۲۱٬۹۷۲
ویرایش
جز (Modir صفحهٔ ترور اميرالمؤمنين عليه السلام را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به ترور امیرالمؤمنین علیه السلام منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== <big>اِخبار خداوند در غدير از ترور توسط منافقين<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶۴.</ref></big> == | == <big>اِخبار خداوند در غدير از ترور توسط منافقين<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶۴.</ref></big> == | ||
<big>پس از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام توسط پيامبر صلى الله عليه و آله در روز | <big>پس از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام توسط پيامبر صلى الله عليه و آله در روز [[غدیر]] و [[بیعت]] همگانى، همگان شاهد معجزه اى بزرگ از اميرالمؤمنين عليه السلام بودند. [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] همراه ديگر سران منافقين - كه از اين همه بزرگى و فضيلت به غيظ آمده بودند - رسماً دست به كار شدند و به فكر عملى كردن نقشه هايشان افتادند. خداوند هم پيامبر صلى الله عليه و آله را از اين اقدامات آنان با خبر نمود.<ref>تفسير الامام العسكرى عليه السلام: ص۱۱۱-۱۲۳. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۵۴-۱۶۱. بحارالانوار: ج۳۰ ص۲۲۳-۲۲۶ و ج۳۷ ص۱۴۲-۱۴۸. مدینة المعاجز: ج۱ ص۴۳۸. تأویل الآیات: ج۱ ص۴۰ ح۱۱. تفسیر البرهان: ج۱ ص۵۹ ح۱. اثبات الهداة: ج۳ ص۵۷۳.</ref></big> | ||
<big>از جمله تصميم آنان بر قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه خداوند فرمود: لكِنَّهُمْ يَتَواطَئُونَ عَلى اهْلاكِكَ وَ اهْلاكِهِ<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۵.</ref>: ولى آنان توطئه بر هلاک نمودن تو و على كرده اند.</big> | <big>از جمله تصميم آنان بر قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام بود كه خداوند فرمود: لكِنَّهُمْ يَتَواطَئُونَ عَلى اهْلاكِكَ وَ اهْلاكِهِ<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۵.</ref>: ولى آنان توطئه بر هلاک نمودن تو و على كرده اند.</big> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
<big>دو نكته در اينجا قابل ذكر است:</big> | <big>دو نكته در اينجا قابل ذكر است:</big> | ||
<big>'''زمينه ترور حضرت'''</big> | |||
<big>اينكه اوضاع مسلمانان و نفوذ منافقين بين آنان به گونه اى بود كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله ترور را حدس مى زد. و لذا از خداوند در مورد ابلاغ ولايت مهلتى خواست و خداوند هم آيه تبليغ را نازل كرد.</big> | <big>اينكه اوضاع مسلمانان و نفوذ منافقين بين آنان به گونه اى بود كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله ترور را حدس مى زد. و لذا از خداوند در مورد ابلاغ ولايت مهلتى خواست و خداوند هم آيه تبليغ را نازل كرد.</big> | ||
خط ۳۰: | خط ۳۲: | ||
<big>اين خطر نيز به صراحت در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: «اىْ رَبِّ، انّى اخافُ قُرَيْشاً وَ النّاسَ عَلى نَفْسى وَ عَلِىٍّ»<ref>اليقين: ص ۳۷۳.</ref>: «پروردگارا، من از قريش و مردم بر جان خود و على مى ترسم».</big> | <big>اين خطر نيز به صراحت در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله آمده است كه فرمود: «اىْ رَبِّ، انّى اخافُ قُرَيْشاً وَ النّاسَ عَلى نَفْسى وَ عَلِىٍّ»<ref>اليقين: ص ۳۷۳.</ref>: «پروردگارا، من از قريش و مردم بر جان خود و على مى ترسم».</big> | ||
<big>'''آثار ترور'''</big> | |||
<big>در كنار همه خطراتى كه اسلام و جامعه اسلامى را تهديد مىكرد، به خطر افتادن جان پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام در آن موقعيت - چه قبل از اعلان ولايت و چه بعد از آن - آسان ترين راه براى منافقين بود كه هر چه سريع تر اهداف خود را به عمل برسانند، بدون آنكه واهمه اى از مقامى بلند چون پيامبر صلى الله عليه و آله يا على عليه السلام داشته باشند.</big> | <big>در كنار همه خطراتى كه اسلام و جامعه اسلامى را تهديد مىكرد، به خطر افتادن جان پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام در آن موقعيت - چه قبل از اعلان ولايت و چه بعد از آن - آسان ترين راه براى منافقين بود كه هر چه سريع تر اهداف خود را به عمل برسانند، بدون آنكه واهمه اى از مقامى بلند چون پيامبر صلى الله عليه و آله يا على عليه السلام داشته باشند.</big> | ||
خط ۵۲: | خط ۵۶: | ||
<big>اين گونه بود كه ضامن حفظ رسول او را به سلامت به مدينه رسانيد در حالى كه اين [[اتمام حجت]] تاريخى را به صورت تمام عيار به نتيجه رسانده بود.</big> | <big>اين گونه بود كه ضامن حفظ رسول او را به سلامت به مدينه رسانيد در حالى كه اين [[اتمام حجت]] تاريخى را به صورت تمام عيار به نتيجه رسانده بود.</big> | ||
