پرش به محتوا

تابعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۸ اکتبر ۲۰۲۱
تکمیل عنوان تابعین
(حسنیه در تابعین تکمیل نشد)
 
(تکمیل عنوان تابعین)
خط ۷۳: خط ۷۳:
<big>و آيا در تفاسير شما آمده است كه پس از نزول «و اللَّه يعصمک من الناس»پيامبرصلى الله عليه وآله دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت، بر منبرى كه از جهاز شتر ساخته بودند بر آمد و فرمود: من كنت مولاه فعلى ‏عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، و العن من ظلمه. آنگاه اين آيه نازل شد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً» .</big>
<big>و آيا در تفاسير شما آمده است كه پس از نزول «و اللَّه يعصمک من الناس»پيامبرصلى الله عليه وآله دست على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت، بر منبرى كه از جهاز شتر ساخته بودند بر آمد و فرمود: من كنت مولاه فعلى ‏عليه السلام مولاه. اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، و العن من ظلمه. آنگاه اين آيه نازل شد: «اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً» .</big>


<big>ابراهيم سر به زير افكند. حسنيه علما را مخاطب ساخت و آنان را به جان هارون سوگند داد. حاضران -  كه خود را در مقابل هارون الرشيد مى‏ ديدند -  لب به تأييد گشودند. ابويوسف گفت: بيشتر صحابه و مفسران تصريح كرده ‏اند كه اين آيه درباره على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام نازل شده است، و حديث من كنت مولاه فعلى‏ عليه السلام مولاه نيز مشهود است.</big>


<big>حسنيه پرسيد: درباره «انما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون» چه مى ‏گوييد؟ ابويوسف گفت: به اجماع امت درباره على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.</big>


<big>آنگاه حسنيه با شگفتى پرسيد: ...احكام و نصوص الهى را وا مى‏ نهيد و بيعت روز غدير را ناديده مى‏ گيريد<ref>الذريعة: ج ۷ ص ۲۰۰ ش ۸۹ . اعلام النساء: ص ۳۰۱،۳۰۰. در مورد حسنيه مراجعه شود به: تنقيح المقال: ج ۳ ص ۲۴۷. رياض العلماء: ج ۵ ص ۴۰۷. روضات الجنات: ج ۱ ص ۱۵۳. الذريعة: ج ۷ ص ۳۰۰ و ج ۴ ص ۹۷ و ج ۵ ص ۱۶۱،۱۴۵،۱۰۵ و ج ۲۵ ص ۲۹۶. من لا يحضره الفقيه: ج ۴ ص ۷۵. معجم رجال الحديث: ج ۲۳ ص ۱۸۷. اعلام النساء: ص ۳۰۱،۳۰۰.</ref>؟</big>




<big>ابراهيم سر به زير افكند. حسنيه علما را مخاطب ساخت و آنان را به جان هارون سوگند داد. حاضران -  كه خود را در مقابل هارون الرشيد مى‏ديدند -  لب به تأييد گشودند. ابويوسف گفت: بيشتر صحابه و مفسران تصريح كرده‏اند كه اين آيه درباره على بن ابى‏طالب‏عليه السلام نازل شده است، و حديث من كنت مولاه فعلى‏عليه السلام مولاه نيز مشهود است.</big>
<big>عميرة بنت سعد بن مالک</big>


<big>حسنيه پرسيد: درباره »انما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلاة و يؤتون الزكوة و هم راكعون« چه مى‏گوييد؟ ابويوسف گفت: به اجماع امت درباره على بن ابى‏طالب‏عليه السلام است.</big>
<big>او نيز از تابعين شمرده مى‏ شود. عميره اهل مدينه و خواهر سهل ام‏رفاعه ابن ‏مبشر بود. او از راويان حديث غدير است، و در سلسله سند حديث مناشده اميرمؤمنان‏ عليه السلام قرار دارد.</big>


<big>آنگاه حسنيه با شگفتى پرسيد: ...احكام و نصوص الهى را وا مى‏نهيد و بيعت روز غدير را ناديده مى‏گيريد××× 1 الذريعة: ج 7 ص 200 ش 89 . اعلام النساء: ص 301 300. در مورد حسنيه مراجعه شود به: تنقيح المقال: ج 3 ص 247. رياض العلماء: ج 5 ص 407. روضات الجنات: ج 1 ص 153. الذريعة: ج 7 ص 300 و ج 4 ص 97 و ج 5 ص 161 145 105 و ج 25 ص 296. من لا يحضره الفقيه: ج 4 ص 75. معجم رجال الحديث: ج 23 ص 187. اعلام النساء: ص 301 300. ×××؟</big>


