پرش به محتوا

محتوای زیارت غدیریه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲٬۸۹۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۱
اتمام عنوان زیارت
بدون خلاصۀ ویرایش
(اتمام عنوان زیارت)
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:


از جمله اين موارد است:
از جمله اين موارد است:


«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»:
«رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ»:


«پرودگارا، قلب‏هاى ما را دچار تاريكى مفرما بعد از آنكه ما را هدايت كرده ‏اى، و از پيشگاه خود رحمتى بر ما فرودآور، كه تو بخشاينده هستى».
«پرودگارا، قلب‏هاى ما را دچار تاريكى مفرما بعد از آنكه ما را هدايت كرده ‏اى، و از پيشگاه خود رحمتى بر ما فرودآور، كه تو بخشاينده هستى».


«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده /  ۳.</ref>:
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده /  ۳.</ref>:


«امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
«امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».


اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
خط ۱۳۸: خط ۱۳۲:
'''متن زيارت'''
'''متن زيارت'''


در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير مى‏ خوانيم:
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير مى‏ خوانيم:اللَّهُمَّ انّى اسأَلُكَ ... ، انْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْيَوْمِ الَّذى عَقَّدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فى اعْناقِ خَلْقِكَ وَ اكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ، مِنَ الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ وَ الْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ ... . اللَّهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الاكْبَرَ وَ سَمَّيْتَهَ فِى السَّماءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِى الارْضِ يَوْمَ الْميثاقَ الْمأخُوذَ وَ الْجَمْعِ الْمَسْؤُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا وَ اجْمِعْ بِهِ شَمْلَنا وَ لا تُضِلَّنا بَعْدَ اذْ هَدَيْتَنا وَ اجْعَلْنا لِانْعُمِكَ مِنَ الشّاكِرينَ يا ارْحَمَ الرّاحِمينَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>:
 
 
 
اللَّهُمَّ انّى اسأَلُكَ ... ، انْ تَجْعَلَنى فى هذَا الْيَوْمِ الَّذى عَقَّدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ فى اعْناقِ خَلْقِكَ وَ اكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ، مِنَ الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ وَ الْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ ... . اللَّهُمَّ فَكَما جَعَلْتَهُ عيدَكَ الاكْبَرَ وَ سَمَّيْتَهَ فِى السَّماءِ يَوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ وَ فِى الارْضِ يَوْمَ الْميثاقَ الْمأخُوذَ وَ الْجَمْعِ الْمَسْؤُولِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اقْرِرْ بِهِ عُيُونَنا وَ اجْمِعْ بِهِ شَمْلَنا وَ لا تُضِلَّنا بَعْدَ اذْ هَدَيْتَنا وَ اجْعَلْنا لِانْعُمِكَ مِنَ الشّاكِرينَ يا ارْحَمَ الرّاحِمينَ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>:


خدايا از تو مى ‏خواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى بر گردن خلقت بسته‏اى و دين را برايشان كامل كرده ‏اى، مرا از عارفين به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى ... . خدايا همان گونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده‏اى و در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده ‏اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما و بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمت هايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ‏ترين رحم كنندگان.
خدايا از تو مى ‏خواهم مرا در اين روزى كه براى وليت عهدى بر گردن خلقت بسته‏اى و دين را برايشان كامل كرده ‏اى، مرا از عارفين به حرمت آن و اقرار كنندگان به فضيلت آن قرار دهى ... . خدايا همان گونه كه آن را عيد بزرگ خود قرار داده‏اى و در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفته شده و اجتماع سؤال شونده نامگذارى كرده ‏اى، بر محمد و آل محمد درود فرست و چشم ما را بدان روشن فرما و كارهاى ما را به بركت آن منظم فرما و بعد از هدايت ما را گمراه مفرما و ما را نسبت به نعمت هايت از شاكران قرار ده، اى رحم كننده ‏ترين رحم كنندگان.


'''نتيجه اعتقادى'''
'''نتيجه اعتقادى'''


در اين فراز از زيارت غديريه دو آيه به اشاره آمده است: يكى آيه اكمال است كه فراز اول آن به صورت خطاب و آوردن الف و لام بر سر كلمه «دين» به جاى ضمير آخر آن ذكر شده است، و با عبارت «اكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ» آمده است. ديگرى آيه هشتم سوره آل عمران است كه با تغيير كلمه «لا تُزِغْ» به «لا تُضِلَّنا» ذكر شده و به صورت «لا تُضِلَّنا بَعْدَ اذْ هَدَيْتَنا» آمده است.
در اين فراز از زيارت غديريه دو آيه به اشاره آمده است: يكى آيه اكمال است كه فراز اول آن به صورت خطاب و آوردن الف و لام بر سر كلمه «دين» به جاى ضمير آخر آن ذكر شده است، و با عبارت «اكْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ» آمده است. ديگرى آيه هشتم سوره آل عمران است كه با تغيير كلمه «لا تُزِغْ» به «لا تُضِلَّنا» ذكر شده و به صورت «لا تُضِلَّنا بَعْدَ اذْ هَدَيْتَنا» آمده است.


