پرش به محتوا

آيه ۳ مائده و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۴: خط ۸۴:
از همه كافرين خطرناک ‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ ها و نقشه ‏ها را براى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد با بى‏ پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.
از همه كافرين خطرناک ‏تر منافقين بودند كه تمام توطئه‏ ها و نقشه ‏ها را براى بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله آماده كرده بودند، كه وقتى آن حضرت حضور نداشته باشد با بى‏ پروايى و فرصت طلبى خود جامعه مسلين را بر هم بريزند و به انحراف بكشانند.


اما با منصوب شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبرصلى الله عليه وآله به او، آنان نيز نقشه‏هاى خود را بر آب ديدند و فهميدند كه به آسانى نمى‏توانند به اهداف خود دست يابند و لذا جمله »بَطَلَ كَيْدُنا« را بر زبان آوردند كه ذكر خواهد شد.××× 1 براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير در قرآن: ج 3 ص 62 . ×××
اما با منصوب شدن فردى قدرتمند چون على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و سپردن تمام شئون پيامبر صلى الله عليه و آله به او، آنان نيز نقشه‏ هاى خود را بر آب ديدند و فهميدند كه به آسانى نمى ‏توانند به اهداف خود دست يابند و لذا جمله «بَطَلَ كَيْدُنا» را بر زبان آوردند كه ذكر خواهد شد.<ref>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: غدير در قرآن: ج ۳ ص ۶۲ .</ref>


 
'''د) يأس ابليس و شياطين'''
د. يأس ابليس و شياطين


اين يأس و نااميدى دشمنان اسلام تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين -  كه پايه گذاران كفرو نفاق در جهانند -  اهميت و ارزش اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند، و در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند.
اين يأس و نااميدى دشمنان اسلام تا آنجا پيش رفت كه ابليس و شياطين -  كه پايه گذاران كفرو نفاق در جهانند -  اهميت و ارزش اعلان چنين ولايتى در غدير را دريافتند، و در بين خود از اين شكست فرياد بر آوردند.


اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهى نيست، چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.<ref>كتاب سليم: ص ۵۷۹ . الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ .</ref>


اصحاب ابليس به او گفتند: اين امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهى محفوظ شدند و ديگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهى نيست، چرا كه امام و پناه خود بعد از پيامبرشان را شناختند.××× 2 كتاب سليم: ص 579 . الكافى )روضه( : ج 8 ص 343 ح 541 . ×××
ابليس به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خدا انجام نخواهد گرفت.<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۴ ح ۵۴۲ .</ref> اين گونه كه او سخن گفت، برنامه مستحكمى را پيش‏ بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>
 
 
ابليس به آنان گفت: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به نتيجه برسد هرگز معصيت خدا انجام نخواهد گرفت.××× 3 الكافى )روضه( : ج 8 ص 344 ح 542 . ××× اين گونه كه او سخن گفت، برنامه مستحكمى را پيش‏بينى كرد كه هر كدام از جانشينانش از دنيا برود ديگرى جاى او را خواهد گرفت.××× 4 بحار الانوار: ج 37 ص 168 120. عوالم العلوم: ج / 15 ص 135 125. ×××
 
مى‏بينيم كه ابليس و شياطين كه انواع راه‏هاى گمراهى مردم را تجربه كرده‏اند، چگونه از اهميت برنامه پيامبرصلى الله عليه وآله آگاهند و در صورت اجراى آن خود را شكست خورده مى‏يابند.
 
 
ه . اگر مأيوس شدند پس چرا سقيفه؟!
 
آخرين نكته‏اى كه درباره آيه »الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا ...« بايد خاطر نشان سازيم پاسخ به اين سؤال است كه اگر همه دشمنان اسلام از همه جهت مأيوس شدند، پس آنچه در روزهاى بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله مى‏بينيم و انحراف اكثريت مسلمانان در بلند مدت زمان مشاهده مى‏شود، چگونه قابل تحليل است؟
 
 
پاسخ اين سؤال آن است كه منظور از يأس كفار، وجود برنامه دقيقى است كه اگر به درستى اجرا شود آنان مأيوس خواهند شد؛ و خداوند چنين آينده‏اى را براى مسلمانان پيش‏بينى كرده و عظيم‏ترين اتمام حجت خود را بر آنان نموده و اعلاترين درجه لطف را در حق آنان روا داشته است.
 
 
لذا مى‏بينيم كه از منافقين گرفته تا ابليس و يارانش با ديدن مراسم غدير رسماً اعتراف كردند كه اگر چنين برنامه‏اى پا بگيرد و به مرحله عمل برسد، همه نقشه‏هاى آنان بر آب است و هر راهى براى تخريب اسلام مسدود مى‏گردد؛ و با يأس كامل در پى روزنه‏اى بودند كه مگر از طريق آن خنجرى از پشت سر وارد آوردند.
 
 
از يك سو منافقين را مى‏بينيم كه با نسبت‏هاى جسارت آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبرصلى الله عليه وآله در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم كردن عهد و پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.
 
