۵۰۷
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «، ج2، ص: 210 <nowiki>#####</nowiki>4. سوره فتح: آيه 10 <nowiki>######</nowiki>اشاره إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
، ج2، ص: 210 | ، ج2، ص: 210 | ||
سوره فتح: آيه ۱۰ | |||
== اشاره == | |||
إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً. | إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ. فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ، وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً. | ||
كسانى كه با تو بيعت مىكنند در واقع با خدا بيعت مىكنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هركس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هركس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد. | كسانى كه با تو بيعت مىكنند در واقع با خدا بيعت مىكنند. دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هركس بيعت را بشكند اين شكستن بر ضرر خود اوست، و هركس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد. | ||
=== متن روايت === | |||
الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلِاقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ. | الا وَ انّى عِنْدَ انْقِضاءِ خُطْبَتى ادْعُوكُمْ الى مُصافَقَتى عَلى بَيْعَتِهِ وَ اْلِاقْرارِ بِهِ، ثُمَّ مُصافَقَتِهِ بَعْدى. الا وَ انّى قَدْ بايَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِىٌّ قَدْ بايَعَنى، وَ انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۱: | ||
(1) داخل پرانتز به خاطر برگشت كلام از مخاطب به غايب، و تغيير مخاطب از مردم به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اضافه شده است. | (1) داخل پرانتز به خاطر برگشت كلام از مخاطب به غايب، و تغيير مخاطب از مردم به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اضافه شده است. | ||
(2) اسرار غدير: | (2) اسرار غدير: ص۱۵۴ بخش ۹. | ||
غدير در قرآن، | غدير در قرآن، ج۲، ص: ۲۱۱ | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً». | مَعاشِرَ النّاسِ، فَبايِعُوا اللَّهَ وَ بايِعُونى وَ بايِعُوا عَلِيّاً اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ الْائِمَّةَ مِنْهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ كَلِمَةً باقِيَةً؛ يُهْلِكُ اللَّهُ مَنْ غَدَرَ وَ يَرْحَمُ مَنْ وَفى «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً». | ||
خط ۳۷: | خط ۳۵: | ||
هركس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هركس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مىفرمايد. «1» | هركس بيعت را بشكند به ضرر خويش شكسته است و هركس وفا كند به آنچه با خدا عهد بسته خداوند به او اجر عظيمى عنايت مىفرمايد. «1» | ||
=== موقعيت تاريخى === | |||
اگر خطابه غدير را به سه فصل اصلى تقسيم كنيم، بخش اول آن مقدمه چينى براى اعلان ولايت و بخش دوم آن اصل اعلان ولايت و امامت دوازده امام عليهم السلام و بخش سوم آن گرفتن بيعت و تعهد رسمى از همه مردم درباره ولايت به عنوان انجام وظيفه در راه آن است. با توجه به اين سه مرحله، آيه مزبور دو بار در خطبه مطرح شده است. بار اول در آغاز مطرح كردن بيعت است و از همين فرازى است كه آيه 10 سوره فتح را در بردارد، و عين آيه به صورت تضمين در كلام حضرت آمده است. براى آنكه آيه عيناً آورده شود حضرت ضماير غايب و مخاطب آيه را نيز بر نگردانده و اين اشاره به تفسير آيه در ضمن كلام و نشان دادن مصداق بارزى از بيعت با خداوند است. بار دوم پس از طرح مسئله بيعت و جزئيات آن است كه آيه مطرح شده و تفسير گونهاى از آن ارائه گرديده است. | اگر خطابه غدير را به سه فصل اصلى تقسيم كنيم، بخش اول آن مقدمه چينى براى اعلان ولايت و بخش دوم آن اصل اعلان ولايت و امامت دوازده امام عليهم السلام و بخش سوم آن گرفتن بيعت و تعهد رسمى از همه مردم درباره ولايت به عنوان انجام وظيفه در راه آن است. با توجه به اين سه مرحله، آيه مزبور دو بار در خطبه مطرح شده است. بار اول در آغاز مطرح كردن بيعت است و از همين فرازى است كه آيه 10 سوره فتح را در بردارد، و عين آيه به صورت تضمين در كلام حضرت آمده است. براى آنكه آيه عيناً آورده شود حضرت ضماير غايب و مخاطب آيه را نيز بر نگردانده و اين اشاره به تفسير آيه در ضمن كلام و نشان دادن مصداق بارزى از بيعت با خداوند است. بار دوم پس از طرح مسئله بيعت و جزئيات آن است كه آيه مطرح شده و تفسير گونهاى از آن ارائه گرديده است. | ||
______________________________ | ______________________________ | ||
(1) اسرار غدير: ص | (1) اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱. | ||
غدير در | غدير در قرآن،ج۲، ص: ۲۱۲ | ||