<big>15-  عميرة بنت سعد بن مالك</big>
<big>ام‏ المجتبى علويه</big>


<big>او نيز از تابعين شمرده مى‏شود. عميره اهل مدينه و خواهر سهل ام‏رفاعه ابن‏مبشر بود. او از راويان حديث غدير است، و در سلسله سند حديث مناشده اميرمؤمنان‏عليه السلام قرار دارد.</big>
<big>او حديث غدير را از عدى بن ثابت نقل كرده است، و ابن ‏عساكر در تاريخ خود از حديث وى ياد مى‏ كند.<ref>الغدير: ج ۱ ص ۷۰. </ref></big>


<big>16-  ام‏المجتبى علويه</big>


<big>او حديث غدير را از عدى بن ثابت نقل كرده است، و ابن‏عساكر در تاريخ خود از حديث وى ياد مى‏كند.××× 1 الغدير: ج 1 ص 70. ×××</big>
<big>فاطمه بنت على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام</big>


<big>17-  فاطمه بنت على بن ابى‏طالب‏عليه السلام</big>
<big>او دختر حضرت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است، و مادرش ام ‏ولد مى ‏باشد. برقى در رجال خود وى را از راويان امام حسن‏ عليه السلام مى‏ داند.<ref>پيام غدير (انصارى) : ص ۵۱ ، به نقل از: تاريخ مدينة دمشق. </ref> در «تهذيب الاحكام» از راويان اميرمؤمنان ‏عليه السلام، ابوحنيفه و اسماء بنت عميس<ref>رجال البرقى: ص ۶۰ . معجم رجال الحديث: ج ۲۳ ص ۱۹۷ ش ۱۵۶۵۹.</ref> شمرده شده است. حديث منزلت<ref>تهذيب التهذيب: ج ۱۲ ص ۴۷۰.</ref> و ردّ الشمس<ref>اعيان الشيعة: ج ۸ ص ۳۹. </ref> از جمله روايات او است. وى حديث غدير را از ام ‏سلمه نقل نموده است.<ref>ملحقات احقاق الحق: ص ۲۶۲.</ref></big>


<big>او دختر حضرت على بن ابى‏طالب‏عليه السلام است، و مادرش ام‏ولد مى‏باشد. برقى در رجال خود وى را از راويان امام حسن‏عليه السلام مى‏داند.××× 2 پيام غدير )انصارى( : ص 51 ، به نقل از: تاريخ مدينة دمشق. ××× در »تهذيب الاحكام« از راويان اميرمؤمنان‏عليه السلام، ابوحنيفه و اسماء بنت عميس××× 3 رجال البرقى: ص 60 . معجم رجال الحديث: ج 23 ص 197 ش 15659. ××× شمرده شده است. حديث منزلت××× 4 تهذيب التهذيب: ج 12 ص 470. ××× و ردّ الشمس××× 5 اعيان الشيعة: ج 8 ص 39. ××× از جمله روايات او است. وى حديث غدير را از ام‏سلمه نقل نموده است.××× 6 ملحقات احقاق الحق: ص 262. ×××</big>
<big>اشهد اللَّه تعالى لقد سمعته يقول: على‏ عليه السلام خير من اخلفه فيكم. و هو الامام و الخليفة بعدى، و سبطاى و تسعة من صلب ائمة ابرار. لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديين، و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامة.</big>


<big>اشهد اللَّه تعالى لقد سمعته يقول: على‏عليه السلام خير من اخلفه فيكم. و هو الامام و الخليفة بعدى، و سبطاى و تسعة من صلب ائمة ابرار. لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادين مهديين، و لئن خالفتموهم ليكون الاختلاف فيكم الى يوم القيامة.</big>
== <big>نقل حديث غدير توسط تابعين<ref>اسرار غدير: ص ۱۰۵. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۰. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۳۱- ۱۳۳ ، ۱۶۳- ۱۸۱ .</ref></big> ==
<big>پس از انتشار خبر غدير و سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در شهرها، متأسفانه منع از نقل حديث در حكومت سقيفه باعث شد مردم غدير را به فراموشى بسپارند و اهميت آن را ناديده بگيرند.</big>


