پرش به محتوا

بیعت: تفاوت میان نسخه‌ها

۶٬۲۴۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰۶: خط ۱۰۶:


<big>براى بار دوم در اواخر خطبه درباره اين آيه مطرح شده و بيشتر مربوط به پايدارى بر اين بيعت است كه پس از قرائت متن مربوط به بيعت مى‏ فرمايد: «اى مردم، چه مى‏گوييد؟ كه خداوند اصوات را مى‏شنود و از دل‏ها خبر دارد» . سپس آغاز آيه را با عبارتى ديگر بازگو مى‏ نمايد كه: «وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» . سپس مى‏ فرمايد: «هر كس پيمان شكنى كند خدا او را هلاک مى‏ كند» و بعد از آن فقره آخر آيه را مى‏ خواند كه: «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ ...» .<ref><big>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱.</big> </ref></big>
<big>براى بار دوم در اواخر خطبه درباره اين آيه مطرح شده و بيشتر مربوط به پايدارى بر اين بيعت است كه پس از قرائت متن مربوط به بيعت مى‏ فرمايد: «اى مردم، چه مى‏گوييد؟ كه خداوند اصوات را مى‏شنود و از دل‏ها خبر دارد» . سپس آغاز آيه را با عبارتى ديگر بازگو مى‏ نمايد كه: «وَ مَنْ بايَعَ فَإِنَّما يُبايِعُ اللَّه، يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ» . سپس مى‏ فرمايد: «هر كس پيمان شكنى كند خدا او را هلاک مى‏ كند» و بعد از آن فقره آخر آيه را مى‏ خواند كه: «فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ ...» .<ref><big>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱.</big> </ref></big>




خط ۱۳۳: خط ۱۳۴:


<big>ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان مى ‏رسانيم و خدا را بر آن شاهد مى‏ گيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت مى‏ كند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستى.<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۸،۱۵۷ بخش ۱۱. </ref></big>
<big>ما اين مطالب را از قول تو به نزديک و دور از فرزندانمان و فاميلمان مى ‏رسانيم و خدا را بر آن شاهد مى‏ گيريم. خداوند در شاهد بودن كفايت مى‏ كند و تو نيز بر اين اقرار ما شاهد هستى.<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۸،۱۵۷ بخش ۱۱. </ref></big>




خط ۱۴۶: خط ۱۴۸:


<big>در درجه دوم مردم با پيامبرصلى الله عليه وآله بر سر اين خواسته ‏اى كه خلاصه ۲۳ سال زحمت آن حضرت است بيعت مى‏ كنند، و در درجه سوم با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مى‏ كنند.</big>
<big>در درجه دوم مردم با پيامبرصلى الله عليه وآله بر سر اين خواسته ‏اى كه خلاصه ۲۳ سال زحمت آن حضرت است بيعت مى‏ كنند، و در درجه سوم با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، و در درجه چهارم با همه يازده امام بعد از آن حضرت در همان غدير بيعت مى‏ كنند.</big>




<big>'''ب) پيام بيعت الهى غدير'''</big>
<big>'''ب) پيام بيعت الهى غدير'''</big>


<big>اين تركيب خاص كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مى ‏تواند باشد:</big>
<big>اين تركيب خاص كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در ذيل آيه حاكى از دو جهت مى ‏تواند باشد:</big>


<big>از يک سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يک مجموعه واحد به حساب مى ‏آيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان‏ عليهم السلام وجود ندارد.</big>
<big>از يک سو اينكه در غدير مردم بايد به همه امامان معتقد شوند و اين به معناى اتحاد سلسله امامت در هدف و فرمايشات ايشان است، و كلام و روش همه امامان براى ما به عنوان يک مجموعه واحد به حساب مى ‏آيد و هيچ فرقى بين راه و گفتار و اهداف امامان‏ عليهم السلام وجود ندارد.</big>
خط ۱۵۷: خط ۱۶۰:


<big>بنابراين آنچه خدا مى‏ گويد محمد و على‏ عليهما السلام هم مى‏ گويند، و آنچه على‏ عليه السلام مى‏ گويد يازده امام‏ عليهم السلام از نسل او هم همان را مى‏ گويند. همان گونه كه هر كس با خدا بيعت مى‏ كند با محمد و على‏ عليهما السلام بيعت كرده و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اين ميان انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيک بين خدا و پيامبر و دوازده امام ‏عليهم السلام در اعتقاد بوده است.</big>
<big>بنابراين آنچه خدا مى‏ گويد محمد و على‏ عليهما السلام هم مى‏ گويند، و آنچه على‏ عليه السلام مى‏ گويد يازده امام‏ عليهم السلام از نسل او هم همان را مى‏ گويند. همان گونه كه هر كس با خدا بيعت مى‏ كند با محمد و على‏ عليهما السلام بيعت كرده و هر كه با ايشان بيعت كرده با يازده امام ‏عليهم السلام بعد از او بيعت كرده است. هر گونه تفكيكى در اين ميان انحراف از صراط مستقيم است، و هر راه منحرفى در اسلام زاييده تفكيک بين خدا و پيامبر و دوازده امام ‏عليهم السلام در اعتقاد بوده است.</big>




خط ۱۶۸: خط ۱۷۲:


<big>هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعت ‏ها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مى‏ گرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مى ‏آمد حضرت از بالا دست خود را پايين مى‏ آوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مى‏ گرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد امام رضاعليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه وآله اين گونه بيعت مى‏ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۱۴۶. روضة الواعظين: ص ۲۲۶. الارشاد (شيخ مفيد) : ج ۲ ص ۲۶۱. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۳۶۴. اعلام الورى: ص ۳۳۴. </ref></big>
<big>هنگامى كه آن حضرت را به بيعت براى ولايت عهدى وادار كردند و حضرت در مقامى نشست كه مردم با ايشان بيعت كنند، طبق ساير بيعت ‏ها دست خود را دراز نكردند تا از سمت راست با بيعت كننده دست دهند؛ بلكه دست خود را بالا مى‏ گرفتند به طورى كه پشت دستشان به طرف صورت خود و كف دستشان رو به مردم بود. آنگاه كه كسى براى بيعت جلو مى ‏آمد حضرت از بالا دست خود را پايين مى‏ آوردند و كف دست بيعت كننده از پايين در دست حضرت قرار مى‏ گرفت و دست حضرت روى دست او بود. وقتى مأمون به اين كيفيت خاص از بيعت اعتراض كرد امام رضاعليه السلام فرمود: پيامبر صلى الله عليه وآله اين گونه بيعت مى‏ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۴۹ ص ۱۴۶. روضة الواعظين: ص ۲۲۶. الارشاد (شيخ مفيد) : ج ۲ ص ۲۶۱. مناقب ابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۳۶۴. اعلام الورى: ص ۳۳۴. </ref></big>




خط ۱۷۹: خط ۱۸۴:


<big>اين جرم از آن جهت نابخشودنى است كه بيعت با خدا در غدير را با بيعت سقيفه شكستند، و اين در حالى بود كه نه تنها فضاى شيطانى بر سقيفه حاكم بود بلكه ابليس شخصاً در آنجا حضور يافت و بيعت بر ضد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را [[افتتاح]] كرد!!</big>
<big>اين جرم از آن جهت نابخشودنى است كه بيعت با خدا در غدير را با بيعت سقيفه شكستند، و اين در حالى بود كه نه تنها فضاى شيطانى بر سقيفه حاكم بود بلكه ابليس شخصاً در آنجا حضور يافت و بيعت بر ضد على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را [[افتتاح]] كرد!!</big>




خط ۲۰۰: خط ۲۰۶:


<big>سپس از مسجد بيرون مى‏ رود و ياران و شياطين و بزرگان آنان را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده در مى ‏آيند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!! ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبر خود گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان كرديد كه من بر اينان قدرت و راهى ندارم؟! چگونه ديديد كارى را كه با آنان به انجام رساندم و ترک كردند آنچه خدا و رسول به آنان دستور داده بودند كه اطاعت على را نمايند!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳،۲۶۲. كتاب سليم: ص ۱۴۵،۱۴۴. در حديث ديگرى نيز اين مطلب ذكر شده است. به بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۵ ح ۱۳ مراجعه شود.</ref></big>
<big>سپس از مسجد بيرون مى‏ رود و ياران و شياطين و بزرگان آنان را جمع مى‏ كند. آنان در برابر او به سجده در مى ‏آيند و مى‏ گويند: اى آقاى ما واى بزرگ ما، تو بودى كه آدم را از بهشت بيرون كردى!! ابليس مى‏ گويد: كدام امت بعد از پيامبر خود گمراه نشدند؟! هرگز! شما گمان كرديد كه من بر اينان قدرت و راهى ندارم؟! چگونه ديديد كارى را كه با آنان به انجام رساندم و ترک كردند آنچه خدا و رسول به آنان دستور داده بودند كه اطاعت على را نمايند!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۶۳،۲۶۲. كتاب سليم: ص ۱۴۵،۱۴۴. در حديث ديگرى نيز اين مطلب ذكر شده است. به بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۱۵۵ ح ۱۳ مراجعه شود.</ref></big>




خط ۲۲۷: خط ۲۳۴:


<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:</big>




خط ۲۳۴: خط ۲۴۲:


<big>اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت به عنوان امامتى كه در نسل ايشان باقى است بيعت كنيد. (خ ل: ...و امامان از ايشان در دنيا و آخرت بيعت كنيد، چرا كه اين امامت يک مسئله باقى در نسل ايشان است، و خداوند به خاطر آن بيعت شكنان را هلاک مى ‏كند و وفاداران را مورد رحمت خويش قرار مى ‏دهد) .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱، و پاورقى ۶ از نسخه «و» .</ref></big>
<big>اى مردم، با خدا بيعت كنيد و با من بيعت نماييد و با على اميرالمؤمنين و حسن و حسين و امامان از ايشان در دنيا و آخرت به عنوان امامتى كه در نسل ايشان باقى است بيعت كنيد. (خ ل: ...و امامان از ايشان در دنيا و آخرت بيعت كنيد، چرا كه اين امامت يک مسئله باقى در نسل ايشان است، و خداوند به خاطر آن بيعت شكنان را هلاک مى ‏كند و وفاداران را مورد رحمت خويش قرار مى ‏دهد) .<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱، و پاورقى ۶ از نسخه «و» .</ref></big>




خط ۲۴۱: خط ۲۵۰:


<big>از آنجا كه يک بار ديگر اين استشهاد و استناد به آيه به صورت صريح ‏ترى در بخش دهم خطبه ذكر شده، در اينجا فقط به صورت اشاره و با تضمين «كَلِمَةً باقِيَةً» در كلام حضرت آمده است.</big>
<big>از آنجا كه يک بار ديگر اين استشهاد و استناد به آيه به صورت صريح ‏ترى در بخش دهم خطبه ذكر شده، در اينجا فقط به صورت اشاره و با تضمين «كَلِمَةً باقِيَةً» در كلام حضرت آمده است.</big>




خط ۲۴۸: خط ۲۵۸:


<big>من از آنچه شما مى‏ پرستيد بيزارم، مگر آن كه فطرت مرا به وجود آورده كه او به زودى مرا هدايت مى‏ كند» . پس از پايان سخنان حضرت ابراهيم ‏عليه السلام، خداوند مى‏ فرمايد: «ما آن را كلمه باقى در نسل او قرار داديم» .</big>
<big>من از آنچه شما مى‏ پرستيد بيزارم، مگر آن كه فطرت مرا به وجود آورده كه او به زودى مرا هدايت مى‏ كند» . پس از پايان سخنان حضرت ابراهيم ‏عليه السلام، خداوند مى‏ فرمايد: «ما آن را كلمه باقى در نسل او قرار داديم» .</big>




خط ۳۱۸: خط ۳۲۹:
<big>بلال گفت: اگر ابوبكر مرا به خاطر خدا آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده حرف تو را بايد عمل كرد! اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را خليفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. خداوند تعالى مى‏ فرمايد:</big>
<big>بلال گفت: اگر ابوبكر مرا به خاطر خدا آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده حرف تو را بايد عمل كرد! اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبرصلى الله عليه وآله او را خليفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. خداوند تعالى مى‏ فرمايد:</big>


<big>«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»<ref><big>حجرات /  ۱.</big></ref>: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا و پيامبرش جلوتر نرويد» .</big>
<big>«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ»<ref>حجرات /  ۱.</ref>: «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد از خدا و پيامبرش جلوتر نرويد» .</big>


<big>اى عمر، تو خوب مى ‏دانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله براى پسرعمويش پيمانى بست كه تا قيامت بر گردن ماست. آن حضرت او را در روز غدير خم مولى و صاحب اختيار ما قرار داد. چه كسى جرئت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگرى بيعت كند؟!</big>
<big>اى عمر، تو خوب مى ‏دانى كه پيامبرصلى الله عليه وآله براى پسرعمويش پيمانى بست كه تا قيامت بر گردن ماست. آن حضرت او را در روز غدير خم مولى و صاحب اختيار ما قرار داد. چه كسى جرئت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگرى بيعت كند؟!</big>
خط ۴۰۴: خط ۴۱۵:
<big>ابوبكر گفت: اى بريده، اين جريان درست است، ولى تو غايب بودى و ما حاضر بوديم، و بعد از هر مسئله ‏اى مسئله ديگرى پيش مى‏ آيد!</big>
<big>ابوبكر گفت: اى بريده، اين جريان درست است، ولى تو غايب بودى و ما حاضر بوديم، و بعد از هر مسئله ‏اى مسئله ديگرى پيش مى‏ آيد!</big>


<big>عمر گفت: اى بريده، تو را به اين موضوع چه كار است؟ و چرا در اين مسئله دخالت مى‏ كنى؟! بريده گفت: به خدا قسم در شهرى كه شما در آن حكمران باشيد سكونت نخواهم كرد. عمر دستور داد او را زدند و بيرون كردند!<ref><big>كتاب سليم: حديث ۴۸.</big></ref></big>
<big>عمر گفت: اى بريده، تو را به اين موضوع چه كار است؟ و چرا در اين مسئله دخالت مى‏ كنى؟! بريده گفت: به خدا قسم در شهرى كه شما در آن حكمران باشيد سكونت نخواهم كرد. عمر دستور داد او را زدند و بيرون كردند!<ref>كتاب سليم: حديث ۴۸.</ref></big>