آنچه از اين قسمت زيارت استفاده مى‏شود دو نكته است:
آنچه از اين قسمت زيارت استفاده مى‏شود دو نكته است:


'''الف) عقد و پيمان در غدير'''
'''الف) عقد و پيمان در غدير'''
خط ۱۶۳: خط ۱۴۷:


«عَقَّدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ»، يعنى در چنين روزى براى وليت عهد و پيمان بستى، و در نگاه ديگر مى‏ فرمايد: «فى اعْناقِ خَلْقِكَ»، يعنى اين عهد و پيمان را بر گردن مخلوقات قرار دادى. از همين جا نتيجه میگيرد كه نام روز غدير در آسمان‏ها «روز عهد معود»، و در زمين «روز ميثاق گرفته شده» و «روز جمع مسئول» است.
«عَقَّدْتَ فيهِ لِوَلِيِّكَ الْعَهْدَ»، يعنى در چنين روزى براى وليت عهد و پيمان بستى، و در نگاه ديگر مى‏ فرمايد: «فى اعْناقِ خَلْقِكَ»، يعنى اين عهد و پيمان را بر گردن مخلوقات قرار دادى. از همين جا نتيجه میگيرد كه نام روز غدير در آسمان‏ها «روز عهد معود»، و در زمين «روز ميثاق گرفته شده» و «روز جمع مسئول» است.


'''ب) درخواست كمک و مواظبت'''
'''ب) درخواست كمک و مواظبت'''
خط ۱۸۶: خط ۱۶۸:


«چه كسى مرا در برابر خدا كمک خواهد كرد اگر او را عصيان نمايم، پس شما جز ضرر به من چيزى اضافه نمى‏ كنيد».
«چه كسى مرا در برابر خدا كمک خواهد كرد اگر او را عصيان نمايم، پس شما جز ضرر به من چيزى اضافه نمى‏ كنيد».




خط ۱۹۳: خط ۱۷۶:


امام هادى‏ عليه السلام در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه شخصاً در نجف در حرم شريف آن حضرت انشا نموده، چنين فرموده است:
امام هادى‏ عليه السلام در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه شخصاً در نجف در حرم شريف آن حضرت انشا نموده، چنين فرموده است:




خط ۲۰۸: خط ۱۹۲:


ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.




خط ۲۱۵: خط ۲۰۰:


يک آيه عيناً آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ» است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه وآله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت «الَسْتُ اوْلى...» آمده است. آيه سوم «فَما آمَنَ معه الا قليل» است كه به صورت [[تفسیر]] شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله «فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» به صورت «وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» ذكر شده است.
يک آيه عيناً آورده شده كه همان آيه تبليغ است. آيه ديگر «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ» است كه در قالب كلام پيامبر صلى الله عليه وآله خطاب به مردم ذكر شده و كلمه اول آن از لسان حضرت به صورت «الَسْتُ اوْلى...» آمده است. آيه سوم «فَما آمَنَ معه الا قليل» است كه به صورت [[تفسیر]] شده مورد ايمان مطرح شده، و آخرين آيه از سوره هود است كه قسمت آخر آن از جمله «فَما تَزِيدُونَنِى غَيْرَ تَخْسِيرٍ» به صورت «وَ لا زادَ اكْثَرُهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ» ذكر شده است.




اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:
اين فراز از زيارت غديريه هشت جهت بسيار مهم از واقعه غدير را موشكافى كرده است كه در منابع ديگر به چشم نمى ‏خورد:




خط ۲۲۵: خط ۲۱۲:


در فراز اولِ آنچه نقل شد اين عبارت صريح را در اين باره مى ‏بينيم: خداوند دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله را درباره تو اجابت كرد و در نتيجه به او امر كرد كه مقام تو را براى امتش اظهار كند.
در فراز اولِ آنچه نقل شد اين عبارت صريح را در اين باره مى ‏بينيم: خداوند دعاى پيامبر صلى الله عليه وآله را درباره تو اجابت كرد و در نتيجه به او امر كرد كه مقام تو را براى امتش اظهار كند.




خط ۲۳۷: خط ۲۲۵:


جمع ‏بندى اين چهار هدف نشانگر يک سياست گذارى الهى است كه اگر كسى واقعاً در جستجوى صراط مستقيم باشد و خود را به هر سخن واهى قانع نكند، منحرف نخواهد شد. آيا تعجب ندارد كه در برابر دليل محكمى چون غدير -  با آن پشتوانه ‏هاى قرآنى -  عده ‏اى بخواهند با آوردن نام شورا آن هم در شكل دروغينش، و اعلان آن از سوى ابوبكر براى عمر بدون اينكه كمترين عنوان شرعى يا عقلى در آن باشد، و با جعل فرازهايى چون «لا يجتمع النبوة و الخلافة فى اهل‏بيت واحد»، خلافت را به غاصبين بسپارند و از آن دفاع هم بنمايند؟!
جمع ‏بندى اين چهار هدف نشانگر يک سياست گذارى الهى است كه اگر كسى واقعاً در جستجوى صراط مستقيم باشد و خود را به هر سخن واهى قانع نكند، منحرف نخواهد شد. آيا تعجب ندارد كه در برابر دليل محكمى چون غدير -  با آن پشتوانه ‏هاى قرآنى -  عده ‏اى بخواهند با آوردن نام شورا آن هم در شكل دروغينش، و اعلان آن از سوى ابوبكر براى عمر بدون اينكه كمترين عنوان شرعى يا عقلى در آن باشد، و با جعل فرازهايى چون «لا يجتمع النبوة و الخلافة فى اهل‏بيت واحد»، خلافت را به غاصبين بسپارند و از آن دفاع هم بنمايند؟!