<big>3.  نقل حديث غدير توسط تابعين××× 1 اسرار غدير: ص 105. چهارده قرن با غدير: ص 120. چكيده عبقات الانوار )حديث غدير( : ص 181  - 163 133 - 131. ×××</big>
<big>ولى در همين جو خفقان و در كنار نقا و اتمام حجت معصومين‏ عليهم السلام با غدير، بيش از دويست نفر از صحابه و عده زيادى از تابعين، با آن كه در شرايط سخت تقيه بوده ‏اند و نقل حديث غدير براى آنان به قيمت حيثيت و جانشان تمام مى‏ شده، آن را نقل كرده‏ اند.</big>


<big>  پس از انتشار خبر غدير و سخنان پيامبرصلى الله عليه وآله در شهرها، متأسفانه منع از نقل حديث در حكومت سقيفه باعث شد مردم غدير را به فراموشى بسپارند و اهميت آن را ناديده بگيرند.</big>
<big>در كتاب عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ صفحات۴۹۳- ۵۰۸  فهرستى از راويان حديث غدير به ترتيب زمانى چهارده قرن را آورده، و اثبات كرده چنين اتصال سند و نقل خَلَف از سَلَف دليل بر ريشه محكم و سلسله بدون انقطاع اسناد در نقل حديث غدير است.</big>


<big>ولى در همين جو خفقان و در كنار نقا و اتمام حجت معصومين‏عليهم السلام با غدير، بيش از دويست نفر از صحابه و عده زيادى از تابعين، با آن كه در شرايط سخت تقيه بوده‏اند و نقل حديث غدير براى آنان به قيمت حيثيت و جانشان تمام مى‏شده، آن را نقل كرده‏اند.</big>
<big>به همين جهت در بين قاطبه مسلمين، هيچ حديثى به اندازه «حديث غدير» روايت كننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر علم رجال و درايت اسنادِ آن در حد فوق العاده‏ اى است.</big>
 
<big>در كتاب عوالم العلوم: ج 3  / 15 صفحات 508  - 493 فهرستى از راويان حديث غدير به ترتيب زمانى چهارده قرن را آورده، و اثبات كرده چنين اتصال سند و نقل خَلَف از سَلَف دليل بر ريشه محكم و سلسله بدون انقطاع اسناد در نقل حديث غدير است.</big>
 
<big>به همين جهت در بين قاطبه مسلمين، هيچ حديثى به اندازه »حديث غدير« روايت كننده ندارد، و گذشته از تواتر آن، از نظر علم رجال و درايت اسنادِ آن در حد فوق العاده‏اى است.</big>


<big>به بيان ديگر:</big>
<big>به بيان ديگر:</big>


<big>پرواضح است هر حديثى كه از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل مى‏شود، نهايتاً و در انتهاى سند به تابعين مى‏رسد، كه آنها نيز حديث را از صحابه نقل كرده‏اند. صحابه در اصطلاح به كسانى گفته مى‏شود كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديده‏اند و حديث را از خود حضرت نقل كرده‏اند. در طبقه دوم تابعين هستند. تابعين به كسانى گفته مى‏شود كه صحابه را ديده‏اند و حديث پيامبرصلى الله عليه وآله را از آنها نقل مى‏كنند.</big>
<big>پرواضح است هر حديثى كه از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل مى ‏شود، نهايتاً و در انتهاى سند به تابعين مى‏ رسد، كه آنها نيز حديث را از صحابه نقل كرده‏ اند. صحابه در اصطلاح به كسانى گفته مى‏ شود كه پيامبرصلى الله عليه وآله را ديده ‏اند و حديث را از خود حضرت نقل كرده ‏اند. در طبقه دوم تابعين هستند. تابعين به كسانى گفته مى‏ شود كه صحابه را ديده ‏اند و حديث پيامبرصلى الله عليه وآله را از آنها نقل مى ‏كنند.</big>


