۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== اتمام حجت با بيعت غدير<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۱،۳۳ . اسرار غدير:۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | == اتمام حجت با بيعت غدير<ref> چهارده قرن با غدير: ص ۶۱،۳۳ . اسرار غدير:۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | ||
[[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] درباره اينكه پس از بيعت غدير هر كوتاهى از سوى مردم به عهده خودشان است، فرمودند: پيامبرصلى الله عليه وآله به من وصيت كردند و فرمودند: يا على، اگر گروهى يافتى كه با آنان بجنگى حق خود را طلب كن، وگرنه در خانه ات بنشين چرا كه من پيمان تو را در روز غدير خم گرفته ام كه تو وصى و خليفه من و [[صاحب اختیار]] مردم نسبت به خودشان هستى. مَثَل تو مثل بيت اللَّه الحرام است. مردم بايد سراغ تو بيايند و تو نبايد سراغ مردم بروى.<ref> اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۱ ح ۴۶۵.</ref> | |||
== ارزش و پشتوانه بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۲۶.</ref>== | == ارزش و پشتوانه بيعت غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۲۶.</ref>== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==اشتهار غدير به خاطر مراسم سه روزه بيعت<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۱۷۹،۱۷۸.</ref>== | ==اشتهار غدير به خاطر مراسم سه روزه بيعت<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۱۷۹،۱۷۸.</ref>== | ||
مراسم غدير كه نه يک ساعت و نه نيمروز و نه يک روز، بلكه سه روز به طول انجاميده و اين طولانى شدن هيچ دليلى جز بيعت ۱۲٤۰۰۰ نفرى نداشته، آن را به صورت يكى از مشهورترين وقايع تاريخ در آورده است. | |||
با در نظر گرفتن اينكه بدون بيعت هم مى شد به اين مراسم خاتمه داد، ولى اين تأكيد بر بيعت هم با پيامبر صلى الله عليه و آله و هم با [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] و توقف در بيابان در آن شرايط گرم و طاقت فرسا براى هر شنونده اى تعجب برانگيز و به ياد ماندنى است و از نگاهى ديگر اشتهار واقعه غدير را رقم مى زند. | با در نظر گرفتن اينكه بدون بيعت هم مى شد به اين مراسم خاتمه داد، ولى اين تأكيد بر بيعت هم با پيامبر صلى الله عليه و آله و هم با [[امیرالمؤمنین (لقب)|امیرالمؤمنین علیه السلام]] و توقف در بيابان در آن شرايط گرم و طاقت فرسا براى هر شنونده اى تعجب برانگيز و به ياد ماندنى است و از نگاهى ديگر اشتهار واقعه غدير را رقم مى زند. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] هجده اقدام فوق العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود: | پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] هجده اقدام فوق العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود: | ||
پس از پايان خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله دستور حركت | پس از پايان خطبه غدير پيامبرصلى الله عليه وآله دستور حركت ندادند و فرمودند كه بايد در [[غدیر]] بمانند، ولى هنوز مردم حاضر در غدير نمى دانستند براى چه بايد سه روز در غدير بمانند! اگر منظور [[ابلاغ ولایت]] اميرالمؤمنين عليه السلام بود و در سخنرانى يک ساعته همه جوانب آن به خوبى تعيين مى شد، جا داشت با پايان خطابه حركت كنند تا پس از سفر يک ماهه حج زودتر به شهر و ديار خود برسند. | ||
در لحظاتى كه سخنرانِ غدير مطالب مربوط به ولايت را كاملاً تبيين كرده | در لحظاتى كه سخنرانِ غدير مطالب مربوط به ولايت را كاملاً تبيين كرده بودند، اعلاميه خود را درباره توقف سه روزه با اعلان بيعت عمومى صادر كردند. به قدرى براى مردم عجيب و جالب بود آنگاه كه دانستند بايد تمام جمعيت صد و بيست هزار نفرى به صورت فرد فرد ابتدا با [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] و سپس با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت كنند. | ||
چه مراسم زيبايى كه تا آن روز به اين صورت نه ديده و نه شنيده بودند. احساس مردم آن بود كه آن روز هر چه مى شنوند از گونه اى متفاوت همراه با برنامه هاى بى سابقه است. | چه مراسم زيبايى كه تا آن روز به اين صورت نه ديده و نه شنيده بودند. احساس مردم آن بود كه آن روز هر چه مى شنوند از گونه اى متفاوت همراه با برنامه هاى بى سابقه است. | ||
== امر الهى بر بيعت<ref> سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳-۲۳۱. </ref>== | == امر الهى بر بيعت<ref> سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۲۳-۲۳۱. </ref>== | ||
پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش دهم [[خطبه غدیر]] و پس از بيان حج و نماز و زكات، اشاره داشتند كه براى ولايت دوازده امام عليهم السلام از شما بيعت مى گيرم، آن هم به امر الهى: | |||
اَلا اِنَّ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِيَهُما وَ اُعَرِّفَهُما؛ فَآمُرُ بِالْحَلالِ وَ اَنْهى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَاُمِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنّى وَ مِنْهُ اِمامَةً فيهِمْ قائِمَةً، خاتِمُهَا الْمَهْدِىُّ اِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضى: | اَلا اِنَّ الْحَلالَ وَ الْحَرامَ اَكْثَرُ مِنْ اَنْ اُحْصِيَهُما وَ اُعَرِّفَهُما؛ فَآمُرُ بِالْحَلالِ وَ اَنْهى عَنِ الْحَرامِ فى مَقامٍ واحِدٍ، فَاُمِرْتُ اَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ بِقَبُولِ ما جِئْتُ بِهِ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فى عَلِىٍّ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ الاَوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذينَ هُمْ مِنّى وَ مِنْهُ اِمامَةً فيهِمْ قائِمَةً، خاتِمُهَا الْمَهْدِىُّ اِلى يَوْمٍ يَلْقَى اللَّهَ الَّذى يُقَدِّرُ وَ يَقْضى: | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== امر نبوى بر بيعت<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۸.</ref>== | == امر نبوى بر بيعت<ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۸.</ref>== | ||
در بخش يازدهم و پايانى [[خطبه غدیر]] و پس از بيعت گرفتن زبانى از حاضرين، پيامبر صلى الله عليه و آله ثمره اين بيعت را به نفع خود مردم اعلام كردند. سپس بار ديگر از سر دلسوزى فرمودند: اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد و به على با عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد. آنگاه آيه ۲۸۵ سوره بقره «وَ قالُوا سَمِعْنا وَ اَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ اِلَيْكَ الْمَصيرُ» را به عنوان كلمه سمع و طاعت در كلام خود آورده فرمودند: «بگوييد: شنيديم و اطاعت كرديم. پروردگارا مغفرت تو را مى خواهيم و بازگشت به سوى توست» . | |||
آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف «الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللَّهُ» را شاهد آورده | آنگاه قدردانى از نعمت عظماى غدير و ولايت را به مردم آموخت و آيه ۴۳ سوره اعراف «الْحَمْدُ للَّهِِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا اَنْ هَدانَا اللَّهُ» را شاهد آورده فرمودند: «بگوييد: سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خدا [[هدایت]] نمى كرد ما هدايت نمى شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده اند» . | ||
== بلال حبشى و بيعت نكردن با ابوبكر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۲،۳۵۱. </ref>== | == بلال حبشى و بيعت نكردن با ابوبكر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۲،۳۵۱. </ref>== | ||
در كنار آيات غدير، مى توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى [[اتمام حجت]] غديرى - قرآنى به حساب آورد. | |||
به خصوص استشهاد به آيات [[قرآن]] در بسيارى از مواضع خطابه غدير - آن هم از لسان پيامبر معظم صلى الله عليه وآله - بُعد ديگرى از جنبه قرآنى غدير را بيان مى كند. آياتى كه در خطابه غدير به عنوان [[شاهد]] يا تفسير قرآن آمده ۵۰ مورد است كه اهميت اين سند دائمى غدير را با پشتوانه قرآنى جلوه گر مى سازد. | به خصوص استشهاد به آيات [[قرآن]] در بسيارى از مواضع خطابه غدير - آن هم از لسان پيامبر معظم صلى الله عليه وآله - بُعد ديگرى از جنبه قرآنى غدير را بيان مى كند. آياتى كه در خطابه غدير به عنوان [[شاهد]] يا تفسير قرآن آمده ۵۰ مورد است كه اهميت اين سند دائمى غدير را با پشتوانه قرآنى جلوه گر مى سازد. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
== بيعت ابوبكر با اميرالمؤمنين عليه السلام<big><ref> اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۹.</ref></big> == | == بيعت ابوبكر با اميرالمؤمنين عليه السلام<big><ref> اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۹.</ref></big> == | ||
