پرش به محتوا

اقرار به ولایت پس از خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
همچنين پس از خطبه غدير و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى‏ يافتند. در اين اجتماعات كوچك -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى ‏كردند و توضيح بيشترى مى ‏خواستند.
همچنين پس از خطبه غدير و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى‏ يافتند. در اين اجتماعات كوچك -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى ‏كردند و توضيح بيشترى مى ‏خواستند.


حضرت نيز محتواى خطبه را به صورت خلاصه‏تر و با عبارات ديگرى بيان مى ‏فرمودند و در بعضى موارد مطالب ديگرى به عنوان توضيح به آن مى‏ افزودند، و گاهى به صورت سؤال و جواب مطرح مى‏ كردند. البته برخى از اين مطالب احتمالاً قبل از آغاز خطبه مفصل بوده است و براى آمادگى مردم فرموده ‏اند. نمونه ‏هايى از اين فرمايشات چنين است:
حضرت نيز محتواى خطبه را به صورت خلاصه ‏تر و با عبارات ديگرى بيان مى ‏فرمودند و در بعضى موارد مطالب ديگرى به عنوان توضيح به آن مى‏ افزودند، و گاهى به صورت سؤال و جواب مطرح مى‏ كردند. البته برخى از اين مطالب احتمالاً قبل از آغاز خطبه مفصل بوده است و براى آمادگى مردم فرموده ‏اند. نمونه ‏هايى از اين فرمايشات چنين است:




اى مردم، همه پيامبرانِ قبل از من، دورانى از عمر را سپرى كرده‏اند و سپس خداوند آنان را فرا خوانده و آنان اجابت كرده‏ اند. من نيز نزديك است كه فرا خوانده شوم و اجابت كنم. خداوند لطيف خبير به من خبر داده كه »اِنَّكَ مَيِّتٌ وَ اِنَّهُمْ مَيِّتُونَ«، و گويى مرا نيز فرا خوانده و اجابت كرده‏ام. اى مردم، هر پيامبرى دوران توقفش در ميان قوم خود نصف پيامبر قبلى است. حضرت عيسى بن مريم چهل سال در ميان قوم خود بود و من پس از بيست سال آماده رفتن هستم، و نزديك است از شما مفارقت كنم.


بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آنچه به عنوان رسالت براى شما آورده ‏ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده ‏ام، و شما نيز )درباره آنها( مسؤوليد. آيا من ابلاغ كرده‏ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟
اى مردم، همه پيامبرانِ قبل از من، دورانى از عمر را سپرى كرده ‏اند و سپس خداوند آنان را فرا خوانده و آنان اجابت كرده‏ اند. من نيز نزديك است كه فرا خوانده شوم و اجابت كنم. خداوند لطيف خبير به من خبر داده كه »اِنَّكَ مَيِّتٌ وَ اِنَّهُمْ مَيِّتُونَ«، و گويى مرا نيز فرا خوانده و اجابت كرده‏ام. اى مردم، هر پيامبرى دوران توقفش در ميان قوم خود نصف پيامبر قبلى است. حضرت عيسى بن مريم چهل سال در ميان قوم خود بود و من پس از بيست سال آماده رفتن هستم، و نزديك است از شما مفارقت كنم.


صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى‏دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى. امر او را رساندى و دلسوز بودى و آنچه بر عهده‏ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.
بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آنچه به عنوان رسالت براى شما آورده ‏ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده ‏ام، و شما نيز(درباره آنها) مسؤوليد. آيا من ابلاغ كرده ‏ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟
 
صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى ‏دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى. امر او را رساندى و دلسوز بودى و آنچه بر عهده‏ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.


حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.
حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.


اى بندگان خدا، نسب مرا بگوييد. گفتند: تو محمد بن عبداللَّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف هستى. فرمود: خداوند تعالى مرا كه به معراج برد وحى خود را به گوش من چنين رسانيد: اى محمد، من محمود هستم و تو محمدى! نام تو را از نام خود مشتق ساخته ‏ام. هر كس به تو نيكى كند به او نيكى مى‏ كنم و هر كس از تو قطع كند من او را قطع مى‏ كنم. نزد بندگانم برو و به آنان كرامت من نسبت به خود را خبر ده. من هيچ پيامبرى را نفرستاده‏ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده‏ام. تو پيامبر من هستى و على وزير توست!
اى بندگان خدا، نسب مرا بگوييد. گفتند: تو محمد بن عبداللَّه بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبدمناف هستى. فرمود: خداوند تعالى مرا كه به معراج برد وحى خود را به گوش من چنين رسانيد: اى محمد، من محمود هستم و تو محمدى! نام تو را از نام خود مشتق ساخته ‏ام. هر كس به تو نيكى كند به او نيكى مى‏ كنم و هر كس از تو قطع كند من او را قطع مى‏ كنم. نزد بندگانم برو و به آنان كرامت من نسبت به خود را خبر ده. من هيچ پيامبرى را نفرستاده ‏ام مگر آنكه براى او وزيرى قرار داده ‏ام. تو پيامبر من هستى و على وزير توست!