 
از سوى ديگر ابليس را مى‏بينيم كه به يارانش مى‏گويد: اصحاب پيامبر به من وعده داده‏اند كه به هيچ يك از گفته‏هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى‏شكنند.××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 168 120. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 135 125. ×××


در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى‏كند و به سوى ضلالت و كفر سوق مى‏دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى‏گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏طالب كنار گذاردند!××× 1 الكافى )روضه( : ج 8 ص 343 ح 541 . كتاب سليم: ص 579 . ×××
مى‏ بينيم كه ابليس و شياطين كه انواع راه‏هاى گمراهى مردم را تجربه كرده‏ اند، چگونه از اهميت برنامه پيامبر صلى الله عليه و آله آگاهند و در صورت اجراى آن خود را شكست خورده مى‏ يابند.


'''هـ) اگر مأيوس شدند پس چرا سقيفه؟!'''


اين گفته‏هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.
آخرين نكته ‏اى كه درباره آيه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا...» بايد خاطر نشان سازيم پاسخ به اين سؤال است كه اگر همه دشمنان اسلام از همه جهت مأيوس شدند، پس آنچه در روزهاى بعد از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله مى بينيم و انحراف اكثريت مسلمانان در بلند مدت زمان مشاهده مى‏ شود، چگونه قابل تحليل است؟


پاسخ اين سؤال آن است كه منظور از يأس كفار، وجود برنامه دقيقى است كه اگر به درستى اجرا شود آنان مأيوس خواهند شد؛ و خداوند چنين آينده ‏اى را براى مسلمانان پيش‏بينى كرده و عظيم ‏ترين اتمام حجت خود را بر آنان نموده و اعلاترين درجه لطف را در حق آنان روا داشته است.


اينجاست كه هر كس به هر اندازه در انحراف مردم از مسير ولايت شريك باشد در اقدامات اميد دهنده به دشمنان اسلام سهيم بوده و به همان اندازه در باز كردن دست كافران بر روى مسلمانان و تسلط فكر و فرهنگ آنان در جامعه مسلمين دخيل است.
لذا مى ‏بينيم كه از منافقين گرفته تا ابليس و يارانش با ديدن مراسم غدير رسماً اعتراف كردند كه اگر چنين برنامه ‏اى پا بگيرد و به مرحله عمل برسد، همه نقشه‏ هاى آنان بر آب است و هر راهى براى تخريب اسلام مسدود مى ‏گردد؛ و با يأس كامل در پى روزنه‏ اى بودند كه مگر از طريق آن خنجرى از پشت سر وارد آوردند.


از يک سو منافقين را مى ‏بينيم كه با نسبت ‏هاى جسارت آميزى مانند جنون و هذيان و تعصب به پيامبر صلى الله عليه و آله در صدد سقوط غدير و ولايت بودند، و با محكم كردن عهد و پيمان بين خود و توطئه قتل پيامبر و على‏ عليهما السلام در صدد بر هم ريختن برنامه دقيق اسلام بودند.


از همين جا به عظمت جنايت سقيفه و يارانش و همه آنان كه مقام ولايت را تنها گذاشتند پى مى‏بريم، كه چگونه اميد كفار به تسلط بر مسلمانان را زنده كردند و آن غبار يأس را از چهره آنان زدودند و مديون نسل‏هايى شدند كه تا امروز ضربه‏هاى كارى از كفار و منافقين مى‏خورند و روز به روز تسلط آنان را بر خود عميق‏تر مى‏يابند.
از سوى ديگر ابليس را مى‏ بينيم كه به يارانش مى‏ گويد: اصحاب پيامبر به من وعده داده ‏اند كه به هيچ يک از گفته‏ هاى او اقرار نكنند، و آنان هرگز اين پيمان خود را نمى ‏شكنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸،۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۵،۱۲۵.</ref>


در نگاهى ديگر آن قدر مردم را وسوسه مى ‏كند و به سوى ضلالت و كفر سوق مى‏ دهد كه بعد از غصب خلافت توسط سقيفه به يارانش مى ‏گويد: چگونه ديديد مرا هنگامى كه كارى كردم تا امر خدا و پيامبر را درباره اطاعت على بن ابى‏ طالب كنار گذاردند!<ref>الكافى (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱ . كتاب سليم: ص ۵۷۹ .</ref>


از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر به مسجد آورده بودند، به عمر گفت:
اين گفته‏ هاى شيطان و اقدامات او حاكى از آن است كه شأنيت و اقتضاى آن برنامه الهى يأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولى اگر مانعى بر سر راه آن ايجاد شود طبيعى است كه آن يأس‏ هاى دشمنان به اميد تبديل خواهد شد.


اينجاست كه هر كس به هر اندازه در انحراف مردم از مسير ولايت شريک باشد در اقدامات اميد دهنده به دشمنان اسلام سهيم بوده و به همان اندازه در باز كردن دست كافران بر روى مسلمانان و تسلط فكر و فرهنگ آنان در جامعه مسلمين دخيل است.


