پرش به محتوا

اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶٬۹۹۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
اسلام
جزبدون خلاصۀ ویرایش
(اسلام)
خط ۳۹۳: خط ۳۹۳:
==== <big>پيش ‏بينى دوم: اهل‏ بيت ‏عليهم السلام مبيّن حلال و حرام</big> ====
==== <big>پيش ‏بينى دوم: اهل‏ بيت ‏عليهم السلام مبيّن حلال و حرام</big> ====
<big>قرآن و عترت به عنوان تنها مرجع دينى مردم معرفى شده و كيفيت مراجعه به آن ها نيز تعليم داده شده است. بدين صورت كه قرآن كتاب دائمى و متقن پروردگار است و پيامبر و امامان‏ عليهم السلام در كنار قرآن دو نقش اساسى دارند:</big>
<big>قرآن و عترت به عنوان تنها مرجع دينى مردم معرفى شده و كيفيت مراجعه به آن ها نيز تعليم داده شده است. بدين صورت كه قرآن كتاب دائمى و متقن پروردگار است و پيامبر و امامان‏ عليهم السلام در كنار قرآن دو نقش اساسى دارند:</big>




خط ۴۰۰: خط ۴۰۱:


=== <big>آينده مسلمين</big> ===
=== <big>آينده مسلمين</big> ===
ص396
<big>شكى نيست كه آينده ‏نگرى يک دين و فرستنده آن، دليل بر ژرف‏نگرى آن خواهد بود، و دلخوش كردن مردم به آنچه انتظارش نمى‏ رود نشانه سطحى‏ نگرى تلقى مى ‏شود.</big>
 
<big>از اينجاست كه در غدير، آينده‏ اى نگران كننده به عنوان زنگ خطر در گوش مردم به صدا در آمد. اين مهم به‏ گونه‏ هاى مختلفى به مردم ارائه شد و از حد تصريح هم گذشت؛ و شايد بتوان ادعا كرد كه نيمى از وقت غدير صرف اين جهت شد. نمونه‏ هاى بارز اين مسئله را در دو جلوه مى ‏توان ديد:</big>
 
==== <big>اخطار اول: پيشگويى از امامان ضلالت</big> ====
<big>صراحت به ظهور امامان ضلالت و انحراف بعد از پيامبر صلى الله عليه وآله و مقابله آنان با امامان معرفى شده در غدير و حتى غلبه آنان، مردم را متوجه خطر جدى مى ‏نمود.</big>
 
==== <big>اخطار دوم: پيشگويى از نفاق و ضعف ايمان مردم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله</big> ====
<big>تصريح به نفاق گروه ‏هايى از مردم و ضعف ايمان عده ‏اى ديگر كه به راحتى در اختيار امامان ضلالت قرار مى ‏گيرند، و به عنوان اعوان و ياران گمراهى زمينه را براى غلبه ضد اسلام از درون آماده مى ‏كنند، بيدار باشى ديگر از غدير بود.</big>
 
<big>اين اعلام خطر در غدير از زيباترين چراغ ‏هاى هدايت اسلام بود كه مؤمنين حقيقى را بيدار كرد، تا خود را از جهت اعتقادى و عملى آماده مقابله با گمراهان نمايند، و ناخواسته در گردونه برنامه ‏هاى امامان ضلالت قرار نگيرند.</big>
 
== <big>شرط قبولى اسلام</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص171-178.</ref> ==
<big>يكى از معارف بلند غدير اين است كه شرط قبولى اسلام با ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.</big>
 
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير و پس از بيان حديث غدير و نزول آيه اكمال دين، براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على ‏عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: يكى آيه 19 سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خدا فقط اسلام است»؛ و ديگرى آيه 85 سوره آل عمران: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»:</big>
 
<big>«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است».</big>
 
<big>انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته، آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام‏ عليهم السلام هستند.</big>
 
<big>اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه وآله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى ‏گيرم كه من ابلاغ نمودم».</big>
 
<big>اللّهُمَّ اِنَّكَ اَنْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ اِيّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسْلامَ ديناً»، وَ قُلْتَ: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»، وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ».</big>
 
<big>اللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى قَدْ بَلَّغْتُ:</big>
 
<big>پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن على در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردى:</big>
 
<big>«اَلْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»: «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».</big>
 
<big>و فرمودى: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللهِ اْلاِسْلامُ»: «دين نزد خداوند اسلام است».</big>
 
<big>و فرمودى: «وَ مَنَ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ»: «هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود».</big>
 