<big>ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت‏ هايى در اين باره بيرون آمدند. بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا و مطالبى ديگر، فرمود: ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره‏ اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل ‏بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوا پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند. سپس حضرت به خانه بازگشتند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸. </ref></big>
<big>ابوبكر و عمر براى بيعت گرفتن از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت‏ هايى در اين باره بيرون آمدند. بلافاصله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مسجد آمد و پس از حمد و ثنا و مطالبى ديگر، فرمود: ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره‏ اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهل ‏بيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. تقوا پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند. سپس حضرت به خانه بازگشتند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸. </ref></big>
خط ۴۱۸: خط ۴۲۹:
<big>در چنين حالتى مولا اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى مسلمانان، اى مهاجرين و انصار، شما را به خدا قسم مى‏ دهم آيا از پيامبرصلى الله عليه وآله نشنيديد كه در روز غدير خم چه مى‏ فرمود؟!!</big>
<big>در چنين حالتى مولا اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: اى مسلمانان، اى مهاجرين و انصار، شما را به خدا قسم مى‏ دهم آيا از پيامبرصلى الله عليه وآله نشنيديد كه در روز غدير خم چه مى‏ فرمود؟!!</big>


<big>سپس حضرت آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله به طور علنى نزد عموم مردم فرموده بود برايشان يادآور شد، و همه تصديق مى‏ كردند و مى ‏گفتند: آرى بخدا قسم شنيديم.</big>
<big>سپس حضرت آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله به طور علنى نزد عموم مردم فرموده بود برايشان يادآور شد، و همه تصديق مى‏ كردند و مى ‏گفتند: آرى بخدا قسم شنيديم.</big>


<big>شايد بتوان گفت كه شيرين ‏ترين و تلخ ‏ترين احتجاج به غدير همين مورد است كه صاحب غدير از زير شمشيرهاى آخته ‏اى كه بر سر او گرفته‏ اند و از حلقومى كه در فشار طناب غاصبين بود، نام غدير را بر زبان جارى  نموده است!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۷۳.</ref></big>
<big>شايد بتوان گفت كه شيرين ‏ترين و تلخ ‏ترين احتجاج به غدير همين مورد است كه صاحب غدير از زير شمشيرهاى آخته ‏اى كه بر سر او گرفته‏ اند و از حلقومى كه در فشار طناب غاصبين بود، نام غدير را بر زبان جارى  نموده است!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۷۳.</ref></big>
خط ۴۲۴: خط ۴۳۵:
<big>  يكى از آياتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد امتحان امت در خطبه غدير به آن استشهاد فرمود آيه ۱۴۴ سوره آل عمران است:</big>
<big>  يكى از آياتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد امتحان امت در خطبه غدير به آن استشهاد فرمود آيه ۱۴۴ سوره آل عمران است:</big>


<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»<ref><big>آل عمران /  ۱۴۴.</big> </ref>:</big>
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»<ref>آل عمران /  ۱۴۴. </ref>:</big>


<big>«و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به عقب باز مى‏ گرديد، و هركس به عقب باز گردد به خدا هيچ ضررى نمى‏ رساند و به زودى خدا شاكرين را جزا مى‏ دهد» .</big>
<big>«و محمد نيست جز رسولى كه قبل از او پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به عقب باز مى‏ گرديد، و هركس به عقب باز گردد به خدا هيچ ضررى نمى‏ رساند و به زودى خدا شاكرين را جزا مى‏ دهد» .</big>
خط ۴۳۸: خط ۴۴۹:
<big>آيا خدا درباره امت‏ هاى قبل از آنان خبر نداده كه بعد از آمدن براهين و بينات اختلاف كردند؟ آنجا كه مى‏ فرمايد: «وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ» ، يعنى: «به حضرت عيسى دليل‏ هاى روشن داديم و او را با روح القدس مؤيد داشتيم ... عده ‏اى از آنان ايمان آوردند و عده‏ اى كافر شدند» .</big>
<big>آيا خدا درباره امت‏ هاى قبل از آنان خبر نداده كه بعد از آمدن براهين و بينات اختلاف كردند؟ آنجا كه مى‏ فرمايد: «وَ آتَيْنا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّناتِ وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ ... فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ وَ مِنْهُمْ مَنْ كَفَرَ» ، يعنى: «به حضرت عيسى دليل‏ هاى روشن داديم و او را با روح القدس مؤيد داشتيم ... عده ‏اى از آنان ايمان آوردند و عده‏ اى كافر شدند» .</big>


<big>آنگاه امام باقرعليه السلام فرمود: از همين مى‏ توان استفاده كرد كه اصحاب محمدصلى الله عليه وآله بعد از او اختلاف كردند و عده ‏اى ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۳،۲۰. </ref></big>
<big>آنگاه امام باقر عليه السلام فرمود: از همين مى‏ توان استفاده كرد كه اصحاب محمد صلی الله علیه و آله بعد از او اختلاف كردند و عده ‏اى ايمان آوردند و عده ‏اى كافر شدند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۳،۲۰. </ref></big>
 
== <big>بيعتِ الهى غدير و بيعتِ شيطانى سقيفه =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big> ==
 
== <big>بيعت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با پيامبرصلى الله عليه وآله =   بيعت /  ارزش و پشتوانه بيعت غدير -  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير</big> ==
 
== <big>بيعت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با خلفا =   بيعت /  بيعت اجبارى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با ابوبكر</big> ==
 
== <big>بيعت با ائمه اثنى‏ عشر عليهم السلام =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  آيه «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» -  امر الهى بر بيعت -  بيعت در خطبه غدير -  بيعت عملى در غدير</big> ==
 
== <big>بيعت با ابوبكر =   بيعت /  بيعت اجبارى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با ابوبكر</big> ==
 
 
== <big>بيعت با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيعت با خدا =   بيعت /  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير -  بيعت در خطبه غدير</big> ==
 
== <big>بيعت با پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير =   بيعت /  بيعت عملى در غدير -  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير</big> ==
 
== <big>بيعت با خدا در غدير =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  غدير روز بيعت با خدا</big> ==
 
== <big>بيعت با خلفاى ثلاثه =   بيعت /  بيعت اجبارى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با ابوبكر -  نتيجه بيعت غدير</big> ==


== <big>بيعت با غدير در تبليغ غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۲۰،۱۰۷.</ref></big> ==
== <big>بيعت با غدير در تبليغ غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۲۰،۱۰۷.</ref></big> ==
خط ۴۶۶: خط ۴۵۸:
<big>اگر در سخنرانى غدير مسئله بيعت مطرح شد تا از مردم عهد و پيمان گرفته شود، امروز هم نبايد مخاطبين غدير را با مجرد اطلاع رسانى به حال خود رها سازيم؛ بلكه پس از تفهيم معانى بلند غدير آنان را وارد جرگه اعتقاد نماييم، و از آنان عهد و پيمان وفادارى بگيريم. يعنى هم از پذيرش آنان نسبت به پيام غدير مطمئن شويم، و هم از تعهد آنان در برابر غدير -  چه در عمل به مقتضاى آن و چه در ابلاغ آن به ديگران‏ اطمينان حاصل كنيم.</big>
<big>اگر در سخنرانى غدير مسئله بيعت مطرح شد تا از مردم عهد و پيمان گرفته شود، امروز هم نبايد مخاطبين غدير را با مجرد اطلاع رسانى به حال خود رها سازيم؛ بلكه پس از تفهيم معانى بلند غدير آنان را وارد جرگه اعتقاد نماييم، و از آنان عهد و پيمان وفادارى بگيريم. يعنى هم از پذيرش آنان نسبت به پيام غدير مطمئن شويم، و هم از تعهد آنان در برابر غدير -  چه در عمل به مقتضاى آن و چه در ابلاغ آن به ديگران‏ اطمينان حاصل كنيم.</big>


== <big>بيعت براى حلال و حرام<ref><big>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</big></ref></big> ==
== <big>بيعت براى حلال و حرام<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</ref></big> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير هيجده اقدام فوق‏ العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى‏ هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى ‏هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود:</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير هيجده اقدام فوق‏ العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى‏ هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى ‏هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود:</big>


خط ۴۷۶: خط ۴۶۸:


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود -  كه امامتشان تا روز قيامت است -  بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفته ‏ام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلغينى سپرده ‏ام، كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين، در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بى‏ خبر بماند.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود -  كه امامتشان تا روز قيامت است -  بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفته ‏ام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلغينى سپرده ‏ام، كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين، در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بى‏ خبر بماند.</big>
== <big>بيعت پيامبر صلى الله عليه وآله با خدا =   بيعت /  ارزش و پشتوانه بيعت غدير -  زمينه‏ سازى براى بيعت غدير</big> ==


== <big>بيعت تحت الشجرة<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۹۶،۹۵. </ref></big> ==
== <big>بيعت تحت الشجرة<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۹۶،۹۵. </ref></big> ==
<big>  با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۱ سوره فتح و آيه ۱۵ سوره نور است:</big>
<big>  با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۱ سوره فتح و آيه ۱۵ سوره نور است:</big>


<big>«سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا، يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ، قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّه شَيْئاً إِنْ أَرادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كانَ اللَّه بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»<ref><big>فتح /  ۱۱.</big> </ref>:</big>
<big>«سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرابِ شَغَلَتْنا أَمْوالُنا وَ أَهْلُونا، يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ، قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّه شَيْئاً إِنْ أَرادَ بِكُمْ نَفْعاً بَلْ كانَ اللَّه بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»<ref>فتح /  ۱۱. </ref>:</big>


<big>«به زودى بر جاى ماندگان از اعراب خواهند گفت: اموال و خانواده ما مشغولمان كرده است. آنان در زبانشان چيزى را مى‏ گويند كه در قلبشان نيست. بگو پس چه كسى در برابر خدا به نفع شما اختيارى دارد اگر او نفعى را براى شما بخواهد؛ بلكه خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است» .</big>
<big>«به زودى بر جاى ماندگان از اعراب خواهند گفت: اموال و خانواده ما مشغولمان كرده است. آنان در زبانشان چيزى را مى‏ گويند كه در قلبشان نيست. بگو پس چه كسى در برابر خدا به نفع شما اختيارى دارد اگر او نفعى را براى شما بخواهد؛ بلكه خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است» .</big>


<big>«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ»<ref><big>نور /  ۱۵.</big></ref>:</big>
<big>«إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِكُمْ ما لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ»<ref>نور /  ۱۵.</ref>:</big>


<big>«آن هنگام كه با زبانتان با او ملاقات مى‏ كنيد و با دهانتان مى‏ گوييد آنچه بدان آگاهى نداريد، و اين كار را سهل مى ‏انگاريد در حالى كه نزد خداوند عظيم است» .</big>
<big>«آن هنگام كه با زبانتان با او ملاقات مى‏ كنيد و با دهانتان مى‏ گوييد آنچه بدان آگاهى نداريد، و اين كار را سهل مى ‏انگاريد در حالى كه نزد خداوند عظيم است» .</big>
خط ۴۹۲: خط ۴۸۲:
<big>اين دو آيه از سه بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين دو آيه از سه بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>متن خطبه غدير</big> ===
 
<big>'''متن خطبه غدير'''</big>
 
<big>وَ سَالْتُ جَبْرَئيلَ انْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ السَّلامَ عَنْ تَبْليغِ ذلِكَ الَيْكُمْ -  ايُّهَا النّاسُ -  لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَ كَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَ ادْغالِ اللاّئِمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالاسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ بِانَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَ يَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ:</big>
<big>وَ سَالْتُ جَبْرَئيلَ انْ يَسْتَعْفِىَ لِىَ السَّلامَ عَنْ تَبْليغِ ذلِكَ الَيْكُمْ -  ايُّهَا النّاسُ -  لِعِلْمى بِقِلَّةِ الْمُتَّقينَ وَ كَثْرَةِ الْمُنافِقينَ وَ ادْغالِ اللاّئِمينَ وَ حِيَلِ الْمُسْتَهْزِئينَ بِالاسْلامِ، الَّذينَ وَصَفَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ بِانَّهُمْ يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ما لَيْسَ فِى قُلُوبِهِمْ وَ يَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللَّه عَظِيمٌ:</big>


<big>از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مطلب به شما معاف بدارد، زيرا از كمى متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏ هاى مسخره كنندگان اسلام اطلاع دارم، كسانى كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف فرموده كه با زبانشان مى‏ گويند آنچه در قلب‏هايشان نيست و اين كار را سهل مى‏ شمارند در حالى كه نزد خداوند عظيم است.<ref> اسرار غدير: ص ۱۳۹ بخش ۲. </ref></big>
<big>از جبرئيل خواستم كه از خداوند بخواهد تا مرا از ابلاغ اين مطلب به شما معاف بدارد، زيرا از كمى متقين و زيادى منافقين و افساد ملامت كنندگان و حيله‏ هاى مسخره كنندگان اسلام اطلاع دارم، كسانى كه خداوند در كتابش آنان را چنين توصيف فرموده كه با زبانشان مى‏ گويند آنچه در قلب‏هايشان نيست و اين كار را سهل مى‏ شمارند در حالى كه نزد خداوند عظيم است.<ref> اسرار غدير: ص ۱۳۹ بخش ۲. </ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
 
