پرش به محتوا

امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷٬۵۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۴ اوت ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۷۲: خط ۶۷۲:
# <big>محال است توبه كسى كه ولايت او را ندارد پذيرفته شود: لن يتوب الله على احد انكر ولايته و لن يغفر الله له: خداوند تعالى هرگز توبه كسى را كه منكر ولايت او است را نپذيرد و او را نيامرزد.</big>
# <big>محال است توبه كسى كه ولايت او را ندارد پذيرفته شود: لن يتوب الله على احد انكر ولايته و لن يغفر الله له: خداوند تعالى هرگز توبه كسى را كه منكر ولايت او است را نپذيرد و او را نيامرزد.</big>
# <big>مخالف على‏ عليه السلام -  كه حكم كفر بر او جارى است -  به آتشى دچار خواهد شد كه آتشگيره آن مردم (يعنى خود او) و سنگ ‏هاى آتش افزاست: فاحذروا ان تخالفوا، فتصلوا ناراً وقودها الناس و الحجارة، اُعدّت للكافرين: بترسيد از مخالفت پروردگار كه (اگر با خواسته و فرمان او مخالفت نمائيد) به آتشى دچار خواهيد شد كه مايه سوختش مردم و سنگ آتش افروز است، كه براى كفر پيشگان مهيا شده است.</big>
# <big>مخالف على‏ عليه السلام -  كه حكم كفر بر او جارى است -  به آتشى دچار خواهد شد كه آتشگيره آن مردم (يعنى خود او) و سنگ ‏هاى آتش افزاست: فاحذروا ان تخالفوا، فتصلوا ناراً وقودها الناس و الحجارة، اُعدّت للكافرين: بترسيد از مخالفت پروردگار كه (اگر با خواسته و فرمان او مخالفت نمائيد) به آتشى دچار خواهيد شد كه مايه سوختش مردم و سنگ آتش افروز است، كه براى كفر پيشگان مهيا شده است.</big>
# د ر ذدت
# <big>على‏ عليه السلام را بايد بر جميع خلايق بعد از پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله برترى داد: فضّلوا علياً عليه السلام، فانه افضل الناس بعدى من ذكر و انثى: على ‏عليه السلام را (از خود و ديگران) برتر بدانيد. همانا او بعد از من از هر مرد و زنى شايسته‏ تر است.</big>
# <big>تنها على‏ عليه السلام است كه بيانگر محرمات و مفسر حقايق قرآن است: فوالله لن يبيّن لكم زواجره و لا يوضح لكم تفسيره الا الذى انا آخذ بيده: به خدا سوگند هرگز كسى براى شما نواهى قرآن را روشن نسازد و تفسير آياتش را آشكار نكند مگر اين آقايى كه من دستش را گرفته ‏ام.</big>
# <big>هر كس مولايش پيامبر صلى الله عليه وآله است بايد على‏ عليه السلام را به مولايى خود با جان و دل بپذريد: من كنت مولاه فهذا على مولاه: هر كس من مولا و صاحب اختيار او هستم، اين على‏ عليه السلام صاحب اختيار و مولاى او است.</big>
# <big>على و ائمه بعد او عليهم السلام ثقل اصغر و قرآن ثقل اكبر است: ان علياً و الطيبين من ولدى ‏عليهم السلام هم الثقل الاصغر، و القرآن الثقل الاكبر: على‏ عليه السلام و پاكان از فرزندانم‏ عليهم السلام ثقل اصغر، و قرآن ثقل اكبر است.<ref>يكى از علما مى‏ فرمود: ثقل اكبر بودن قرآن نسبت به اهل‏ بيت عصمت و طهارت‏ عليهم السلام از حيث استمساک است، چرا كه خود آن ها هم براى اثبات حقانيتشان به آيات قرآن متمسک مى‏ شدند. </ref></big>
# <big>خدا على ‏عليه السلام را «اميرالمؤمنين» خوانده، و حرام است كسى جز او اين نام را بر خود بگذارد:</big>  <big>و انا قلت عن الله عزوجل: الا انه ليس اميرالمؤمنين غير اخى هذا، و لا يحلّ امرة المؤمنين بعدى لاحد غيره: و من از جانب خداى عزوجل مى‏ گويم: آگاه باشيد غير از اين برادرم (على عليه السلام) هيچ كس «اميرالمؤمنين» نيست، و زمامدارى و امارت بر مؤمنين بعد از من بر احدى جز او روا نيست.</big>
# <big>خداوند دين را به امامت على‏ عليه السلام كامل كرد: انما اكمل الله عزوجل دينكم بامامته: همانا خداى عزوجل دين شما را به امامت او (على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام) كامل كرد.</big>
# <big>هيچ آيه مدحى در قرآن نيست مگر آن كه على‏ عليه السلام مصداق آن است: و لا نزلت آية مدح فى القرآن الا فيه: و هيچ آيه مدحى در قرآن نازل شده مگر درباره او است.</big>
# <big>على‏ عليه السلام ناصر دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله است: هو ناصر دين الله و المجادل عن رسول‏ الله‏ صلى الله عليه وآله: او (على‏ عليه السلام) ياور دين خدا و مدافع حريم رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله است.