سَمِعْتُ رَسُولَ‏اللَّه‏صلى الله عليه وآله يَقُولُ: انَّ عَلَيْكَ وَ عَلى صاحِبِكَ الَّذى بايَعْتَهُ مِثْلَ ذُنُوبِ جَميعِ امَّتِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مِثْلَ عَذابِهِمْ جَميعاً: از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدم كه مى‏فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.××× 2 كتاب سليم: ص 160 ح 4. ×××
از همين جا به عظمت جنايت سقيفه و يارانش و همه آنان كه مقام ولايت را تنها گذاشتند پى مى‏ بريم، كه چگونه اميد كفار به تسلط بر مسلمانان را زنده كردند و آن غبار يأس را از چهره آنان زدودند و مديون نسل‏ هايى شدند كه تا امروز ضربه‏ هاى كارى از كفار و منافقين مى‏خورند و روز به روز تسلط آنان را بر خود عميق‏ تر مى‏ يابند.


  تدبّر در قرآن ما را در رسيدن به پاسخ صحيح كمك مى‏كند. شكى نيست كه اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد. لذا براى درك حقيقت، بايد ديد از نظر قرآن اميد مخالفان براى نفوذ در دين نسبت به چه موضوعى بوده است؟
از همين جا بود كه سلمان در لحظاتى كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را براى بيعت اجبارى با ابوبكر به مسجد آورده بودند، به عمر گفت:


سَمِعْتُ رَسُولَ ‏اللَّه‏ صلى الله عليه و آله يَقُولُ: انَّ عَلَيْكَ وَ عَلى صاحِبِكَ الَّذى بايَعْتَهُ مِثْلَ ذُنُوبِ جَميعِ امَّتِهِ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ مِثْلَ عَذابِهِمْ جَميعاً: از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‏ فرمود: مثل گناه همه امت تا روز قيامت و نيز مثل عذاب همه آنان بر تو و رفيقت خواهد بود كه با او بيعت كردى.<ref>كتاب سليم: ص ۱۶۰ ح ۴.</ref>


قرآن در بخشى از آيتى مى‏فرمايد: »نتربّص به ريب المنون«××× 1 طور /  30. ×××: در كمين و منتظر مرگ او هستيم. بر اين اساس روشن مى‏شود اميد مخالفان اسلام معطوف به بعد از شهادت رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله بوده است.
تدبّر در قرآن ما را در رسيدن به پاسخ صحيح كمک مى ‏كند. شكى نيست كه اميد لازمه يأس است؛ يعنى بايد اميدى باشد تا بر اثر وقوع امرى تبديل به يأس گردد. لذا براى درک حقيقت، بايد ديد از نظر قرآن اميد مخالفان براى نفوذ در دين نسبت به چه موضوعى بوده است؟


قرآن در بخشى از آيتى مى‏ فرمايد: «نتربّص به ريب المنون»<ref>طور /  ۳۰.</ref>: در كمين و منتظر مرگ او هستيم. بر اين اساس روشن مى‏ شود اميد مخالفان اسلام معطوف به بعد از شهادت رسول اكرم ‏صلى الله عليه و آله بوده است.


با شهادت آن حضرت جايگاه رهبرى الهى مسلمين خالى مى‏شود و رخنه‏اى در دين ايجاد مى‏گردد، كه اگر تدبيرى در جهت رفع و دفع اين ثلمه انديشيده نشود، رياست طلبان با نفوذ در رهبرى يا به دست گرفتن سكّان آن، زمينه‏اى براى نفوذ در دين ايجاد مى‏كنند.
با شهادت آن حضرت جايگاه رهبرى الهى مسلمين خالى مى‏ شود و رخنه‏ اى در دين ايجاد مى‏ گردد، كه اگر تدبيرى در جهت رفع و دفع اين ثلمه انديشيده نشود، رياست طلبان با نفوذ در رهبرى يا به دست گرفتن سكّان آن، زمينه ‏اى براى نفوذ در دين ايجاد مى ‏كنند.


بدين رو اميد مخالفان نفوذ در رهبرى اسلامى بوده، و اگر قرار باشد اين اميد تبديل به يأس گردد، بايد از طرف خداوند تكليف رهبرى بعد از رسول اكرم‏ صلى الله عليه و آله در روزى از ايام حجةالوداع روشن شده باشد، تا زمينه يأس كامل كفار فراهم گردد و وعده الهى در: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم» كاملاً محقق گردد.


بدين رو اميد مخالفان نفوذ در رهبرى اسلامى بوده، و اگر قرار باشد اين اميد تبديل به يأس گردد، بايد از طرف خداوند تكليف رهبرى بعد از رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله در روزى از ايام حجةالوداع روشن شده باشد، تا زمينه يأس كامل كفار فراهم گردد و وعده الهى در: »اليوم يئس الذين كفروا من دينكم« كاملاً محقق گردد.
== پانویس ==