پرش به محتوا

آیه ۸ تا ۱۵ بقره و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ|۸|يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}
{{متن قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما يَشْعُرُونَ. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ. أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ. وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النَّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ. وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ. اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}


از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى‌كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى‌كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى‌زنند اما خودشان درک نمى‌كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى‌گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى‌شود در زمين فساد نكنيد مى‌گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى‌فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى‌شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى‌گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى‌دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى‌گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى‌گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى‌كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى‌گيرد و به آنان مهلت مى‌دهد كه در طغيان خود متحير بمانند.
از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: ما ايمان آورديم به خداوند، ولى آنان ايمان ندارند. با خدا مكر و حيله مى‌كنند و با آنان كه ايمان آوردند حيله مى‌كنند، ولى جز خودشان كسى را گول نمى‌زنند اما خودشان درک نمى‌كنند. در قلوب آنان مرض است، خداوند هم اين مرض را بيشتر كرده و براى آنان عذاب دردناكى است به خاطر آنچه دروغ مى‌گويند. آنگاه كه به آنان گفته مى‌شود در زمين فساد نكنيد مى‌گويند: ما اصلاح كنندگانيم. بدانيد كه آنان فساد كننده هستند ولى خودشان نمى‌فهمند. هنگامى كه به آنان گفته مى‌شود شما هم مانند بقيه مردم ايمان آوريد، مى‌گويند: آيا مانند سفيهان ايمان بياوريم؟ بدانيد كه آنان سفيهانند ولى خودشان نمى‌دانند. هنگامى كه ايمان آورندگان را ملاقات كنند مى‌گويند: ايمان آورديم، ولى وقتى با شياطينشان خلوت كنند مى‌گويند: ما با شماييم و ما مؤمنين را استهزاء مى‌كرديم. خداوند آنان را به مسخره مى‌گيرد و به آنان مهلت مى‌دهد كه در طغيان خود متحير بمانند.
خط ۱۰: خط ۱۰:
اين اظهارات دو رويانه منافقين از يک سو و آن مقابله جدى و عميق پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله از سوى ديگر، ماجرايى را به وجود آورد كه هشت آيه قرآن درباره آن نازل شد و اتمام حجتى بى‌نظير بر منافقين آن روز و پيروان آنان تا روز قيامت انجام گرفت.
اين اظهارات دو رويانه منافقين از يک سو و آن مقابله جدى و عميق پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله از سوى ديگر، ماجرايى را به وجود آورد كه هشت آيه قرآن درباره آن نازل شد و اتمام حجتى بى‌نظير بر منافقين آن روز و پيروان آنان تا روز قيامت انجام گرفت.


در اين داستانِ بلند تصريح به نزول اين آيات در چنين موقعيتى شده و اينكه محور داستان بيعت غدير و نقض آن توسط منافقين بوده است. حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام مى‌فرمايد: '''«انَّ رَسُولَ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله لَمّا اوْقَفَ اميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام فى يَوْمِ الْغَديرِ مَوْقِفَهُ الْمَشْهُورِ الْمَعْرُوفِ ... انَّ قَوْماً مِنْ مُتَمَرِّديهِمْ وَ جَبابِرَتِهِمْ تَواطَئُوا بَيْنَهُمْ ... فَعَرَفَ اللَّهُ ذلِكَ مِنْ قِبَلِهِمْ ... فَاخْبَرَ نَبِيَّهُ مُحَمَّداً عَنْهُمْ فَقالَ ...»'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۴- ۱۵۵.</ref> : «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين عليه السلام را در آن موقعيت مشهور و معروف به همه شناسانيد عده‌اى از متمردين و سركشان منافقين در بين خود توطئه كردند ... خداوند هم اين توطئه را از سوى آنان خبر داشت و درباره آنان به پيامبرش محمد صلَّى اللَّه عليه و آله خبر داد و فرمود ...». در اينجا حضرت '''آيات اول سوره بقره''' را قرائت فرموده شأن نزول آنها را در اين باره بيان مى‌فرمايد.
در اين داستانِ بلند تصريح به نزول اين آيات در چنين موقعيتى شده و اينكه محور داستان بيعت غدير و نقض آن توسط منافقين بوده است. حضرت موسى بن جعفر عليهما السلام مى‌فرمايد: {{متن عربی|انَّ رَسُولَ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله لَمّا اوْقَفَ اميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام فى يَوْمِ الْغَديرِ مَوْقِفَهُ الْمَشْهُورِ الْمَعْرُوفِ ... انَّ قَوْماً مِنْ مُتَمَرِّديهِمْ وَ جَبابِرَتِهِمْ تَواطَئُوا بَيْنَهُمْ ... فَعَرَفَ اللَّهُ ذلِكَ مِنْ قِبَلِهِمْ ... فَاخْبَرَ نَبِيَّهُ مُحَمَّداً عَنْهُمْ فَقالَ ...}}<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۴- ۱۵۵.</ref>: «هنگامى كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين عليه السلام را در آن موقعيت مشهور و معروف به همه شناسانيد عده‌اى از متمردين و سركشان منافقين در بين خود توطئه كردند ... خداوند هم اين توطئه را از سوى آنان خبر داشت و درباره آنان به پيامبرش محمد صلَّى اللَّه عليه و آله خبر داد و فرمود ...». در اينجا حضرت '''آيات اول سوره بقره''' را قرائت فرموده شأن نزول آنها را در اين باره بيان مى‌فرمايد.


