۴٬۰۶۴
ویرایش
(←پانویس) |
|||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جبرائیل علیه السلام گفت: «ای محمّد صلی الله علیه و آله! خدای تعالی به تو امر نموده که میان اصحابت در زمین پیمان برادری ببندی همانگونه که خداوند در آسمان میانشان پیمان برادری بست». گفتم: «من آنها را نمیشناسم». گفت: «من در مقابل تو ایستادهام هرگاه مؤمنی را برپا داشتی به تو میگویم: «فلانی را بلند کن که او مؤمن است و هرگاه کافری را برپا داشتی به تو میگویم: «فلانی را بلند کن که او کافر است پس میان آنها پیمان برادری ببند». وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین کرد، داد و فریاد منافقان بلند شد. پس خدای تعالی نازل فرمود: {{متن قرآن|ما کانَ اللهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّب.}}<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۸۴۴؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۴</ref> | پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: جبرائیل علیه السلام گفت: «ای محمّد صلی الله علیه و آله! خدای تعالی به تو امر نموده که میان اصحابت در زمین پیمان برادری ببندی همانگونه که خداوند در آسمان میانشان پیمان برادری بست». گفتم: «من آنها را نمیشناسم». گفت: «من در مقابل تو ایستادهام هرگاه مؤمنی را برپا داشتی به تو میگویم: «فلانی را بلند کن که او مؤمن است و هرگاه کافری را برپا داشتی به تو میگویم: «فلانی را بلند کن که او کافر است پس میان آنها پیمان برادری ببند». وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله چنین کرد، داد و فریاد منافقان بلند شد. پس خدای تعالی نازل فرمود: {{متن قرآن|ما کانَ اللهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلی ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّی یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّب.}}<ref>تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۸۴۴؛ الصراط المستقیم، ج۲، ص۲۴</ref> | ||
جابر رحمة الله علیه گوید: نزد رسولخدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که ناگاه علی | جابر رحمة الله علیه گوید: نزد رسولخدا صلی الله علیه و آله نشسته بودیم که ناگاه علی علیه السلام آمد. هنگامیکه پیامبر صلی الله علیه و آله به او نگاه کرد، فرمود: «ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست». گفتیم: «راست گفتی ای رسولخدا صلی الله علیه و آله! ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است. همتایی برای او نیست. | ||
گمان ما بر این بود که شما این سخن را نمیگویی مگر اینکه از چیزی که دیدهای تعجّب کنی». فرمود: «بله. هنگامیکه علی علیه السلام را دیدم که میآید به یاد سخنی که دوستم جبرئیل علیه السلام برایم گفت افتادم». | گمان ما بر این بود که شما این سخن را نمیگویی مگر اینکه از چیزی که دیدهای تعجّب کنی». فرمود: «بله. هنگامیکه علی علیه السلام را دیدم که میآید به یاد سخنی که دوستم جبرئیل علیه السلام برایم گفت افتادم». |
ویرایش