۲۲٬۰۴۷
ویرایش
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
اين همه الطاف الهى مگر مى تواند بى مورد و بيهوده باشد. مورد اين الطاف و مكان نزول اين باران رحمت - كه همان جعل امامت از طرف حق تعالى است - فطرتهاى پاك و قلوب پاكيزه مردمِ موحد است. | اين همه الطاف الهى مگر مى تواند بى مورد و بيهوده باشد. مورد اين الطاف و مكان نزول اين باران رحمت - كه همان جعل امامت از طرف حق تعالى است - فطرتهاى پاك و قلوب پاكيزه مردمِ موحد است. | ||
«وَ اَن لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّريقَةِ َلاَسقَيناهُم ماءً غَدَقاً«. | «وَ اَن لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّريقَةِ َلاَسقَيناهُم ماءً غَدَقاً«.<ref>جن : ۱۶ .</ref> استسقاى بشر و «اِهدِنا» گفتن انسانها هر چه بيشتر گردد الطاف الهى و آب رسانى آسمانى و هدايت ربانى بيشتر مى شود. | ||
گويا پيام بزرگترى هنوز باقى مانده است و كلاس برتر و جامعترى بايد براى بشريت تشكيل گردد | گويا پيام بزرگترى هنوز باقى مانده است و كلاس برتر و جامعترى بايد براى بشريت تشكيل گردد. | ||
به ابوجهل ها و بدتر از آنان اصحاب سقيفه نگاه نكنيد. بلكه سلمان را ببينيد كه تا اوج آسمانِ «مِنّا اهل البيت»<ref>كافى : ج ۲ ص ۳۹۶ . </ref> پيش مى رود. لطف خداوند است كه مى فرمايد: «وَ قَليلٌ مِن عِبادِىَ الشَّكورُ.»<ref>سبأ : ۱۳ . </ref> ولى از نسل ابراهيم عليه السلام بزرگترين رسول و بزرگترين وصى و هادى را ارسال مى فرمايد. | |||
اكنون وقت«اِقرَأ»<ref>علق: ۱ .</ref> و ابلاغ اوامر بالا و والا رسيده، تا به »فَاصدَع بِما تُؤمَر<ref>حجر: ۹۴ .</ref> مىرسد. چه امرى از امر جانشينى بالاتر، و چه كارى از هدايت خلق به سوى امام و هادى مهمتر؟ | |||
ديگر وقت تمام | ديگر وقت تمام مى شود! ممكن است بشريت در نادانى نسبت به امامت بماند. اگرچه امامت بارها گفته شده، ولى در يك مجمع عمومى بايد از اين مهمترين كار پرده بردارى شود؛ و گرنه رسالت ناتمام و بدون فايده مى شود. اينجاست كه دستور مى آيد: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ».<ref>مائده: ۶۷ .</ref> | ||
قرار خداوند با رسول اللَّهصلى الله عليه وآله ابلاغ جانشينى و امامت اميرالمؤمنين عليه السلام است. ولى پيامبر خداصلى الله عليه وآله از بيان اين مطلب در يك مجمع عمومى مى ترسد! از چه كسى؟ از منافقين!! و خداوند او را دلدارى مىدهد: »وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ«. | |||
غدير شناسان از زمان القاى خطبه غدير تا ظهور، بايد روى دو نكته بيشتر توجه كنند: | غدير شناسان از زمان القاى خطبه غدير تا ظهور، بايد روى دو نكته بيشتر توجه كنند: | ||
اول : اگر غدير از اسلام منها گردد رسالتى و قرآنى و دستور العملى باقى نمىماند، چنانكه مىفرمايد: »وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ«.<ref>مائده: ۶۷ . </ref> آنچه مىماند دستور العمل كعب الاحبار يهودى وزير فرهنگ سقيفه و احاديث ابوهريره وزير ارشاد دستگاه منافقين است! پس براى بقاى اسلام غدير لازم است، و بقاى غدير و جشن و چراغانى و مديحه و سخنرانى و كنفرانس و كتاب و سايت و ماهواره درباره آن، همت بالا و خلوص لازم دارد. | |||