بدانيد من شما را شاهد مى‏ گيرم كه من شهادت مى ‏دهم خداوند صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار هر مؤمنى هستم. آيا به اين مطلب اقرار داريد و به آن شهادت مى ‏دهيد؟ گفتند: آرى، براى تو به اين مطلب شهادت مى‏ دهيم. فرمود: »بدانيد مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، و او اين است«، و اشاره به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمودند.
بدانيد من شما را شاهد مى‏ گيرم كه من شهادت مى ‏دهم خداوند صاحب اختيار من است و من صاحب اختيار هر مؤمنى هستم. آيا به اين مطلب اقرار داريد و به آن شهادت مى ‏دهيد؟ گفتند: آرى، براى تو به اين مطلب شهادت مى‏ دهيم. فرمود: »بدانيد مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، و او اين است«، و اشاره به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمودند.
خط ۳۰: خط ۳۱:
اى مسلمانان، حاضرانتان به غائبان برسانند: كسانى را كه به من ايمان آورده و مرا تصديق كرده ‏اند، به ولايت على سفارش و وصيت مى‏ كنم. بدانيد كه ولايت على ولايت من، و ولايت من ولايت پروردگار من است. اين پيمانى است كه پروردگارم با من بسته و به من دستور داده آن را به شما ابلاغ نمايم. سپس سه مرتبه فرمود: آيا شنيديد؟ گفتند: يا رسول اللَّه، شنيديم.
اى مسلمانان، حاضرانتان به غائبان برسانند: كسانى را كه به من ايمان آورده و مرا تصديق كرده ‏اند، به ولايت على سفارش و وصيت مى‏ كنم. بدانيد كه ولايت على ولايت من، و ولايت من ولايت پروردگار من است. اين پيمانى است كه پروردگارم با من بسته و به من دستور داده آن را به شما ابلاغ نمايم. سپس سه مرتبه فرمود: آيا شنيديد؟ گفتند: يا رسول اللَّه، شنيديم.


اى مردم، به چه شهادت مى‏دهيد؟ گفتند: شهادت مى‏ دهيم كه خدايى جز اللَّه نيست. فرمود: بعد از آن به چه شهادت مى ‏دهيد؟ گفتند: به اينكه محمد بنده و پيامبر خداست. فرمود: صاحب اختيار شما كيست؟ گفتند: خدا و پيامبر صاحب اختيار ما هستند. فرمود: هر كس كه خدا و پيامبر صاحب اختيار او هستند اين شخص (على عليه السلام) صاحب اختيار اوست.
اى مردم، به چه شهادت مى ‏دهيد؟ گفتند: شهادت مى‏ دهيم كه خدايى جز اللَّه نيست. فرمود: بعد از آن به چه شهادت مى ‏دهيد؟ گفتند: به اينكه محمد بنده و پيامبر خداست. فرمود: صاحب اختيار شما كيست؟ گفتند: خدا و پيامبر صاحب اختيار ما هستند. فرمود: هر كس كه خدا و پيامبر صاحب اختيار او هستند اين شخص (على عليه السلام) صاحب اختيار اوست.


آيا من نسبت به هر مؤمنى از خودش صاحب اختيارتر نيستم؟ گفتند: آرى. فرمود: اين شخص (على‏ عليه السلام)صاحب اختيار كسى است كه من صاحب اختيار اويم.
آيا من نسبت به هر مؤمنى از خودش صاحب اختيارتر نيستم؟ گفتند: آرى. فرمود: اين شخص (على‏ عليه السلام)صاحب اختيار كسى است كه من صاحب اختيار اويم.


آيا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر نيستم؟ گفتند: بلى، يا رسول‏ اللَّه. فرمود: آيا صاحب اختيار شما از خودتان بيشتر بر شما اختيار ندارد؟ گفتند: بلى يا رسول اللَّه.
آيا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر نيستم؟ گفتند: بلى، يا رسول‏ اللَّه. فرمود: آيا صاحب اختيار شما از خودتان بيشتر بر شما اختيار ندارد؟ گفتند: بلى يا رسول اللَّه.


