پرش به محتوا

آيه ۱۵ یونس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
پرده از اين همه اسرار در روزى برداشته شد كه نامه عمر بن خطاب به معاويه از صندوق سقيفه بيرون آمد و فرازهاى اول آن نشان داد كه آنچه بر دست غاصبين انجام مى‏شده از كدامين فكرها و قلب‏ها فرمان مى‏گرفته است. او در آغاز نامه ‏اش چنين مى‏نويسد: به هُبَل قسم و به بت‏هاى كوچك و بزرگ و به لات و عُزّى قسم، كه عمر از آغازى كه آنها را عبادت كرده، انكارشان ننموده است و هرگز خدايى براى كعبه عبادت نكرده و هيچ سخنى از محمد را تصديق نكرده، و سر تسليم در برابر او نشان نداده مگر براى آنكه بر او حيله كند و ضربه ناگهانى بر او بزند.
پرده از اين همه اسرار در روزى برداشته شد كه نامه عمر بن خطاب به معاويه از صندوق سقيفه بيرون آمد و فرازهاى اول آن نشان داد كه آنچه بر دست غاصبين انجام مى‏شده از كدامين فكرها و قلب‏ها فرمان مى‏گرفته است. او در آغاز نامه ‏اش چنين مى‏نويسد: به هُبَل قسم و به بت‏هاى كوچك و بزرگ و به لات و عُزّى قسم، كه عمر از آغازى كه آنها را عبادت كرده، انكارشان ننموده است و هرگز خدايى براى كعبه عبادت نكرده و هيچ سخنى از محمد را تصديق نكرده، و سر تسليم در برابر او نشان نداده مگر براى آنكه بر او حيله كند و ضربه ناگهانى بر او بزند.


او براى ما سحر عظيمى را آورد كه سحر او از سحر بنى‏اسرائيل بالاتر بود. او گذشته از سحر آنان چيزهاى تازه‏اى آورد كه اگر آنان حاضر بودند اقرار مى‏ كردند كه او سيد ساحران است!!
او براى ما سحر عظيمى را آورد كه سحر او از سحر بنى‏ اسرائيل بالاتر بود. او گذشته از سحر آنان چيزهاى تازه ‏اى آورد كه اگر آنان حاضر بودند اقرار مى‏ كردند كه او سيد ساحران است!!


اى پسر ابوسفيان، بر روش قوم خود باش و از دين خود پيروى كن و بر آنچه گذشتگانت به آن معتقد بوده‏ اند وفادار باش كه انكار كردند اين كعبه ‏اى را كه مى‏ گويند براى آن خدايى هست كه دستور داده به آنجا بيايند و طواف كنند و آن را قبله آنان قرار داده است ... .


مگر از پرستش بت‏ها و لات و عُزّى كه از سنگ و چوب و مس و نقره و طلا هستند چه ايرادى ديده بود؟! نَه! قسم به لات و عزّى، ما هيچ دليلى براى خروج از اعتقادى كه قبلاً داشتيم (يعنى بت‏ پرستى) نيافتيم، اگر چه آنان مردم را به اشتباه انداختند!!


اى پسر ابوسفيان، بر روش قوم خود باش و از دين خود پيروى كن و بر آنچه گذشتگانت به آن معتقد بوده‏اند وفادار باش كه انكار كردند اين كعبه‏اى را كه مى‏گويند براى آن خدايى هست كه دستور داده به آنجا بيايند و طواف كنند و آن را قبله آنان قرار داده است ... .
با چشم بصيرت بنگر و با گوش شنونده دل بسپار و با عقل و قلبت در كار آنان دقت كن، و از لات و عُزّى تشكر كن كه ابوبكر بر امت محمد خليفه شد و در اموال و خون و دين و جان و حلال و حرام آنان حكومت و تصرف كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۸۹.</ref>


 
== پانویس ==
مگر از پرستش بت‏ها و لات و عُزّى كه از سنگ و چوب و مس و نقره و طلا هستند چه ايرادى ديده بود؟! نَه! قسم به لات و عزّى، ما هيچ دليلى براى خروج از اعتقادى كه قبلاً داشتيم )يعنى بت‏پرستى( نيافتيم، اگر چه آنان مردم را به اشتباه انداختند!!
 
 
با چشم بصيرت بنگر و با گوش شنونده دل بسپار و با عقل و قلبت در كار آنان دقت كن، و از لات و عُزّى تشكر كن كه ابوبكر بر امت محمد خليفه شد و در اموال و خون و دين و جان و حلال و حرام آنان حكومت و تصرف كرد.××× 1 بحار الانوار: ج 30 ص 289. ×××