<big>'''موقعيت تاريخى'''</big>
 
<big>در اوايل خطابه كه آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» تلاوت شده و حضرت به صراحت فرموده كه اين دستور درباره خلافت على ‏عليه السلام سه بار بر من نازل شده است، در همان حال ناگهان لحن سخن عوض مى‏ شود و حضرت به صراحت تمام مى‏ فرمايد از خدا خواستم مرا از تبليغ اين مسئله معاف بدارد و علت آن حضور منافقين است. آنگاه در توصيف آنان دو آيه از قرآن را كنار هم قرار مى‏ دهد و با تغيير ضماير آن دو را تلفيق مى‏ كند و به عنوان كلام خداوند مطرح مى‏ فرمايد.</big>
<big>در اوايل خطابه كه آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ...» تلاوت شده و حضرت به صراحت فرموده كه اين دستور درباره خلافت على ‏عليه السلام سه بار بر من نازل شده است، در همان حال ناگهان لحن سخن عوض مى‏ شود و حضرت به صراحت تمام مى‏ فرمايد از خدا خواستم مرا از تبليغ اين مسئله معاف بدارد و علت آن حضور منافقين است. آنگاه در توصيف آنان دو آيه از قرآن را كنار هم قرار مى‏ دهد و با تغيير ضماير آن دو را تلفيق مى‏ كند و به عنوان كلام خداوند مطرح مى‏ فرمايد.</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
 
<big>'''موقعيت قرآنى'''</big>
 
<big>دو آيه مزبور در قرآن در دو سوره جداگانه آمده است. آيه ۱۱ سوره فتح در توصيف منافقينى است كه از بيعت شجره تخلف ورزيدند و عذرهاى دروغين تراشيدند.</big>
<big>دو آيه مزبور در قرآن در دو سوره جداگانه آمده است. آيه ۱۱ سوره فتح در توصيف منافقينى است كه از بيعت شجره تخلف ورزيدند و عذرهاى دروغين تراشيدند.</big>


خط ۵۴۲: خط ۵۳۸:
<big>تصور كنيد كه يک جمله تكرار نمى‏ شد، بلكه متن بلندى بود كه به خاطر ياد گرفتن مردم بايد در فرازهاى كوتاه به مردم گفته مى‏ شد. چه منظره بديعى بود كه در كمال نظم چهل قطعه پشت سر هم به مردم گفته شد و آنان تكرار كردند، و صداى درهم آميخته مردم تا اوج آسمان ‏ها رسيد.</big>
<big>تصور كنيد كه يک جمله تكرار نمى‏ شد، بلكه متن بلندى بود كه به خاطر ياد گرفتن مردم بايد در فرازهاى كوتاه به مردم گفته مى‏ شد. چه منظره بديعى بود كه در كمال نظم چهل قطعه پشت سر هم به مردم گفته شد و آنان تكرار كردند، و صداى درهم آميخته مردم تا اوج آسمان ‏ها رسيد.</big>


<big>به راستى كه اين بيعت از بيعت با دست فراتر بود، و كدام سياستى بالاتر از اينكه قبل از بيعت با دست‏ها محتواى اين بيعت روشن شود. اين روشنگرى هم براى مخاطبين غدير و هم براى همه نسل ‏هايى كه در حد خود به گونه ‏اى در اين بيعت شركت داشتند، شفافيت اسلام و گونه‏ هاى تبليغى آن را به همه نشان داد، و تا قيامت مايه افتخار مكتب اسلام شد.<ref><big>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۲ .</big></ref></big>
<big>به راستى كه اين بيعت از بيعت با دست فراتر بود، و كدام سياستى بالاتر از اينكه قبل از بيعت با دست‏ها محتواى اين بيعت روشن شود. اين روشنگرى هم براى مخاطبين غدير و هم براى همه نسل ‏هايى كه در حد خود به گونه ‏اى در اين بيعت شركت داشتند، شفافيت اسلام و گونه‏ هاى تبليغى آن را به همه نشان داد، و تا قيامت مايه افتخار مكتب اسلام شد.<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۲ .</ref></big>


<big>پس از پايان بخش دهم از خطبه غدير كه سكوت همچنان بر مجلس حكم فرما بود، پيامبرصلى الله عليه وآله وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مردم در اين بخش شنيدند اقدام بى‏ سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت را به صورت جدى‏ ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت.</big>
<big>پس از پايان بخش دهم از خطبه غدير كه سكوت همچنان بر مجلس حكم فرما بود، پيامبر صلى الله عليه و آله وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مردم در اين بخش شنيدند اقدام بى‏ سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت را به صورت جدى‏ ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت.</big>


<big>آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد: از يک سو با مطرح كردن كثرت جمعيت حاضر، اعلام كرد كه خدا دستور داده قبل از بيعت با دست از زبان‏ هاى شما اقرار بگيرم. از سوى ديگر موضوع بيعت را امامت دوازده امام ‏عليهم السلام قرار داد، و در مرحله سوم جملاتى را به عنوان بيعت مطرح كرد و از مردم خواست آنها را تكرار كنند.</big>
<big>آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد: از يک سو با مطرح كردن كثرت جمعيت حاضر، اعلام كرد كه خدا دستور داده قبل از بيعت با دست از زبان‏ هاى شما اقرار بگيرم. از سوى ديگر موضوع بيعت را امامت دوازده امام ‏عليهم السلام قرار داد، و در مرحله سوم جملاتى را به عنوان بيعت مطرح كرد و از مردم خواست آنها را تكرار كنند.</big>
خط ۵۶۸: خط ۵۶۴:
<big>تفصيل آنچه گفته شد را مى ‏توان اين گونه بيان كرد: پيامبرصلى الله عليه وآله در يازدهمين بخش از خطبه غدير -  در حالى كه سكوت همچنان بر مجلس حكم فرما بود -  وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مخاطبين در اين بخش شنيدند اقدام بى ‏سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت را به صورت جدى ‏ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت:</big>
<big>تفصيل آنچه گفته شد را مى ‏توان اين گونه بيان كرد: پيامبرصلى الله عليه وآله در يازدهمين بخش از خطبه غدير -  در حالى كه سكوت همچنان بر مجلس حكم فرما بود -  وارد آخرين بخش سخنرانى خود شد. آنچه مخاطبين در اين بخش شنيدند اقدام بى ‏سابقه ‏اى بود كه هرگز فكرش را نكرده بودند. پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت را به صورت جدى ‏ترى مطرح كرده در يک اقدام بديع از فراز منبر غدير با صد و بيست هزار نفر بيعت كرد و از همه اقرار گرفت:</big>


=== <big>سه اقدام براى بيعت زبانى</big> ===
 
<big>'''سه اقدام براى بيعت زبانى'''</big>
 
<big>آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد: از يک سو با مطرح كردن كثرت جمعيت حاضر، اعلام كرد كه خدا دستور داده قبل از بيعت با دست از زبان‏ هاى شما اقرار بگيرم. از سوى ديگر موضوع بيعت را امامت دوازده امام ‏عليهم السلام قرار داد، و در مرحله سوم جملاتى را به عنوان بيعت مطرح كرد و از مردم خواست آنها را تكرار كنند.</big>
<big>آن حضرت براى اين كار سه جهت را با هم به اجرا درآورد: از يک سو با مطرح كردن كثرت جمعيت حاضر، اعلام كرد كه خدا دستور داده قبل از بيعت با دست از زبان‏ هاى شما اقرار بگيرم. از سوى ديگر موضوع بيعت را امامت دوازده امام ‏عليهم السلام قرار داد، و در مرحله سوم جملاتى را به عنوان بيعت مطرح كرد و از مردم خواست آنها را تكرار كنند.</big>


=== <big>متن بيعت نامه</big> ===
 
<big>'''متن بيعت نامه'''</big>
 
<big>آنگاه براى آنكه مردم در گونه ‏هاى متفاوت بيعت نكرده باشند، از آنان خواست عين جملاتى را كه حضرت مى ‏گويد به عنوان بيعت لسانى تكرار كنند.</big>
<big>آنگاه براى آنكه مردم در گونه ‏هاى متفاوت بيعت نكرده باشند، از آنان خواست عين جملاتى را كه حضرت مى ‏گويد به عنوان بيعت لسانى تكرار كنند.</big>


خط ۵۷۸: خط ۵۷۸:
<big>در جمله آخرِ اين تعهّد آيه ۹۶ سوره اسراء: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ» را آورد و خدا را بر اين بيعت لسانى شاهد گرفت.</big>
<big>در جمله آخرِ اين تعهّد آيه ۹۶ سوره اسراء: «قُلْ كَفى بِاللَّهِ شَهيداً بَيْنى وَ بَيْنَكُمْ» را آورد و خدا را بر اين بيعت لسانى شاهد گرفت.</big>


=== <big>اى مردم، چه مى‏ گوييد؟</big> ===
 
<big>'''اى مردم، چه مى‏ گوييد؟'''</big>
 
<big>در فراز بعدى به عنوان كسى كه گفتنى ‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را مى‏ دانيد؟ اين برخورد را پيامبرصلى الله عليه وآله با يک سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ ...» : «اى مردم چه مى ‏گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد» . آنگاه با لسان نصيحت گونه‏ اى آيه ۱۵ سوره اسراء را خواند: «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» : «هر كس هدايت يابد به نفع خويش عمل كرده و هر كس گمراه شود بر ضرر خود گمراه شده است» .</big>
<big>در فراز بعدى به عنوان كسى كه گفتنى ‏ها را گفته و پيمان را هم گرفته، گويا از مردم مى‏ پرسيد: بعد از اين همه لطف الهى كه بهترين راه و بهترين امامان را براى شما برگزيده و به شما اجازه نداده با فكر خود پيش برويد و مشكل آفرينى كنيد، آيا قدر اين همه نعمت را مى‏ دانيد؟ اين برخورد را پيامبرصلى الله عليه وآله با يک سؤال آغاز كرد و فرمود: «مَعاشِرَ النّاسِ، ما تَقُولُونَ؟ ...» : «اى مردم چه مى ‏گوييد؟ خدا از هر صدايى و مخفى‏ هاى هر نفسى اطلاع دارد» . آنگاه با لسان نصيحت گونه‏ اى آيه ۱۵ سوره اسراء را خواند: «فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما يَضِلُّ عَلَيْها» : «هر كس هدايت يابد به نفع خويش عمل كرده و هر كس گمراه شود بر ضرر خود گمراه شده است» .</big>


=== <big>آمادگى براى بيعت بعد از خطابه</big> ===
 
<big>'''آمادگى براى بيعت بعد از خطابه'''</big>
 
<big>از آنجا كه پس از منبر همه بايد براى بيعت مى ‏آمدند، لذا پيامبرصلى الله عليه وآله بار ديگر آيه ۱۰ سوره فتح: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» ، و آيه ۲۸ سوره زخرف: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را با اشاره به جزئيات اين بيعت تكرار كرده، آن را از يک سو بيعت با خدا دانسته و از سوى ديگر بيعت با همه امامان دانست، و امامت آنان را در دنيا و آخرت مطرح كرد. سپس ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام فرمود.</big>
<big>از آنجا كه پس از منبر همه بايد براى بيعت مى ‏آمدند، لذا پيامبرصلى الله عليه وآله بار ديگر آيه ۱۰ سوره فتح: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ» ، و آيه ۲۸ سوره زخرف: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را با اشاره به جزئيات اين بيعت تكرار كرده، آن را از يک سو بيعت با خدا دانسته و از سوى ديگر بيعت با همه امامان دانست، و امامت آنان را در دنيا و آخرت مطرح كرد. سپس ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام فرمود.</big>


=== <big>سلام به عنوان «اميرالمؤمنين»</big> ===
<big>سپس بار ديگر از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره: «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ» را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى ‏خواهيم و بازگشت به سوى توست» .</big>


=== <big>سپاس بر نعمت ولايت</big> ===
<big>'''سلام به عنوان «اميرالمؤمنين»'''</big>
<big>آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف: «الْحَمْدُ للَّه الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللَّهُ» را شاهد آورده فرمود: «بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خدا هدايت نمى‏ كرد ما هدايت نمى‏ شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند» .</big>
 
<big>سپس بار ديگر از سر دلسوزى فرمود: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره: «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ» را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمود: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى ‏خواهيم و بازگشت به سوى توست».</big>
 
 
<big>'''سپاس بر نعمت ولايت'''</big>
 
<big>آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف: «الْحَمْدُ للَّه الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللَّهُ» را شاهد آورده فرمود: «بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خدا هدايت نمى‏ كرد ما هدايت نمى‏ شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده ‏اند».</big>
 
 
<big>'''فضائل بى‏ انتهاى على‏ عليه السلام'''</big>


=== <big>فضائل بى‏ انتهاى على‏ عليه السلام</big> ===
<big>خطبه به پايان خود نزديک مى ‏شد و مردم همچنان تشنه زلال غدير گوش جان به كلام جاودانه محمدى سپرده بودند.</big>
<big>خطبه به پايان خود نزديک مى ‏شد و مردم همچنان تشنه زلال غدير گوش جان به كلام جاودانه محمدى سپرده بودند.</big>


<big>مسک الختام اين خطابه بلند، جامع الجوامع فضايل على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در يک جمله پر معنى بالاترين فضيلت را براى شخص دوم عالم وجود با ارتباط آن به قرآن بيان كرد. از يک سو نزول فضايل على‏ عليه السلام در قرآن را به ميان آورد، و از سوى ديگر درياى مناقب آن حضرت را فراتر از آن دانست كه در يک مجلس قابل ذكر باشد. سپس با توجه به گستردگى فضايل على ‏عليه السلام، دستور پذيرفتن آنها را از اصحاب معرفت به ما داد.</big>
<big>مسک الختام اين خطابه بلند، جامع الجوامع فضايل على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در يک جمله پر معنى بالاترين فضيلت را براى شخص دوم عالم وجود با ارتباط آن به قرآن بيان كرد. از يک سو نزول فضايل على‏ عليه السلام در قرآن را به ميان آورد، و از سوى ديگر درياى مناقب آن حضرت را فراتر از آن دانست كه در يک مجلس قابل ذكر باشد. سپس با توجه به گستردگى فضايل على ‏عليه السلام، دستور پذيرفتن آنها را از اصحاب معرفت به ما داد.</big>