حضرت نگاهى به طرف آسمان كرده سه مرتبه فرمودند: خدايا، شاهد باش! سپس فرمودند: بدانيد، هر كس كه من صاحب اختيار او بوده ام و نسبت به او اختيارم از خودش بيشتر بوده اين على صاحب اختيار اوست و اختيارش نسبت به او از خودش بيشتر است.
حضرت نگاهى به طرف آسمان كرده سه مرتبه فرمودند: خدايا، شاهد باش! سپس فرمودند: بدانيد، هر كس كه من صاحب اختيار او بوده ام و نسبت به او اختيارم از خودش بيشتر بوده اين على صاحب اختيار اوست و اختيارش نسبت به او از خودش بيشتر است.


سلمان پرسيد: ولايت على ‏عليه السلام چگونه است و نمونه آن چيست؟ فرمود: ولايت او همچون ولايت من است. هر كس كه من بر او بيش از خودش اختيار داشته ‏ام على نيز بر او بيش از خودش اختيار دارد.
سلمان پرسيد: ولايت على ‏عليه السلام چگونه است و نمونه آن چيست؟ فرمود: ولايت او همچون ولايت من است. هر كس كه من بر او بيش از خودش اختيار داشته ‏ام على نيز بر او بيش از خودش اختيار دارد.


ديگرى پرسيد: منظور از ولايت على چيست؟ فرمود: هر كس كه من پيامبر او بوده ‏ام على امير اوست.
ديگرى پرسيد: منظور از ولايت على چيست؟ فرمود: هر كس كه من پيامبر او بوده ‏ام على امير اوست.


آيا قبول داريد كه خدايى جز اللَّه نيست و من پيامبر او به سوى شمايم و بهشت و جهنم و زنده شدن پس از مرگ حق است؟ گفتند: به اين مطالب شهادت مى‏ دهيم. فرمود: خدايا، بر آنچه مى‏ گويند شاهد باش!
آيا قبول داريد كه خدايى جز اللَّه نيست و من پيامبر او به سوى شمايم و بهشت و جهنم و زنده شدن پس از مرگ حق است؟ گفتند: به اين مطالب شهادت مى‏ دهيم. فرمود: خدايا، بر آنچه مى‏ گويند شاهد باش!


بدانيد كه شما از خود من شنيده ‏ايد و مرا ديده ‏ايد. هر كس عمداً بر من دروغ ببندد جاى خود را در جهنم آماده كند. بدانيد كه من كنار حوض كوثر منتظر شما هستم و روز قيامت در مقابل امتهاى ديگر به كثرت شما افتخار مى‏ كنم. بياييد و نزد امم ديگر مرا رو سياه نكنيد!!
بدانيد كه شما از خود من شنيده ‏ايد و مرا ديده ‏ايد. هر كس عمداً بر من دروغ ببندد جاى خود را در جهنم آماده كند. بدانيد كه من كنار حوض كوثر منتظر شما هستم و روز قيامت در مقابل امتهاى ديگر به كثرت شما افتخار مى‏ كنم. بياييد و نزد امم ديگر مرا رو سياه نكنيد!!
خط ۵۸: خط ۵۱:
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى‏ آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آنچه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى‏ آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آنچه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟


ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى‏كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى ‏كنيد.
ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى‏ كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى ‏كنيد.


پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه ‏اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يك سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست. در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى ‏طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.
پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه ‏اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يك سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست. در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى ‏طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.
خط ۷۵: خط ۶۸:


معناى اين اقدام -  چنانكه خود حضرت تصريح فرمود -  آن بود كه شما در ظاهر اقرار و بيعت نموديد، اما بدانيد كه خدا از باطن دل‏ها و اسرار قلب‏ها آگاه است. من حجت را آن چنان بر شما تمام كردم كه هيچ كجاى دنيا نمونه اش را پيدا نمى‏ كنيد. اكنون اين شما هستيد كه در برابر امتحانى عظيم در وفادارى به اين ابلاغ قرار داريد.
معناى اين اقدام -  چنانكه خود حضرت تصريح فرمود -  آن بود كه شما در ظاهر اقرار و بيعت نموديد، اما بدانيد كه خدا از باطن دل‏ها و اسرار قلب‏ها آگاه است. من حجت را آن چنان بر شما تمام كردم كه هيچ كجاى دنيا نمونه اش را پيدا نمى‏ كنيد. اكنون اين شما هستيد كه در برابر امتحانى عظيم در وفادارى به اين ابلاغ قرار داريد.
== پانویس ==
[[رده:خطابه غدیر]]
[[رده:خطابه غدیر]]
۵۰۷

ویرایش