<big>اين قاعده در مورد حديث غدير نيز جارى است؛ از صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله 110 صحابى حديث غدير را از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل كرده، و 84 تابعى حديث غدير را از آن صحابه روايت نموداند؛ و اين يعنى بسيار فراتر از حدّ تواتر!</big>
<big>اين قاعده در مورد حديث غدير نيز جارى است؛ از صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله ۱۱۰ صحابى حديث غدير را از پيامبرصلى الله عليه وآله نقل كرده، و ۸۴ تابعى حديث غدير را از آن صحابه روايت نموداند؛ و اين يعنى بسيار فراتر از حدّ تواتر!</big>


<big>خداى متعال نسبت به نشر و اشتهار كامل واقعه و حديثِ غدير عنايت خاص داشته، تا پيوسته زبان زد همگان باشد. غدير از معدود مواردى در اسلام است كه راويان در هر عصر و زمان، واقعه و حديث آن را دهان به دهان و سينه به سينه منتقل كردند، و اين خود بهترين برهان براى شيعه است.</big>
<big>خداى متعال نسبت به نشر و اشتهار كامل واقعه و حديثِ غدير عنايت خاص داشته، تا پيوسته زبان زد همگان باشد. غدير از معدود مواردى در اسلام است كه راويان در هر عصر و زمان، واقعه و حديث آن را دهان به دهان و سينه به سينه منتقل كردند، و اين خود بهترين برهان براى شيعه است.</big>


<big>به همين جهت خداوند با تأكيد و تسريع، پيامبرصلى الله عليه وآله را امر به تبليغ ولايت اميرالمؤمنين‏عليه السلام فرمود، و پيامبرصلى الله عليه وآله هم قيام فورى به اجراى آن نمود. آن هم در موقعيتى حساس و در بازگشت از حجةالوداع؛ كه گروه عظيمى از طبقات مختلف و طوايف متعدد از مسلمين به مناسبت آموختن و انجام حج بيت‏اللَّه جمع شده بودند.</big>
<big>به همين جهت خداوند با تأكيد و تسريع، پيامبرصلى الله عليه وآله را امر به تبليغ ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود، و پيامبرصلى الله عليه وآله هم قيام فورى به اجراى آن نمود. آن هم در موقعيتى حساس و در بازگشت از حجة الوداع؛ كه گروه عظيمى از طبقات مختلف و طوايف متعدد از مسلمين به مناسبت آموختن و انجام حج بيت ‏اللَّه جمع شده بودند.</big>


<big>در چنين موقع بى‏نظير كه جمعيتى انبوه از اقوام و قبايل مختلف مسلمين گرد آمده بودند، در يك نقطه غيرعادى پيامبرصلى الله عليه وآله فرمان توقف داد. همچنين حضرتش دستور داد آنان كه پيشتر رفته‏اند باز گردند و آنان كه در دنبال اين كاروان بزرگ مى‏آيند زودتر برسند. سپس آن حضرت با صداى رسا خطبه‏اى حساس ايراد كرد، و فرياد خود را به همه آنها رساند. پس از اين همه مقدمات و تشريفات و پس از ابلاغ ولايت و امامت اميرالمؤمنين‏عليه السلام توسط رسول‏خداصلى الله عليه وآله، حضرتش امر كرد كه حاضرين به غائبين ابلاغ كنند تا همه آن افراد -  كه بيش از يكصد هزار تن بودند -  مأمور ابلاغ و راويان اين حديث و رخداد بى‏نظير باشند.</big>
<big>در چنين موقع بى ‏نظير كه جمعيتى انبوه از اقوام و قبايل مختلف مسلمين گرد آمده بودند، در يک نقطه غير عادى پيامبر صلى الله عليه وآله فرمان توقف داد. همچنين حضرتش دستور داد آنان كه پيشتر رفته ‏اند باز گردند و آنان كه در دنبال اين كاروان بزرگ مى‏ آيند زودتر برسند. سپس آن حضرت با صداى رسا خطبه ‏اى حساس ايراد كرد، و فرياد خود را به همه آنها رساند. پس از اين همه مقدمات و تشريفات و پس از ابلاغ ولايت و امامت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام توسط رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله، حضرتش امر كرد كه حاضرين به غائبين ابلاغ كنند تا همه آن افراد -  كه بيش از يكصد هزار تن بودند -  مأمور ابلاغ و راويان اين حديث و رخداد بى‏ نظير باشند.</big>