=== تفصيل ماجرا ===
=== تفصيل ماجرا ===
اينك متن مفصل داستان را عيناً مى‌آوريم<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص ۱۱۱- ۱۲۳. عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۴- ۱۶۱. بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳- ۲۲۶، ج ۳۷ ص ۱۴۲- ۱۴۸. مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸. تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱. تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱. اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳.غدير در قرآن، ج‌۱، ص: ۴۴۵</ref>  كه با دقت تمام و بيان جزئيات ذكر شده و سپس به تحليلى پيرامون آن مى‌پردازيم. امام كاظم عليه السلام اين فراز حساس غدير را كه ادامه تحركات اصحاب صحيفه است، چنين ترسيم مى‌فرمايد:
اينك متن مفصل داستان را عيناً مى‌آوريم<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص ۱۱۱- ۱۲۳؛ عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۴- ۱۶۱؛ بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳- ۲۲۶، ج ۳۷ ص ۱۴۲- ۱۴۸؛ مدينة المعاجز: ج ۱ ص ۴۳۸؛ تأويل الآيات: ج ۱ ص ۴۰ ح ۱۱؛ تفسير البرهان: ج ۱ ص ۵۹ ح ۱؛ اثبات الهداة: ج ۳ ص ۵۷۳؛غدير در قرآن، ج‌۱، ص: ۴۴۵.</ref>  كه با دقت تمام و بيان جزئيات ذكر شده و سپس به تحليلى پيرامون آن مى‌پردازيم. امام كاظم عليه السلام اين فراز حساس غدير را كه ادامه تحركات اصحاب صحيفه است، چنين ترسيم مى‌فرمايد:


==== آغاز خط نفاق پس از بيعت غدير ====
==== آغاز خط نفاق پس از بيعت غدير ====
آنگاه كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد قبل از همه از '''نُه نفر''' بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان ابوبكر و عمر بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور بيعت داد و همه آنان بيعت كردند. از بين همه آنان '''عمر بن خطاب''' برخاست و گفت: «بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ، اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ». اين گونه از حضور پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله متفرق شدند در حالى كه آن حضرت عهد و پيمان‌هاى محكمى از آنان گرفت.
آنگاه كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام را در آن مقام مشهور و معروف بر پاداشت و معرفى كرد قبل از همه از '''نُه نفر''' بيعت گرفت و به آنان دستور داد برخيزند و با على عليه السلام بيعت كنند كه اول آنان ابوبكر و عمر بودند. سپس به سران مهاجرين و انصار دستور بيعت داد و همه آنان بيعت كردند. از بين همه آنان '''عمر بن خطاب''' برخاست و گفت:{{متن عربی|بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ ابى طالِبٍ، اصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ}} اين گونه از حضور پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله متفرق شدند در حالى كه آن حضرت عهد و پيمان‌هاى محكمى از آنان گرفت.


اما گروهى از سركشان و گردن كشان آنان در بين خود چنين توطئه كردند: «'''اگر براى محمد اتفاقى بيفتد، امر خلافت را از على دور كنند و آن را در اختيار او نگذارند».'''
اما گروهى از سركشان و گردن كشان آنان در بين خود چنين توطئه كردند: «'''اگر براى محمد اتفاقى بيفتد، امر خلافت را از على دور كنند و آن را در اختيار او نگذارند».'''
خط ۲۳: خط ۲۳:


==== خبر خداوند از نفاق آنان‌ ====
==== خبر خداوند از نفاق آنان‌ ====
اينجا بود كه خداوند عز و جل به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله درباره آنان چنين خبر داد: اى محمد! «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ ...»: «از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: ما به خداوند ايمان آورديم» كه به تو دستور داده على را به امامت و به عنوان سياست گذار امتت و مدّبر امور آنان منصوب نمايى. «وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ»: «ولى آنان ايمان ندارند» به سخنى كه بر زبان مى‌آورند، '''بلكه براى به هلاكت رساندن تو و على توطئه مى‌كنند''' و خود را براى سرپيچى از اوامر على آماده مى‌كنند، اگر اتفاقى براى تو رخ دهد.
اينجا بود كه خداوند عز و جل به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله درباره آنان چنين خبر داد: اى محمد! {{متن قرآن|وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ ...}}: «از مردم كسانى هستند كه مى‌گويند: ما به خداوند ايمان آورديم» كه به تو دستور داده على را به امامت و به عنوان سياست گذار امتت و مدّبر امور آنان منصوب نمايى.{{متن قرآن|وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنِينَ}}: «ولى آنان ايمان ندارند» به سخنى كه بر زبان مى‌آورند، '''بلكه براى به هلاكت رساندن تو و على توطئه مى‌كنند''' و خود را براى سرپيچى از اوامر على آماده مى‌كنند، اگر اتفاقى براى تو رخ دهد.


در كنار وحى الهى، اخبارى نيز از توطئه‌هاى منافقين و گفته‌هاى آنان درباره على عليه السلام و سوء قصدى كه نسبت به او داشتند، به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله رسيد. حضرت آنان را فراخواند و مورد سرزنش و عتاب قرار داد. آنان در پاسخ قسم‌هاى غليظ در انكار آن گزارش‌ها ياد نمودند و آن نسبت‌ها را ردّ كردند.
در كنار وحى الهى، اخبارى نيز از توطئه‌هاى منافقين و گفته‌هاى آنان درباره على عليه السلام و سوء قصدى كه نسبت به او داشتند، به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله رسيد. حضرت آنان را فراخواند و مورد سرزنش و عتاب قرار داد. آنان در پاسخ قسم‌هاى غليظ در انكار آن گزارش‌ها ياد نمودند و آن نسبت‌ها را ردّ كردند.
خط ۳۲: خط ۳۲:
عمر گفت: «پدر و مادرم به قربان تو يا رسول اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش اطمينان خاطر نيافتم مگر با اين بيعت. به خدا قسم بعد از اين عهد و پيمانى كه بر آن تعهد بستم، هرگز شكستن اين پيمان و مخالفت با آن مورد رضاى من نخواهد بود اگرچه از زمين تا عرش مرواريدهاى تازه و جواهرات گرانقيمت پر باشد و براى نقض اين بيعت به من بدهند»!!
عمر گفت: «پدر و مادرم به قربان تو يا رسول اللَّه، من به دخول بهشت و نجات از آتش اطمينان خاطر نيافتم مگر با اين بيعت. به خدا قسم بعد از اين عهد و پيمانى كه بر آن تعهد بستم، هرگز شكستن اين پيمان و مخالفت با آن مورد رضاى من نخواهد بود اگرچه از زمين تا عرش مرواريدهاى تازه و جواهرات گرانقيمت پر باشد و براى نقض اين بيعت به من بدهند»!!


سومى گفت<ref>نام سومى در حديث تصريح نشده است. از يك سو احتمال دارد منظور عثمان به عنوان سومين خليفه غاصب باشد، و از سوى ديگر يكى از ابوعبيده يا معاذ به عنوان فرد سوم صحيفه ملعونه مراد باشد.</ref> : «به خدا قسم يا رسول اللَّه، من از اين بيعت چنان شادمان شدم و آرزوى جايى وسيع در بهشت رضوان خدا نمودم، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه مردم زمين بر من باشد با اين بيعت از نامه اعمالم پاك مى‌شود»! سپس بار ديگر بر گفته خود قسم ياد كرد، و لعنت فرستاد بر كسى كه بر خلاف اين ادعا به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله خبرى را رسانده است!!
سومى گفت<ref>نام سومى در حديث تصريح نشده است. از يك سو احتمال دارد منظور عثمان به عنوان سومين خليفه غاصب باشد، و از سوى ديگر يكى از ابوعبيده يا معاذ به عنوان فرد سوم صحيفه ملعونه مراد باشد.</ref>: «به خدا قسم يا رسول اللَّه، من از اين بيعت چنان شادمان شدم و آرزوى جايى وسيع در بهشت رضوان خدا نمودم، كه يقين پيدا كردم اگر گناه همه مردم زمين بر من باشد با اين بيعت از نامه اعمالم پاك مى‌شود»! سپس بار ديگر بر گفته خود قسم ياد كرد، و لعنت فرستاد بر كسى كه بر خلاف اين ادعا به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله خبرى را رسانده است!!


==== خبر الهى از نيرنگ منافقان‌ ====
==== خبر الهى از نيرنگ منافقان‌ ====
۴٬۰۶۴

ویرایش