=== <big>نشان بهشت براى اهل ولايت</big> ===
 
<big>'''نشان بهشت براى اهل ولايت'''</big>
 
<big>بعد از آن بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه: «الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ» ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.</big>
<big>بعد از آن بار ديگر با اشاره به آيه ۷۱ سوره احزاب: «وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً» بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه ۲۰ و ۲۱ سوره توبه: «الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ» ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.</big>


<big>در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى ‏رسد، و در اين باره به آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» اشاره كرد.</big>
<big>در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمى ‏رسد، و در اين باره به آيه ۸ سوره ابراهيم: «اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ» ، و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً» اشاره كرد.</big>


=== <big>دعا و حمد در پايان خطابه</big> ===
 
<big>'''دعا و حمد در پايان خطابه'''</big>
 
<big>آخرين جمله سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله دعا براى ايمان آورندگان به محتواى غدير و نفرين بر منكران و كافران به اين امر الهى بود، كه فرمود: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ بِما اَدَّيْتُ وَ اَمَرْتُ وَ اغْضِبْ عَلَى الْجاحِدينَ الْكافِرينَ ، وَ الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمينَ» .</big>
<big>آخرين جمله سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله دعا براى ايمان آورندگان به محتواى غدير و نفرين بر منكران و كافران به اين امر الهى بود، كه فرمود: «اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ بِما اَدَّيْتُ وَ اَمَرْتُ وَ اغْضِبْ عَلَى الْجاحِدينَ الْكافِرينَ ، وَ الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمينَ» .</big>


خط ۶۶۴: خط ۶۷۸:
<big>سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين... . شهادت مى‏ دهم كه تو برادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت را چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏ كنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.</big>
<big>سلام بر تو اى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين... . شهادت مى‏ دهم كه تو برادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان بيعت گرفت تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت را چنين مقامى داده بود. سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏ كنى. خداوند منكر ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.</big>


== <big>بيعت در غدير بيعت با خدا =   بيعت /  ارزش و پشتوانه بيعت غدير -  بيعت در خطبه غدير -  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير</big> ==
== <big>بيعت زبانىِ همگانى پس از خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۵۳ .</ref></big> ==
 
== <big>بيعت زبانىِ همگانى پس از خطبه غدير<ref><big>اسرار غدير: ص ۵۳ .</big></ref></big> ==
<big>يكى از اقدامات پيامبرصلى الله عليه وآله در انتهاى خطبه غدير اين بود كه چون بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه، از طرفى غير ممكن بود و از سوى ديگر امكان داشت افراد به بهانه‏ هاى مختلف از بيعت شانه خالى كرده و حضور نيابند و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: اى مردم، چون با يک كف دست و با اين وقت كم و با اين سيل جمعيت، امكان بيعت براى همه وجود ندارد، پس همگى اين سخنى را كه من مى‏ گويم تكرار كنيد و بگوييد:</big>
<big>يكى از اقدامات پيامبرصلى الله عليه وآله در انتهاى خطبه غدير اين بود كه چون بيعت گرفتن از فرد فرد آن جمعيت انبوه، از طرفى غير ممكن بود و از سوى ديگر امكان داشت افراد به بهانه‏ هاى مختلف از بيعت شانه خالى كرده و حضور نيابند و در نتيجه نتوان التزام عملى و گواهى قانونى از آنان گرفت، لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: اى مردم، چون با يک كف دست و با اين وقت كم و با اين سيل جمعيت، امكان بيعت براى همه وجود ندارد، پس همگى اين سخنى را كه من مى‏ گويم تكرار كنيد و بگوييد:</big>


خط ۶۷۳: خط ۶۸۵:
<big>پيداست كه حضرت، عين كلامى  را كه مى‏ بايست مردم تكرار كنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص كردند تا هر كس به شكل خاصى براى خود اقرار نكند، بلكه همه به مطلب واحدى كه حضرت از آنان مى‏ خواهد التزام دهند و بر سر آن بيعت نمايند.</big>
<big>پيداست كه حضرت، عين كلامى  را كه مى‏ بايست مردم تكرار كنند به آنان القا فرمودند و عبارات آن را مشخص كردند تا هر كس به شكل خاصى براى خود اقرار نكند، بلكه همه به مطلب واحدى كه حضرت از آنان مى‏ خواهد التزام دهند و بر سر آن بيعت نمايند.</big>


<big>وقتى كلام پيامبرصلى الله عليه وآله پايان يافت همه مردم سخن او را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۹،۲۱۵. </ref></big>
<big>وقتى كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پايان يافت همه مردم سخن او را تكرار كردند و بدين وسيله بيعت عمومى گرفته شد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۹،۲۱۵. </ref></big>
 
<big>همچنين مراجعه شود ب عنوان: بيعت /  [[كيفيت و شكل بيعت غدير]].</big>
 
== <big>بيعت زبانىِ همگانى در خطبه غدير =   بيعت /  بيعت در خطبه غدير</big> ==
 
== <big>بيعت صد و بيست هزار نفر =   بيعت /  بيعت در خطبه غدير</big> ==


== <big>بيعت عملى در غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۲۱،۱۲۰،۱۱۸. اسرار غدير: ص ۵۷،۵۶ .</ref></big> ==
== <big>بيعت عملى در غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۲۱،۱۲۰،۱۱۸. اسرار غدير: ص ۵۷،۵۶ .</ref></big> ==
<big>برنامه دوم پس از اتمام خطبه غدير بيعت همگانى بود كه بايد آن را اصلى‏ ترين قسمت مراسم بعد از خطابه دانست. در اين مراسم صد و بيست هزار نفر يكى يكى شركت مى‏ كردند و سه روز به طول مى‏ انجاميد.</big>
<big>برنامه دوم پس از اتمام خطبه غدير بيعت همگانى بود كه بايد آن را اصلى‏ ترين قسمت مراسم بعد از خطابه دانست. در اين مراسم صد و بيست هزار نفر يكى يكى شركت مى‏ كردند و سه روز به طول مى‏ انجاميد.</big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله كه از قبل تدارک بيعت را ديده بود، دستور داد كنار منبر زير درختان دو خيمه جداگانه در مقابل يكديگر برپا شود. برنامه چنين بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در يك خيمه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خيمه ديگر جلوس فرمايند. آنگاه حاضرين در صفى مرتب، گروه گروه وارد دو خيمه شوند.</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله كه از قبل تدارک بيعت را ديده بود، دستور داد كنار منبر زير درختان دو خيمه جداگانه در مقابل يكديگر برپا شود. برنامه چنين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله در يک خيمه و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خيمه ديگر جلوس فرمايند. آنگاه حاضرين در صفى مرتب، گروه گروه وارد دو خيمه شوند.</big>


<big>ابتدا وارد خيمه پيامبرصلى الله عليه وآله شده به عنوان قبول و اقرار به آنچه در خطابه غدير درباره ولايت و امامت بيان فرمود، با آن حضرت دست بيعت دهند. سپس به خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بروند و به عنوان تسليم و اطاعت در برابر مقام ولايت او سه كار انجام دهند: يكى اينكه بيعت كنند، و ديگر اينكه «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» بگويند، و سوم اينكه به آن حضرت اين مقام با عظمت را تبريک بگويند.</big>
<big>ابتدا وارد خيمه پيامبرصلى الله عليه وآله شده به عنوان قبول و اقرار به آنچه در خطابه غدير درباره ولايت و امامت بيان فرمود، با آن حضرت دست بيعت دهند. سپس به خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بروند و به عنوان تسليم و اطاعت در برابر مقام ولايت او سه كار انجام دهند: يكى اينكه بيعت كنند، و ديگر اينكه «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» بگويند، و سوم اينكه به آن حضرت اين مقام با عظمت را تبريک بگويند.</big>
خط ۷۱۱: خط ۷۱۷:


<big>همزمان با آماده‏ سازى مراسم بيعت، پيامبرصلى الله عليه وآله اطلاع يافتند كه چند نفر از بزرگان منافقين براى فرار از بيعت از غدير خارج شده به سمت جُحفه حركت كرده ‏اند. حضرت فوراً افرادى را سراغ آنان فرستاد و آنان را بازگرداند و با شدت و خشم آنان را مورد مؤاخذه قرار داد.<ref>مجموع مراسم بيعت از آدرس‏ هاى زير استخراج شده است: بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۸،۹۵،۹۰ و ج ۲۹ ص ۳۵  - ۳۷ و ج ۳۰ ص ۳۱۵ و ج ۳۳ ص ۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۲۴۸،۱۶۹،۱۲۶ و ج ۳۷ ص ۳۱۱،۱۹۴،۱۶۶،۱۶۱،۱۲۷،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۲، ۶۰، ۶۵، ۹۷، ۱۳۴، ۱۳۶، ۱۵۴، ۱۶۵، ۱۹۴، ۱۹۵، ۲۰۳، ۲۰۵، ۲۷۷، ۳۰۹ . اليقين: ص ۲۸۵. التحصين: ص ۵۳۷ . كتاب سليم: ح ۱۴. تفسير القمى: ص ۳۶۴. الغدير: ج ۱ ص ۲۷۴،۲۷۱،۵۸. </ref></big>
<big>همزمان با آماده‏ سازى مراسم بيعت، پيامبرصلى الله عليه وآله اطلاع يافتند كه چند نفر از بزرگان منافقين براى فرار از بيعت از غدير خارج شده به سمت جُحفه حركت كرده ‏اند. حضرت فوراً افرادى را سراغ آنان فرستاد و آنان را بازگرداند و با شدت و خشم آنان را مورد مؤاخذه قرار داد.<ref>مجموع مراسم بيعت از آدرس‏ هاى زير استخراج شده است: بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۸،۹۵،۹۰ و ج ۲۹ ص ۳۵  - ۳۷ و ج ۳۰ ص ۳۱۵ و ج ۳۳ ص ۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۲۴۸،۱۶۹،۱۲۶ و ج ۳۷ ص ۳۱۱،۱۹۴،۱۶۶،۱۶۱،۱۲۷،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۲، ۶۰، ۶۵، ۹۷، ۱۳۴، ۱۳۶، ۱۵۴، ۱۶۵، ۱۹۴، ۱۹۵، ۲۰۳، ۲۰۵، ۲۷۷، ۳۰۹ . اليقين: ص ۲۸۵. التحصين: ص ۵۳۷ . كتاب سليم: ح ۱۴. تفسير القمى: ص ۳۶۴. الغدير: ج ۱ ص ۲۷۴،۲۷۱،۵۸. </ref></big>
<big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  بيعت در خطبه غدير.</big>


== <big>بيعت غدير در قرآن<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۴.</ref></big> ==
== <big>بيعت غدير در قرآن<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۴.</ref></big> ==
خط ۷۲۴: خط ۷۲۸:


<big>آنگاه حضرت به آيه ۱۰ سوره فتح استناد كرده آن را قرائت كرد: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ...» .</big>
<big>آنگاه حضرت به آيه ۱۰ سوره فتح استناد كرده آن را قرائت كرد: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ...» .</big>
== <big>بيعت غدير مقابل بيعت سقيفه =   بيعت /  نتيجه بيعت غدير</big> ==
== <big>بيعت قرينه براى معناى مولى =   بيعت /  مفهوم مولى در بيعت</big> ==
== <big>بيعت قلبى =   بيعت /  بيعت در خطبه غدير</big> ==
== <big>بيعت لسانى در غدير =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  بيعت در خطبه غدير</big> ==
== <big>پيام بيعت با خدا در غدير =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big> ==
== <big>تجديد بيعت با غدير =   دعا   -   زيارت</big> ==


== <big>تحليل بيعت در غدير<ref>ژرفاى غدير: ص ۷۴-۷۷ ، ۱۱۰-۱۱۲ . اسرار غدير: ص ۲۲۶. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۷.</ref></big> ==
== <big>تحليل بيعت در غدير<ref>ژرفاى غدير: ص ۷۴-۷۷ ، ۱۱۰-۱۱۲ . اسرار غدير: ص ۲۲۶. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۷۷.</ref></big> ==
<big>  بيعت همگانى با پيامبرصلى الله عليه وآله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير در دو مرحله لسانى و عملى با كليه بيعت ‏هايى كه حضرت از مردم گرفته بود فرق داشت.</big>
<big>بيعت همگانى با پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير در دو مرحله لسانى و عملى با كليه بيعت ‏هايى كه حضرت از مردم گرفته بود فرق داشت.</big>


<big>ابتدا در خطبه از مردم اقرار گرفتند و در اين اقرار به كلمه «آرى» و «بلى» اكتفا نكردند، بلكه اقرارنامه‏ اى را قرائت كردند و از مردم خواستند آن را تكرار كنند و در آن اقرارنامه ظريف ‏ترين زواياى غدير را در كوتاه‏ ترين عبارات گنجانيدند.</big>
<big>ابتدا در خطبه از مردم اقرار گرفتند و در اين اقرار به كلمه «آرى» و «بلى» اكتفا نكردند، بلكه اقرارنامه‏ اى را قرائت كردند و از مردم خواستند آن را تكرار كنند و در آن اقرارنامه ظريف ‏ترين زواياى غدير را در كوتاه‏ ترين عبارات گنجانيدند.</big>
خط ۷۴۸: خط ۷۴۰:
<big>لذا پس از خطبه دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبرصلى الله عليه وآله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان‏ عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيعت نمايند. اين بيعت با دست را حاكى از بيعت با قلب و جان دانستند.</big>
<big>لذا پس از خطبه دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبرصلى الله عليه وآله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان‏ عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيعت نمايند. اين بيعت با دست را حاكى از بيعت با قلب و جان دانستند.</big>