دوم : مجاهد در مسير غدير تا ظهور و قيام قيامت، مشمول دعاى« اَللّهُمَّ انصُر مَن نَصَره» مى شود و «وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ»<ref>مائده: ۶۷ .</ref>حافظ اوست. | |||
دوم : مجاهد در مسير غدير تا ظهور و قيام قيامت، مشمول | |||
نتيجه اينكه در پاسخ «اِهدِنا» گفتنِ بشر «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ» آمد، و خداوند متعال به وعده «اَستَجِب لَكُم»<ref>غافر : ۶۰ . </ref> با خطبه نورانى غدير عمل فرمود. اين يعنى تشنه را به سوى غدير و سرچشمه آب حيات مى برند! | |||
مگر تشنه حقائق در هر زمان نبوده و نيست؟ مگر به خاطر آنان كه «كَرِهوا ما اَنزَلَ اللَّهُ»<ref>محمدصلى الله عليه وآله : ۹ . </ref> يعنى آنان كه از غدير گريزانند، بايد دست از كار برداشت؟ مگر كسانى كه «فى قُلوبِهِم مَرَضٌ»<ref>بقره: ۱۰ . </ref> مى تواننند غديريان را محكوم نمايند؟ پس نصرت خداوند متعال چه مى شود؟ | |||
غدير امتحان بزرگ الهى در فراز و نشيب تاريخ، و ميزان اعمال و شاقول افكار بوده است. مردى كه دستش در دست پيامبر خداصلى الله عليه وآله و بزرگ عالميان است، مصداق | غدير امتحان بزرگ الهى در فراز و نشيب تاريخ، و ميزان اعمال و شاقول افكار بوده است. مردى كه دستش در دست پيامبر خداصلى الله عليه وآله و بزرگ عالميان است، مصداق «يَدُ اللَّهِ فَوقَ اَيديهِم» است. | ||
همان را مى گوييم كه ياور آدم، نوح، ابراهيم، موسى و عيسى عليهم السلام گرديد، و محمد حبيب خداصلى الله عليه وآله را در بدر، احد، خندق و خيبر نصرت داد. | |||
همان كه منتخب خداوند است و نامش از نام او مشتق گرديده است. او كه به اذن خدا كار خدايى مى كند. نه فقط در غدير دست در دست پيامبر خداصلى الله عليه وآله دارد، كه از اول خلقت همراه او بوده است. | |||
مگر آيه «وَ اسأَل مَن اَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رُسُلِنا»<ref>فتح : ۱۰ . </ref>را فراموش كرده ايم، كه انبياء در شب معراج محور رسالت خود را ولايت رسول اللَّه و اميرالمؤمنين عليهما السلام بيان داشتند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۳۹۴. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۴۴ .</ref> | |||
اما رهيافتگان دسته دسته به مدرسه اهل | === غدير با سقيفه محو نمى شود === | ||
اما رهيافتگان دسته دسته به مدرسه اهل البيت عليهم السلام وارد شده به غدير و صاحب آن پاسخ مثبت مى دهند. بايد غربال شدن مردم پيش بيايد، تا معلوم شود چه كسى عبد خداست و چه كسى اجير وابستگان سقيفه است. | |||
منكرين غدير از صلب سامرى ها و يهودند. سقيفه به نام سنّت بدعت ايجاد كرد تا غدير را بكوبد؛ ولى غدير منشور حكوم». | |||
بوستان رسالت پيامبر خداصلى الله عليه وآله به گُل نشست. غدير گُل اين بوستان بود، ولى براى بشريت چنان كه بايد شكفته نشده است. اگر چه همه معصومين عليهم السلام از اين گل زيبا و معطر گفته و ياد كرده اند، ولى غدير تدريس عملى مى خواهد و عظمت حكومت انسان معصوم فقط در زمان ظهور معلوم مى شود. | |||
