پرش به محتوا

خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:


== امتثال آيه «بَلِّغْ» با خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱ .</ref> ==
== امتثال آيه «بَلِّغْ» با خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۱ .</ref> ==
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير هيجده اقدام فوق ‏العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى ‏هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى ‏هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود:همه سخنرانى ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى ‏شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير هيجده اقدام فوق ‏العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى ‏هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى ‏هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود:


اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» : «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند».
همه سخنرانى ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل مى ‏شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.
 
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه ۶۷ سوره مائده بود: «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»: «اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده ‏اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى‏ كند».


پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود: اُؤَدّى ما اَوْحى بِهِ اِلَىَّ: من اكنون در حال اداى وظيفه نسبت به مطلبى هستم كه خدا بر من وحى فرموده است.
پيامبر صلى الله عليه و آله با توجه به همين امر خاص، مراسم غدير را ترتيب داد تا ابلاغ اين حكم به شكل خاصى انجام پذيرد. اقدام بديعى كه در سخنرانى غدير انجام گرفت آن بود كه در همان آغاز سخن -  پس از حمد و ثنا -  پيامبر صلى الله عليه و آله به صراحت اعلام كرد كه اين سخنرانى به خاطر نزول آن دستور است، آنجا كه فرمود: اُؤَدّى ما اَوْحى بِهِ اِلَىَّ: من اكنون در حال اداى وظيفه نسبت به مطلبى هستم كه خدا بر من وحى فرموده است.


آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...» .
آنگاه به توضيح آن تبليغ پرداخت و در پايان فرمود: «فَاَوْحى اِلَىَّ: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...»: «خدا بر من وحى كرده كه اى رسول ابلاغ كن آنچه از پروردگار بر تو نازل شده ...».


و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام است.
و تصريح كرد كه موضوع اين ابلاغ ولايت على ‏عليه السلام است.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۸:


== امضاى الهى پس از خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص  ۸۵  -۸۸ .</ref> ==
== امضاى الهى پس از خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص  ۸۵  -۸۸ .</ref> ==
به عنوان حساس‏ ترين فراز نبوت و پيام‏ آورى پيامبر صلى الله عليه و آله، يك برنامه ‏ريزى چند جانبه پس از خطبه غدير مطرح شد، تا امضاى الهى بر سر تا سر آن پيام بلند بر همه روشن و واضح گردد.
به عنوان حساس‏ ترين فراز نبوت و پيام‏ آورى پيامبر صلى الله عليه و آله، يک برنامه ‏ريزى چند جانبه پس از خطبه غدير مطرح شد، تا امضاى الهى بر سر تا سر آن پيام بلند بر همه روشن و واضح گردد.


چهار برنامه -  كه مستقيماً از طرف خداوند متعال هدايت مى ‏شد -  اين هدف غدير را به ثمر رساند، و بر حاضرين غدير و همه نسل‏ هاى غايب از غدير اراده مستقيم الهى را بر جزء جزء مراسم غدير ثابت كرد: سپاس خداوند از مبلغ اعظم غدير، پيام خاص الهى پس از خطابه غدير، ظهور جبرئيل در غدير، سنگ آسمانى بر دشمن غدير.
چهار برنامه -  كه مستقيماً از طرف خداوند متعال هدايت مى ‏شد -  اين هدف غدير را به ثمر رساند، و بر حاضرين غدير و همه نسل‏ هاى غايب از غدير اراده مستقيم الهى را بر جزء جزء مراسم غدير ثابت كرد: سپاس خداوند از مبلغ اعظم غدير، پيام خاص الهى پس از خطابه غدير، ظهور جبرئيل در غدير، سنگ آسمانى بر دشمن غدير.


اولين برنامه سپاس خداوند از مبلغ اعظم ولايت و غدير بود. به راستى چه زيباست كه يك سخنرانى آن قدر حساب شده باشد كه خداى غدير از مبلِّغ آن تشكر كند. در هيچ يک از پيام رسانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه وآله سابقه ندارد كه خداوند سپاس نامه اى براى پيامبرش فرستاده باشد؛ اگر چه در واقع خداوند هميشه سپاسگزار پيامبر معظم‏ صلى الله عليه وآله بوده كه بار سنگين ختم رسالت را بر دوش كشيده است.
اولين برنامه سپاس خداوند از مبلغ اعظم ولايت و غدير بود. به راستى چه زيباست كه يک سخنرانى آن قدر حساب شده باشد كه خداى غدير از مبلِّغ آن تشكر كند.
 
در هيچ يک از پيام رسانى‏ هاى پيامبر صلى الله عليه و آله سابقه ندارد كه خداوند سپاس نامه اى براى پيامبرش فرستاده باشد؛ اگر چه در واقع خداوند هميشه سپاسگزار پيامبر معظم‏ صلى الله عليه و آله بوده كه بار سنگين ختم رسالت را بر دوش كشيده است.


از آنجا كه دستور ابلاغ غدير در گونه ‏اى خاص و سنگين با خطاب «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» ، و با تأكيد «واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» ، و با خوف و رجاء «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» نازل شده بود، تشكرنامه پرمعنايى از سوى پروردگار غدير براى مبلغ اعظم آن فرستاده شد، و از آن همه تلاش و فداكارى و تسليم محض در برابر فرمان الهى تقدير شد.
از آنجا كه دستور ابلاغ غدير در گونه ‏اى خاص و سنگين با خطاب «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ»، و با تأكيد «واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»، و با خوف و رجاء «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» نازل شده بود، تشكرنامه پرمعنايى از سوى پروردگار غدير براى مبلغ اعظم آن فرستاده شد، و از آن همه تلاش و فداكارى و تسليم محض در برابر فرمان الهى تقدير شد.


