پرش به محتوا

تقوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ فوریهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== آيه«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<ref>حجر /  ۴۶ ۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۹  - ۳۵۴.  </ref> ==
== آيه«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ»<ref>حجر /  ۴۶ ۴۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵۹  - ۳۵۴.  </ref> ==
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام ديده مى‏ شود.
در خطابه غدير آياتى از [[قرآن]] به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] ديده مى‏ شود.


مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شك و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.
مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه‏ هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است.


آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.
آن پاداش بزرگ [[بهشت]] است و امان از آتش، و استقبال از محبين على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۶ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۴۵ و ۴۶ سوره حجر و آيه ۷۳ سوره زمر است:
خط ۱۰: خط ۱۰:
«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :
«إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ» :


متقين در بهشت‏ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد .
متقين در بهشت‏ ها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد .


«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref>زمر /  ۷۳.</ref>
«وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»<ref>زمر /  ۷۳.</ref>


«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.»
«كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مى‏ شوند تا هنگامى كه به آن مى‏ رسند و درهاى آن باز مى‏ شود، خزانه دارانش به آنها مى‏ گويند: [[سلام]] بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.»


اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
خط ۲۲: خط ۲۲:
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ»:


بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» . بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد [[بهشت]] مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد».
بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مى‏ شوند و [[ملائکه]] با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد» . بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد [[بهشت]] مى‏ شوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مى ‏آيند و مى‏ گويند: «سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد».


'''موقعيت تاريخى'''
'''موقعيت تاريخى'''


در خطبه غدیر پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.
در خطبه غدیر پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله [[امامت]] فراغت يافت به معرفى دوستان و [[دشمنان اهل بیت علیهم السلام|دشمنان]] امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.


در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير«ها» در كلمه«ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.
در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير«ها» در كلمه«ادخلوها» به صورت غايب و ذكر كلمه «جنت» آمده و «يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ» شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى «قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها» جمله «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم» آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.
خط ۳۲: خط ۳۲:
مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ: موقعیت قرآنی
مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ: موقعیت قرآنی


آيات سوره حجر ضمن اتمام حجت‏هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده‏ گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده‏ گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.
آيات سوره حجر ضمن [[اتمام حجت]]‏ هاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعده‏ گاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعده‏ گاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.


آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى‏ كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى ‏يابد.
آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه ۶۸ آغاز مى‏ شود و از نفخه صور بيان مى‏ كند تا نوبت به جهنم و بهشت مى‏ رسد كه متقين به سمت بهشت برده مى‏ شوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مى‏ كنند و بشارت ابديت به آنان مى‏ دهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مى ‏يابد.
خط ۴۴: خط ۴۴:
دريافت دقيق از اين ارتباط نياز به توضيحى درباره معناى تقوى دارد كه بايد با در نظر گرفتن موارد كاربرد و تأثير آن در زندگى و نيز نتايج و اهداف مطلوب از آن بيان شود.
دريافت دقيق از اين ارتباط نياز به توضيحى درباره معناى تقوى دارد كه بايد با در نظر گرفتن موارد كاربرد و تأثير آن در زندگى و نيز نتايج و اهداف مطلوب از آن بيان شود.


«تقوى» به معناى ترس از خدا و اطاعت از فرامين اوست، و اصل آن از [[«وقى»]] به معناى «حفظ از خطر» است، كه در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است، كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏ شود.
«تقوى» به معناى ترس از خدا و اطاعت از فرامين اوست، و اصل آن از «وقى» به معناى «حفظ از خطر» است، كه در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است، كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏ شود.


با توجه به معناى دقيقى كه ذكر شد تقوى فقط در عمل خود را نشان نمى دهد تا هنگام گناه ما را باز دارد، بلكه ظهور آثار [[تقوى]] در دو موقعيت در زندگى انسان‏ها بروز مى‏ كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر است و ديگرى در مقام عمل، كه در مقام عمل نيز تأثير يافته از گناه قلب و فكر است.
با توجه به معناى دقيقى كه ذكر شد تقوى فقط در عمل خود را نشان نمى دهد تا هنگام گناه ما را باز دارد، بلكه ظهور آثار تقوى در دو موقعيت در زندگى انسان‏ها بروز مى‏ كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر است و ديگرى در مقام عمل، كه در مقام عمل نيز تأثير يافته از گناه قلب و فكر است.