<big>پروردگارا، تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم.</big>
 
== <big>كمال اسلام</big><ref>ژرفاى غدير: ص 192. سخنرانى استثنائى غدير: ص171-178.</ref> ==
<big>بر فراز غدير تابلوى بلندى با عنوان «يوم الولاية» نصب شده و يادآور روزى است كه اسلام «اسلام» شد. خداوند در آن روز اين نام زيبا را براى اين دين خاتَم پسنديد و جمله «رضيت لكم الإسلام ديناً» را در كتاب وحى به ثبت رسانيد.</big>
 
<big>اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان صاحب غدير به اين مرحله اسلام افتخار مى‏ كند و مى ‏فرمايد:</big>
 
<big>«خداوند با ولايت من دين اين امت را كامل نمود و نعمت‏ها را بر آنان تمام كرد، و اسلامشان را مورد رضايت قرار داد؛ هنگامى كه در يوم الولاية (روز غدير) به پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا محمد، به مردم خبر ده كه امروز دينشان را كامل كردم و نعمتم را بر آنان تمام نمودم و اسلام را به عنوان دينشان راضى شدم».<ref>الخصال: ج 2 ص 42. بحار الانوار: ج 39 ص 336 ح 5 . </ref></big>
 
<big>در حساس ‏ترين لحظات خطبه غدير -  كه بخش چهارم خطبه بود -  و پس از بيان جمله «من كنت مولاه فهذا على مولاه»، پيامبرصلى الله عليه وآله توانسته بود بار سنگين «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» را با موفقيت به مقصود برساند و ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام را تا آخر دنيا از فراز منبر غدير اعلام فرمايد.</big>
 
<big>اينجا بود كه جبرئيل بر قلب مقدس آن حضرت نازل شد و در حالى كه حضرت خطابه را ادامه مى‏ داد آيه 3 سوره مائده را به عنوان سند افتخار ابدى غدير آورد: «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».</big>
 
<big>بلافاصله پس از نزول آيه، پيامبرصلى الله عليه وآله در ادامه خطبه فرمود: خدايا، تو هنگام بيان اين مطلب و منصوب نمودنت على‏ عليه السلام را در اين روز، اين آيه را درباره ولايت على نازل كردى:</big>
 
<big>«الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً».</big>
 
== <big>لزوم غدير براى بقاى اسلام</big><ref>تجلّى غدير در عصر ظهور: ص37-50.</ref> ==
<big>استسقاى بيشتر بشر و اصرار بر «اهدنا» گفتن باعث گرديده كه خداى متعال دين حنيف اسلام را به وسيله حضرت ابراهيم خليل‏ اللَّه‏ عليه السلام نازل فرمايد. خداى متعال در طريق ابراهيم‏ عليه السلام و مكتب او و نيز در نسل آن حضرت نورانيت و الگو شدن را قرار داد. امتحان ابراهيم ‏عليه السلام فراتر از امتحان آدم ابوالبشرعليه السلام و مقام او بالاتر از بسيارى از انبياء عليهم السلام است.</big>
 
<big>كلماتى كه ابراهيم ‏عليه السلام بدان امتحان گرديد بيش از كلمات مورد امتحان آدم ‏عليه السلام بوده است. مجاهده بزرگ ابراهيم‏ عليه السلام در راه توحيد و پاكى و صفاى باطن آن حضرت باعث گرديد كه آن وجود مطهر امام مردم گردد، و خداى متعال در پاسخ طلب هدايت مردم رهبرى و حكومت الهى را در آل ابراهيم‏ عليهم السلام قرار دارد:</big>
 
 
<big>«ان اول بيت وُضع للناس للذى ببكّه مباركاً و هدى للعالمين . فيه آيات بيّنات مقام ابراهيم و من دخله كان آمناً».<ref><big>آل عمران/96.</big></ref></big>
 
<big>پدر معنوى مردم، هدايت و امنيت را به ارمغان آورده و امام خلق شده است. آل ابراهيم يعنى بنى اسماعيل -  كه داراى كتاب و حكمت بودند -  بنا به تقدير الهى پرچم‏دار رهبرى بشريت گرديدند.</big>
 
<big>پاكى و صداقت بنى اسماعيل باعث گرديد تشكيل حكومت الهى با اين خانواده باشد، و اينان الگوى هدايت بشريت قرار گيرند؛ آنجا كه مى ‏فرمايد: «و اجنُبنى و بنىَّ ان نعبد الاصنام».<ref>ابراهيم‏ عليه السلام/35.</ref></big>
 
<big>حكومت و امامت الهى به رهبرى ابراهيم ‏عليه السلام و آل اسماعيل در مكان به نام مكه و «عند بيتك المُحرّم»<ref>بقره/124.</ref>؛ طلب مى‏ كرد قلوب مردم شيداى آنان گردد.</big>
 