خط ۲۴۸: خط ۲۳۷:


با مطالعه در تركيب جمعيتى كه در غدير حاضر بودند و درصد منافقينى كه در آنجا حضور داشتند، مى‏توان به علت نزول اين آيه پى برد. به عبارت ديگر بايد از انجام منظم چنان مراسم مفصلى كه صد و بيست هزار نفر در جاى جاى آن مشاركت داشتند تعجب كرد، كه پاسخ اين تعجب همان ضمانت الهى در «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» است.
با مطالعه در تركيب جمعيتى كه در غدير حاضر بودند و درصد منافقينى كه در آنجا حضور داشتند، مى‏توان به علت نزول اين آيه پى برد. به عبارت ديگر بايد از انجام منظم چنان مراسم مفصلى كه صد و بيست هزار نفر در جاى جاى آن مشاركت داشتند تعجب كرد، كه پاسخ اين تعجب همان ضمانت الهى در «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» است.




خط ۲۵۳: خط ۲۴۳:


روايات بسيارى دلالت دارد كه مراسم غدير در شرايط سخت گرما انجام شده و حرارت هوا به حدى بوده كه مردم قسمتى از لباس خود را زير پايشان و قسمتى ديگر را روى سرشان مى ‏گذاشتند تا هم از آفتاب و هم از داغى ريگ ‏ها در امان باشند. اين فراز از زيارت غدير نيز به دو جهت اين مراسم عظيم اشاره می‏كند:
روايات بسيارى دلالت دارد كه مراسم غدير در شرايط سخت گرما انجام شده و حرارت هوا به حدى بوده كه مردم قسمتى از لباس خود را زير پايشان و قسمتى ديگر را روى سرشان مى ‏گذاشتند تا هم از آفتاب و هم از داغى ريگ ‏ها در امان باشند. اين فراز از زيارت غدير نيز به دو جهت اين مراسم عظيم اشاره می‏كند:




خط ۲۵۸: خط ۲۴۹:


با توجه به اينكه اعلان ولایت مى ‏توانست در مدينه يا مكه انجام شود، اما مصالح بسيارى اقتضا می‏كرد در بين راه و با تحمل خستگى سفر به انجام رسد؛ در فرازى از زيارت به اين مطلب اشاره كرده میفرمايد: فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ اوْزارَ الْمَسيرِ: سنگينى سفر را بر جان خود خريد.
با توجه به اينكه اعلان ولایت مى ‏توانست در مدينه يا مكه انجام شود، اما مصالح بسيارى اقتضا می‏كرد در بين راه و با تحمل خستگى سفر به انجام رسد؛ در فرازى از زيارت به اين مطلب اشاره كرده میفرمايد: فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ اوْزارَ الْمَسيرِ: سنگينى سفر را بر جان خود خريد.




خط ۲۶۳: خط ۲۵۵:


اجراى مراسم غدير در هواى گرم، و در هنگام ظهر كه خورشيد در وسط آسمان است و تيزترين حرارت خود را بر زمين می‏فرستد، نشان ديگرى از اهميت آن ماجراى به ياد ماندنى است؛ كه در فرازى از زيارت غدير به آن اشاره شده است: نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ: در گرماى ظهر بپاخاست.
اجراى مراسم غدير در هواى گرم، و در هنگام ظهر كه خورشيد در وسط آسمان است و تيزترين حرارت خود را بر زمين می‏فرستد، نشان ديگرى از اهميت آن ماجراى به ياد ماندنى است؛ كه در فرازى از زيارت غدير به آن اشاره شده است: نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ: در گرماى ظهر بپاخاست.




خط ۲۷۰: خط ۲۶۳:


اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يک جمله دو كلمه‏ اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: «هَلْ بَلَّغْتُ؟»، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمی‏توان از ابلاغ ‏هاى ديگر جدا كرد.
اين سؤالات پيامبر صلى الله عليه وآله قبل از اعلام ولايت در غدير، در يک جمله دو كلمه‏ اى گنجانده شد كه از مرد پرسيد: «هَلْ بَلَّغْتُ؟»، و اين بدان معناست كه «آيا حق تبليغ را ادا كرده ‏ام»؟! و وقتى مردم تصديق كردند، خدا را بر اين اقرار شاهد گرفت. اين بدان معنى بود كه اگر تاكنون در مبلّغ بودن حق آن را ادا كرده‏ام در اعلان ولايت نيز همان گونه ‏ام، و اين ابلاغ را نمی‏توان از ابلاغ ‏هاى ديگر جدا كرد.