فرامين الهى از تعيين خليفه پيامبرصلى الله عليه وآله گرفته تا نماز و روزه و تا حرمت دروغ و غيبت همگى نياز به تقوى دارد تا در اطاعت از پروردگار آن گونه كه او دستور داده و خواسته باشيم.
فرامين الهى از تعيين خليفه پيامبرصلى الله عليه وآله گرفته تا نماز و روزه و تا حرمت دروغ و غيبت همگى نياز به تقوى دارد تا در اطاعت از پروردگار آن گونه كه او دستور داده و خواسته باشيم.
خط ۶۲: خط ۶۲:
نقطه مقابل اين ارتباط، تلازم بين بى‏ تقوايى و ردّ ولايت امامان‏ عليهم السلام است. اگر مخالفين و دشمنان اهل‏بيت‏ عليهم السلام تقوى داشتند و از خدا مى‏ ترسيدند و اطاعت او را مى‏ نمودند در رأس همه اطاعت‏ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم و مؤكد خداوند توسط همان پيامبرى نازل شد كه نماز و روزه و حج و حرمت دروغ و غيبت و تهمت و ربا و غير اينها نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به معناى بى‏ تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر فرموده است.
نقطه مقابل اين ارتباط، تلازم بين بى‏ تقوايى و ردّ ولايت امامان‏ عليهم السلام است. اگر مخالفين و دشمنان اهل‏بيت‏ عليهم السلام تقوى داشتند و از خدا مى‏ ترسيدند و اطاعت او را مى‏ نمودند در رأس همه اطاعت‏ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم و مؤكد خداوند توسط همان پيامبرى نازل شد كه نماز و روزه و حج و حرمت دروغ و غيبت و تهمت و ربا و غير اينها نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به معناى بى‏ تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر فرموده است.


جا دارد در اينجا به سخنان چند نفر از [[معترضين]] بر ابوبكر در روزهاى اول غصب خلافت اشاره مى‏ شود كه وقتى او را در چنين اقدام عظيمى بر ضد ولايت توبيخ مى‏ كردند از واژه «تقوى» استفاده كردند و او را در حضور مردم بى ‏تقوى معرفى مى‏ نمودند
جا دارد در اينجا به سخنان چند نفر از معترضين بر ابوبكر در روزهاى اول غصب خلافت اشاره مى‏ شود كه وقتى او را در چنين اقدام عظيمى بر ضد ولايت توبيخ مى‏ كردند از واژه «تقوى» استفاده كردند و او را در حضور مردم بى ‏تقوى معرفى مى‏ نمودند


سلمان در مسجد بپاخاست و در حالى كه ابوبكر بر منبر بود خطاب به او گفت:
سلمان در مسجد بپاخاست و در حالى كه ابوبكر بر منبر بود خطاب به او گفت:
خط ۸۲: خط ۸۲:
با توجه به سخن فوق معلوم مى ‏شود موضوعيت تقوى درباره اهل‏ بيت و حقوقشان معناى دقيقِ ارتباط بين تقوى و ولايت است، همان گونه كه باز گرداندن حقشان توبه از اين گناه و نشانه ترس از خداست.
با توجه به سخن فوق معلوم مى ‏شود موضوعيت تقوى درباره اهل‏ بيت و حقوقشان معناى دقيقِ ارتباط بين تقوى و ولايت است، همان گونه كه باز گرداندن حقشان توبه از اين گناه و نشانه ترس از خداست.


== '''آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»'''<ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> ==
== آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»<ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> ==
بزرگ‏ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت <ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.
بزرگ‏ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت <ref>صافّات /  ۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۹۶ ۲۹۵ ۲۸۷. </ref> و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه‏ هاى مختلف به ميان آمد.


خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
'''تحليل اعتقادى'''
'''تحليل اعتقادى'''


پس از مرحله فكر و تعقل و اعتقاد، نوبت به عمل مى‏ رسد. خداوند هنوز اين [[اكثريت]] را رها نمى ‏كند و در تقوى و مراعات فرامين الهى نيز آنان را عقب مانده از قافله و آلودگان به گناه معرفى مى‏ كند، و از اين جهت نيز سلب اعتماد از آنان را اعلام مى ‏نمايد.
پس از مرحله فكر و تعقل و اعتقاد، نوبت به عمل مى‏ رسد. خداوند هنوز اين اكثريت را رها نمى ‏كند و در تقوى و مراعات فرامين الهى نيز آنان را عقب مانده از قافله و آلودگان به گناه معرفى مى‏ كند، و از اين جهت نيز سلب اعتماد از آنان را اعلام مى ‏نمايد.


