پرش به محتوا

موسی علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
بزرگ‏ترين [[امتحان الهی|امتحان]] بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه [[اتمام حجت]] آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه ‏اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى ‏توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى ‏توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.
بزرگ‏ترين [[امتحان الهی|امتحان]] بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه [[اتمام حجت]] آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه ‏اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى ‏توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى ‏توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.


[[پیامبرصلی الله علیه و آله]] در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش ‏بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در [[خطبه غدیر]] بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۷۱ سوره صافات است:
[[پیامبر صلی الله علیه و آله]] در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش ‏بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در [[خطبه غدیر]] بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۷۱ سوره صافات است:


«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» :
«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» :
خط ۱۸: خط ۱۸:
'''۲. تحليل اعتقادى'''
'''۲. تحليل اعتقادى'''


[[حضرت موسی‏ علیه السلام]] مسايل مختلفى با قوم خود داشت كه آنان در هر يک سقوط ارزش [[اکثریت]] را بيشتر به نمايش مى ‏گذاشتند، تا آنجا كه به مردم فرمود: «يا قَوْمِ، لِمَ تُؤْذُونَنِى وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّى رَسُولُ اللَّه إِلَيْكُمْ»<ref>صف /  ۵ .</ref>: «اى قوم، چرا مرا اذيت مى ‏كنيد در حالى كه مى ‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شمايم»!
حضرت موسی‏ علیه السلام مسايل مختلفى با قوم خود داشت كه آنان در هر يک سقوط ارزش [[اکثریت]] را بيشتر به نمايش مى ‏گذاشتند، تا آنجا كه به مردم فرمود: «يا قَوْمِ، لِمَ تُؤْذُونَنِى وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّى رَسُولُ اللَّه إِلَيْكُمْ»<ref>صف /  ۵ .</ref>: «اى قوم، چرا مرا اذيت مى ‏كنيد در حالى كه مى ‏دانيد من فرستاده خدا به سوى شمايم»!


يكى از آن مراحل حساس اين بود كه بعد از آن همه تلاشِ حضرت موسى عليه السلام براى ساختار اعتقادى بنى ‏اسرائيل، به مجرد مشاهده بت‏ پرستان تقاضاى بت كردند!!
يكى از آن مراحل حساس اين بود كه بعد از آن همه تلاشِ حضرت موسى عليه السلام براى ساختار اعتقادى بنى ‏اسرائيل، به مجرد مشاهده بت‏ پرستان تقاضاى بت كردند!!
خط ۵۰: خط ۵۰:
«هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده» .
«هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده» .


براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» .
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ» .


== اشاره به حضرت موسى‏ عليه السلام در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۵  - ۱۴۷.</ref> ==
== اشاره به حضرت موسى‏ عليه السلام در خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۷ - ۱۵۵.</ref> ==
پيامبر صلى الله عليه و آله در ابتداى بخش دوم خطبه غدير، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه نسبت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست.
پيامبر صلى الله عليه و آله در ابتداى بخش دوم خطبه غدير، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن تبليغ اشاره داشت كه نسبت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست.


خط ۵۹: خط ۵۹:
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: [[جبرئیل]] سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف [[خداوند|خداوندِ]] سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و [[جانشین]] من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .  
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى‏ كنم: [[جبرئیل]] سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف [[خداوند|خداوندِ]] سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و [[جانشین]] من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است» .  


== تقارن روز نصب حضرت هارون‏ عليه السلام توسط حضرت موسى‏ عليه السلام با غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۴۳  - ۲۴۱. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱.</ref> ==
== تقارن روز نصب حضرت هارون‏ عليه السلام توسط حضرت موسى‏ عليه السلام با غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۴۱ - ۲۴۳. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۲،۲۳۱.</ref> ==
در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم [[خلقت]] و در تكوين جهان رخ داده، همان طور كه انبياء نيز برنامه‏ هاى مهم خود را در اين روز انجام داده ‏اند.
در آن روز از ايام سال كه مقارن با روز غدير بوده است وقايع بسيار مهمى در عالم [[خلقت]] و در تكوين جهان رخ داده، همان طور كه انبياء نيز برنامه‏ هاى مهم خود را در اين روز انجام داده ‏اند.


اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به آن داده است، و حاكى از آن است كه واقعه ‏اى مهم‏تر از آن در تاريخ عالم نبوده است، كه سعى شده ساير وقايع مهم با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز عظيم طلب بركت و يُمن شود.
اين به خاطر ارزشى است كه صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به آن داده است، و حاكى از آن است كه واقعه ‏اى مهم‏تر از آن در تاريخ عالم نبوده است، كه سعى شده ساير وقايع مهم با آن مقارن گردد و از مباركى اين روز عظيم طلب بركت و يُمن شود.


يكى از روزهاى حساس از [[تاریخ]] انبياء عليهم السلام كه مقارن روز غدير بوده، روز نصب حضرت هارون‏ عليه السلام توسط حضرت موسى‏ عليه السلام به عنوان وصى خود است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۳.</ref>
يكى از روزهاى حساس از [[تاریخ]] انبياء عليهم السلام كه مقارن روز غدير بوده، روز نصب حضرت هارون‏ عليه السلام توسط حضرت موسى‏ عليه السلام به عنوان وصى خود است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref>


== تورات و عصاى حضرت موسى ‏عليه السلام از ودايع امامت<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۳۵.</ref> ==
== تورات و عصاى حضرت موسى ‏عليه السلام از ودايع امامت<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۳۵.</ref> ==
پس از اتمام اعمال [[حجّة الوداع|حج]] و بازگشت به مكه<ref>از نظر ترتيب زمانى اگر چه اين آيات مربوط به وقايعى است كه در مكه قبل از حركت به سوى غدير رخ داده، اما از آنجا كه ادامه آن تا ورود به مدينه است، در اينجا قرار داده شد.</ref>، [[خداوند]] رسماً دستور [[ابلاغ ولایت]] را بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل كرد. اولين مرحله جدّى از مسئله ولايت در همين روز آغاز مى ‏شود.
پس از اتمام اعمال [[حجّة الوداع|حج]] و بازگشت به مكه<ref>از نظر ترتيب زمانى اگر چه اين آيات مربوط به وقايعى است كه در مكه قبل از حركت به سوى غدير رخ داده، اما از آنجا كه ادامه آن تا ورود به مدينه است، در اينجا قرار داده شد.</ref>، [[خداوند]] رسماً دستور [[ابلاغ ولایت]] را بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل كرد. اولين مرحله جدّى از مسئله ولايت در همين روز آغاز مى ‏شود.


قبل از اعلام و ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام به مردم، بايد ودايع نبوت و [[امامت]] به على‏ عليه السلام سپرده شود. پيامبرصلى الله عليه وآله مجلسى خصوصى با على‏ عليه السلام تشكيل مى‏ دهد كه احدى در آن راه ندارد. اين ودايع دو قسم ‏اند: [[ودایع امامت|ودایع]] معنوى و ودايع مادى. از جمله ودايع مادى تورات حضرت موسى ‏عليه السلام و عصاى موسى‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۲۲  - ۲۰۱.</ref>
قبل از اعلام و ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام به مردم، بايد ودایع [[نبوّت]] و [[امامت]] به على‏ عليه السلام سپرده شود. پيامبرصلى الله عليه وآله مجلسى خصوصى با على‏ عليه السلام تشكيل مى‏ دهد كه احدى در آن راه ندارد. اين ودايع دو قسم ‏اند: [[ودایع امامت|ودایع]] معنوى و ودايع مادى. از جمله ودايع مادى تورات حضرت موسى ‏عليه السلام و عصاى موسى‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۰۱ - ۲۲۲.</ref>


== شباهت امت پيامبرصلى الله عليه وآله باامت حضرت موسى‏ عليه السلام<ref>از غدير تا الغدير: ص ۱۰۳  - ۹۷.</ref> ==
== شباهت امت پيامبر صلى الله عليه و آله با امت حضرت موسى‏ عليه السلام<ref>از غدير تا الغدير: ص ۹۷ - ۱۰۳.</ref> ==
از جمله [[شباهت]] ‏هاى اصحاب حضرت موسى‏ عليه السلام با اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله و يا بالعكس را مى ‏توان اين گونه بيان كرد:
از جمله [[شباهت]] ‏هاى اصحاب حضرت موسى‏ عليه السلام با [[اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله]] و يا بالعكس را مى ‏توان اين گونه بيان كرد:


خداوند در بخش پايانى آيه [[اکمال دین|اکمال]] مى ‏فرمايد: «خدا تو را از مردم حفظ مى‏ كند» . معلوم مى ‏شود نگرانى پيامبرصلى الله عليه وآله از خطر جانى و نظامى نبود، به همان دو شاهدى كه ياد شد. بلكه عمده خطر داخلى و جوّسازى مردم [[حجاز]] بود؛ كه مبادا بر اثر ضعف فرهنگى دچار شبهه شوند و بگويند: رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله داعيه رسالت در سر پروراند تا مردم را محكوم خاندان خود كرده، پسرعمو و داماد خود را جانشين خويش كند، و در نتيجه امارت بر مردم را ميراث و موروث خاندان خود گرداند.
خداوند در بخش پايانى آيه [[اکمال دین|اکمال]] مى ‏فرمايد: «خدا تو را از مردم حفظ مى‏ كند» . معلوم مى ‏شود نگرانى پيامبر صلى الله عليه و آله از خطر جانى و نظامى نبود، به همان دو شاهدى كه ياد شد. بلكه عمده خطر داخلى و جوّسازى مردم [[حجاز]] بود؛ كه مبادا بر اثر ضعف فرهنگى دچار شبهه شوند و بگويند: رسول‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله داعيه رسالت در سر پروراند تا مردم را محكوم خاندان خود كرده، پسرعمو و داماد خود را جانشين خويش كند، و در نتيجه امارت بر مردم را ميراث و موروث خاندان خود گرداند.


اين ترس همواره هست، و ترس نظامى نيست تا كسى بگويد من خوف ندارم و خون شهيد مؤثر است. اگر مردم جاهل عوام بودند و قدرت تحليل نداشتند، رهبر الهى نيز كارى از پيش نمى ‏برد.
اين ترس همواره هست، و ترس نظامى نيست تا كسى بگويد من خوف ندارم و خون شهيد مؤثر است. اگر مردم جاهل عوام بودند و قدرت تحليل نداشتند، رهبر الهى نيز كارى از پيش نمى ‏برد.
خط ۸۶: خط ۸۶:
وقتى پيروان حضرت موسى ‏عليه السلام گفتند: بين دو مرگ گرفتار شديم، كليم خدا نفرمود: صبر كنيد كه خدا صابران را دوست دارد، و اگر شهيد شديم اجرمان با خداست. بلكه فرمود: ما بين دو مرگ نجات پيدا كرده و پيروزيم. خدا فرمود: با عصاى خود به دريا بزن «و اضرب بعصاك البحر» .<ref>شعراء /  ۶۳ .</ref> موسى‏ عليه السلام عصاى خود را به دريا زد و دريا بستر خاكى شد و آنها گذشتند. ولى چون فرعون و فرعونيان آمدند در كام امواج خروشان غرق شدند: «فغشيهم من اليمّ ما غشيهم» .<ref>طه /  ۷۸.</ref>
وقتى پيروان حضرت موسى ‏عليه السلام گفتند: بين دو مرگ گرفتار شديم، كليم خدا نفرمود: صبر كنيد كه خدا صابران را دوست دارد، و اگر شهيد شديم اجرمان با خداست. بلكه فرمود: ما بين دو مرگ نجات پيدا كرده و پيروزيم. خدا فرمود: با عصاى خود به دريا بزن «و اضرب بعصاك البحر» .<ref>شعراء /  ۶۳ .</ref> موسى‏ عليه السلام عصاى خود را به دريا زد و دريا بستر خاكى شد و آنها گذشتند. ولى چون فرعون و فرعونيان آمدند در كام امواج خروشان غرق شدند: «فغشيهم من اليمّ ما غشيهم» .<ref>طه /  ۷۸.</ref>


موساى كليم‏ عليه السلام -  كه بين دو مرگ به ياد خدا بود و امنيت خود را از خدا دريافت كرد -  احساس ترس نكرد. اما وقتى ساحران فرعون چوب ‏ها و طناب ‏ها را در ميدان مبارزه انداختند: «سحروا اعين الناس و استرهبوهم« .<ref>اعراف /  ۱۱۶.</ref> مردم كه تماشاچى ميدان مسابقه بودند، ديدند مارهاى فراوانى در اين ميدان در جنب و جوش است. موسايى كه عصا را اژدها مى‏ كند و خود اژدها افكن است، در اين صحنه ترسيد: «فأوجس فى نفسه خيفة موسى» .<ref>طه /  ۶۷ .</ref>
موساى كليم‏ عليه السلام -  كه بين دو مرگ به ياد خدا بود و امنيت خود را از خدا دريافت كرد -  احساس ترس نكرد. اما وقتى ساحران فرعون چوب ‏ها و طناب ‏ها را در ميدان مبارزه انداختند: «سحروا اعين الناس و استرهبوهم».<ref>اعراف /  ۱۱۶.</ref> مردم كه تماشاچى ميدان مسابقه بودند، ديدند مارهاى فراوانى در اين ميدان در جنب و جوش است. موسايى كه عصا را اژدها مى‏ كند و خود اژدها افكن است، در اين صحنه ترسيد: «فأوجس فى نفسه خيفة موسى» .<ref>طه /  ۶۷ .</ref>