خط ۲۷۵: خط ۲۶۹:


پيامبر صلى الله عليه وآله براى اعلان ولايت على‏ عليه السلام در واضح ‏ترين و همه فهم‏ترين شكل آن، ولايت خود را مطرح فرمود و درباره آن از مردم اقرار گرفت كه بر فرد فرد مردم از خود آنان صاحب اختيارترم. با اين اقرار بدون نياز به هيچ توضيحى فرمود: على نيز مانند من است و هيچ فرقى بين صاحب اختيارى او و من نيست، و آنچه درباره من پذيرفته ‏ايد بايد درباره او بپذيريد، و براى زود فهم‏تر شدن مطلب دستان على‏ عليه السلام را گرفت و بالا برد.
پيامبر صلى الله عليه وآله براى اعلان ولايت على‏ عليه السلام در واضح ‏ترين و همه فهم‏ترين شكل آن، ولايت خود را مطرح فرمود و درباره آن از مردم اقرار گرفت كه بر فرد فرد مردم از خود آنان صاحب اختيارترم. با اين اقرار بدون نياز به هيچ توضيحى فرمود: على نيز مانند من است و هيچ فرقى بين صاحب اختيارى او و من نيست، و آنچه درباره من پذيرفته ‏ايد بايد درباره او بپذيريد، و براى زود فهم‏تر شدن مطلب دستان على‏ عليه السلام را گرفت و بالا برد.




خط ۲۸۲: خط ۲۷۷:


اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ: پيامبر صلى الله عليه و آله خطابه‏ اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد.
اين مطلب در زيارت غدير در عبارت زيبايى ترسيم شده است: فَخَطَبَ وَ اسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ: پيامبر صلى الله عليه و آله خطابه‏ اى ايراد كرد و شنوانيد، و با صداى بلند فرمود و به همه رسانيد.




خط ۲۹۶: خط ۲۹۲:
== آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب /  ۶ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵.</ref> ==
== آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب /  ۶ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵.</ref> ==
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و [[تفسیر]] آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:




خط ۳۰۱: خط ۲۹۸:


«پيامبر صلى الله عليه وآله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».
«پيامبر صلى الله عليه وآله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».




خط ۳۰۶: خط ۳۰۴:


«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده‏ اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد».
«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده‏ اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد».




اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:




خط ۳۲۰: خط ۳۲۰:


سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏كنى. خداوند منكرِ ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.
سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى بخدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى‏كنى. خداوند منكرِ ولايت تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.




خط ۳۲۶: خط ۳۲۷:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:


يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» و در اينجا مى ‏فرمايد: «انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللهِ ما انْزَلَهُ فيكَ». آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللهُ كَذلِكَ، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره میكند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».
يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» و در اينجا مى ‏فرمايد: «انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللهِ ما انْزَلَهُ فيكَ». آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللهُ كَذلِكَ، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره میكند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه و آله فرموده: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».'''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه وآله تا ولايت على ‏عليه السلام'''
 
 
'''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه وآله تا ولايت على ‏عليه السلام'''


آنچه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.
آنچه از اين فراز غدير استفاده مى‏ كنيم نقطه اوج آن است كه می‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد. آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه وآله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است. بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است‏ كوچک ‏ترين شكى راه ندارد.


غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل میشد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام میشود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على ‏عليه السلام نيز واجب است.
غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل میشد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام میشود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على ‏عليه السلام نيز واجب است.


'''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى'''
'''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى'''


آنچه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا درآمد. بدين معنى كه اعلام »اولى به نفس بودن« اميرالمؤمنين‏عليه السلام همانند پيامبرصلى الله عليه وآله در يك برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:
آنچه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا درآمد. بدين معنى كه اعلام »اولى به نفس بودن« اميرالمؤمنين‏عليه السلام همانند پيامبرصلى الله عليه وآله در يك برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:


خداوند با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پيامبر صلى الله عليه وآله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله با آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» به پيامبر صلى الله عليه وآله دستور اعلام آن را داد.
خداوند با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» پيامبر صلى الله عليه وآله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه وآله با آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده «وَ اللهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» به پيامبر صلى الله عليه وآله دستور اعلام آن را داد.


'''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت'''
'''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت'''
خط ۳۷۳: خط ۳۶۵:


«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».


اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


'''متن زيارت'''
'''متن زيارت'''
خط ۳۸۳: خط ۳۷۳:


اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>: يا اميرالمؤمنين، شهادت می‏دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏ صلى الله عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است.
اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰-۳۶۸.</ref>: يا اميرالمؤمنين، شهادت می‏دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏ صلى الله عليه و آله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، ضديت و دشمنى كرده است.


'''نتيجه اعتقادى'''
'''نتيجه اعتقادى'''


امام هادى ‏عليه السلام در اين عبارت آیه اکمال را به صورت اشاره با درج آن در كلام خود آورده و به دو قسمت آن اشاره فرموده است: ابتدا «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ» و بعد «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ».
امام هادى ‏عليه السلام در اين عبارت آیه اکمال را به صورت اشاره با درج آن در كلام خود آورده و به دو قسمت آن اشاره فرموده است: ابتدا «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ» و بعد «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ».


'''الف) راضى نبودن به دين خدا كفر است'''
'''الف) راضى نبودن به دين خدا كفر است'''
خط ۳۹۷: خط ۳۸۵:


در يک جمله می‏توان از اين فراز نتيجه گرفت كه چنين كسى نه اينكه از رسيدن به اهداف دين الهى عقب مانده، و نه اينكه از راه راست منحرف شده، و نه اينكه كفر ورزيده، بلكه بالاتر از همه اينها در برابر ذات الهى قد عَلَم كرده و استكبار و معاندت نشان داده است.
در يک جمله می‏توان از اين فراز نتيجه گرفت كه چنين كسى نه اينكه از رسيدن به اهداف دين الهى عقب مانده، و نه اينكه از راه راست منحرف شده، و نه اينكه كفر ورزيده، بلكه بالاتر از همه اينها در برابر ذات الهى قد عَلَم كرده و استكبار و معاندت نشان داده است.


همچنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً».
همچنين مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «اليَوم أكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ أتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُم الإسلامَ ديناً».
خط ۱٬۲۶۶: خط ۱٬۲۵۳:
خوددارى از پذيرش حق و افزايش خسران، چرا نام اميرالمؤمنين ‏عليه  قرآن نيامده است؟ آنان كه پس از رحلت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله به راه ارتداد رفتند، آيه ولايت، همراهى با «شاهدان»، استوارى در راه حق، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ‏نخستين عابد و برترين زاهد، فضيلت ايثار، برترين ايثار، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مصداق بارز محسنين، مومن و فاسق برابر نيستند، ائمه هدى‏ عليهم السلام دانايان به كتاب خدا، فضايل حيدر كرّار عليه السلام در مصاف با خصم، حيدر كرّار عليه السلام در جنگ خندق، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در احد، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جنگ حنين، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[خیبر|جنگ خیبر]]، سياست اميرمؤمنان ‏عليه السلام.
خوددارى از پذيرش حق و افزايش خسران، چرا نام اميرالمؤمنين ‏عليه  قرآن نيامده است؟ آنان كه پس از رحلت پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله به راه ارتداد رفتند، آيه ولايت، همراهى با «شاهدان»، استوارى در راه حق، اميرالمؤمنين ‏عليه السلام ‏نخستين عابد و برترين زاهد، فضيلت ايثار، برترين ايثار، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مصداق بارز محسنين، مومن و فاسق برابر نيستند، ائمه هدى‏ عليهم السلام دانايان به كتاب خدا، فضايل حيدر كرّار عليه السلام در مصاف با خصم، حيدر كرّار عليه السلام در جنگ خندق، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در احد، فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در جنگ حنين، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در [[خیبر|جنگ خیبر]]، سياست اميرمؤمنان ‏عليه السلام.


'''بخش چهارم:''' فتنه‏ ها و رنج ‏ها: پيمان ‏شكنان، پيمان‏ شكنان، محصول سياست سقيفه، همراهى با اميرمؤمنان‏ عليه السلام، دشمن على‏ عليه السلام دشمن خداست، ارزش يار باوفا، غصب فدک، آيه تطهير، اهل‏ بيت‏ عليهم السلام چه كسانى هستند؟ فدک چيست؟ آيا حضرت صديقه طاهره‏ عليها السلام در احتجاج با ابوبكر و احقاق حق خويش پيروز گرديد يا شكست خورد؟ چرا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فدک را در زمان حكومت خود متصرّف نگرديد؟


حكم اختصاصى، تأسّى به پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله، دادگاه عدل الهى، صبر امام‏ عليه السلام در سقيفه و قيام در دوران خلافت:


'''بخش چهارم:''' فتنه‏ ها و رنج ‏ها: پيمان ‏شكنان، پيمان‏ شكنان، محصول سياست سقيفه، همراهى با اميرمؤمنان‏عليه السلام، دشمن على‏عليه السلام دشمن خداست، ارزش يار باوفا، غصب فدك، آيه تطهير، اهل‏ بيت‏ عليهم السلام چه كسانى هستند؟ فدك چيست؟ آيا حضرت صديقه طاهره‏عليها السلام در احتجاج با ابوبكر و احقاق حق خويش پيروز گرديد يا شكست خورد؟ چرا اميرالمؤمنين‏عليه السلام فدك را در زمان حكومت خود متصرّف نگرديد؟
الف) خوف ارتداد مردم
 
حكم اختصاصى، تأسّى به پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله، دادگاه عدل الهى، صبر امام‏عليه السلام در سقيفه و قيام در دوران خلافت: الف) خوف ارتداد مردم


ب) تنهايى امام‏ عليه السلام و فقدان ياوران
ب) تنهايى امام‏ عليه السلام و فقدان ياوران
خط ۱٬۲۷۶: خط ۱٬۲۶۳:
ج) پيمان نبوى
ج) پيمان نبوى


د) مردم بايد سوى امام ‏عليه السلام بروند. اتمام حجّت و دعوت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله نسبت به امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، واقعه صفين، چرا ابوموسى؟ مارقين يا از دين بيرون روندگان، شبهات فكرى خوارج، نبردهاى داخلى، مدح ما و مقام امام‏عليه السلام! مدح اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن كريم، نبرد براى تأويل قرآن، در انتظار شهادت.
د) مردم بايد سوى امام ‏عليه السلام بروند. اتمام حجّت و دعوت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله نسبت به امامت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، واقعه صفين، چرا ابوموسى؟ مارقين يا از دين بيرون روندگان، شبهات فكرى خوارج، نبردهاى داخلى، مدح ما و مقام امام ‏عليه السلام! مدح اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در قرآن كريم، نبرد براى تأويل قرآن، در انتظار شهادت.
 
