پرش به محتوا

آیه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۸۷: خط ۶۸۷:
شخص يهودى كه در مجلس عمر حاضر بود گفت: اگر آيه «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ...» (كه در روز غدير نازل شده) در امت ما نازل شده بود ما روز نزول آن را عيد مى‏ گرفتيم!<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۳،۱۱۵.</ref>
شخص يهودى كه در مجلس عمر حاضر بود گفت: اگر آيه «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ...» (كه در روز غدير نازل شده) در امت ما نازل شده بود ما روز نزول آن را عيد مى‏ گرفتيم!<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۸۳. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۳،۱۱۵.</ref>


در فاصله تبعيد امام رضا عليه السلام به خراسان زمينه‏ هاى بسيار مناسبى براى تبيين معناى غدير پيش آمد كه از نمونه ‏هاى بارز آن در روزهاى اول ورود حضرت بود.


عبدالعزيز مى ‏گويد: در روزهاى اول ورود حضرت به شهر مرو، در روز جمعه مردم در مسجد جامع شهر جمع شده بودند و درباره مسئله امامت و اختلافاتى كه درباره آن مطرح است سخن مى‏ گفتند. من خدمت آقايم امام رضا عليه السلام رفتم و اين بحث ‏هاى مسجد را به حضرت گزارش دادم.


  در فاصله تبعيد امام رضاعليه السلام به خراسان زمينه‏هاى بسيار مناسبى براى تبيين معناى غدير پيش آمد كه از نمونه‏هاى بارز آن در روزهاى اول ورود حضرت بود.
حضرت تبسمى كرد و فرمود: اين مردم نمى‏ دانند و در آرائى كه مى‏ گويند مورد مكر و حيله قرار گرفته ‏اند. خداوند تبارک و تعالى پيامبرش را از اين جهان نبُرد مگر بعد از آنكه دين را برايش كامل فرمود. از يک سو قرآن را بر او نازل كرد... ، و از سوى ديگر در حجةالوداع كه آخر عمر او بود اين آيه را فرستاد كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ ديناً»


مسئله امامت كمال دين است؛ پيامبر صلى الله عليه و آله از اين جهان نرفت مگر آنكه براى امتش معارف دينشان را روشن ساخت و راهشان را مشخص فرمود و آنان را به قول حق سپرد و على‏ عليه السلام را عَلَم و امام براى آنان منصوب فرمود، و هر چه امت بدان نياز دارند بيان فرمود.


عبدالعزيز مى‏گويد: در روزهاى اول ورود حضرت به شهر مرو، در روز جمعه مردم در مسجد جامع شهر جمع شده بودند و درباره مسئله امامت و اختلافاتى كه درباره آن مطرح است سخن مى‏گفتند. من خدمت آقايم امام رضاعليه السلام رفتم و اين بحث‏هاى مسجد را به حضرت گزارش دادم.
هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده او كتاب خدا را رد نموده و به آن كافر است ... . انتخاب امام به دست مردم و عقل‏ هاى مردم كجا و مقام بلند امامت!؟ كجا مى‏توان صاحب چنين مقامى را پيدا كرد؟ ... مى ‏خواهند امامت را با عقل‏ هاى حيران و بى ‏ثمر و ناقص، و رأی هاى گمراه برپا كنند ... .


انتخاب خدا و پيامبر و اهل ‏بيتش را كنار گذارده و به انتخاب خود روى آورده ‏اند، در حالى كه قرآن ندا داده است: «پروردگارت آنچه بخواهد خلق مى ‏كند و انتخاب مى ‏نمايد، براى مردم حق انتخاب و اختيارى نيست ...» و همچنين فرموده: «وقتى خدا و رسولش در مسئله‏ اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى ‏ماند»... .<ref>غيبت نعمانى: ص ۲۱۸ ح ۶ .</ref>


حضرت تبسمى كرد و فرمود: اين مردم نمى‏دانند و در آرائى كه مى‏گويند مورد مكر و حيله قرار گرفته‏اند. خداوند تبارك و تعالى پيامبرش را از اين جهان نبُرد مگر بعد از آنكه دين را برايش كامل فرمود. از يك سو قرآن را بر او نازل كرد... ، و از سوى ديگر در حجةالوداع كه آخر عمر او بود اين آيه را فرستاد كه »الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَرَضيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ ديناً«
يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته ‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏ شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
 
 
مسئله امامت كمال دين است؛ پيامبرصلى الله عليه وآله از اين جهان نرفت مگر آنكه براى امتش معارف دينشان را روشن ساخت و راهشان را مشخص فرمود و آنان را به قول حق سپرد و على‏عليه السلام را عَلَم و امام براى آنان منصوب فرمود، و هر چه امت بدان نياز دارند بيان فرمود.
 
 
هر كس گمان كند كه خداوند دينش را كامل نكرده او كتاب خدا را رد نموده و به آن كافر است ... . انتخاب امام به دست مردم و عقل‏هاى مردم كجا و مقام بلند امامت!؟ كجا مى‏توان صاحب چنين مقامى را پيدا كرد؟ ... مى‏خواهند امامت را با عقل‏هاى حيران و بى‏ثمر و ناقص، و رأيهاى گمراه برپا كنند ... .
 
 
انتخاب خدا و پيامبر و اهل‏بيتش را كنار گذارده و به انتخاب خود روى آورده‏اند، در حالى كه قرآن ندا داده است: »پروردگارت آنچه بخداهد خلق مى‏كند و انتخاب مى‏نمايد، براى مردم حق انتخاب و اختيارى نيست ...« و همچنين فرموده: »وقتى خدا و رسولش در مسئله‏اى حكم كنند براى هيچ زن و مرد مسلمانى حق اختيار نمى‏ماند« ... .××× 1 غيبت نعمانى: ص 218 ح 6 . ×××
 
 
  يكى از جلوه‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏هايى از مسئله غدير به چشم مى‏خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
 
»الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً« : »امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم« .


«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»: «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».


اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
اين آيه و زيارت مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:


'''۱. متن زيارت'''


1-  متن زيارت
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در روز غدير، شک كننده در ولايت به عنوان معاند با خداوند در دين كاملى كه روز غدير اعلام شد، معرفى شده است:
 
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين‏عليه السلام در روز غدير، شك كننده در ولايت به عنوان معاند با خداوند در دين كاملى كه روز غدير اعلام شد، معرفى شده است:


اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ<ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰ - ۳۶۸.</ref>: يا اميرالمؤمنين، شهادت مى‏ دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏صلى الله عليه وآله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، دشمنى كرده است.


اشْهَدُ يا اميرَالمُؤْمِنينَ انَّ الشّاكَّ فيكَ ما آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمينِ وَ انَّ العادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عانَدَ عَنِ الدِّينِ الْقَويمِ الّذِى ارْتَضاهُ لَنا رَبُّ الْعالَمينَ وَ اكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَديرِ××× 1 بحار الانوار: ج 97 ص 368  - 360. ×××: يا اميرالمؤمنين، شهادت مى‏دهم كه شك كننده درباره تو به پيامبر امين‏صلى الله عليه وآله ايمان نياورده است، و كسى كه تو را با غير تو مساوى قرار دهد از دين محكمى كه رب العالمين براى ما پسنديده و با ولايت تو در روز غدير آن را كامل كرده، دشمنى كرده است.