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در تحليل ترس حضرت موسى ‏عليه السلام مى‏ فرمايد:« لم يوجس موسى ‏عليه السلام خيفة على نفسه، بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضلال» .<ref>نهج البلاغه: خطبه ۴.</ref> موساى كليم‏ عليه السلام بر خود نترسيد، بلكه ترس وى از اين بود كه جاهلان پيروز شوند و مردم را به گمراهى بكشانند.
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در تحليل ترس حضرت موسى ‏عليه السلام مى‏ فرمايد:« لم يوجس موسى ‏عليه السلام خيفة على نفسه، بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضلال» .<ref>نهج البلاغه: خطبه ۴.</ref> موساى كليم‏ عليه السلام بر خود نترسيد، بلكه ترس وى از اين بود كه جاهلان پيروز شوند و مردم را به گمراهى بكشانند.
خط ۹۶: خط ۹۶:
خداى سبحان كه فرمود: «و اللَّه يعصمك من الناس» يعنى كارى مى‏ كنم كه طرز فكر مردم دگرگون شود و مردم كار تو را توطئه نپندارد و تو را متهم نكنند. چنانكه به موساى كليم ‏عليه السلام بشارت داد: «لا تخف انك انت الاعلى . و الق ما فى يمينک تلقف ما صنعوا انما صنعوا كيد سحر و لا يفلح الساحر حيث اتى»<ref>طه /  ۶۹،۶۸ .</ref>؛ مترس كه تو خود برتر و پيروزى. و آنچه در دست دارى بينداز تا هر چه را ساخته ‏اند ببلعد.
خداى سبحان كه فرمود: «و اللَّه يعصمك من الناس» يعنى كارى مى‏ كنم كه طرز فكر مردم دگرگون شود و مردم كار تو را توطئه نپندارد و تو را متهم نكنند. چنانكه به موساى كليم ‏عليه السلام بشارت داد: «لا تخف انك انت الاعلى . و الق ما فى يمينک تلقف ما صنعوا انما صنعوا كيد سحر و لا يفلح الساحر حيث اتى»<ref>طه /  ۶۹،۶۸ .</ref>؛ مترس كه تو خود برتر و پيروزى. و آنچه در دست دارى بينداز تا هر چه را ساخته ‏اند ببلعد.


در حقيقت آنچه سر همبندى كرده ‏اند افسوس افسونگران است، و افسونگر هر جا برود [[رستگاری|رستگار]] نمى‏ شود. مردم خواهند ديد كه در صحنه مسابقه اژدهايى حركت مى ‏كند ولى چيزى جز چوب‏ هاى خشک و طناب ‏هاى بى ‏روح و سرد نيست. آخرالامر هم كيد و صنع ساحران را بلعيده مى‏ شود، نه چوب و عصا و طناب. خداى سبحان با چنين اهميتى حادثه غدير را براى رسول گرامى‏ صلى الله عليه وآله تحلیل و تبيين كرد.
در حقيقت آنچه سر هم بندى كرده ‏اند افسوس افسونگران است، و افسونگر هر جا برود [[رستگاری|رستگار]] نمى‏ شود. مردم خواهند ديد كه در صحنه مسابقه اژدهايى حركت مى ‏كند ولى چيزى جز چوب‏ هاى خشک و طناب ‏هاى بى ‏روح و سرد نيست. آخرالامر هم كيد و صنع ساحران را بلعيده مى‏ شود، نه چوب و عصا و طناب. خداى سبحان با چنين اهميتى حادثه غدير را براى رسول گرامى‏ صلى الله عليه و آله تحلیل و تبيين كرد.


== پانویس ==
== پانویس ==