۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
با توجه به همين استناد ريشه اى غدير به قرآن، اتمام حجت ها و دفاع از حريم غدير با تكيه بر آيات قرآنى در طول چهارده از سوى پيامبر و ائمه عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته، كه از جمله آنها اتمام حجت هاى قرآنىِ بلال به اين آيه است: «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» اجازه بيعت با سقيفه را نمى دهد<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص ۱۳۵،۱۳۴. </ref>: | با توجه به همين استناد ريشه اى غدير به قرآن، اتمام حجت ها و دفاع از حريم غدير با تكيه بر آيات قرآنى در طول چهارده از سوى پيامبر و ائمه عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته، كه از جمله آنها اتمام حجت هاى قرآنىِ بلال به اين آيه است: «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَىِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» اجازه بيعت با سقيفه را نمى دهد<ref>مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص ۱۳۵،۱۳۴. </ref>: | ||
بلال مؤذن | بلال مؤذن [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] از كسانى بود كه با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] بيعت نكرد. از سوى ديگر ابوبكر در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بلال را كه غلام بود خريد و آزاد كرد. عمر از اين بهانه استفاده كرد و روزى گريبان بلال را گرفت و گفت: اى بلال، اين جزاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] است كه تو را آزاد كرده، اكنون نمى آيى با او [[بیعت]] كنى! | ||
بلال گفت: اگر مرا به خاطر خدا آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آنوقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را | بلال گفت: اگر مرا به خاطر [[خداوند|خدا]] آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آنوقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را خلیفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. خداوند تعالى مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لا تقدِّموا بين يدى اللَّه و رسوله» ، يعنى: «اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا و پيامبر جلوتر نرويد». | ||
اى عمر، تو خوب مى دانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى پسر عمويش پيمانى بست كه تا | اى عمر، تو خوب مى دانى كه پيامبر صلى الله عليه و آله براى پسر عمويش پيمانى بست كه تا قیامت بر گردن ماست. آن حضرت او را در روز غدير خم مولی و [[صاحب اختیار]] ما قرار داد. چه كسى جرأت دارد در برابر صاحب اختيار خود با ديگرى بيعت كند؟! عمر گفت: اگر بيعت نمى كنى با ما زندگى مكن! نه طرفدار ما باش و نه مخالف ما ! بلال هم مجبور شد بخاطر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام از [[مدینه]] بيرون رود و در جاى ديگرى زندگى كند!<ref> مثالب النواصب (ابن شهرآشوب، نسخه خطى) : ص ۱۳۵،۱۳۴.</ref> | ||
== بلال پس از خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۸. </ref>== | == بلال پس از خطبه غدير<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۸. </ref>== |