=== <big>الف. هدف از بيعت لسانى</big> ===
 
<big>'''الف) هدف از بيعت لسانى'''</big>
 
<big>در غدير چند جهت وجود داشت كه به خاطر آن قبل از بيعت با دست، بيعت لسانى كه به شكل اقرار زبانى و به صورت گفتن بود انجام گرفت، و حضرت متن گفتار را هم تعيين كردند:</big>
<big>در غدير چند جهت وجود داشت كه به خاطر آن قبل از بيعت با دست، بيعت لسانى كه به شكل اقرار زبانى و به صورت گفتن بود انجام گرفت، و حضرت متن گفتار را هم تعيين كردند:</big>


<big>جهت اول تفسير بيعت با دست بود. بيعت با دست احتياج به تفسير دارد، و بايد قبلاً معلوم شود بر سر چه بيعت مى ‏كنند. اين اقرار لسانى در واقع مفسّر بيعت با دست بود كه بعد از خطبه انجام شد.</big>
<big>جهت اول تفسير بيعت با دست بود. بيعت با دست احتياج به تفسير دارد، و بايد قبلاً معلوم شود بر سر چه بيعت مى ‏كنند. اين اقرار لسانى در واقع مفسّر بيعت با دست بود كه بعد از خطبه انجام شد.</big>


<big>جهت دوم جايگزين بيعت با دست است. ممكن بود عده ‏اى پس از خطبه براى بيعت با دست حاضر نشوند و خود را از صحنه كنار بكشند و بعد بگويند: «ما بيعت نكرديم» . لذا حضرت ابتدا به صورت لسانى بيعت گرفت و فرمود: «هركس توانست با دست بيعت مى‏ كند و هر كس نتوانست با زبان اقرار كرده است» .</big>
<big>جهت دوم جايگزين بيعت با دست است. ممكن بود عده ‏اى پس از خطبه براى بيعت با دست حاضر نشوند و خود را از صحنه كنار بكشند و بعد بگويند: «ما بيعت نكرديم». لذا حضرت ابتدا به صورت لسانى بيعت گرفت و فرمود: «هركس توانست با دست بيعت مى‏ كند و هر كس نتوانست با زبان اقرار كرده است» .</big>


<big>جهت سوم اتحاد موضوع بيعت است. اگر متن و عبارات براى بيعت لسانى تعيين نمى‏ شد ممكن بود هر يک از مردم طبق ذوق و سليقه خود عباراتى را به كار بَرَد كه از نظر اعتبار رسمى و قانونى جاى سؤال و اشتباه باشد، و گذشته از هرج و مرج در واقع هر كس به مطلبى كه مغايرت‏ ها و زياده و نقيصه ‏هايى با ديگران داشت اقرار كرده بود.</big>
<big>جهت سوم اتحاد موضوع بيعت است. اگر متن و عبارات براى بيعت لسانى تعيين نمى‏ شد ممكن بود هر يک از مردم طبق ذوق و سليقه خود عباراتى را به كار بَرَد كه از نظر اعتبار رسمى و قانونى جاى سؤال و اشتباه باشد، و گذشته از هرج و مرج در واقع هر كس به مطلبى كه مغايرت‏ ها و زياده و نقيصه ‏هايى با ديگران داشت اقرار كرده بود.</big>
خط ۷۶۱: خط ۷۵۵:
<big>جهت پنجم اين بود كه با كثرت جمعيت و كمى وقت و مساعد نبودن شرايط توقف مردم، اين احتمال قوى بود كه عده ‏اى واقعاً فرصت بيعت با دست را پيدا نكنند، و لذا مى‏ بايست اين بيعت لسانى انجام مى‏ شد.</big>
<big>جهت پنجم اين بود كه با كثرت جمعيت و كمى وقت و مساعد نبودن شرايط توقف مردم، اين احتمال قوى بود كه عده ‏اى واقعاً فرصت بيعت با دست را پيدا نكنند، و لذا مى‏ بايست اين بيعت لسانى انجام مى‏ شد.</big>


=== <big>ب. كيفيت بيعت عملى و لسانى</big> ===
 
<big>'''ب) كيفيت بيعت عملى و لسانى'''</big>
 
<big>پس از روشن شدن هدف از بيعت، مى ‏پردازيم به اين نكته كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت با دست و بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند:</big>
<big>پس از روشن شدن هدف از بيعت، مى ‏پردازيم به اين نكته كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت با دست و بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند:</big>


خط ۷۷۸: خط ۷۷۴:
<big>بيعت غدير در متن خطبه غدير مطرح شده و در واقع التزام به محتواى آن است. پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير، همه اين جوانب را دقيقاً تعيين فرمودند كه ذيلاً به شرح آن مى‏ پردازيم:</big>
<big>بيعت غدير در متن خطبه غدير مطرح شده و در واقع التزام به محتواى آن است. پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير، همه اين جوانب را دقيقاً تعيين فرمودند كه ذيلاً به شرح آن مى‏ پردازيم:</big>


==== <big>موضوع اصلى بيعت غدير</big> ====
 
<big>'''موضوع اصلى بيعت غدير'''</big>
 
<big>عنوان اصلىِ بيعت در غدير عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى ‏عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.</big>
<big>عنوان اصلىِ بيعت در غدير عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى ‏عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.</big>


<big>پس موضوع اصلىِ بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه‏ عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد. امامانى كه قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على ‏عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.</big>
<big>پس موضوع اصلىِ بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه‏ عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد. امامانى كه قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على ‏عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.</big>


==== <big>محتواى بيعت غدير</big> ====
<big>پيمان‏هايى كه مردم در غدير پيرامون موضوع ولايت بر سر آنها بيعت كردند از اين قرار است:</big>


<big>الف. شنيديم، پس كسى نخواهد گفت: «من نشنيدم و متوجه نشدم» .</big>
<big>'''محتواى بيعت غدير'''</big>
 
<big>پيمان‏ هايى كه مردم در غدير پيرامون موضوع ولايت بر سر آنها بيعت كردند از اين قرار است:</big>


<big>ب. در مقام عمل اطاعت مى‏ كنيم و سر تسليم فرود مى‏ آوريم.</big>
<big>الف) شنيديم، پس كسى نخواهد گفت: «من نشنيدم و متوجه نشدم» .</big>


<big>ج. در قلب و ضميرمان به اين مطلب راضى هستيم.</big>
<big>ب) در مقام عمل اطاعت مى‏ كنيم و سر تسليم فرود مى‏ آوريم.</big>


<big>د. زندگى و مرگ و حشر و بعث ما بر اين عقيده خواهد بود.</big>
<big>ج) در قلب و ضميرمان به اين مطلب راضى هستيم.</big>


<big>ه . در اين مطالب تغيير و تبديل نمى‏ دهيم.</big>
<big>د) زندگى و مرگ و حشر و بعث ما بر اين عقيده خواهد بود.</big>


<big>و. در اين مطالب شک به دل راه نمى‏ دهيم.</big>
<big>ه) در اين مطالب تغيير و تبديل نمى‏ دهيم.</big>


<big>ز. اين مطالب را در آينده انكار نمى‏ كنيم و از قول خود برنمى‏ گرديم، و پيمان و عهد خود را نمى‏ شكنيم و به وعده خود وفا مى‏ كنيم.</big>
<big>و) در اين مطالب شک به دل راه نمى‏ دهيم.</big>


<big>ح. از قول تو، به نزديكان و دوردستان از فرزندان و فاميل خود مى ‏رسانيم.</big>
<big>ز) اين مطالب را در آينده انكار نمى‏ كنيم و از قول خود برنمى‏ گرديم، و پيمان و عهد خود را نمى‏ شكنيم و به وعده خود وفا مى‏ كنيم.</big>
 
<big>ح) از قول تو، به نزديكان و دوردستان از فرزندان و فاميل خود مى ‏رسانيم.</big>
 
 
<big>'''ارزش و پشتوانه بيعت غدير'''</big>


==== <big>ارزش و پشتوانه بيعت غدير</big> ====
<big>همانطور كه تمام احكام و مسايلى كه مربوط به دين است آنگاه ارزش پيدا مى‏ كند كه اتصال به خداوند داشته باشد و فرمانش از جانب الهى صادر شده باشد، بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد.</big>
<big>همانطور كه تمام احكام و مسايلى كه مربوط به دين است آنگاه ارزش پيدا مى‏ كند كه اتصال به خداوند داشته باشد و فرمانش از جانب الهى صادر شده باشد، بيعت غدير هم كه در واقع التزام به همه فرامين الهى است احتياج به پشتوانه الهى دارد.</big>


<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اين مورد تأكيد خاصى داشتند كه اين بيعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلكه در حكمِ بيعت با خود خداوند است. در اين باره جملات زير را فرمودند:</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در اين مورد تأكيد خاصى داشتند كه اين بيعت نه تنها از جانب خداوند دستور داده شده، بلكه در حكمِ بيعت با خود خداوند است. در اين باره جملات زير را فرمودند:</big>


<big>الف. اين بيعت از جانب خداوند و به امر او است.</big>
<big>الف) اين بيعت از جانب خداوند و به امر او است.</big>


<big>ب. آنان كه اين بيعت را انجام مى‏ دهند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند.</big>
<big>ب) آنان كه اين بيعت را انجام مى‏ دهند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند.</big>


<big>ج. من با خدا بيعت كرده ‏ام و على هم با من بيعت كرده است.</big>
<big>ج) من با خدا بيعت كرده ‏ام و على هم با من بيعت كرده است.</big>


<big>د. با خداوند بيعت كنيد، و با من و على و حسن و حسين و امامان بيعت كنيد.</big>
<big>د) با خداوند بيعت كنيد، و با من و على و حسن و حسين و امامان بيعت كنيد.</big>


<big>ه . آنان كه در بيعت نمودن با او از يكديگر سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.</big>
<big>هـ) آنان كه در بيعت نمودن با او از يكديگر سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ ‏هاى نعمت خواهند بود.</big>


<big>و. هركس اين بيعت را بشكند بر ضرر خود كار كرده، و هر كس به آنچه با خدا عهد كرده وفا كند خداوند به او اجر عظيم عنايت مى ‏فرمايد.</big>
<big>و) هركس اين بيعت را بشكند بر ضرر خود كار كرده، و هر كس به آنچه با خدا عهد كرده وفا كند خداوند به او اجر عظيم عنايت مى ‏فرمايد.</big>
 
 
<big>'''ضامن و شاهد بيعت غدير'''</big>


==== <big>ضامن و شاهد بيعت غدير</big> ====
<big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد، تا در صورت انكار به او مراجعه شود. پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوييد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى‏ گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى‏ كند بر ما شاهد است، و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى‏ گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big>
<big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد، تا در صورت انكار به او مراجعه شود. پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوييد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى‏ گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى‏ كند بر ما شاهد است، و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى‏ گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big>


==== <big>نتيجه بيعت غدير</big> ====
 
<big>'''نتيجه بيعت غدير'''</big>
 
<big>اگر چه با وجود نص، نيازى به بيعت غدير نبود و مردم مثل ساير موارد منصوص اسلام بايد خلافت را هم مى‏ پذيرفتند، ولى اين بيعت عمومى به عنوان يک حق قانونى و اجتماعى نيز مطرح بود كه در مقابل كار عُمّال سقيفه قرار مى ‏گرفت. يعنى وقتى مى ‏گفتند: «در سقيفه ما با بيعت مردم خلافت ابوبكر را درست كرديم» ، در مقابلشان گفته مى ‏شد: «بيعت غدير قبل از آن و با حضور جمعيتى بيشتر و با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و به ضميمه نص الهى بوده است» .</big>
<big>اگر چه با وجود نص، نيازى به بيعت غدير نبود و مردم مثل ساير موارد منصوص اسلام بايد خلافت را هم مى‏ پذيرفتند، ولى اين بيعت عمومى به عنوان يک حق قانونى و اجتماعى نيز مطرح بود كه در مقابل كار عُمّال سقيفه قرار مى ‏گرفت. يعنى وقتى مى ‏گفتند: «در سقيفه ما با بيعت مردم خلافت ابوبكر را درست كرديم» ، در مقابلشان گفته مى ‏شد: «بيعت غدير قبل از آن و با حضور جمعيتى بيشتر و با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و به ضميمه نص الهى بوده است» .</big>


خط ۸۵۶: خط ۸۶۲:


<big>اگر بيعت غدير را همسنگ خطابه آن بدانيم گزاف نگفته ‏ايم، چرا كه مردم پس از ورود به غدير در نزديكى ظهر روز هيجدهم ذى‏ الحجة پس از دو ساعت خطابه غدير را شنيدند و ساعتى از ظهر گذشته خطابه پايان يافته بود؛ و سه روز توقف در غدير فقط به خاطر بيعت بود كه صد وبيست هزار نفر، يكى يكى براى بيعت مى ‏آمدند و ابتدا با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيعت مى‏ كردند. اين يک اعلان جهانى بود كه تا ابد بدانند همه آن جمعيت عظيم بيعت كردند؛ و ببينند كه چگونه به بيعت خود وفا نمودند!<ref>بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۰، ۹۵، ۹۸ و ج ۲۹، ص ۳۷  - ۳۵ و ج ۳۰ ص ۳۱۵ و ج ۳۳ ص ۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۲۴۸،۱۶۹،۱۲۶ و ج ۳۷ ص ۳۱۱،۱۹۲،۱۶۶،۱۶۱،۱۲۷،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۲، ۶۰، ۶۵، ۹۷، ۱۳۴، ۱۳۶، ۱۵۴، ۱۶۵، ۱۹۴، ۱۹۵، ۲۰۳، ۲۰۵، ۲۷۷، ۳۰۹. اليقين: ص ۲۸۵. التحصين: ص ۵۳۷ . كتاب سليم: ج ۱۴. تفسير القمى: ص ۳۶۴. </ref></big>
<big>اگر بيعت غدير را همسنگ خطابه آن بدانيم گزاف نگفته ‏ايم، چرا كه مردم پس از ورود به غدير در نزديكى ظهر روز هيجدهم ذى‏ الحجة پس از دو ساعت خطابه غدير را شنيدند و ساعتى از ظهر گذشته خطابه پايان يافته بود؛ و سه روز توقف در غدير فقط به خاطر بيعت بود كه صد وبيست هزار نفر، يكى يكى براى بيعت مى ‏آمدند و ابتدا با پيامبرصلى الله عليه وآله و سپس با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بيعت مى‏ كردند. اين يک اعلان جهانى بود كه تا ابد بدانند همه آن جمعيت عظيم بيعت كردند؛ و ببينند كه چگونه به بيعت خود وفا نمودند!<ref>بحار الانوار: ج ۶ ص ۵۳ و ج ۲۱ ص ۳۸۸،۳۸۷ و ج ۲۸ ص ۹۰، ۹۵، ۹۸ و ج ۲۹، ص ۳۷  - ۳۵ و ج ۳۰ ص ۳۱۵ و ج ۳۳ ص ۱۶۳ و ج ۳۶ ص ۲۴۸،۱۶۹،۱۲۶ و ج ۳۷ ص ۳۱۱،۱۹۲،۱۶۶،۱۶۱،۱۲۷،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۲، ۶۰، ۶۵، ۹۷، ۱۳۴، ۱۳۶، ۱۵۴، ۱۶۵، ۱۹۴، ۱۹۵، ۲۰۳، ۲۰۵، ۲۷۷، ۳۰۹. اليقين: ص ۲۸۵. التحصين: ص ۵۳۷ . كتاب سليم: ج ۱۴. تفسير القمى: ص ۳۶۴. </ref></big>
 