=== موقعيت قرآنى === | |||
اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حديبيه است كه مردم در آنجا با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه 18: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...»، و ديگرى آيه 10: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ...». اين بيعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به قصد عمره از مدينه به سوى مكه حركت كرد. | اين آيه در سوره فتح آمده و منظور از فتح مبين صلح حديبيه است كه مردم در آنجا با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بيعت كردند و پيمان وفادارى بستند. در سوره فتح مسئله بيعت دو بار مطرح شده است: يكى آيه 18: «لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ ...»، و ديگرى آيه 10: «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ...». اين بيعت هنگامى صورت گرفت كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به قصد عمره از مدينه به سوى مكه حركت كرد. | ||
اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عدهاى حدود 1400 نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند. چنين بيعتى با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است كه آن را از | اهل مكه به گمان اينكه حضرت براى جنگ آمده چند گروه را به مقابله با آن حضرت فرستادند. عدهاى حدود 1400 نفر با حضرت بودند و با حضرت بيعت كردند و وعده پايدارى دادند. چنين بيعتى با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بيعت با خدا خوانده شد و مورد مدح خداوند قرار گرفت. اكنون در غدير با استشهاد به همين آيه، بار ديگر بيعت با خداوند به ميان آمده است كه آن را از ۴ جهت مورد بررسى قرار مىدهيم: | ||
=== تحليل اعتقادى اول === | |||
==== غدير مصداق اتَمّ بيعت با خدا ==== | |||
براى تبيين كيفيت ارتباط آيه بيعت با غدير بايد بگوييم: تفسيرى كه به صورت ضمنى در خطبه غدير درباره اين آيه ديده مىشود دو مورد است: | براى تبيين كيفيت ارتباط آيه بيعت با غدير بايد بگوييم: تفسيرى كه به صورت ضمنى در خطبه غدير درباره اين آيه ديده مىشود دو مورد است: | ||
خط ۶۷: | خط ۶۲: | ||
عبارتى ديگر بازگو مىنمايد كه: «وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ». سپس مىفرمايد: «هركس پيمان شكنى كند خدا او را هلاك مىكند» و بعد از آن فقره آخر آيه را مىخواند كه: «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ ...». «1» | عبارتى ديگر بازگو مىنمايد كه: «وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ». سپس مىفرمايد: «هركس پيمان شكنى كند خدا او را هلاك مىكند» و بعد از آن فقره آخر آيه را مىخواند كه: «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ ...». «1» | ||
=== تحليل اعتقادى دوم === | |||
==== غدير شفافترين بيعت تاريخ ==== | |||
درباره محتوى و موضوع بيعت الهى غدير بايد دانست شفافترين بيعتى كه در طول تاريخ صورت گرفته و محتواى آن دقيقاً روشن بوده و كيفيت آن طى مراحلى حساب شده به انجام رسيده همانا بيعت غدير است، و اين بيعت است كه نشان بيعت با خدا را بر پيشانى دارد. | درباره محتوى و موضوع بيعت الهى غدير بايد دانست شفافترين بيعتى كه در طول تاريخ صورت گرفته و محتواى آن دقيقاً روشن بوده و كيفيت آن طى مراحلى حساب شده به انجام رسيده همانا بيعت غدير است، و اين بيعت است كه نشان بيعت با خدا را بر پيشانى دارد. | ||
خط ۱۰۵: | خط ۹۹: | ||
ما اين مطالب را از قول تو به نزديك و دور از فرزندانمان و فاميلمان مىرسانيم و خدا را بر آن شاهد مىگيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت مىكند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستى. «1» | ما اين مطالب را از قول تو به نزديك و دور از فرزندانمان و فاميلمان مىرسانيم و خدا را بر آن شاهد مىگيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت مىكند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستى. «1» | ||
=== تحليل اعتقادى سوم === | |||
==== عمق معناى بيعت با خدا در غدير ==== | |||