<big>حتى خداوند به اين مقدار هم اكتفا نفرمود، بلكه آيات كريمه در اين خصوص فرستاد، تا در هر صبح و شام تلاوت شود و همه مسلمانان عالم با تلاوت مداوم آن آيات در همه وقت و همه جا متذكر و متوجه اين امر باشند؛ تنها طريق رشد و سعادت خود را بشناسند و مرجع واقعى و پيشواى حقيقى خود را براى دريافت معالم دين و احكام آئين اسلام تشخيص دهند.</big>
<big>حتى خداوند به اين مقدار هم اكتفا نفرمود، بلكه آيات كريمه در اين خصوص فرستاد، تا در هر صبح و شام تلاوت شود و همه مسلمانان عالم با تلاوت مداوم آن آيات در همه وقت و همه جا متذكر و متوجه اين امر باشند؛ تنها طريق رشد و سعادت خود را بشناسند و مرجع واقعى و پيشواى حقيقى خود را براى دريافت معالم دين و احكام آئين اسلام تشخيص دهند.</big>


<big>گويا رسول‏خداصلى الله عليه وآله پيش‏بينى فرموده بود كه در اين مسافرت نبأ عظيم در پيش است كه اعلام عمومى داد، تا همه افراد و طبقات مسلمين براى آموختن و عمل به آداب و مناسك حج از منازل خويش بيرون شوند و گروه گروه به آنجناب ملحق گردند، و با تحقق اين امر خطير پايه‏هاى دين حنيف و بنيان آئين مقدس اسلام استوار گردد، و در زير اين پرچم افراشته الهى امت اسلامى بر ساير امم جهان سرورى نموده و برترى يابند، و سلطنت اين دين شرق و غرب جهان را فرا گيرد.</big>
<big>گويا رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله پيش ‏بينى فرموده بود كه در اين مسافرت نبأ عظيم در پيش است كه اعلام عمومى داد، تا همه افراد و طبقات مسلمين براى آموختن و عمل به آداب و مناسک حج از منازل خويش بيرون شوند و گروه گروه به آن جناب ملحق گردند، و با تحقق اين امر خطير پايه‏ هاى دين حنيف و بنيان آئين مقدس اسلام استوار گردد، و در زير اين پرچم افراشته الهى امت اسلامى بر ساير امم جهان سرورى نموده و برترى يابند، و سلطنت اين دين شرق و غرب جهان را فرا گيرد.</big>


<big>به همين منظور است كه پيشوايان دين سلام اللَّه عليهم اجمعين پيوسته واقعه غدير خم را در هر موقع و به هر مناسبت بازگو كرده و به آن استدلال و احتجاج مى‏فرمودند، و با اين مبناى راسخ و نص صريح امامت و وصايت را آشكار و مستدلّ مى‏داشتند.</big>
<big>به همين منظور است كه پيشوايان دين سلام اللَّه عليهم اجمعين پيوسته واقعه غدير خم را در هر موقع و به هر مناسبت بازگو كرده و به آن استدلال و احتجاج مى‏ فرمودند، و با اين مبناى راسخ و نص صريح امامت و وصايت را آشكار و مستدلّ مى ‏داشتند.</big>


<big>چنانچه شخص اميرالمؤمنين‏عليه السلام نيز در طول دوران زندگى گرامى و شريف خود پيوسته به اين امر احتجاج مى‏فرمود، و شنوندگان اين حديث از صحابه كه در حجه‏الوداع حضور داشته‏اند را در مجامع عمومى سوگند مى‏داد و از آنها بر اين امر گواهى  مى‏طلبيد. اين جدّيت‏ها و اهتمام‏ها همه براى اين بوده كه اين تاريخ روشن و خاطره مقدس پيوسته تازه و شاداب بماند، و گذشت زمان به تدريج اين واقعه را متروك و مخفى نسازد.</big>
<big>چنانچه شخص اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نيز در طول دوران زندگى گرامى و شريف خود پيوسته به اين امر احتجاج مى‏ فرمود، و شنوندگان اين حديث از صحابه كه در حجه‏ الوداع حضور داشته‏ اند را در مجامع عمومى سوگند مى‏ داد و از آنها بر اين امر گواهى  مى‏ طلبيد. اين جدّيت ‏ها و اهتمام ‏ها همه براى اين بوده كه اين تاريخ روشن و خاطره مقدس پيوسته تازه و شاداب بماند، و گذشت زمان به تدريج اين واقعه را متروک و مخفى نسازد.</big>


