۲۲٬۰۵۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
از اين ميان، ابن عدى ضمن پذيرش روايات وى، نقش خوارج را در منفى جلوه دادن شخصيت او به سبب اعتقادش به افضليت حضرت على و اهل بيت عليهم السلام قابل توجه مى داند.<ref>الكامل فى ضعفاء الرجال: ج ۵ ص ۸۷ .</ref> | از اين ميان، ابن عدى ضمن پذيرش روايات وى، نقش خوارج را در منفى جلوه دادن شخصيت او به سبب اعتقادش به افضليت حضرت على و اهل بيت عليهم السلام قابل توجه مى داند.<ref>الكامل فى ضعفاء الرجال: ج ۵ ص ۸۷ .</ref> | ||
پرواضح است كه تضعيف نمودن ابوالطفيل از طرف افرادى چون ابن قتيبه و ابن حزم تنها به جهت شيعه بودن است. جرم اين صحابى رسول خدا صلى الله عليه و آله اعتقاد به ولايت و افضليت اميرالمؤمنين على عليه السلام بوده، كه نزد خوارج و نواصب گناهى نابخشودنى است. | |||
=== نتيجه گيرى === | |||
در شرايطى كه حب دنيا و بازگشت به جاهليت سبب فاصله گرفتن بيشتر صحابه از وصاياى پيامبر اعظم صلى الله عليه و آله و مانع تحقق غدير شد، گروه قليلى از صحابه مانند عمار، ابوالطفيل و حبشى با نقل و يادآورى حديث غدير و دفاع عملى از محتواى آن از حديث غدير و خط ولايت محافظت كردند، تا به آيندگان جوياى حقيقت برسد. | |||
بر شيعيان امروز است كه تلاش هاى آنان را قدر شناسند، و از بصيرت و نحوه عمل آنان در دفاع از ولايت و به ويژه در شرايط فتنه الگو بگيرند، و به راهبردهايى براى عصر خود برسند. | |||
از نحوه رفتار عمار در زمان خلافت خليفه دوم و سوم، مى توان روشنگرى و عدم سكوت در برابر ظلم را آموخت، و همچنين از كار عملياتى او در فتنه جمل و نحوه مواجه شدن با فتنه را. | |||
ابوالطفيل خود را با امامش تنظيم مى كرد. از اين رو در ايام خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام به كوفه هجرت كرد، و در هر سه جنگ تحميلى بر حضرت شركت كرد. | |||
اما او فقط مجاهد نبود، و به تعبير يعقوبى از حاملان علم امام على عليه السلام بود. | |||
حبشى نيز به نقل حديث غدير و جهاد در دفاع از اميرالمؤمنين عليه السلام اكتفا نكرد، و زبان گوياى فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام از جمله حديث منزلت بود، و از اين طريق بر آگاهى و بصيرت جامعه مى افزود. | |||
درس ديگرى كه از حيات اين سه صحابى پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين عليه السلام مى توان آموخت اينكه براى دفاع از خط ولايت بايد هزينه پرداخت كرد. | |||
گاهى بايد مانند عمار جان را فدا كرد، و گاهى پذيراى تهمت ها و توهين ها شد؛ چنانكه خوارج و نواصب و وابستگان و پيروانش ابوالطفيل را به جرم دوست داشتن امام على عليه السلام و اهل بيت پيامبر عليهم السلام و پيروى از آنان غالى و كذاب خواندند. يا مانند حبشى كه ابنعدى نام او را در كتاب ضعفايش - يعنى افرادى كه حديثشان معتبر نيست - آورده است. | |||
== پانویس == | |||