اكنون نوبت آن است كه معناى بيعت با خداوند در غدير را بدانيم. در آخرين فرازهاى مربوط به بيعت، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله تمام جوانب آن را در يك جمله جمع كرد كه تفسير ملخص ولى كامل عيار آن به حساب آمد و فرمود: «پس با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با اميرالمؤمنين على و حسن و حسين و امامان از نسل آنان بيعت كنيد». اين بدان معنى بود كه آنچه در آيه به عنوان «إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» آمده به عنوان تمثيل اين بيعت به بيعت با خداوند نيست، بلكه با ضميمه بيعت لسانى كه مطرح شد مردم در درجه اول حقيقتاً با خدا بيعت مىكنند و پيمان مىبندند و لذا حضرت مىفرمايد: «بايِعُوا اللَّهَ ...». | اكنون نوبت آن است كه معناى بيعت با خداوند در غدير را بدانيم. در آخرين فرازهاى مربوط به بيعت، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله تمام جوانب آن را در يك جمله جمع كرد كه تفسير ملخص ولى كامل عيار آن به حساب آمد و فرمود: «پس با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با اميرالمؤمنين على و حسن و حسين و امامان از نسل آنان بيعت كنيد». اين بدان معنى بود كه آنچه در آيه به عنوان «إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» آمده به عنوان تمثيل اين بيعت به بيعت با خداوند نيست، بلكه با ضميمه بيعت لسانى كه مطرح شد مردم در درجه اول حقيقتاً با خدا بيعت مىكنند و پيمان مىبندند و لذا حضرت مىفرمايد: «بايِعُوا اللَّهَ ...». | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۱۴: | ||
از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مىكنند. | از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مىكنند. | ||
==== پيام بيعت الهى غدير ==== | |||
اين تركيب خاص كلام پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مىتواند باشد: از يك سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يك مجموعه واحد به حساب مىآيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان عليهم السلام وجود ندارد. از سوى ديگر راه خدا و پيامبر و امامان عليهم السلام يكى بيشتر نيست و صراط مستقيم نزد خدا اسلام است واسلام واقعى راهى است كه خدا و پيامبر و دوازده امام عليهم السلام راهنما و معرّف آن هستند. | اين تركيب خاص كلام پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مىتواند باشد: از يك سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يك مجموعه واحد به حساب مىآيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان عليهم السلام وجود ندارد. از سوى ديگر راه خدا و پيامبر و امامان عليهم السلام يكى بيشتر نيست و صراط مستقيم نزد خدا اسلام است واسلام واقعى راهى است كه خدا و پيامبر و دوازده امام عليهم السلام راهنما و معرّف آن هستند. | ||
بنابراين آنچه خدا مىگويد محمد و على عليهما السلام هم مىگويند، و آنچه على عليه السلام مىگويد يازده امام عليهم السلام از نسل او هم همان را مىگويند. همان گونه كه هركس با خدا بيعت مىكند با محمد و على عليهما السلام بيعت كرده و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اين ميان انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيك بين خدا و پيامبر و دوازده امام عليهم السلام در اعتقاد بوده است. | بنابراين آنچه خدا مىگويد محمد و على عليهما السلام هم مىگويند، و آنچه على عليه السلام مىگويد يازده امام عليهم السلام از نسل او هم همان را مىگويند. همان گونه كه هركس با خدا بيعت مىكند با محمد و على عليهما السلام بيعت كرده و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اين ميان انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيك بين خدا و پيامبر و دوازده امام عليهم السلام در اعتقاد بوده است. | ||
==== دست بالاى خدا در بيعت غدير ==== | |||
نكته بسيار ظريفى كه در تبيين عملىِ بيعت با خداوند نهفته جمله «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» در آيه است. بيعت كننده غدير در واقع مىپذيرد كه تحت اختيار بيعت شونده باشد، و اين فقط درباره خداوند و پيامبر و معصومين عليهم السلام ممكن است كه ولايت مطلقه و صاحب اختيارى تمام عيار مردم با ايشان است. وقتى دست خدا بالاى دست | نكته بسيار ظريفى كه در تبيين عملىِ بيعت با خداوند نهفته جمله «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» در آيه است. بيعت كننده غدير در واقع مىپذيرد كه تحت اختيار بيعت شونده باشد، و اين فقط درباره خداوند و پيامبر و معصومين عليهم السلام ممكن است كه ولايت مطلقه و صاحب اختيارى تمام عيار مردم با ايشان است. وقتى دست خدا بالاى دست | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۲۸: | ||