<big>و باز به همين منظور شيعيان و محبين خود را پيوسته سفارش مى‏فرمودند كه روز غدير خم را عيد بگيرند و مجالس تهنيت و تبريك تشكيل دهند، و با ادامه اين روش و اعاده مستمر و ساليانه آن، اين واقعه بزرگ را هميشه زنده نگاه دارند.</big>
<big>و باز به همين منظور شيعيان و محبين خود را پيوسته سفارش مى‏ فرمودند كه روز غدير خم را عيد بگيرند و مجالس تهنيت و تبريک تشكيل دهند، و با ادامه اين روش و اعاده مستمر و ساليانه آن، اين واقعه بزرگ را هميشه زنده نگاه دارند.</big>


<big>در كتب و آثار اماميه در حديث و تفسير و تاريخ و كلام نيز مملوّ است از اين واقعه و اثبات قضيه غدير و استدلال و احتجاج به آن. از روايات مسند كه نام راويان سلسله‏وار ثبت شته شده كه همه منتهى مى‏شود به شخص پيامبر اسلام‏صلى الله عليه وآله، و نيز روايات بى‏شمار ديگر كه به عنوان روايتى قطعى و با حذف سلسله سند ضبط گرديده و حاكى از اين است كه اين موضوع مورد اتفاق تمام فرقه‏هاى مسلمين است.</big>
<big>در كتب و آثار اماميه در حديث و تفسير و تاريخ و كلام نيز مملوّ است از اين واقعه و اثبات قضيه غدير و استدلال و احتجاج به آن. از روايات مسند كه نام راويان سلسله ‏وار ثبت شته شده كه همه منتهى مى‏ شود به شخص پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه وآله، و نيز روايات بى‏ شمار ديگر كه به عنوان روايتى قطعى و با حذف سلسله سند ضبط گرديده و حاكى از اين است كه اين موضوع مورد اتفاق تمام فرقه‏ هاى مسلمين است.</big>


<big>تا جايى كه دانشمندان اهل‏سنت نيز در ثبت و ضبط و روايت اين حديث از اماميه دست كمى نداشته‏اند؛ آنان نيز واقعه و حديث غدير را قطعى دانسته و به صحت آن معترف و به تواتر آن اذعان دارند. مگر فرد يا افراد اندكى كه از روى عصبيّت، كوركورانه نسبت به اين واقعه ياوه‏اى گفته‏اند! حتى واقعه و حديث غدير در نظر علماى اهل‏سنت نيز ثابت و محقق بوده و از متواترات و مسلّمات است.</big>
<big>تا جايى كه دانشمندان اهل ‏سنت نيز در ثبت و ضبط و روايت اين حديث از اماميه دست كمى نداشته ‏اند؛ آنان نيز واقعه و حديث غدير را قطعى دانسته و به صحت آن معترف و به تواتر آن اذعان دارند. مگر فرد يا افراد اندكى كه از روى عصبيّت، كوركورانه نسبت به اين واقعه ياوه‏ اى گفته ‏اند! حتى واقعه و حديث غدير در نظر علماى اهل‏ سنت نيز ثابت و محقق بوده و از متواترات و مسلّمات است.</big>


<big>به بيان ديگر: يكصد و ده تن از بزرگان صحابه پيامبرصلى الله عليه وآله به شكل‏هاى مختلف و جريان‏هاى متفاوت حديث غدير را نقل كرده‏اند، كه هر كدام با اسناد بسيار و در كتب متعدد آمده است. بسا آنچه به دست نياورده‏ايم يا به دست ما نرسيده بسيار بيش از اين باشد، چرا كه با توجه به جمعيتى كه در غدير خم وجود داشته، حتماً راويان حديث غدير چندين برابر نامبردگان بوده است.</big>
<big>به بيان ديگر: يكصد و ده تن از بزرگان صحابه پيامبر صلى الله عليه وآله به شكل‏ هاى مختلف و جريان ‏هاى متفاوت حديث غدير را نقل كرده ‏اند، كه هر كدام با اسناد بسيار و در كتب متعدد آمده است. بسا آنچه به دست نياورده ‏ايم يا به دست ما نرسيده بسيار بيش از اين باشد، چرا كه با توجه به جمعيتى كه در غدير خم وجود داشته، حتماً راويان حديث غدير چندين برابر نامبردگان بوده است.</big>