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...».</big> | <big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...».</big> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۴: | ||
<big>در اين مورد با آنكه ابوعبيده پيمان نامه را تحويل پيامبر صلى الله عليه و آله داده باز هم منكر مى شوند و قسم ياد مى كنند، و اين از همه ماجراهاى قبل شنيدنى تر است!</big> | <big>در اين مورد با آنكه ابوعبيده پيمان نامه را تحويل پيامبر صلى الله عليه و آله داده باز هم منكر مى شوند و قسم ياد مى كنند، و اين از همه ماجراهاى قبل شنيدنى تر است!</big> | ||
<big>به بيان ديگر: پس از امضاى [[ | <big>به بيان ديگر: پس از امضاى [[صحیفه ملعونه]] كه تعهدنامه اصلى براى همه توطئه ها بود، دو نقشه با نتايج پيش بينى شده بر ضد غدير طرح شد. اين نقشه قبلاً در مدينه به هنگام بازگشت پيامبر صلى الله عليه و آله از جنگ تبوک طرح شده بود، كه با نزول وحى خنثى شد.<ref>درباره نقشه قتل پيامبر و اميرالمؤمنين عليهما السلام در تبوک به اين منابع مراجعه شود: مجمع البيان: ج ۵ ص ۷۹ ۶۷. الاحتجاج: ج ۱ ص ۳۰. تفسير الامام العسكرى عليه السلام : ص ۱۵۲. بحار الانوار: ج ۲۱ ص۱۸۵-۲۵۲. دلائل النبوة: ص ۲۴۷. مجمع الزوائد: ج ۱ ص ۱۱۰. المعجم الكبير: ج ۶ ص ۱۹۵.</ref></big> | ||
<big>نقشه اول طرح قتل پيامبر صلى الله عليه و آله قبل از رسيدن به مدينه، و نقشه دوم قتل على عليه السلام بود. با آنكه نقشه به دقت اجرا شد، ولى با عنايت خداوند آن حضرت سالم ماند و توطئه با شكست مواجه شد. در اينجا تحليل ها و اشاراتى به جزئيات ترور اميرالمؤمنين عليه السلام خواهيم داشت:</big> | <big>نقشه اول طرح قتل پيامبر صلى الله عليه و آله قبل از رسيدن به مدينه، و نقشه دوم قتل على عليه السلام بود. با آنكه نقشه به دقت اجرا شد، ولى با عنايت خداوند آن حضرت سالم ماند و توطئه با شكست مواجه شد. در اينجا تحليل ها و اشاراتى به جزئيات ترور اميرالمؤمنين عليه السلام خواهيم داشت:</big> | ||
<big>'''نقشه قتل على عليه السلام<ref>الصراط المستقيم (بياضى): ج ۱ ص ۲۹۶. </ref>'''</big> | |||
<big>پس از نقشه نافرجام ترور پيامبر صلى الله عليه و آله، نقشه ديگرى كه از نظر منافقين همه مشكلات را يک باره حل مى كرد از ميان برداشتن على عليه السلام بود، زيرا وقتى او نباشد موضوع غدير وجود ندارد و نوبت آن نمى رسد كه كسى به آن استناد كند. آنان غافل بودند از اينكه نازل كننده «والله يعصمك من الناس» اين برنامه مفصل را بيهوده به اجرا در نياورده و منافقين بسيار كوچک تر از آنند كه در مقابل اراده پروردگار خللى ايجاد كنند.</big> | <big>پس از نقشه نافرجام ترور پيامبر صلى الله عليه و آله، نقشه ديگرى كه از نظر منافقين همه مشكلات را يک باره حل مى كرد از ميان برداشتن على عليه السلام بود، زيرا وقتى او نباشد موضوع غدير وجود ندارد و نوبت آن نمى رسد كه كسى به آن استناد كند. آنان غافل بودند از اينكه نازل كننده «والله يعصمك من الناس» اين برنامه مفصل را بيهوده به اجرا در نياورده و منافقين بسيار كوچک تر از آنند كه در مقابل اراده پروردگار خللى ايجاد كنند.</big> | ||
<big>'''امضاى معاهده بر سر قتل على عليه السلام'''</big> | |||
<big>آنان بار ديگر مجلس سرى تشكيل دادند و اين بار درباره كيفيت به قتل رساندن على بن ابى طالب عليه السلام به مشورت پرداختند.</big> | <big>آنان بار ديگر مجلس سرى تشكيل دادند و اين بار درباره كيفيت به قتل رساندن على بن ابى طالب عليه السلام به مشورت پرداختند.</big> | ||
<big>پس از تصميم گيرى نهايى در اين باره براى آنكه فرار و گريز دفعه قبل تكرار نشود معاهده نامه اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند! سپس آن را به ابوعبيده جرّاح به عنوان امين خود سپردند و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.</big> | <big>پس از تصميم گيرى نهايى در اين باره براى آنكه فرار و گريز دفعه قبل تكرار نشود معاهده نامه اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند! سپس آن را به ابوعبيده جرّاح به عنوان امين خود سپردند و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.</big> | ||
<big>'''افشاى نقشه قتل توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و گرفتن پيمان نامه'''</big> | |||
<big>جبرئيل اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن صحيفه را از او طلب كرد. اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه و آله تحويل داد.</big> | <big>جبرئيل اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن صحيفه را از او طلب كرد. اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه و آله تحويل داد.</big> | ||