۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
در اوائل خطبه غدير، قبل از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام، پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مقدمه اى براى معرفى آن حضرت، موضوع تدبر در قرآن و توجه به محكم و متشابه آن را به ميان مى آورد. براى اين منظور با اقتباس از آيه{{قرآن|أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ}}، آن را به صورت فعل امر آورده است:{{ | در اوائل خطبه غدير، قبل از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام، پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مقدمه اى براى معرفى آن حضرت، موضوع تدبر در قرآن و توجه به محكم و متشابه آن را به ميان مى آورد. براى اين منظور با اقتباس از آيه{{قرآن|أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ}}، آن را به صورت فعل امر آورده است:{{متن عربی|تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ}}. | ||
سپس با اقتباس از آيه مربوط به محكم و متشابه در قرآن كه پاكدلان را تابع آيات محكم و مغشوش دلان را تابع آيات متشابه مى داند، مفهوم مخالف آن را به صورت فعل امر در سياق جمله قبل آورده و دستور به پيروى ازمحكمات آيات و دورى از متشابهات مى دهد. | سپس با اقتباس از آيه مربوط به محكم و متشابه در قرآن كه پاكدلان را تابع آيات محكم و مغشوش دلان را تابع آيات متشابه مى داند، مفهوم مخالف آن را به صورت فعل امر در سياق جمله قبل آورده و دستور به پيروى ازمحكمات آيات و دورى از متشابهات مى دهد. | ||
خط ۱۲۲: | خط ۱۲۲: | ||
تأكيدها چنين است: | تأكيدها چنين است: | ||
ابتدا قسم ياد مى كند | ابتدا قسم ياد مى كند{{متن عربی|فَوَ اللَّه}}، و آنگاه از حرف نفى ابدى استفاده مى كند{{متن عربی|لَنْ يُبَيِّنَ ،لَنْ يُوضِحَ}}، و سپس هر دو جهت باطن و تفسير قرآن را يادآور مى شود{{متن عربی|زَواجِرَهُ ،تَفْسيرَهُ، | ||
و با اين تأكيدات مى فرمايد: به خدا قسم، هرگز باطن قرآن و تفسير آن را بيان نمى كند مگر على بن ابى طالب عليه السلام. | و با اين تأكيدات مى فرمايد: به خدا قسم، هرگز باطن قرآن و تفسير آن را بيان نمى كند مگر على بن ابى طالب عليه السلام. | ||
خط ۲۲۳: | خط ۲۲۳: | ||
او براى طلب علم به مصر آمد و وقتى عمروعاص از سؤالات قرآنى او باخبر شد او را نزد عمر فرستاد. | او براى طلب علم به مصر آمد و وقتى عمروعاص از سؤالات قرآنى او باخبر شد او را نزد عمر فرستاد. | ||
او در مدينه درباره مشكلات قرآن و تأويل آنها مثل | او در مدينه درباره مشكلات قرآن و تأويل آنها مثل {{متن عربی|الذَّارِياتِ}} و {{متن عربی|النَّازِعاتِ}} و{{متن عربی|الْمُرْسَلاتِ}}از اصحاب سؤال مى كرد. | ||
عمر تصميم به مجازات او گرفت به گونه اى كه براى ديگران هم درسى باشد كه درباره قرآن سؤال نكنند. او شلاقى از خوشه خرما درست كرد و آستين ها را بالا زد و آماده شد. | عمر تصميم به مجازات او گرفت به گونه اى كه براى ديگران هم درسى باشد كه درباره قرآن سؤال نكنند. او شلاقى از خوشه خرما درست كرد و آستين ها را بالا زد و آماده شد. |