<big>اجتماعى كه در آن روز به اين داستان گوش فرا داده و آن را درك كردند بيش از يكصد هزار تن بوده‏اند. بالطبع تك تك اين گروه عظيم پس از بازگشت به وطن خود از اين واقعه عظيم سخن گفته و آن را نقل كرده‏اند. همان طور كه هر مسافرى پس از بازگشت به وطن، آنچه از حوادث مهم و غير عادى در طى مسافرت ديده را براى خويشان و دوستان خود بيان مى‏كند.</big>
<big>اجتماعى كه در آن روز به اين داستان گوش فرا داده و آن را درک كردند بيش از يكصد هزار تن بوده ‏اند. بالطبع تک تک اين گروه عظيم پس از بازگشت به وطن خود از اين واقعه عظيم سخن گفته و آن را نقل كرده ‏اند. همان طور كه هر مسافرى پس از بازگشت به وطن، آنچه از حوادث مهم و غير عادى در طى مسافرت ديده را براى خويشان و دوستان خود بيان مى ‏كند.</big>


<big>اين گروه عظيم هم چنين بوده‏اند و اين داستان تاريخى و مهم را همگى بازگو كرده‏اند. البته آنانكه كينه در دل داشتند، حِقد درونى آنها مانع شد كه اين داستان مهم را نقل و اشاعه دهند.</big>
<big>اين گروه عظيم هم چنين بوده ‏اند و اين داستان تاريخى و مهم را همگى بازگو كرده ‏اند. البته آنانكه كينه در دل داشتند، حِقد درونى آنها مانع شد كه اين داستان مهم را نقل و اشاعه دهند.</big>


<big>بنابراين، اين صحابه از جمله اشخاصى هستند كه اين واقعه را يا خود نقل كرده و يا از آن جماعت نقل كرده‏اند، و چه بسيار كسانى هم كه پس از درك اين مجمع بزرگ و شنيدن اين امر مهم قبل از آنكه به وطن و مسكن خود برسند و يا پيش از آنكه موفق ببيان مشهودات و مسموعات خود شوند، دست حوادث آنها را نابود ساخته، يا در بيابان‏ها و پهنه صحراى حجاز مرگ گريبانشان را گرفته و يا سوانح و حوادث گوناگون آنها را از يادآورى و بيان اين خاطره بزرگ باز داشته است.</big>
<big>بنابراين، اين صحابه از جمله اشخاصى هستند كه اين واقعه را يا خود نقل كرده و يا از آن جماعت نقل كرده ‏اند، و چه بسيار كسانى هم كه پس از درک اين مجمع بزرگ و شنيدن اين امر مهم قبل از آنكه به وطن و مسكن خود برسند و يا پيش از آنكه موفق ببيان مشهودات و مسموعات خود شوند، دست حوادث آنها را نابود ساخته، يا در بيابان‏ ها و پهنه صحراى حجاز مرگ گريبانشان را گرفته و يا سوانح و حوادث گوناگون آنها را از يادآورى و بيان اين خاطره بزرگ باز داشته است.</big>


<big>در روايت زيد بن ارقم تلويحاً به اين معنى اشاره شده كه قسمتى از حاضرين در آن روز و در آن مكان از جمله صحرانشينان بوده‏اند كه سخنى از آنان در دسترس ديگران قرار نگرفته و منشأ نشر و اِسناد اين خبر واقع نشده‏اند. با همه اين امور و حوادث و موانع، در اثبات و تواتر اين حديث آنچه كه به آن دست يافته و ذكر كرديم كافى است.</big>
<big>در روايت زيد بن ارقم تلويحاً به اين معنى اشاره شده كه قسمتى از حاضرين در آن روز و در آن مكان از جمله صحرانشينان بوده‏ اند كه سخنى از آنان در دسترس ديگران قرار نگرفته و منشأ نشر و اِسناد اين خبر واقع نشده ‏اند. با همه اين امور و حوادث و موانع، در اثبات و تواتر اين حديث آنچه كه به آن دست يافته و ذكر كرديم كافى است.</big>