در مواردى از قرآن قلّت مؤمنين را در برابر كثرت فاسقين چنين بيان مى‏ كند: «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ»<ref>آل عمران /  ۱۱۰. </ref> «عده‏ اى از آنان مؤمن‏اند و اكثر آنان فاسقند»؛ و گاهى با ظرافت بيشتر بى مسئوليتى اكثريت را به ميان مى‏ آورد و مى‏ فرمايد:«وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ فاسقين»<ref>اعراف /  ۱۰۲. </ref> «اكثر آنان را داراى عهد و پيمان و مسئوليت نيافتيم، و اكثرشان را فاسق يافتيم»
در مواردى از قرآن قلّت مؤمنين را در برابر كثرت فاسقين چنين بيان مى‏ كند: «مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ»<ref>آل عمران /  ۱۱۰. </ref> «عده‏ اى از آنان مؤمن‏اند و اكثر آنان فاسقند»؛ و گاهى با ظرافت بيشتر بى مسئوليتى اكثريت را به ميان مى‏ آورد و مى‏ فرمايد:«وَ ما وَجَدْنا لِأَكْثَرِهِمْ مِنْ عَهْدٍ وَ إِنْ وَجَدْنا أَكْثَرَهُمْ فاسقين»<ref>اعراف /  ۱۰۲. </ref> «اكثر آنان را داراى عهد و پيمان و مسئوليت نيافتيم، و اكثرشان را فاسق يافتيم»
خط ۱۲۰: خط ۱۲۰:
اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل‏بيت‏ عليهم السلام داشته باشند.
اين موارد اگر چه ارتباط مستقيم با غدير ندارد و موارد آن نيز بسيار كم است، ولى در حاشيه غدير يادآور ارتباطى است كه احكام الهى بايد با اهل‏بيت‏ عليهم السلام داشته باشند.


در بين اين [[تأكيدات،]] پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.
در بين اين تأكيدات، پيامبرصلى الله عليه وآله حلال و حرام را به طور كلى مطرح مى‏ كند، و اينكه درباره جزئيات آنها بايد به امامان‏ عليهم السلام مراجعه شود.


اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۰۲ سوره آل ‏عمران است:
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۱۰۲ سوره آل ‏عمران است:
خط ۲۳۶: خط ۲۳۶:
از اين فرازِ دعاى غدير سه نكته درباره اين آيات به دست مى ‏آيد:
از اين فرازِ دعاى غدير سه نكته درباره اين آيات به دست مى ‏آيد:


<big>'''الف) امام غدير مظهر تقوا و موضع اعتماد'''</big>
'''الف) امام غدير مظهر تقوا و موضع اعتماد'''


<big>امام غدير موضع اعتماد و مظهر تقواست. در واقع ما كه از خدا امامى از متقين مى‏ خواهيم، براى آن است كه راهبر ما به سوى خداست و اگر مانند پيشوايان سقيفه فاسقى بعد از فاسقى باشد چگونه مى‏ توان در راه خدا پيرو آنان شد؟! امام باقر عليه السلام در بيان اين آيه مى‏ فرمايد: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» يعنى امامان هدايت كننده هدايت شده، كه مردم توسط ما هدايت مى ‏شوند، و اين مخصوص آل محمد عليهم السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵. </ref></big>
امام غدير موضع اعتماد و مظهر تقواست. در واقع ما كه از خدا امامى از متقين مى‏ خواهيم، براى آن است كه راهبر ما به سوى خداست و اگر مانند پيشوايان سقيفه فاسقى بعد از فاسقى باشد چگونه مى‏ توان در راه خدا پيرو آنان شد؟! امام باقر عليه السلام در بيان اين آيه مى‏ فرمايد: «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِينَ إِماماً» يعنى امامان هدايت كننده هدايت شده، كه مردم توسط ما هدايت مى ‏شوند، و اين مخصوص آل محمد عليهم السلام است.<big><ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۳۵. </ref></big>


'''ب) امامت متقين تا قيامت'''
'''ب) امامت متقين تا قيامت'''