 


'''بخش پنجم:''' برائت از دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: لعن و نفرين، لعن در قرآن، دشمنان اميرمؤمنان‏ عليه السلام مصاديق ملعونين در قرآن! لعن در بيان پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله، منكر ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كافر است، دشمنى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام موجب لعن است، كفر دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روايات شيعه، كفر يعنى چه؟ فرجام كلام، نمايه ‏ها، نمايه آيات كريمه قرآن، نمايه اشخاص، نمايه كتاب‏ها، منابع و مآخذ.
'''بخش پنجم:''' برائت از دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: لعن و نفرين، لعن در قرآن، دشمنان اميرمؤمنان‏ عليه السلام مصاديق ملعونين در قرآن! لعن در بيان پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله، منكر ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كافر است، دشمنى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام موجب لعن است، كفر دشمنان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روايات شيعه، كفر يعنى چه؟ فرجام كلام، نمايه ‏ها، نمايه آيات كريمه قرآن، نمايه اشخاص، نمايه كتاب‏ها، منابع و مآخذ.
خط ۱٬۲۸۶: خط ۱٬۲۷۱:
۳. شرح زيارة الغدير، سيد عبدالمطلب موسوى خرسان، فارسى، چاپى، باقيان، قم، چاپ اول، سال ۱۴۲۸ ق، وزيرى، ۴۶۴ ص. در اين كتاب، پس از مقدمه ‏اى مختصر و بحث در سند زيارت غدير، متن زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير آورده شده است.
۳. شرح زيارة الغدير، سيد عبدالمطلب موسوى خرسان، فارسى، چاپى، باقيان، قم، چاپ اول، سال ۱۴۲۸ ق، وزيرى، ۴۶۴ ص. در اين كتاب، پس از مقدمه ‏اى مختصر و بحث در سند زيارت غدير، متن زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير آورده شده است.


سپس زيارت غديريه، كلمه به كلمه و قطعه به قطعه آورده شده و در هر مورد به طور مفصل، علمى و جامع بحث شده است. تمامى مطالب كتاب مستدل و با مدرک است، و اين كتاب جامع‏ترين كتاب در اين موضوع مى‏باشد، و در كتب غدير از ارزشمندترين آن محسوب مى‏شود.
سپس زيارت غديريه، كلمه به كلمه و قطعه به قطعه آورده شده و در هر مورد به طور مفصل، علمى و جامع بحث شده است. تمامى مطالب كتاب مستدل و با مدرک است، و اين كتاب جامع ‏ترين كتاب در اين موضوع مى ‏باشد، و در كتب غدير از ارزشمندترين آن محسوب مى‏ شود.


در اين كتاب، پس از مقدمه ‏اى از آقاى كورانى و مقدمه مؤلف، پيشگفتار، روز غدير و [[حجةالوداع]]، خطبه غدير، سند و متن زيارت روز غدير آمده است. سپس به شرح زيارت غدير پرداخته كه در نتيجه، معارف، اعتقادات و قطعات تاريخى مربوط به اميرالمؤمنين عليه السلام و ديگر اهل ‏بيت‏ عليهم السلام شرح و بسط و سنديابى شده است.
در اين كتاب، پس از مقدمه ‏اى از آقاى كورانى و مقدمه مؤلف، پيشگفتار، روز غدير و [[حجةالوداع]]، خطبه غدير، سند و متن زيارت روز غدير آمده است. سپس به شرح زيارت غدير پرداخته كه در نتيجه، معارف، اعتقادات و قطعات تاريخى مربوط به اميرالمؤمنين عليه السلام و ديگر اهل ‏بيت‏ عليهم السلام شرح و بسط و سنديابى شده است.
خط ۱٬۲۹۹: خط ۱٬۲۸۴:


سخن آغازين: ۱. نگاهى كلى بر دعاها ۲. نگاهى كلى بر زيارات ۳. نگاهى بر سند و اعتبار زيارت غديريه. بخش اول: ۱. متن زيارت غديريه شامل نود و هفت قطعه ۲. زيارت غديريه. بخش دوم: راهنماى موضوعى زيارت غديريه. بخش سوم: سيرى در آيات زيارت غديريه شامل سى و چهار آيه. بخش چهارم: معجم الفاظ زيارت غديريه: شامل معجمى براى الفاظ زيارت غديريه.
سخن آغازين: ۱. نگاهى كلى بر دعاها ۲. نگاهى كلى بر زيارات ۳. نگاهى بر سند و اعتبار زيارت غديريه. بخش اول: ۱. متن زيارت غديريه شامل نود و هفت قطعه ۲. زيارت غديريه. بخش دوم: راهنماى موضوعى زيارت غديريه. بخش سوم: سيرى در آيات زيارت غديريه شامل سى و چهار آيه. بخش چهارم: معجم الفاظ زيارت غديريه: شامل معجمى براى الفاظ زيارت غديريه.
== لزوم تحقيق در زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۷، ۱۵۳-۱۵۷، ۲۰۱-۲۰۹. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص ۲۵۲، ۲۵۳، ۲۸۱، ۳۵۳-۳۶۳. همراه با ذى‏ الحجه (اوحدى): ج ۲ ص ۱۰۵-۱۸۱.</ref> ==
از جمله موضوعاتى كه درباره غدير بايد مورد تحقيق و تأليف قرارگيرد و هنوز جاى آنها خالى است تحقيق در مورد امور عبادى غدير از قبيل اهميت روز غدير، دعاهاى روز غدير، زيارات روز غدير است.
== نمايى از زيارت غديريه معروف<ref>زيارت غديريه: ص ۴-۹.</ref> ==
زيارت غديريه زيارتى زيبا و جامع است، كه امام حسن عسكرى ‏عليه السلام از پدر بزرگوارش امام هادى‏ عليه السلام نقل میكند. روح اين زيارت [[تولّی و تبرّی]] است.
اين زيارت با سلام بر پيامبر اسلام‏ صلى الله عليه و آله و انبيا عليهم السلام و فرشتگان و بندگان صالح خدا و وارث علم انبيا اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام شروع می‏شود، و با لعن قاتلان انبيا ليهم السلام و قاتلان اوصياى آنها و قاتل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و غاصبان حق او و جنگ كنندگان با او و قاتلان امام حسين‏ عليه السلام و پيروان آنها، و صلوات بر پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله و سيد اوصيا على و آل پاک او عليهم السلام خاتمه می يابد.
در اثناى اين زيارت به مناقب اميرالمؤمنين  السلام كه در آيات و روايات آمده، و نيز به اذيت‏ها و ظلم‏ هاى وارد بر حضرت و غصب فدک و ظلم به حضرت صديقه طاهره ‏عليها السلام و... اشاره شده است.
در اينجا دورنمايى از اين زيارت شريف را بيان مى‏ كنيم:
'''الف) برخى از مناقب و القاب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در زيارت غديريه'''
# على‏ عليه السلام اميرالمؤمنين.
# على‏ عليه السلام سيد الوصيين.
# على ‏عليه السلام وارث علم النبيين.
# على‏ عليه السلام ولى رب العالمين و مولى المؤمنين.
# على‏ عليه السلام امين اللَّه فى ارضه و سفيره فى خلقه.
# على‏ عليه السلام حجة اللَّه البالغة على عباده.
# على‏ عليه السلام دين اللَّه القويم و صراطه المستقيم.
# على‏ عليه السلام النبأ العظيم.
# على‏ عليه السلام سيد المسلمين، يعسوب المومنين و امام المتقين و قائد الغرّ المحجّلين.
# على‏ عليه السلام اخو رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله.
# على‏ عليه السلام وصى رسول ‏الله‏ صلى الله عليه وآله و وارث علمه و امينه على شرعه و خليفته فى امته.
# على‏ عليه السلام اول من آمن باللَّه و صدق بما انزل على نبيه ‏صلى الله عليه وآله.
# على‏ عليه السلام اولى بالمؤمنين من انفسهم.
# على‏ عليه السلام الذابّ عن دينه.
# على‏ عليه السلام الذى نطق القرآن بتفضيله.
# على‏ عليه السلام المخصوص بمدحة اللَّه، المخلص لطاعة اللَّه.
# على‏ عليه السلام سيد الوصيين و اول العابدين و ازهد الزاهدين.
# على‏ عليه السلام مطعم الطعام على حبّه مسكيناً و يتيماً و اسيراً لوجه اللَّه.
# على‏ عليه السلام الكاظم للغيظ، و العافى عن الناس.
# على‏ عليه السلام الصابر فى البأساء و الضرّاء و حين البأس.
# على‏ عليه السلام القاسم بالسوية، و العادل فى الرعية، و العالم بحدود اللَّه من جميع البرية.
# على‏ عليه السلام المخصوص بعلم التنزيل، و حكم التأويل، و نصل الرسول‏صلى الله عليه وآله.
# على‏ عليه السلام له المواقف المشهودة و المقامات المشهورة و الأيام المذكورة، يوم بدر و يوم الأحزاب و يوم احد و يوم حنين و يوم خيبر.
# على‏ عليه السلام حائز درجة الصبر، فائز بعظيم الأجر.
# على‏ عليه السلام الحجة البالغة، و المحجة الواضحة، و النعمة السابغة، و البرهان المنير.
# على‏ عليه السلام شهد مع النبى ‏صلى الله عليه وآله جميع حروبه و مغازيه.
# على‏ عليه السلام احسن الخلق عبادة، و اخلصهم زهادة، و اذبهم عن الدين.
# على ‏عليه السلام لا تأخذه فى اللَّه لومة لائم.
'''ب) حقايق ديگرى كه در زيارت غديريه مطرح شده است'''