== <big>تقيه راويان در نقل بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۱۲۴.</ref></big> ==
 
 
== <big>تقيه راويان در نقل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص ۱۲۴</big></ref></big> ==
<big>در خطبه غدير، دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى‏ شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ‏ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص تقيه در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين بيعت‏ كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است.</big>
<big>در خطبه غدير، دو يا سه مورد كه به مسئله تولى و تبرى مربوط مى‏ شود، جمله مزبور در بعضى نسخه ‏ها از هر سه روايت به صورت كنايه آمده و يا حذف شده است، و اين حاكى از شرائط خاص تقيه در راويان خطبه است. نمونه آن مسئله «اصحاب صحيفه» و نام اولين بيعت‏ كنندگان است كه در بعضى نُسخ صراحتاً نيامده است.</big>


خط ۸۶۵: خط ۸۶۸:
<big>  از آنجا كه خطابه غدير متفاوت از هر سخنرانى ديگرى بود در بخش نهم آن مردم با مسئله جديدى رو به رو شدند، و آن مطرح شدن بيعت و پيش ‏بينى آن براى بعد از خطابه بود:</big>
<big>  از آنجا كه خطابه غدير متفاوت از هر سخنرانى ديگرى بود در بخش نهم آن مردم با مسئله جديدى رو به رو شدند، و آن مطرح شدن بيعت و پيش ‏بينى آن براى بعد از خطابه بود:</big>


=== <big>تعيين كيفيت بيعت</big> ===
 
<big>در اين فراز پيامبرصلى الله عليه وآله در كوتاه‏ترين جملات عمق بيعت غدير را با استناد به قرآن معنى كرد.</big>
<big>'''تعيين كيفيت بيعت'''</big>
 
<big>در اين فراز پيامبر صلى الله عليه و آله در كوتاه‏ترين جملات عمق بيعت غدير را با استناد به قرآن معنى كرد.</big>


<big>ابتدا نوع بيعت را تعيين كرد كه اول با من به عنوان بيعت با على ‏عليه السلام و اقرار به مقامش دست خواهيد داد و سپس با خود او بيعت خواهيد كرد.</big>
<big>ابتدا نوع بيعت را تعيين كرد كه اول با من به عنوان بيعت با على ‏عليه السلام و اقرار به مقامش دست خواهيد داد و سپس با خود او بيعت خواهيد كرد.</big>


=== <big>بيعت با خدا</big> ===
 
<big>'''بيعت با خدا'''</big>
 
<big>سپس نقطه تمايز اين بيعت را خاطر نشان كرد و فرمود: «من با خدا بيعت كرده‏ ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خدا براى او از شما بيعت مى‏ گيرم» . آنگاه حضرت به آيه ۱۰ سوره فتح استناد كرده آن را قرائت كرد: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ ...» .</big>
<big>سپس نقطه تمايز اين بيعت را خاطر نشان كرد و فرمود: «من با خدا بيعت كرده‏ ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خدا براى او از شما بيعت مى‏ گيرم» . آنگاه حضرت به آيه ۱۰ سوره فتح استناد كرده آن را قرائت كرد: «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ اَيْديهِمْ ...» .</big>


خط ۸۸۱: خط ۸۸۸:
<big>اى مردم، من برايتان روشن كردم و به شما فهمانيدم، و اين على است كه بعد از من به شما مى‏ فهماند. بدانيد كه من بعد از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى ‏خوانم.</big>
<big>اى مردم، من برايتان روشن كردم و به شما فهمانيدم، و اين على است كه بعد از من به شما مى‏ فهماند. بدانيد كه من بعد از پايان خطابه ‏ام شما را به دست دادن با من به عنوان بيعت با او و اقرار به او، و بعد از من به دست دادن با خود او فرا مى ‏خوانم.</big>


<big>بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم. «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ...» : «كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند، دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد» .</big>
<big>بدانيد كه من با خدا بيعت كرده ‏ام و على با من بيعت كرده است، و من از جانب خداوند براى او از شما بيعت مى‏ گيرم. «اِنَّ الَّذينَ يُبايِعُونَكَ اِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ ...» : «كسانى كه با تو بيعت مى‏ كنند در واقع با خدا بيعت مى‏ كنند، دست خداوند بر روى دست آنان است. پس هر كس بيعت را بشكند بر ضرر خود اوست، و هر كس به آنچه با خدا عهد بسته وفادار باشد خداوند به او اجر عظيمى عنايت خواهد كرد».</big>
 
<big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت /  بيعت در خطبه غدير.</big>
 
== <big>سبقت در بيعت با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام =   بيعت /  بيعت در خطبه غدير</big> ==


== <big>سخنان منافقين پس از بيعت در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص۴۴۲، ۴۴۴-۴۴۶ .</ref></big> ==
== <big>سخنان منافقين پس از بيعت در غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص۴۴۲، ۴۴۴-۴۴۶ .</ref></big> ==
خط ۸۹۲: خط ۸۹۵:
<big>پس از بيعت، منافقين سخنانى گفتند و خداوند هم اين آيات را نازل كرد:</big>
<big>پس از بيعت، منافقين سخنانى گفتند و خداوند هم اين آيات را نازل كرد:</big>


<big>«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ. يُخادِعُونَ اللَّه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّه مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّه يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»<ref><big>بقره / ۸-۱۵ .</big></ref>:</big>
<big>«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ. يُخادِعُونَ اللَّه وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِى قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّه مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّه يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِى طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»<ref>بقره / ۸-۱۵ .</ref>:</big>


<big>«از مردم كسانى هستند كه مى‏ گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى‏ كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى‏ كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى‏ زنند اما خودشان درک نمى‏ كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى‏ گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى ‏شود در زمين فساد نكنيد مى‏ گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى ‏فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى‏ شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى‏ گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى‏ دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى‏ گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى‏ گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى‏ كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى ‏گيرد و به آنان مهلت مى‏ دهد كه در طغيان خود متحير بمانند» .</big>
<big>«از مردم كسانى هستند كه مى‏ گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى‏ كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى‏ كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى‏ زنند اما خودشان درک نمى‏ كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى‏ گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى ‏شود در زمين فساد نكنيد مى‏ گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى ‏فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى‏ شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى‏ گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى‏ دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى‏ گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى‏ گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى‏ كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى ‏گيرد و به آنان مهلت مى‏ دهد كه در طغيان خود متحير بمانند».</big>


<big>خلاصه ماجرا چنين است:</big>
<big>خلاصه ماجرا چنين است:</big>
خط ۹۱۴: خط ۹۱۷:
<big>عمر گفت: پدر و مادرم به قربان تو يا رسول‏ اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش اطمينان خاطر نيافتم مگر با اين بيعت. به خدا قسم بعد از اين عهد و پيمانى كه بر آن تعهد بستم، هرگز شكستن اين پيمان و مخالفت با آن مورد رضاى من نخواهد بود اگرچه از زمين تا عرش مرواريدهاى تازه و جواهرات گران قيمت پر باشد و براى نقض اين بيعت به من بدهند!!</big>
<big>عمر گفت: پدر و مادرم به قربان تو يا رسول‏ اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش اطمينان خاطر نيافتم مگر با اين بيعت. به خدا قسم بعد از اين عهد و پيمانى كه بر آن تعهد بستم، هرگز شكستن اين پيمان و مخالفت با آن مورد رضاى من نخواهد بود اگرچه از زمين تا عرش مرواريدهاى تازه و جواهرات گران قيمت پر باشد و براى نقض اين بيعت به من بدهند!!</big>


<big>سومى گفت<ref><big>نام سومى در حديث تصريح نشده است. از يك سو احتمال دارد منظور عثمان به عنوان سومين خليفه غاصب باشد، و از سوى ديگر يكى از ابوعبيده يا معاذ به عنوان فرد سوم صحيفه ملعونه مراد باشد.</big></ref>: به خدا قسم يا رسول اللَّه، من از اين بيعت چنان شادمان شدم و آرزوى جايى وسيع در بهشت رضوان خدا نمودم، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه مردم زمين بر من باشد با اين بيعت از نامه اعمالم پاک مى ‏شود!</big>
<big>سومى گفت<ref>نام سومى در حديث تصريح نشده است. از يك سو احتمال دارد منظور عثمان به عنوان سومين خليفه غاصب باشد، و از سوى ديگر يكى از ابوعبيده يا معاذ به عنوان فرد سوم صحيفه ملعونه مراد باشد.</ref>: به خدا قسم يا رسول اللَّه، من از اين بيعت چنان شادمان شدم و آرزوى جايى وسيع در بهشت رضوان خدا نمودم، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه مردم زمين بر من باشد با اين بيعت از نامه اعمالم پاک مى ‏شود!</big>


<big>سپس بار ديگر بر گفته خود قسم ياد كرد، و لعنت فرستاد بر كسى كه بر خلاف اين ادعا به پيامبرصلى الله عليه وآله خبرى را رسانده است!!</big>
<big>سپس بار ديگر بر گفته خود قسم ياد كرد، و لعنت فرستاد بر كسى كه بر خلاف اين ادعا به پيامبرصلى الله عليه وآله خبرى را رسانده است!!</big>
خط ۹۲۶: خط ۹۲۹:
<big>در ادامه همگان معجزات باهره‏ اى از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديدند.<ref>تفسير الامام العسكرى‏ عليه السلام: ص ۱۱۱-۱۲۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱ . بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳-۲۲۶ و ج ۳۷ ص ۱۴۲-۱۴۸ . مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸. تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱. تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳ . </ref></big>
<big>در ادامه همگان معجزات باهره‏ اى از اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديدند.<ref>تفسير الامام العسكرى‏ عليه السلام: ص ۱۱۱-۱۲۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۴-۱۶۱ . بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳-۲۲۶ و ج ۳۷ ص ۱۴۲-۱۴۸ . مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸. تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱. تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳ . </ref></big>


<big>  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ...» .</big>


<big>شفاف‏ ترين بيعت تاريخ در غدير =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّه وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ...» .</big>


== <big>ضامن و شاهد بيعت غدير<ref> <big>اسرار غدير: ص ۲۲۷.</big></ref></big><big> </big> ==
== <big>ضامن و شاهد بيعت غدير<ref> اسرار غدير: ص ۲۲۷.</ref></big><big> </big> ==
<big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار، به او مراجعه شود. پيامبرصلى الله عليه وآله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوئيد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى ‏گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى‏ كند و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى ‏گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big>
<big>هر عهد و پيمانى احتياج به شاهد و ضامنى دارد تا در صورت انكار، به او مراجعه شود. پيامبر صلى الله عليه و آله شاهد و گواهِ اين بيعت را خداوند و خودش و ملائكه و بندگان صالح خدا تعيين كردند و فرمودند: بگوئيد: خدا را بر اين مطلب شاهد مى ‏گيريم، و تو نيز بر ما شاهد هستى و هركس كه خدا را اطاعت مى‏ كند و ملائكه خداوند و لشكر او و بندگانش را شاهد مى ‏گيريم، و خداوند از هر شاهدى بالاتر است.</big>
 
<big>  همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت /  بيعت در خطبه غدير.</big>


=== <big>غدير روز بيعت با خداوند<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۵. </ref></big> ===
=== <big>غدير روز بيعت با خداوند<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۵. </ref></big> ===
<big>  عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز بيعت با خدا» است:</big>
<big>  عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز بيعت با خدا» است:</big>


<big>غدير روزى بود كه مردم با خدا دست بيعت دادند و عهد و پيمان بستند كه بر سر قول خود وفادار بمانند، و از خدا شرم كنند كه رو در روى او پيمان ‏شكنى كنند. اين حقيقت بزرگ در آيه‏ اى صريح در آغوش قرآن قرار گرفت كه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»<ref><big>فتح /  ۱۰.</big></ref>، و اين گونه بيعت غدير گِره ابدى دست مردم با دست خداوند عز و جل و دست محمد و على‏ عليهما السلام شد.</big>
<big>غدير روزى بود كه مردم با خدا دست بيعت دادند و عهد و پيمان بستند كه بر سر قول خود وفادار بمانند، و از خدا شرم كنند كه رو در روى او پيمان ‏شكنى كنند. اين حقيقت بزرگ در آيه‏ اى صريح در آغوش قرآن قرار گرفت كه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»<ref>فتح /  ۱۰.</ref>، و اين گونه بيعت غدير گِره ابدى دست مردم با دست خداوند عز و جل و دست محمد و على‏ عليهما السلام شد.</big>