لذا در كيفيت بيعت نيز اين مسئله مراعات شد كه دست بيعت كنندگان زير دست پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام قرار بگيرد. حديثى از امام رضا عليه السلام به جزئيات اين مطلب اشاره مىكند. هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعتها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مىگرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مىآمد حضرت از بالا دست خود را پايين مىآوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مىگرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد امام رضا عليه السلام فرمود: «پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اين گونه بيعت مىفرمود». «1» | لذا در كيفيت بيعت نيز اين مسئله مراعات شد كه دست بيعت كنندگان زير دست پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام قرار بگيرد. حديثى از امام رضا عليه السلام به جزئيات اين مطلب اشاره مىكند. هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعتها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مىگرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مىآمد حضرت از بالا دست خود را پايين مىآوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مىگرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد امام رضا عليه السلام فرمود: «پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اين گونه بيعت مىفرمود». «1» | ||
=== تحليل اعتقادى چهارم === | |||
==== بيعت الهىِ غدير و بيعت شيطانىِ سقيفه ==== | |||
جا دارد با سابقهاى كه از مفهوم و كيفيت بيعت در اسلام دريافتيم، مقايسهاى بين بيعت الهىِ غدير و بيعت سقيفه را نشان دهيم تا معلوم شود مسير اسلام از كدام شفافيت به كدام تاريكى فرو رفت. | جا دارد با سابقهاى كه از مفهوم و كيفيت بيعت در اسلام دريافتيم، مقايسهاى بين بيعت الهىِ غدير و بيعت سقيفه را نشان دهيم تا معلوم شود مسير اسلام از كدام شفافيت به كدام تاريكى فرو رفت. | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۴۳: | ||
آن تا امروز و فرداهاى اسلام آثار سوء خود را بر جاى گذاشته و مىگذارد. اين جرم از آن جهت نابخشودنى است كه بيعت با خدا در غدير را با بيعت سقيفه شكستند، و اين در حالى بود كه نه تنها فضاى شيطانى بر سقيفه حاكم بود بلكه ابليس شخصاً در آنجا حضور يافت و بيعت بر ضد على بن ابى طالب عليه السلام را افتتاح كرد!! | آن تا امروز و فرداهاى اسلام آثار سوء خود را بر جاى گذاشته و مىگذارد. اين جرم از آن جهت نابخشودنى است كه بيعت با خدا در غدير را با بيعت سقيفه شكستند، و اين در حالى بود كه نه تنها فضاى شيطانى بر سقيفه حاكم بود بلكه ابليس شخصاً در آنجا حضور يافت و بيعت بر ضد على بن ابى طالب عليه السلام را افتتاح كرد!! | ||
=== سند شيطانى بودن سقيفه === | |||
سلمان فارسى درگير ودار غصب خلافت سرى به سقيفه و مسجد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله زد و ابوبكر را ديد كه بر فراز منبر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله نشسته و مردم با او به عنوان خليفه بيعت مىكنند. فوراً نزد اميرالمؤمنين عليه السلام بازگشت در حالى كه آن حضرت مشغول غسل بدن مبارك پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بود و عرضه داشت: «ابوبكر هم اكنون بر فراز منبر است و مردم به اين اكتفا نمىكنند كه با يك دست او بيعت كنند بلكه با هر دو دست راست و چپ او بيعت مىكنند»!! | سلمان فارسى درگير ودار غصب خلافت سرى به سقيفه و مسجد پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله زد و ابوبكر را ديد كه بر فراز منبر پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله نشسته و مردم با او به عنوان خليفه بيعت مىكنند. فوراً نزد اميرالمؤمنين عليه السلام بازگشت در حالى كه آن حضرت مشغول غسل بدن مبارك پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بود و عرضه داشت: «ابوبكر هم اكنون بر فراز منبر است و مردم به اين اكتفا نمىكنند كه با يك دست او بيعت كنند بلكه با هر دو دست راست و چپ او بيعت مىكنند»!! | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۶۶: | ||
غدير در قرآن، ج2، ص: 220 | غدير در قرآن، ج2، ص: 220 | ||
==== اكنون با غدير در برابر سقيفه ==== | |||
اينك مناسب است يك بار ديگر الهى بودن بيعت غدير را در ذهن مرور كنيم كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: «انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ و فرمود: «من مأمور شدهام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آوردهام»؛ و نيز فرمود: «خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم»؛ و بعد فرمود: «وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّهَ»؛ و در نهايت دستور داد و فرمود: «فَبايِعُوا اللَّهَ». | اينك مناسب است يك بار ديگر الهى بودن بيعت غدير را در ذهن مرور كنيم كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله فرمود: «انَا آخِذُكُمْ بِالْبَيْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ و فرمود: «من مأمور شدهام از شما بيعت بگيرم و با شما دست بدهم براى پذيرش آنچه از سوى خدا آوردهام»؛ و نيز فرمود: «خداوند عز و جل به من دستور داده كه از زبان شما اقرار بگيرم»؛ و بعد فرمود: «وَ مَنْ بايَعَ فَانَّما يُبايِعُ اللَّهَ»؛ و در نهايت دستور داد و فرمود: «فَبايِعُوا اللَّهَ». | ||
ویرایش