انسان در آخر الزمان غريب واقع شده است، چون دستش از حجت خدا كوتاه و خرما بر نخيل است. با اين حال اگر خوب فكر كند و تدبير لازم را داشته باشد، مى تواند راه را از چاه تشخيص بدهد. البته همه مى دانند كه طلب و تشنگى اساس كار است. يعنى بصيرت استبصار مى خواهد! مستبصرينى كه به بصيرت الهيه رسيده اند تشنه غدير شده از آبشار خطبة النبى صلى الله عليه وآله سيراب شده اند. | |||
انسان در آخر الزمان غريب واقع شده است، چون دستش از حجت خدا كوتاه و خرما بر نخيل است. با اين حال اگر خوب فكر كند و تدبير لازم را داشته باشد، | |||
=== غدير ترسيم هندسى فكر و عمل بشريت === | === غدير ترسيم هندسى فكر و عمل بشريت === | ||
غدير آب حيات بشريت و مدرس حيات طيبه انسان است. اين آب حيات تا ظهورِ »اِعلَموا اَنَّ اللَّهَ يُحيِى الاَرضَ بَعدَ | غدير آب حيات بشريت و مدرس حيات طيبه انسان است. اين آب حيات تا ظهورِ »اِعلَموا اَنَّ اللَّهَ يُحيِى الاَرضَ بَعدَ مَوتِها»<ref>حديد: ۱۷ .</ref> جريان دارد. انديشمندان مؤمن، به آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ»<ref>مائده: ۶۷ .</ref> با نگاهِ »اَنزَلنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهوراً«××× 3 فرقان: 48 . ××× مى نگرند. | ||
غدير مستند | غدير مستند شِقشِقيّه<ref>نهج البلاغة: خطبه ۳ .</ref> و فريادهاى مولاى عظيم الشأن انسانها علىعليه السلام است، و در مقابله با منافقين از شمشير ذوالفقار تيزتر و كشندهتر است. آنها كه مىگويند: چرا علىعليه السلام شمشيرش را در روز سقيفه غلاف نمود، چرا از احتجاجهاى آن حضرت چيزى نمى گويند؟ چرا خطبه هاى فاطمى را كه به استناد غدير بيان گرديده نمى شنوند؟ | ||
غدير ترسيم هندسى فكر بشريت و نقشه زندگى انسانيت است. مبناى فكرى صلح الحسنعليه السلام و قيام الحسينعليه السلام بر حجيت غدير تكيه زده است. استراتژى صلح و قيام، خانه نشينى تا بيان احكام، بر محور تأييديه الهىِ | غدير ترسيم هندسى فكر بشريت و نقشه زندگى انسانيت است. مبناى فكرى صلح الحسنعليه السلام و قيام الحسينعليه السلام بر حجيت غدير تكيه زده است. استراتژى صلح و قيام، خانه نشينى تا بيان احكام، بر محور تأييديه الهىِ «ثُمَّ الاِمامَةُ فِى ذُرِّيَّتى مِن وُلدِهِ اِلى يَومٍ تَلقَونَ اللَّهَ وَ رَسولَهُ»<ref>خطبه غدير. </ref> دور مى زند. | ||
چه خوش است روزى كه خطبة الغدير را بر سر درِ مسجد الحرام و كعبه با آب طلا بنويسند، و ورود منافقين را به زادگاه | چه خوش است روزى كه خطبة الغدير را بر سر درِ مسجد الحرام و كعبه با آب طلا بنويسند، و ورود منافقين را به زادگاه اميرالمؤمنين عليه السلام ممنوع اعلام دارند. و آن روز دير نيست! روزى كه اقامه صلاة در نظام حكومتى آخرين مطلوب غدير بر پا گردد: «رَبَّنا لِيُقيموا الصَّلاةَ ...».<ref>ابراهيم: ۳۷ . </ref> | ||