<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  معرفى قرآنىِ غدير.</big>


<big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...» -  بيعت در خطبه غدير -  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير.</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] معرفى قرآنىِ غدير.</big>


== <big>كيفيت و شكل بيعت غدير<ref><big>اسرار غدير: ص ۲۲۷.</big></ref></big> ==
== <big>كيفيت و شكل بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۲۷.</ref></big> ==
<big>  پيداست كه شكل عمومى بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن و تصميم به وفادارى قلبى و نيز پيمان لسانى است.</big>
<big>  پيداست كه شكل عمومى بيعت همان دست دادن است، ولى اين دست دادن در واقع حاكى از عهد بستن و تصميم به وفادارى قلبى و نيز پيمان لسانى است.</big>


خط ۹۶۱: خط ۹۶۰:
<big>پس از روشن شدن اين جهت، مى ‏پردازيم به اين نكته كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت با دست و بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند:</big>
<big>پس از روشن شدن اين جهت، مى ‏پردازيم به اين نكته كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت با دست و بيعت لسانى را به چه صورت انجام دادند:</big>


=== <big>بيعت عملى:</big> ===
<big>دستور پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد بيعت با دست در غدير چنين بود:</big>


<big>الف. در اثناء خطبه متذكر شدند كه پس از خطبه شما را به دست دادن به عنوان بيعت دعوت خواهم كرد.</big>
<big>'''بيعت عملى'''</big>


<big>ب. دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبرصلى الله عليه وآله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان ‏عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيعت نمايند.</big>
<big>دستور پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد بيعت با دست در غدير چنين بود:</big>


<big>ج. اين بيعت با دست را حاكى از بيعت با قلب و جان دانستند.</big>
<big>الف) در اثناء خطبه متذكر شدند كه پس از خطبه شما را به دست دادن به عنوان بيعت دعوت خواهم كرد.</big>


=== <big>بيعت لسانى:</big> ===
<big>ب) دستور دادند تا مردم ابتدا با خود او (پيامبر صلى الله عليه و آله) به عنوان اقرار به سخنانش در حق امامان ‏عليهم السلام بيعت كنند، و سپس با شخص على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام بيعت نمايند.</big>
<big>و اما بيعت لسانى را در پنج عبارت فرمودند:</big>


<big>الف. همگى‏ تان اين متن را بگوئيد: «......» كه همان متن مفصل را حضرت برايشان تعيين فرمودند.</big>
<big>ج) اين بيعت با دست را حاكى از بيعت با قلب و جان دانستند.</big>


<big>ب. اى مردم، آنچه به شما گفتم تكرار كنيد.</big>


<big>ج. اى مردم، چه مى‏ گوئيد؟ خداوند اَصوات را مى‏ شنود و از پنهان‏ هاى نفس‏ ها خبر دارد. (كنايه از اينكه اگر چه اصوات به هم مخلوط است و از باطن ‏ها هم كسى خبر ندارد، ولى خداوند ناظر و شاهد است) .</big>
<big>'''بيعت لسانى'''</big>


<big>د. بگوئيد سخنى را كه خداوند به خاطر آن از شما راضى شود.</big>
<big>و اما بيعت لسانى را در پنج عبارت فرمودند:</big>


<big>ه . بگوئيد: «حمد و سپاس خداى را كه ما را به اين مطلب هدايت كرد، و اگر خداوند هدايت نكرده بود هدايت نمى ‏يافتيم» .</big>
<big>الف) همگى‏ تان اين متن را بگوئيد: «......» كه همان متن مفصل را حضرت برايشان تعيين فرمودند.</big>


<big>همچنين مراجعه شود به عنوان: بيعت /  زمينه ‏سازى براى بيعت غدير.</big>
<big>ب) اى مردم، آنچه به شما گفتم تكرار كنيد.</big>


== <big>لعن بر بيعت شكنان غدير<ref><big>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۹.</big></ref></big> ==
<big>ج) اى مردم، چه مى‏ گوئيد؟ خداوند اَصوات را مى‏ شنود و از پنهان‏ هاى نفس‏ ها خبر دارد. (كنايه از اينكه اگر چه اصوات به هم مخلوط است و از باطن ‏ها هم كسى خبر ندارد، ولى خداوند ناظر و شاهد است) .</big>
<big>در ماجراى غصب خلافت و بردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام براى بيعت با ابوبكر، سلمان مى ‏گويد: على‏عليه السلام را نزد ابوبكر رساندند در حالى كه مى‏ فرمود:</big>


<big>به  خدا قسم، اگر شمشيرم در دستم قرار مى‏ گرفت مى‏ دانستيد كه هرگز به اين كار دست نمى ‏يابيد. به خدا قسم خود را در جهاد با شما سرزنش نمى ‏كنم، و اگر چهل نفر برايم ممكن مى‏ شد جمعيت شما را متفرق مى ‏ساختم، ولى خدا لعنت كند اقوامى را كه با من بيعت كردند و سپس مرا خوار نمودند.<ref><big>كتاب سليم: حديث ۴.</big></ref></big>
<big>د) بگوئيد سخنى را كه خداوند به خاطر آن از شما راضى شود.</big>


== <big>متن بيعت در غدير =   بيعت /  بيعت در خطبه غدير</big> ==
<big>ه) بگوئيد: «حمد و سپاس خداى را كه ما را به اين مطلب هدايت كرد، و اگر خداوند هدايت نكرده بود هدايت نمى ‏يافتيم» .</big>


== <big>متن بيعت لسانى =   بيعت /  آيه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّه . يَدُ اللَّه فَوْقَ أَيْدِيهِمْ...»</big> ==
== <big>لعن بر بيعت شكنان غدير<ref><big>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۹.</big></ref></big> ==
<big>در ماجراى غصب خلافت و بردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام براى بيعت با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]]، سلمان مى ‏گويد: على‏ عليه السلام را نزد ابوبكر رساندند در حالى كه مى‏ فرمود:</big>


== <big>محتواى بيعت غدير =   بيعت /  تحليل بيعت در غدير</big> ==
<big>به  خدا قسم، اگر شمشيرم در دستم قرار مى‏ گرفت مى‏ دانستيد كه هرگز به اين كار دست نمى ‏يابيد. به خدا قسم خود را در جهاد با شما سرزنش نمى ‏كنم، و اگر چهل نفر برايم ممكن مى‏ شد جمعيت شما را متفرق مى ‏ساختم، ولى خدا لعنت كند اقوامى را كه با من بيعت كردند و سپس مرا خوار نمودند.<ref><big>كتاب سليم: حديث ۴.</big></ref></big>


== <big>مراسم همزمان با بيعت در غدير<ref><big>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۰ .</big></ref></big> ==
== <big>مراسم همزمان با بيعت در غدير<ref><big>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۰ .</big></ref></big> ==
<big>  براى آنكه عصاره خطبه يک ساعته غدير براى همه معلوم شده و نقطه تمركز اين خطابه جهانى تا ابد روشن باشد، مسئله اعلان عمومى آن در نظر گرفته شد. از آثار اين برنامه آن بود كه عده ‏ا            ى مريض القلب نتوانند فرازهاى ديگرى از خطبه را با اهميت‏ تر از فراز اصلى آن نشان دهند و مسير فكرى خطبه را به انحراف بكشانند.</big>
<big>  براى آنكه عصاره خطبه يک ساعته غدير براى همه معلوم شده و نقطه تمركز اين خطابه جهانى تا ابد روشن باشد، مسئله اعلان عمومى آن در نظر گرفته شد. از آثار اين برنامه آن بود كه عده ‏اى مريض القلب نتوانند فرازهاى ديگرى از خطبه را با اهميت‏ تر از فراز اصلى آن نشان دهند و مسير فكرى خطبه را به انحراف بكشانند.</big>


<big>در حالى كه مردم به نوبت براى بيعت مى‏ آمدند، پيامبرصلى الله عليه وآله به منادى خود دستور داد تا در جاى جاى غدير گردش كند و پيام اصلى غدير را با صداى بلند بين مردم تكرار كند كه متن آن از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله چنين تعيين شد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .</big>
<big>در حالى كه مردم به نوبت براى بيعت مى‏ آمدند، پيامبرصلى الله عليه وآله به منادى خود دستور داد تا در جاى جاى غدير گردش كند و پيام اصلى غدير را با صداى بلند بين مردم تكرار كند كه متن آن از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله چنين تعيين شد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .</big>
خط ۱٬۰۰۳: خط ۹۹۸:
<big>سيل جمعيتى كه در هر سوى بيابان غدير در انتظار نوبت بيعت بودند، ناگهان با منادى پيامبرصلى الله عليه وآله رو به رو شدند كه با صداى بلند عصاره غدير را در گوش مردم تكرار مى ‏كرد و بار ديگر توجه آنان را به نقطه حساس غدير جلب مى‏ نمود.</big>
<big>سيل جمعيتى كه در هر سوى بيابان غدير در انتظار نوبت بيعت بودند، ناگهان با منادى پيامبرصلى الله عليه وآله رو به رو شدند كه با صداى بلند عصاره غدير را در گوش مردم تكرار مى ‏كرد و بار ديگر توجه آنان را به نقطه حساس غدير جلب مى‏ نمود.</big>


<big>نتيجه اين اعلام آن بود كه همه بدانند آن مراسم مفصل بر گِرد اين جمله در طواف است، و اگر اين فراز غدير ناديده گرفته شود حق بزرگ پيامبرصلى الله عليه وآله ضايع شده است. در نگاهى ديگر اگر كسى مفهوم اين جملات را دريابد همه غدير را دريافته است، و درک كامل اين عبارات جز در سايه فهم همه جوانب واقعه غدير امكان پذير نخواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۴۰ ص ۴۱. امالى الشيخ المفيد: ص ۵۷ .</ref></big>
<big>نتيجه اين اعلام آن بود كه همه بدانند آن مراسم مفصل بر گِرد اين جمله در طواف است، و اگر اين فراز غدير ناديده گرفته شود حق بزرگ پيامبر صلى الله عليه و آله ضايع شده است. در نگاهى ديگر اگر كسى مفهوم اين جملات را دريابد همه غدير را دريافته است، و درک كامل اين عبارات جز در سايه فهم همه جوانب واقعه غدير امكان پذير نخواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۴۰ ص ۴۱. امالى الشيخ المفيد: ص ۵۷ .</ref></big>


<big>مفهوم بيعت و جوانب آن<ref> نقش غدير در امامت حضرت اميرعليه السلام (استادولى) : ص ۴۶-۶۱ . اسرار غدير: ص ۲۲۵. غدير در گذر زمان (مهدى ‏پور) : ص ۶۲-۶۵ ، ۷۵-۱۱۹ .</ref></big>


<big>  يكى از دلائل امامت و ولايت على‏ عليه السلام بيعتى است كه با آن حضرت در غدير خم صورت گرفت. در مورد بيعت در غدير خم از چند دريچه مى ‏توان سخن گفت:</big>
<big>'''مفهوم بيعت و جوانب آن<ref> نقش غدير در امامت حضرت اميرعليه السلام (استادولى) : ص ۴۶-۶۱ . اسرار غدير: ص ۲۲۵. غدير در گذر زمان (مهدى ‏پور) : ص ۶۲-۶۵ ، ۷۵-۱۱۹ .</ref>'''</big>
 
<big>يكى از دلائل امامت و ولايت على‏ عليه السلام بيعتى است كه با آن حضرت در غدير خم صورت گرفت. در مورد بيعت در غدير خم از چند دريچه مى ‏توان سخن گفت:</big>
 
 
<big>'''بيعت و نقش اجتماعى'''</big>


=== <big>بيعت و نقش اجتماعى</big> ===
<big>در ميان عرب رسم اين بود كه هر گاه خريد و فروشى صورت مى‏ دادند، پس از آنكه صيغه مربوطه خوانده مى‏ شد و معامله صورت مى ‏گرفت، با يكديگر دست مى ‏دادند يا دست بر دست يكديگر مى‏ زدند كه نشانه قطعى شدن معامله بود. اين عمل را مصافقه و بيعت و آن معامله را بيع مى‏ گفتند.</big>
<big>در ميان عرب رسم اين بود كه هر گاه خريد و فروشى صورت مى‏ دادند، پس از آنكه صيغه مربوطه خوانده مى‏ شد و معامله صورت مى ‏گرفت، با يكديگر دست مى ‏دادند يا دست بر دست يكديگر مى‏ زدند كه نشانه قطعى شدن معامله بود. اين عمل را مصافقه و بيعت و آن معامله را بيع مى‏ گفتند.</big>


<big>سپس معناى آن را تعميم دادند و در هر قرار داد و پيمانى كه با يكديگر مى‏ بستند دست بيعت مى‏ دادند، زيرا با اين كار گويا بيعت كننده طاعت و تسليم خود را، و بيعت شونده نصرت و يارى خود را مى ‏فروشد و به طرف مقابل واگذار مى‏ نمايد. به اين وسيله هر يک از بيعت كنندگان خود را در مقابل ديگرى متعهد و مسئول مى‏ دانست و حق شكستن آن پيمان را نداشت، و پيمان ‏شكنى بى‏ دليل يكى از خيانت‏ هاى بزرگ شمرده مى‏ شد.</big>
<big>سپس معناى آن را تعميم دادند و در هر قرار داد و پيمانى كه با يكديگر مى‏ بستند دست بيعت مى‏ دادند، زيرا با اين كار گويا بيعت كننده طاعت و تسليم خود را، و بيعت شونده نصرت و يارى خود را مى ‏فروشد و به طرف مقابل واگذار مى‏ نمايد. به اين وسيله هر يک از بيعت كنندگان خود را در مقابل ديگرى متعهد و مسئول مى‏ دانست و حق شكستن آن پيمان را نداشت، و پيمان ‏شكنى بى‏ دليل يكى از خيانت‏ هاى بزرگ شمرده مى‏ شد.</big>