</big>
# <big>ذريه تمام انبياء عليهم السلام از صلب خودشان است، اما ذريه رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله از صلب على ‏عليه السلام است: ذرية كل نبى من صلبه، و ذريتى من صلب على‏ عليه السلام: فرزندان هر پيامبرى از صلب خود او است، به جز ذريه من كه از صلب على‏ عليه السلام است.</big>
# <big>ولايت مولا على‏ عليه السلام معيار ايمان و تقوى، و بغض او علامت شقاوت است: الا انه لا يبغض علياً عليه السلام الا شقى، و لا يتوالى علياً عليه السلام الا تقى، و لا يؤمن به الا مؤمن مخلص: آگاه باشيد، دشمن على‏ عليه السلام نيست مگر شخص شقى و بدبخت، و به على‏ عليه السلام مهر نورزد مگر انسان با تقوا، و ايمان به او نمى ‏آورد مگر مؤمن مخلص.</big>
# <big>نور هدايت در رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله و سپس در مولا على‏ عليه السلام و همچنين در نسل او ماند، تا به حضرت مهدى ‏عليه السلام برسد: النور من الله عزوجل مسلوك فىّ، ثم فى على‏ عليه السلام، ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليهم السلام: آن نور (هدايتى را) كه خداوند تعالى فرو فرستاده در من، و سپس در على‏ عليه السلام، و سپس در نسل او تا قائم ما حضرت مهدى‏ عليهم السلام قرار دارد.</big>
# <big>لعنت خدا بر غاصبين حقوق او و بر كسانى است كه به حكومت غاصب تن در دهند: الا لعن الله الغاصبين و المغتصبين: آگاه باشيد خداوند تعالى غاصبين (حقوق او) و همه كسانى را كه تن به حكومت غاصب دهند لعنت نموده است.</big>
# <big>حقيقت صراط مستقيم خدا بعد از رسول مكرم او صلى الله عليه وآله على بن ابى‏ طالب و فرزندان گرامى او عليهم السلام -  كه كارشان هدايت به حق است -  مى ‏باشند: انا صراط الله المستقيم الذى امركم باتباعه. ثم على‏ عليه السلام من بعدى، ثم ولدى من صلبه ‏عليهم السلام، ائمة يهدون الى الحق و به يعدلون: من صراط مستقيم خدايم كه مأموريد آن را بپيمائيد، و بعد از من على‏ عليه السلام، و سپس فرزندان من از صلب او عليهم السلام، همان پيشوايانى كه به حق هدايت مى‏ كنند و (گمراهان را) به سوى حق باز مى‏ گردانند.</big>
# <big>دشمنان مولا على‏ عليه السلام اهل شقاق، نفاق و ستيزه ‏اند. آنان دشمنان حق و برادران شياطين هستند: الا ان اعداء على‏ عليه السلام هم اهل الشقاق و النفاق و الحادّون، و هم العادون و اخوان الشياطين: آگاه باشيد، همانا دشمنان على‏ عليه السلام همان تفرقه‏ افكنان و منافقان و ستيزه‏ جويان اند، و هم ايشان دشمنان حق و برادران شيطان اند.</big>
# <big>على‏ عليه السلام هدايتگر اين امت، و رسول ‏الله ‏صلى الله عليه وآله بيم رساننده به مخالفان او است: قال الله تعالى: «انما انت منذر و لكل قوم هاد».<ref>رعد/7.</ref>الا و انى منذر و على‏ عليه السلام هاد: خداوند تعالى مى ‏فرمايد: «همانا تو بيم ‏دهنده هستى و براى هر امتى هادى و راهنما هست». بدانيد من بيم ‏دهنده ‏ام و على ‏عليه السلام هادى و راهنما (ى اين امت) است.</big>
# <big>امر به معروف و نهى از منكر جز به اعتقاد به امامت امام معصوم معنى و مفهوم ندراد: و لا امر بمعروف و لا نهى عن منكر الا مع امام معصوم: (وظيفه خطير) امر به معروف و نهى از منكر جز با (اطاعت) امام معصوم تحقق نمى ‏يابد.</big>
# <big>اعتراف به بيعت با على‏ عليه السلام بايد با دل و جان و زبان و دست (يعنى عمل) باشد: فقولوا: ...نبايعك على ذلك بقلوبنا و انفسنا و السنتنا و ايدينا: پس (همگى يک صدا شده) بگوئيد: ...با دل ‏ها و جان‏ ها و زبان‏ هايمان با تو بر اين امر مهم بيعت مى‏ كنيم.</big>
# <big>رستگارى بزرگ فقط در اطاعت نمودن از خدا و رسول‏ صلى الله عليه وآله و على و پيشوايان راستين ‏عليهم السلام مى ‏باشد: من يطع الله و رسوله و علياً و الائمة الذين ذكرتهم ‏عليهم السلام فقد فاز فوزاً عظيماً: كسى كه خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر نمودم ‏عليهم السلام اطاعت كند، يقيناً به رستگارى بزرگى نائل شده است.</big>
<big>اين بود نمونه ‏اى فرازهاى از خطبه غدير در مورد امامت، كه جا دارد موشكافى و شرح و بسط داده شود.</big>
 