<big>مى ‏بينيم كه اين مطلب مثل درخواست اصل امامت براى اين خاندان در آيه «و من ذرّيّتى». در دعاى حضرت ابراهيم ‏عليه السلام آمده است كه عرضه مى‏ دارد: «فاجعل افئدة من الناس تهوى اليهم».<ref>ابراهيم‏ عليه السلام/37. </ref></big>
 
<big>در حكومت الهى امام منصوبِ حق تعالى است، ولى پاكى و صفاى باطن امام او را محبوب القلوب مى‏ كند. محبت مردم نسبت به اولياى دين حاكى از همان فطرت حقيقت جو و هدايت خواه است.</big>
 
<big>حكومت آل ابراهيم ‏عليهم السلام از يك طرف الهى است، و از طرف ديگر ريشه در قلوب صاحبان فطرت و روح سليم دارد.</big>
 
<big>آنگاه راه و روش ابراهيم‏ عليه السلام و كلاس والاى توحيدى او براى همه موحّدان -  حتى فرزندان صالح و معصومش -  الگو قرار گرفته و سنت‏ هاى او جاودانى شده است.</big>
 
<big>البته آفت‏ هاى هميشگى جوامع بشرى يعنى دانشمندان منحرف و امراى ستمگر، مردم نادان را از مسير توحيد ابراهيمى باز داشته و به شرک و نفاق سوق داده است.</big>
 
<big>اينجا پرچم‏دارى انبياء و پيامبرانى مانند حضرت موسى و حضرت عيسى‏ عليهما السلام در مبارزه با شرک و ظلم هويدا مى‏ گردد، و اصرار درونى انسانى در گفتن «اهدنا» با مجاهده اين رسولان بزرگ و اوصياى آنان پاسخ داده مى‏ شود.</big>
 
 
<big>مقدمه‏ چينى حضرت ابراهيم ‏عليه السلام براى حكومتِ «ذريه معصوم» چه در دعايش و چه در مشخص نمودن جاى حكومت و چه در طلب محبوب القلوب شدنِ ذريه و چه در جهانى شدن و جاودانگى امامت، همه اينها اوج درخواست بشر نسبت به هدايت را مى‏ رساند.</big>
 
== <big>معارف صحيح اسلام</big><ref>ژرفاى غدير: ص: 61 . </ref> ==
<big>آنچه يک ملت و دين را معرفى مى ‏كند دامنه فتوحات و مقاومت‏ هايش در برابر دشمن نيست، بلكه معارف آن است كه خط فكرى آن را تعيين مى‏ كند و در آن خط با معارف خويش، انسان‏ سازى مى‏ كند.</big>
 
<big>آنچه شهداى كربلا را ابدى ساخت و از ساير شهدا جدا ساخت همين است. اينان نتيجه زحمات 50 ساله سه امام بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله بودند.</big>
 
<big>اينان حتى از شهداى جمل و صفين و نهروان متمايز بودند. البته آنان هم در سطح بالايى بودند، ولى همه اينچنين نبودند. در كربلا اما هفتاد و دو تن حسينى بودند.</big>
 
<big>به هر حال براى تحويل معارف اسلام به نسل‏ هاى آينده اسلام و ساختن انسان‏ هايى والا -  كه هدف اصلى اسلام است -  چنين افرادى لازم است.</big>
 
<big>بدون آن خطى كه غديرِ شيعه براى تعيين خليفه مطرح مى كند، هيچ راهى نمى‏ تواند اين هدف را تأمين نمايد، چرا كه ضامن بيان معارف صحيح اسلام فقط كسى مى‏ تواند باشد كه رسماً از طرف خداوند مورد تضمين باشد و عملاً از عهده اين مهم برآيد.</big>
 
<big>اين همان مقام عصمت مطلق است كه از طرف خداوند تعيين شده است. خداوند اين مهم را عملاً انجام داده و ادامه دهندگان و حافظان اين خط را تا روز قيامت تعيين فرموده است.</big>
 
<big>اين كارى بود كه در غدير انجام شد و در خطابه غدير بر فراگيرى معارف از ايشان به طور خاصى تأكيد شد.</big>
 
<big>در خطبه غدير اين مسئله به خوبى روشن است كه هنوز درياى معارفِ دين چه تفسير قرآن و چه بيان احكام و چه اعتقادات و معارف دين بيان نشده، و اين همه توسط جانشينان تعيين شده ‏اى كه از هر جهت -  بخصوص از جهت علم و عصمت و اعتماد -  ضمانت شده بودند براى مردم راهگشايى خواهد شد.</big>




<big>براى موارد بيشتر در مورد «اسلام» مراجعه شود به عنوان: [[مسلمانان]].</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==