=== روزگار ظهور زمان ظاهر شدن مبانىِ غدير === | === روزگار ظهور زمان ظاهر شدن مبانىِ غدير === | ||
روزى كه غدير خم از تدريس نظرى پيرامون عظمت حكومت امام | روزى كه غدير خم از تدريس نظرى پيرامون عظمت حكومت امام معصوم عليه السلام به روز تدريس عملى و ظهور آن برسد، دير نيست. روزى كه «لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّه»<ref>صف: ۹ .</ref>مصداق پيدا كند و به سؤال «فَمَن يَأتيكُم بِماءٍ مَعينٍ»<ref>ملک : ۳۰ . </ref> پاسخ داده شود. | ||
مىدانيد عصر ظهور روز ظهور مبانى غدير است؟ روز مودّت كه پروانه شدن مردم را بر گِرد شمع وجود خاتم الاوصياءعليه السلام ترسيم | مىدانيد عصر ظهور روز ظهور مبانى غدير است؟ روز مودّت كه پروانه شدن مردم را بر گِرد شمع وجود خاتم الاوصياءعليه السلام ترسيم مى كند؟ روز ظهور اكمال دين است تا فقيه و مُتفقِّه اصل اصول يعنى امام شناسى را واجب و اهم بدانند. | ||
روز ظهور اكمال دين، يعنى روز ظهور | روز ظهور اكمال دين، يعنى روز ظهور بزرگى هاى قرآن و عترت، و روز پشيمانى آنها كه فقه ولايت و مهدويت را به فقه بافندگى هاى عرفان نمايانه خود تفسير كرده، و شناخت و يافتن حقائق را در بافتن مطالب معرفى كردند!! | ||
روز ظهور وعده خدا و روز حكومت جهانى امام معصوم، به معناى روز وصول زمينه و آمادگى زمان براى تحقيق امن و امان است. روز حكومت ابراهيميان از نسل اسماعيل است، كه «وَ مِن ذُرِّيَّتى»<ref>بقره : ۱۲۴ . </ref> بر آن گواهى مى دهد. | |||
روز حكومت «مطهرين» است كه ابراهيم عليه السلام براى آنان طلب طهارت كرده است: «وَ اجنُبنى وَ بَنِىَّ اَن نَعبُدَ الاَصنامَ».<ref>ابراهيم: ۳۷ .</ref> روز تحقيق «وَ اجعَل اَفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوى اِلَيهِم»<ref>بقره: ۱۲۴ . </ref>است، كه ارتباط قلبى و مودت انسان با مبدأ ايمان و امام زمان عليه السلام به اوج خود مى رسد. | |||
=== غدير روز رشد عقول === | === غدير روز رشد عقول === | ||
در كنار مودت و رأفت و محبت و مهرورزىِ مطلوبِ غدير، كه ظهور تام و تمام آن در روز ظهور است؛ علم و بصيرت و آگاهى و بينش هم در آن روز نورانى به اوج خود | در كنار مودت و رأفت و محبت و مهرورزىِ مطلوبِ غدير، كه ظهور تام و تمام آن در روز ظهور است؛ علم و بصيرت و آگاهى و بينش هم در آن روز نورانى به اوج خود مى رسد. | ||
پيامبر صلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، النُّورُ مِنَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَسلوكٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىٍّ بنِ اَبىطالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسلِ مِنهُ اِلَى القائِمِ المَهدِىِّ ...». | |||
در روز ظهور، اين نور و بصيرت الهى در مأموم تأثير | در روز ظهور، اين نور و بصيرت الهى در مأموم تأثير مى كند و گُلِ عقول بدون مانع به رشد خود مى رسد، و همه جا از عطر مودت و مهرورزى بر اساس بينش هر دانش آموزى پر مى شود. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
[[رده:غدیر و مهدویت]] | [[رده:غدیر و مهدویت]] |