، اما كسانى هم متعهدانه ديده ها و شنيده هاى خود را بازگو كردند و از گواهان غدير گشتند. از جمله شهادت دادن يک گروه دوازده نفرى در حساسترين موقعيت، حائز اهميت بود.</big> | <big>آنچه در غدير خم با حضور هزاران نفر اتفاق افتاد و پيامبرخدا صلى الله عليه و آله، اميرمؤمنان عليه السلام را به امامت و خلافت نصب كرد، به عنوان يک سند و حجت بار ها مورد استناد و احتجاج و استشهاد قرار گرفت، چه از سوى حضرت على عليه السلام چه از سوى ديگران. هر چند برخى با آنكه در صحنه حاضر بودند، از شهادت دادن در هنگام نياز سرباز زدند، اما كسانى هم متعهدانه ديده ها و شنيده هاى خود را بازگو كردند و از گواهان غدير گشتند. از جمله شهادت دادن يک گروه دوازده نفرى در حساسترين موقعيت، حائز اهميت بود.</big> | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
<big>روز جمعه بود كه آنان اطراف منبر پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و به ترتيب از جا برخاستند و به ابوبكر نسبت به تصدّى خلافت هشدار دادند، واقعه غدير خم و حديث غدير را يادآور شدند و از كنار گذاشتن على بن ابى طالب عليه السلام از خلافت و مخالفت با دستور پيامبرصلى الله عليه وآله انتقاد كردند، و به اين شكل حكومت و خلافت را بدون مستند شرعى دانستند. جز اين دوازده نفر، ديگرانى هم برخاسته و سخن گفتند.</big> | <big>روز جمعه بود كه آنان اطراف منبر پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و به ترتيب از جا برخاستند و به ابوبكر نسبت به تصدّى خلافت هشدار دادند، واقعه غدير خم و حديث غدير را يادآور شدند و از كنار گذاشتن على بن ابى طالب عليه السلام از خلافت و مخالفت با دستور پيامبرصلى الله عليه وآله انتقاد كردند، و به اين شكل حكومت و خلافت را بدون مستند شرعى دانستند. جز اين دوازده نفر، ديگرانى هم برخاسته و سخن گفتند.</big> | ||
<big>نتيجه گواهى اين شاهدان غدير شكست ابوبكر بود. از اين رو ابوبكر كه دليل و جوابى نداشت سه روز در خانه نشست. روز سوم عمر، طلحه، زبير، عثمان، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى وقاص و ابوعبيده جرّاح (از كار چاق كنان سقيفه و خلافت ابوبكر) هر كدام با ده نفر از مردان عشيره خود با سلاح هاى آخته سراغ ابوبكر آمدند. او را از خانه بيرون آورده و به مسجد بردند و بر منبر نشاندند. مردم را نيز تهديد كردند كه اگر كسى باز هم آنگونه سخنان بگويد، با شمشير جواب خواهد شنيد. مردم هم ترسيدند و در خانه ها نشستند.<ref>بحار الانوار: ج | <big>نتيجه گواهى اين شاهدان غدير شكست ابوبكر بود. از اين رو ابوبكر كه دليل و جوابى نداشت سه روز در خانه نشست. روز سوم عمر، طلحه، زبير، عثمان، عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابى وقاص و ابوعبيده جرّاح (از كار چاق كنان سقيفه و خلافت ابوبكر) هر كدام با ده نفر از مردان عشيره خود با سلاح هاى آخته سراغ ابوبكر آمدند. او را از خانه بيرون آورده و به مسجد بردند و بر منبر نشاندند. مردم را نيز تهديد كردند كه اگر كسى باز هم آنگونه سخنان بگويد، با شمشير جواب خواهد شنيد. مردم هم ترسيدند و در خانه ها نشستند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۰۸.</ref></big> | ||