# بسيارى از صحابه پس از عهد و پيمان با پيامبر صلى الله عليه وآله و على‏ عليه السلام پيمان خود را شكستند: فلعن اللَّه جاحد حقك بعد الاقرار، و ناكث عهدك بعد الميثاق. فما آمن بما انزل اللَّه فيك على نبيه‏ صلى الله عليه وآله إلا قليل، و لا زاد اكثر هم غير تخسير... .
# اشاره به ماجراى ليلة المبيت (خوابيدن على‏ عليه السلام در بستر پيامبر): اشهد انك و عمّك و اخاك الذين تاجرتم اللَّه بنفوسكم. فانزل اللَّه فيكم: »ان اللَّه اشترى من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة».
# اكمال دين با ولايت او در روز غدير: ان العادل بك غيرك عاند عن الدين القويم، الذى ارتضاه لنا ربه العالمين، و اكمله بولايتك يوم الغدير.
# اشاره به ماجراى غدير خم و خطبه پيامبر صلى الله عليه وآله: ان اللَّه تعالى استجاب لنبيه‏ صلى الله عليه وآله دعوته. ثم امره باظهار ما اولاك لامته ااعلاءاً لشأنك، و اعلاناً لبرهانك، و دحضاً للاباطيل، و قطعاً للمعاذير. فلما اشفق من فتنة الفاسقين و اتقى فيك المنافقين، اوحى اليه رب العاملين: «يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليك من ربك».
# اشاره به منقبت تصدّق اميرالمؤمنين على عليه السلام در حال نماز: «إنما وليكم اللَّه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوة و يؤتون الزكوة و هم راكعون».
# اشاره به نزول سوره هل ‏اتى درباره اهل ‏بيت ‏عليهم السلام: انت مُطعم الطعام على حبه مسكيناً و يتيماً و اسيراً لوجه اللَّه، لا تريد منهم جزاءاً و لا شكوراً.
# اشاره به نزول آيه: «افمن كان مؤمناً كمن كان فاسقاً لا يستوون» درباره على عليه السلام: و اللَّه تعالى اخبر عمّا اولاك من فضله بقوله: «افمن كان مؤمناً...».
# اشاره به دلاورى‏ هاى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در جنگ با كافران در كنار پيامبر صلى الله عليه وآله: جنگ بدر، احزاب، احد، حنين، خيبر: و لك المواقف المشهودة، و المقامات المشهورة، و الايام المذكورة، يوم بدر و احزاب... .
# اشاره به نبردهاى اميرمؤمنان على‏ عليه السلام با منافقان پس از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله: جمل، صفين، نهروان: و اذ ماكرك الناكثان ... . اقمت حدود اللَّه بسيفك، و فللت عساكر المارقين بسيفك ... . و لمّا رايت ان قتلت الناكثين و القاسطين و المارقين... .
# اشاره به نزول آيه «و كونوا مع الصادقين» در حق اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام: و قد امر الله تعالى باتباعك، و ندب المؤمنين الى نصرك؛ و قال عزوجل: «يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللَّه و كونوا مع الصادقين».
# اشاره به شهادت عمار ياسر به دست فئه باغيه (تشكّل معاويه): و عمار يجاهد و ينادى بين الصفين... .
# اشاره به غصب فدک و ظلم به حضرت زهرا عليها السلام: و الامر الأعجب و الخطب الأفظع بعد جحدك حقك، غصب الصديقة الطاهرة الزهراء... .
# اشاره به نزول آيه تطهير در حق اهل‏ بيت ‏عليهم السلام: و قد اعلى اللَّه تعالى على الأمة درجتكم، و رفع منزلتكم، و ابان فضلكم و شرفكم على العالمين؛ فاذهب عنكم الرجس و طهّركم تطهيراً... .
# اشاره به ماجراى حكميّت: و كذلك انت لما رفعت المصاحف... .
# اشاره به شهادت اميرالمؤمنين على‏ عليه السلام به دست اشقى الاولين و الآخرين: قلت: اما ان تخضب هذه من هذه، ام متى يبعث اشقاها... .
# اشاره به شهادت جانسوز امام حسين‏ عليه السلام و ياران او: اللهم العن ظالمى الحسين و قاتليه، و المتابعين عدوه و ناصريه، و الراضين بقتله و خاذليه؛ لعناً و بيلاً.
# اشاره به آيات فراوانى كه در حق اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نازل شده است.
# اشاره به روايات ديگرى از پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله كه درباره اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام وارد شده است.
'''ج) تبرى در زيارت غديريه'''
قابل توجه كسانى كه لعن را جايز نمیدانند، يا از خواندن زيارت عاشورا و لعن كافران و منافقان -  هر چند مخفيانه -  نهى مى ‏كنند، يا لعن كافران و منافقان را بى فايده مى ‏دانند! خوب است به اين فرازهاى زيارت توجه كنند:
# فلعن اللَّه جاحد ولايتك بعد الاقرار، و ناكث عهدك بعد الميثاق.
# فعلن اللَّه مستحلّى الحرمة منك، و ذائدى الحق عنك.
# فلعن اللَّه من ساواك بمن ناواك.
# فعلى ابى‏العادية لعنة اللَّه و لعند ملائكته و رسله اجمعين، و على من سلّ سيفه عليك و سللت سيفك عليه يا اميرالمومنين، من المشركين و المنافقين الى يوم الدين... .
# اللهم العن قتلة انبيائك و اوصياء انبيائك بجميع لعناتك، و اصلهم حرّ نارك، و العن من غصب وليك حقه، و انكر عهده، و جحده بعد اليقين و الاقرار بالولاية له يوم اكملت له الدين. اللهم العن قتلة اميرالمؤمنين و من ظلمه، و اشياعهم و انصارهم.
# اللهم العن ظالمى الحسين و قاتليه، و المتابعين عدوه و ناصريه، و الراضين بقتله و خاذليه؛ لعناً وبيلاً.
# اللهم العن اول ظالم ظلم آل محمد، و مانعيهم حقوقهم. اللهم خُصّ اول ظالم و غاصب لآل محمد باللعن، و كل مستنّ بما سنّ الى يوم القيامة.


== پانویس ==
== پانویس ==