=== <big>انواع بيعت</big> ===
 
<big>'''انواع بيعت'''</big>
 
<big>بيعت به خاطر اهدافى صورت مى‏ گرفت، و در اسلام در عهد رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله بيعت‏ هاى گوناگونى صورت گرفته است:</big>
<big>بيعت به خاطر اهدافى صورت مى‏ گرفت، و در اسلام در عهد رسول ‏خدا صلى الله عليه وآله بيعت‏ هاى گوناگونى صورت گرفته است:</big>


<big>الف. براى پذيرش اسلام و تعهد عملى به آن: مانند بيعت اول در عقبه، كه پيش از هجرت پيامبرصلى الله عليه وآله دوازده تن از مسلمانان مدينه در موسم حج به مكه آمدند و در عقبه منى با آن حضرت بيعت كردند كه شرک نورزند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند و... .</big>
<big>الف) براى پذيرش اسلام و تعهد عملى به آن: مانند بيعت اول در عقبه، كه پيش از هجرت پيامبرصلى الله عليه وآله دوازده تن از مسلمانان مدينه در موسم حج به مكه آمدند و در عقبه منى با آن حضرت بيعت كردند كه شرک نورزند، دزدى و زنا نكنند، فرزندان خود را نكشند و... .</big>
 
<big>ب) براى حمايت و نصرت: مانند بيعت دوم در عقبه، كه در يكى ديگر از مراسم حج هفتاد و سه مرد و دو زن از مسلمانان مدينه در همان عقبه خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله رسيدند و با حضرتش بيعت كردند كه از او حمايت كنند همانگونه كه از خانواده خود حمايت مى ‏كنند.</big>
 
<big>ج) براى امرى خاص مثل جنگ و صلح: مانند بيعت رضوان يا بيعت شجره، كه در سال ششم هجرى پيامبرصلى الله عليه وآله با گروهى از مسلمانان عازم عمره شدند و مشركان مكه در محلى به نام حدَيبيه راه را بر آنان بسته و مانع حركت و ورود ايشان به مكه شدند. پيامبرصلى الله عليه وآله در آنجا از همراهان خود بيعت گرفت كه تا دم مرگ پايدارى كنند و از ميدان نگريزند و ... . سرانجام كار به مصالحه كشيد كه به صلح حديبيه مشهور است.</big>


<big>ب. براى حمايت و نصرت: مانند بيعت دوم در عقبه، كه در يكى ديگر از مراسم حج هفتاد و سه مرد و دو زن از مسلمانان مدينه در همان عقبه خدمت پيامبرصلى الله عليه وآله رسيدند و با حضرتش بيعت كردند كه از او حمايت كنند همانگونه كه از خانواده خود حمايت مى ‏كنند.</big>


<big>ج. براى امرى خاص مثل جنگ و صلح: مانند بيعت رضوان يا بيعت شجره، كه در سال ششم هجرى پيامبرصلى الله عليه وآله با گروهى از مسلمانان عازم عمره شدند و مشركان مكه در محلى به نام حدَيبيه راه را بر آنان بسته و مانع حركت و ورود ايشان به مكه شدند. پيامبرصلى الله عليه وآله در آنجا از همراهان خود بيعت گرفت كه تا دم مرگ پايدارى كنند و از ميدان نگريزند و ... . سرانجام كار به مصالحه كشيد كه به صلح حديبيه مشهور است.</big>
<big>'''اركان و شرايط بيعت'''</big>


=== <big>اركان و شرايط بيعت</big> ===
<big>چنان نيست كه هر بيعتى صورت گرفت درست و قابل عمل و غير قابل نقض باشد، بلكه بيعت داراى اركان و شرايطى است كه بايد مراعات گردد. براى بيعت سه ركن و شرط ذكر كرده ‏اند:</big>
<big>چنان نيست كه هر بيعتى صورت گرفت درست و قابل عمل و غير قابل نقض باشد، بلكه بيعت داراى اركان و شرايطى است كه بايد مراعات گردد. براى بيعت سه ركن و شرط ذكر كرده ‏اند:</big>


==== <big>اول: بيعت كننده بايد بالغ، عاقل و مختار باشد.</big> ====
<big>'''اول: بيعت كننده بايد بالغ، عاقل و مختار باشد.'''</big>


==== <big>دوم: بيعت شونده بايد كسى باشد كه توان عمل به مواد بيعت را دارا بوده و با اختيار پذيراى بيعت باشد.</big> ====
<big>'''دوم: بيعت شونده بايد كسى باشد كه توان عمل به مواد بيعت را دارا بوده و با اختيار پذيراى بيعت باشد.'''</big>
 
<big>'''سوم: بيعت بايد درباره امرى مشروع صورت گيرد.'''</big>


==== <big>سوم: بيعت بايد درباره امرى مشروع صورت گيرد.</big> ====
<big>در تاريخ اسلام بيعت ‏هايى اعم از حق و ناحق، فراوان به چشم مى‏ خورد:</big>
<big>در تاريخ اسلام بيعت ‏هايى اعم از حق و ناحق، فراوان به چشم مى‏ خورد:</big>


خط ۱٬۰۳۹: خط ۱٬۰۴۲:
<big>پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه وآله فرمود: على المرء المسلم السمع و الطاعة فيما احب و كره، الا ان يؤمر بمعصية فلا سمع و لا طاعة<ref> جامع الاصول: ج ۴ ص ۶۵ .</ref>: بر مرد مسلمان است كه فرمان حاكم اسلامى را بشنود و به كار بندد، مگر آنكه به نافرمانى خدا مأمور شود، كه در اين صورت شنيدن و فرمان بردن جايز نيست.</big>
<big>پيامبر گرامى اسلام ‏صلى الله عليه وآله فرمود: على المرء المسلم السمع و الطاعة فيما احب و كره، الا ان يؤمر بمعصية فلا سمع و لا طاعة<ref> جامع الاصول: ج ۴ ص ۶۵ .</ref>: بر مرد مسلمان است كه فرمان حاكم اسلامى را بشنود و به كار بندد، مگر آنكه به نافرمانى خدا مأمور شود، كه در اين صورت شنيدن و فرمان بردن جايز نيست.</big>


<big>و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق<ref><big>نهج البلاغه: حكمت۱۶۵.</big></ref>: نبايد از مخلوق در كارى كه نافرمانى خالق است اطاعت كرد.</big>
<big>و اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: لا طاعة لمخلوق فى معصية الخالق<ref>نهج البلاغه: حكمت۱۶۵.</ref>: نبايد از مخلوق در كارى كه نافرمانى خالق است اطاعت كرد.</big>
 
 
<big>'''اهميت و نقش بيعت'''</big>


=== <big>اهميت و نقش بيعت</big> ===
<big>بيعت پيمانى است كه بيعت كننده با بيعت شونده مى‏ بندد، و وفاى به آن از اهم واجبات است. در اسلام كمتر حكمى است كه به اندازه وفاى به عهد و پيمان نسبت به آن تأكيد شده باشد: «و اوفوا بالعهد ان العهد كان مسئولاً»<ref>اسراء / ۳۴.</ref>: به عهد و پيمان وفا كنيد زيرا از وفاى به عهد سؤال خواهد شد. و در وصف نيكوكاران فرموده: «الموفون بعهدهم اذا عاهدوا»<ref>بقره /  ۱۷۷. </ref>: و آنان كه چون پيمان بندند وفا كنند. و از عهد شكنى به سختى نكوهش نموده و آن را از اوصاف فاسقان برشمرده است: «الذين ينقضون عهد اللَّه من بعد ميثاقه» .<ref>بقره / ۲۷.</ref></big>
<big>بيعت پيمانى است كه بيعت كننده با بيعت شونده مى‏ بندد، و وفاى به آن از اهم واجبات است. در اسلام كمتر حكمى است كه به اندازه وفاى به عهد و پيمان نسبت به آن تأكيد شده باشد: «و اوفوا بالعهد ان العهد كان مسئولاً»<ref><big>اسراء / ۳۴.</big></ref>: به عهد و پيمان وفا كنيد زيرا از وفاى به عهد سؤال خواهد شد. و در وصف نيكوكاران فرموده: «الموفون بعهدهم اذا عاهدوا»<ref><big>بقره /  ۱۷۷.</big> </ref>: و آنان كه چون پيمان بندند وفا كنند. و از عهد شكنى به سختى نكوهش نموده و آن را از اوصاف فاسقان برشمرده است: «الذين ينقضون عهد اللَّه من بعد ميثاقه» .<ref><big>بقره / ۲۷.</big></ref></big>


<big>امام كاظم‏ عليه السلام فرمود: ثلاث موبقات: نكث الصفقة و ترك السنة و فراق الجماعة<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۱۸۵. </ref>: سه چيز موجب هلاكت است: بيعت شكنى، ترک سنت، و جدايى از جماعت.</big>
<big>امام كاظم‏ عليه السلام فرمود: ثلاث موبقات: نكث الصفقة و ترك السنة و فراق الجماعة<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۱۸۵. </ref>: سه چيز موجب هلاكت است: بيعت شكنى، ترک سنت، و جدايى از جماعت.</big>
خط ۱٬۰۵۴: خط ۱٬۰۵۹:
<big>بى‏ شک محترم شمردن عهد و پيمان در تمام شئون زندگى فردى و اجتماعى هر ملتى اثر مستقيم دارد و هر ملتى كه اين سرمايه بزرگ را از دست بدهد آسيب‏ هاى فراوانى را متحمل خواهد شد.</big>
<big>بى‏ شک محترم شمردن عهد و پيمان در تمام شئون زندگى فردى و اجتماعى هر ملتى اثر مستقيم دارد و هر ملتى كه اين سرمايه بزرگ را از دست بدهد آسيب‏ هاى فراوانى را متحمل خواهد شد.</big>


<big>لزوم پايبندى به عهد و پيمان به حدى است كه در پيمان‏ هايى كه با دشمن بسته مى ‏شود نيز تا زمانى كه خيانتى از آنها آشكار نشده باشد بايد به آن وفادار بود. قرآن كريم مى‏ فرمايد: «فما استقاموا لكم فاستقيموا لهم»<ref> <big>توبه / ۷.</big></ref>: تا آنان با شما بر سر عهد و پيمانند شما هم بر سر پيمان باقى باشيد. و نيز مى‏ فرمايد: «و اما تخافنّ من قوم خيانة فانبذ اليهم على سواء»<ref><big>انفال / ۵۸ .</big></ref>: و اگر از خيانت قومى در شكستن عهد و پيمان بيمناک بودى تو نيز برابر كار آنان اعلام عدم تعهد كن.</big>
<big>لزوم پايبندى به عهد و پيمان به حدى است كه در پيمان‏ هايى كه با دشمن بسته مى ‏شود نيز تا زمانى كه خيانتى از آنها آشكار نشده باشد بايد به آن وفادار بود. قرآن كريم مى‏ فرمايد: «فما استقاموا لكم فاستقيموا لهم»<ref> توبه / ۷.</ref>: تا آنان با شما بر سر عهد و پيمانند شما هم بر سر پيمان باقى باشيد. و نيز مى‏ فرمايد: «و اما تخافنّ من قوم خيانة فانبذ اليهم على سواء»<ref>انفال / ۵۸ .</ref>: و اگر از خيانت قومى در شكستن عهد و پيمان بيمناک بودى تو نيز برابر كار آنان اعلام عدم تعهد كن.</big>


<big>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر مى ‏نويسد: و ان عقدت بينک و بين عدوک عقدة او البسته منک دمه، فحط عهدک بالوفاء و ارع دمتک بالامانة و اجعل نفسك جنة دون ما اعطيت. فانه ليس من فرائض اللَّه شى‏ء الناس اشد عليه اجتماعاً -  مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم -  من تعظيم الوفاء بالعهود<ref><big>نهج البلاغه: نامه۵۳.</big></ref>:</big>
<big>اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در عهدنامه خود به مالک اشتر مى ‏نويسد: و ان عقدت بينک و بين عدوک عقدة او البسته منک دمه، فحط عهدک بالوفاء و ارع دمتک بالامانة و اجعل نفسك جنة دون ما اعطيت. فانه ليس من فرائض اللَّه شى‏ء الناس اشد عليه اجتماعاً -  مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم -  من تعظيم الوفاء بالعهود<ref>نهج البلاغه: نامه۵۳.</ref>:</big>


<big>اگر ميان خود و دشمنت پيمانى منعقد نمودى يا او را امان دادى، نسبت به عهد و پيمان خود وفادار باش و امان خود را محترم بشمار و خود را در برابر آن سپر ساز، زيرا در ميان واجبات الهى هيچ امرى نزد مردم -  با اختلافاتى كه در عقايد و آراء خود دارند -  مانند وفاى به عهد مورد اتفاق و احترام نيست.</big>
<big>اگر ميان خود و دشمنت پيمانى منعقد نمودى يا او را امان دادى، نسبت به عهد و پيمان خود وفادار باش و امان خود را محترم بشمار و خود را در برابر آن سپر ساز، زيرا در ميان واجبات الهى هيچ امرى نزد مردم -  با اختلافاتى كه در عقايد و آراء خود دارند -  مانند وفاى به عهد مورد اتفاق و احترام نيست.</big>


=== <big>بيعت و نقش مردم</big> ===
 
<big>'''بيعت و نقش مردم'''</big>
 
<big>پس از روشن شدن معناى بيعت و اهميت آن، به ويژه در مسائل اجتماعى و سياسى، لازم به ذكر است كه بيعت گاهى خود عامل ايجاب شرعى يک امر است، يعنى بيعت سبب مى‏ شود كه امرى واجب گردد، مانند بيعت نصرت و حمايت در محدوده قوانين شرع، كه پيش از بيعت وجوب نداشته است.</big>
<big>پس از روشن شدن معناى بيعت و اهميت آن، به ويژه در مسائل اجتماعى و سياسى، لازم به ذكر است كه بيعت گاهى خود عامل ايجاب شرعى يک امر است، يعنى بيعت سبب مى‏ شود كه امرى واجب گردد، مانند بيعت نصرت و حمايت در محدوده قوانين شرع، كه پيش از بيعت وجوب نداشته است.</big>