 
<big>در غدير براى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فقط خلافت و جانشينى پيامبر صلى الله عليه وآله به معناى جلوس در مكانِ او بعد از رحلتش اعلام نشده است، بلكه تمام شئونى كه صاحب اختيارِ تام بر مردم بايد داشته باشد -  همان‏ ها كه شخص پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله دارا بودند -  براى جانشين او هم اعلام شده است.</big>
 
<big>«امام» در خطبه غدير يعنى كسى كه جوابگوى جميع ما يحتاج بشر است، و اين قدرت از جانب خداوند به او اعطا شده است. براى تبيين آنچه به عنوان «امامت» در قالب امامتِ اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطبه غدير منظور شده است به جهات زير برمى‏ خوريم:</big>
 
 
<big>الف) حكومت و ولايتِ مطلق بر مردم به عنوان صاحب امر و واجب الاطاعة، كه اين تعابير به چشم مى‏ خورد:</big>
 
<big>اميرالمؤمنين، امام، ولىّ مردم در حدّ خدا و رسول، خليفه، وصى، مفروض‏ الطاعة، نافذ الامر.</big>
 
 
<big>ب) هدايتِ مردم به سوى خداوند، كه به تعبيرهاى زير آمده است:</big>
 
<big>او هدايت كننده است.</big>
 
<big>به حق هدايت مى‏كند و به آن عمل مى‏ نمايد.</big>
 
<big>باطل را از بين مى‏برد و از آن منع مى‏ كند.</big>
 
<big>به سوى خداوند دعوت مى‏ نمايد.</big>
 
<big>به آنچه رضاى خداست عمل مى‏ كند.</big>
 
<big>از معصيت خداوند نهى مى‏ نمايد.</big>
 
<big>بشارت دهنده است.</big>
 
 
<big>ج) پاسخگويى به نيازهاى علمى مردم، كه لازمه ‏اش علم به جميع ما يحتاج مردم است. اين مطلب به تعابير زير آمده است:</big>
 
<big>او در بر دارنده علم من است، و بعد از من به شما مى ‏فهماند و براى شما بيان مى‏ كند. جانشين و [[خليفه]] من بر تفسير [[قرآن]] است.</big>
 
 
<big>د) جنگ با دشمنان كه يكى از شئون امام است، به اين دو عبارت آمده است:</big>
 
<big>او جنگ كننده با دشمنان خداست.</big>
 
<big>او قاتِل ناكثين و قاسطين و مارقين است.</big>
 
<big>«امامت» با چنين معناى وسيعى كه در خطبه غدير آمده داراى پشتوانه الهى و امضاى  پروردگار است و او عطا كننده اين قدرت است. در اين باره به عبارت‏ هاى زير برمى‏ خوريم:</big>
 
<big>او امام از جانب خداوند است.</big>
 
<big>ولايت او از جانب خداوند است كه بر من نازل كرده است.</big>
 
<big>خداوند او را نصب نموده است.</big>
 
<big>او به امر خداوند با دشمنان مى‏ جنگد.</big>
 
<big>پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم خطبه بلند غدير، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك...» اشاره داشت كه بر من لازم است تا بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است:</big>
 
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللهِ وَ رَسُولِهِ:</big>
 
<big>اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».</big>
 
== <big>روز تبيين امامت</big><ref>غدير در قرآن: ج 3 ص 298.</ref> ==
<big>عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومين‏ عليهم السلام، 22 عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى‏ شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آن ها «روز تبيين امامت» است:</big>
 
<big>غدير روزى است كه در مفصل ‏ترين خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله، مقام امامت و ابعاد مختلف آن با استناد به بيش از پنجاه آيه قرآن به طور كامل تبيين گرديد، به گونه‏ اى كه هيچ نقطه ابهامى درباره آن باقى نماند.</big>
 
 
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  معرفى قرآنىِ غدير.</big>
 
== <big>شک در امامت مساوى با كفر</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص157-170. واقعه قرآنی غدیر: ص86.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش سوم خطبه غدير و پس از بيان فضائل اميرالمؤمنين ‏عليهم السلام، توازن مقام نبوت و امامت را يادآور شد. ابتدا گستره حجت بودن خود را بر تمام مخلوقات به صراحت بيان كرده فرمود: «وَ اَنَا وَ اللهِ خاتَمُ الاَنْبِياءِ وَ الْمُرْسَلينَ ، وَ الْحُجَّةُ عَلى جَميعِ الْمَخْلُوقينَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الاَرَضينَ» و تصريح كرد كه اين عنايتى از طرف خداوند است و تعجبى ندارد. سپس شک در نبوت و امامت را يكسان دانست، و شک در يكى از امامان را نيز مانند شک در همه آنان اعلام كرد، و نتيجه چنين شكى را كفرِ جاهليت و آتش جهنم قرار داد.</big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==