<big>  براى توضيح بيشتر و نام صحابه و تابعين كه حديث غدير را روايت كرده‏اند مراجعه شود به عنوان: سند حديث غدير.</big>
<big>  براى توضيح بيشتر و نام صحابه و تابعين كه حديث غدير را روايت كرده ‏اند مراجعه شود به عنوان: سند حديث غدير.</big>


<big>4.  وجوب اطاعت تابعين از اميرالمؤمنين‏عليه السلام××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 170  - 157. ×××</big>
== <big>وجوب اطاعت تابعين از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۵۷ -۱۷۰.</ref></big> ==
<big>در مرحله سوم از خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه وآله وارد اعلان عمومى شد و امامت على‏ عليه السلام و وجوب اطاعت از او را مطرح كرد. عموميت خطاب را نيز بيان كرد و گستره آن را به دقت نشان داد.</big>


<big>  در مرحله سوم از خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله وارد اعلان عمومى شد و امامت على‏عليه السلام و وجوب اطاعت از او را مطرح كرد. عموميت خطاب را نيز بيان كرد و گستره آن را به دقت نشان داد.</big>
<big>ابتدا با اقتباس از آيه ۱۰۰ سوره توبه، مهاجرين و انصار و تابعين را داخل اين عموم اعلان كرده فرمود: «وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَ الاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ» ، و سپس بقيه اين عموم را با ذكر روستايى و شهرى، عجمى و عربى، آزاد و بنده، صغير و كبير، سياه و سفيد بيان كرد، و با يک كلمه همه اين گروه ‏ها را يک جا ذكر كرده فرمود: «وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكْمُهُ ...» . در اينجا از وجوب اطاعت على ‏عليه السلام نتيجه ‏گيرى كرد كه حكم او نافذ است و هر كس با او مخالفت كند ملعون است.</big>


<big>ابتدا با اقتباس از آيه 100 سوره توبه، مهاجرين و انصار و تابعين را داخل اين عموم اعلان كرده فرمود: »وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَ الاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ« ، و سپس بقيه اين عموم را با ذكر روستايى و شهرى، عجمى و عربى، آزاد و بنده، صغير و كبير، سياه و سفيد بيان كرد، و با يك كلمه همه اين گروه‏ها را يك جا ذكر كرده فرمود: »وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكْمُهُ ...« . در اينجا از وجوب اطاعت على‏عليه السلام نتيجه‏گيرى كرد كه حكم او نافذ است و هر كس با او مخالفت كند ملعون است.</big>
<big>فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افْهَمُوهُ، وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَ الاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَ الْحاضِرِ، وَ عَلَى الْعَجَمِىِّ وَ الْعَرَبِىِّ، وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الْكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبْيَضِ وَ الاَسْوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ اَمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ اَطاعَ لَهُ:</big>


<big>فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افْهَمُوهُ، وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرينَ وَ الاَنْصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُمْ بِاِحْسانٍ، وَ عَلَى الْبادى وَ الْحاضِرِ، وَ عَلَى الْعَجَمِىِّ وَ الْعَرَبِىِّ، وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الْكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبْيَضِ وَ الاَسْوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ اَمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ، فَقَدْ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ وَ لِمَنْ سَمِعَ مِنْهُ وَ اَطاعَ لَهُ:</big>
<big>اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچک، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتا پرستى حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهى است. خداوند او را و هر كس را كه از او بشنود و او را اطاعت كند آمرزيده است.</big>


<big>اى مردم، اين مطلب را درباره او بدانيد و بفهميد، و بدانيد كه خداوند او را براى شما صاحب اختيار و امامى قرار داده كه اطاعتش را واجب نموده است بر مهاجرين و انصار و بر تابعين آنان به نيكى، و بر روستايى و شهرى، و بر عجمى و عربى، و بر آزاد و بنده، و بر بزرگ و كوچك، و بر سفيد و سياه. بر هر يكتا پرستى حكم او اجرا شونده و كلام او مورد عمل و امر او نافذ است. هر كس با او مخالفت كند ملعون است، و هر كس تابع او باشد و او را تصديق نمايد مورد رحمت الهى است. خداوند او را و هر كس را كه از او بشنود و او را اطاعت كند آمرزيده است.</big>
== <big>پانویس</big> ==