<big> </big> در ماجراى غصب [[خلافت]] و بردن اميرالمؤمنين عليه السلام براى بيعت با ابوبكر، او تا چشمش به على عليه السلام افتاد فرياد زد: او را رها كنيد! على عليه السلام | <big> </big> در ماجراى غصب [[خلافت]] و بردن اميرالمؤمنين عليه السلام براى بيعت با ابوبكر، او تا چشمش به على عليه السلام افتاد فرياد زد: او را رها كنيد! على عليه السلام فرمودند: اى ابوبكر،چه زود جاى پيامبر را ظالمانه غصب كرديد!تو به چه حقى و با داشتن چه مقامى مردم را به بيعت خويش دعوت مى نمايى؟آيا ديروز به امر خدا و [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] با من بيعت نكردى؟<ref>كتاب سليم: حديث ۴.</ref> | ||
== بيعت اجبارى اميرالمؤمنين عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱،۲۰۰،۱۸۱. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۵۴،۵۳،۹ . غدير از زبان مولى: ص ۳۶،۳۵،۳۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۸۳ و ج ۲ ص ۲۶۴،۲۶۲. چهارده قرن با غدير: ص ۴۲،۴۱. اسرار غدير: ۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | == بيعت اجبارى اميرالمؤمنين عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱،۲۰۰،۱۸۱. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۵۴،۵۳،۹ . غدير از زبان مولى: ص ۳۶،۳۵،۳۴. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۸۳ و ج ۲ ص ۲۶۴،۲۶۲. چهارده قرن با غدير: ص ۴۲،۴۱. اسرار غدير: ۲۶۳-۲۷۲.</ref>== | ||
فراموش كردن روز غدير و سپس غصب كردن [[خلافت]] و آنگاه تراشيدن بهانه هاى واهى براى اين اقدام تعجب دارد، ولى از همه عجيب تر آن است كه على بن ابى طالب عليه السلام را كه اميرمؤمنان است و همه بايد با او بيعت كنند براى بيعت با كسى ببرند كه قبلاً با او بيعت كرده و اكنون به او مى گويد: «بايد با من بيعت كنى» ! آيا نبايد انگشت حيرت به دندان گزيد؟ | |||
آن حضرت اين منظره را چنين ترسيم فرموده | آن حضرت اين منظره را چنين ترسيم فرموده اند: | ||
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره اى از [[قرآن]] نازل شده است.<ref>الامالى: ج ۲ ص ۱۸۱. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸. </ref> | [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . من صاحب روز غديرم و درباره من سوره اى از [[قرآن]] نازل شده است.<ref>الامالى: ج ۲ ص ۱۸۱. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸. </ref> | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
وقتى على عليه السلام را نزد ابوبكر رسانيدند، عمر به صورت اهانت آميز گفت: بيعت كن و اين اباطيل را رها كن! على عليه السلام فرمود: اگر انجام ندهم چه خواهيد كرد؟ گفتند: تو را با ذلت و خوارى مى كشيم! | وقتى على عليه السلام را نزد ابوبكر رسانيدند، عمر به صورت اهانت آميز گفت: بيعت كن و اين اباطيل را رها كن! على عليه السلام فرمود: اگر انجام ندهم چه خواهيد كرد؟ گفتند: تو را با ذلت و خوارى مى كشيم! | ||
حضرت رو به آنان | حضرت رو به آنان كردند و فرمودند: اى گروه مسلمانان، و اى مهاجرين و [[انصار]]، شما را به خدا قسم مى دهم كه آيا در روز غدير خم از پيامبرصلى الله عليه وآله نشنيديد كه آن مطالب را مى فرمود، و در [[تبوک|جنگ تبوک]] آن مطالب را مى فرمود؟<ref>منظور از سخن حضرت در روز غدير «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلىٌّ مَوْلاه» است، و مراد از كلام آن حضرت در جنگ تبوک «اَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى» است.</ref> | ||
سپس على عليه السلام از آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله علنى براى عموم مردم درباره او فرموده بود چيزى باقى نگذاشت مگر آنكه براى آنان يادآور شد. و مردم درباره همه آنها اقرار كردند و گفتند: بلى، به خدا قسم. | سپس على عليه السلام از آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله علنى براى عموم مردم درباره او فرموده بود چيزى باقى نگذاشت مگر آنكه براى آنان يادآور شد. و مردم درباره همه آنها اقرار كردند و گفتند: بلى، به خدا قسم. | ||
خط ۹۹۱: | خط ۹۹۱: | ||
با ثبت اين حقيقت در تاريخ، و نيز سرودن اشعار غدير - كه در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله آغاز شد - و شهادت هزاران شاهد صادق از مهاجر و [[انصار]]، منافقانِ منتظرِ فرصت را تاب تحمل نماند. تا جايى كه هجوم آوردند، و البته تا هميشه تاريخ رسوا شدند و چهره زشتشان پديدار گشت. | با ثبت اين حقيقت در تاريخ، و نيز سرودن اشعار غدير - كه در حضور رسول خدا صلى الله عليه وآله آغاز شد - و شهادت هزاران شاهد صادق از مهاجر و [[انصار]]، منافقانِ منتظرِ فرصت را تاب تحمل نماند. تا جايى كه هجوم آوردند، و البته تا هميشه تاريخ رسوا شدند و چهره زشتشان پديدار گشت. | ||
== پانویس == | == پانویس == |