جبرئيل نازل شد و آيه سوم سوره قلم را آورد: «وَ اِنَّ لَكَ لأََجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ» : «براى تو اجرى بى ‏منت خواهد بود» ، و اين به معناى عظمت كارى بود كه جز پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را ياراى بر دوش كشيدن آن نبود، و در دلسوزانه ‏ترين شكل به اجرا در آمده بود.
جبرئيل نازل شد و آيه سوم سوره قلم را آورد: «وَ اِنَّ لَكَ لأََجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»: «براى تو اجرى بى ‏منت خواهد بود»، و اين به معناى عظمت كارى بود كه جز پيامبر صلى الله عليه و آله كسى را ياراى بر دوش كشيدن آن نبود، و در دلسوزانه ‏ترين شكل به اجرا در آمده بود.


در نگاهى ديگر اين سپاس اعلام رضايت خداوند از كيفيت عمل به آيه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» بود، و امضاى برنامه‏ اى بود كه مجرى فرامين الهى در غدير به اجرا درآورد.<ref>تفسير فرات: ص ۴۹۵.</ref>
در نگاهى ديگر اين سپاس اعلام رضايت خداوند از كيفيت عمل به آيه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» بود، و امضاى برنامه‏ اى بود كه مجرى فرامين الهى در غدير به اجرا درآورد.<ref>تفسير فرات: ص ۴۹۵.</ref>
خط ۲۰۰: خط ۲۰۴:
و اما برنامه دوم پيام خاص الهى پس از خطابه غدير بود. اكنون نوبت آن بود كه مُهر قبولى پروردگار درباره غدير، جلوه خود را در ارتباط مردم با خداوند نشان دهد، بدين معنى كه اگر خداى غدير خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را امضا كرده، روزى هم براى بازخواست اين تأييد الهى وجود خواهد داشت.
و اما برنامه دوم پيام خاص الهى پس از خطابه غدير بود. اكنون نوبت آن بود كه مُهر قبولى پروردگار درباره غدير، جلوه خود را در ارتباط مردم با خداوند نشان دهد، بدين معنى كه اگر خداى غدير خطابه پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را امضا كرده، روزى هم براى بازخواست اين تأييد الهى وجود خواهد داشت.


اين پيام يكى از پيش بينى ‏هاى جالب غدير بود كه هدف از برنامه عظيم غدير را به مردم فهمانيد و مردم را با مجرد شنيدن خطابه رها نكرد.پس از خطابه، پيامبر صلى الله عليه و آله پيام خاص الهى را -  كه جبرئيل آورده بود -  به مردم ابلاغ كرد و چنين فرمود: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى‏ فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم ... و بعد از اين حكمى به شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى ‏نمايم» .
اين پيام يكى از پيش بينى ‏هاى جالب غدير بود كه هدف از برنامه عظيم غدير را به مردم فهمانيد و مردم را با مجرد شنيدن خطابه رها نكرد.پس از خطابه، پيامبر صلى الله عليه و آله پيام خاص الهى را -  كه جبرئيل آورده بود -  به مردم ابلاغ كرد و چنين فرمود: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى‏ فرمايد: «امروز دين شما را كامل كردم ... و بعد از اين حكمى به شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى ‏نمايم».


پيش ‏بينى چنين بود كه اين پيام در متن خطبه نباشد و به طور جداگانه و به عنوان تفسير «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ ...» پس از ختم كلام در خطابه ارائه گردد، تا به طور جداگانه در خاطره ‏ها بماند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۷.</ref> برنامه سوم و چهارم، ظهور جبرئيل در غدير و ماجراى سنگ آسمانى بر دشمن غدير حارث فهرى بود. 
پيش ‏بينى چنين بود كه اين پيام در متن خطبه نباشد و به طور جداگانه و به عنوان تفسير «الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ ...» پس از ختم كلام در خطابه ارائه گردد، تا به طور جداگانه در خاطره ‏ها بماند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۷.</ref> برنامه سوم و چهارم، ظهور جبرئيل در غدير و ماجراى سنگ آسمانى بر دشمن غدير حارث فهرى بود.


== اولين كتاب در ثبت خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۱۲.</ref> ==
== اولين كتاب در ثبت خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۱۲.</ref> ==
 چهار كتاب را بايد به عنوان اولين كتاب‏هايى نام برد كه غدير را ثبت كرده ‏اند. اما اولين كتابى كه در مورد خطبه غدير تأليف شده كتابى به نام «خطبة النبى ‏صلى الله عليه و آله يوم الغدير» ، از عالم بزرگ ادبيات عرب خليل بن احمد فراهيدى (م ۱۷۵ ق) است؛ كه خطبه مفصل پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را در آن آورده است. گر چه اين كتاب امروزه مفقود است، ولى نام و خصوصيات آن ثبت شده است.<ref>الذريعة: ج ۵ ص ۱۰۱ ش ۴۱۸.</ref>  
 چهار كتاب را بايد به عنوان اولين كتاب‏هايى نام برد كه غدير را ثبت كرده ‏اند. اما اولين كتابى كه در مورد خطبه غدير تأليف شده كتابى به نام «خطبة النبى ‏صلى الله عليه و آله يوم الغدير»، از عالم بزرگ ادبيات عرب خليل بن احمد فراهيدى (م ۱۷۵ ق) است؛ كه خطبه مفصل پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير را در آن آورده است. گر چه اين كتاب امروزه مفقود است، ولى نام و خصوصيات آن ثبت شده است.<ref>الذريعة: ج ۵ ص ۱۰۱ ش ۴۱۸.</ref>  


== برنامه ‏ريزى براى خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۴۹.</ref> ==
== برنامه ‏ريزى براى خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۴۹.</ref> ==
خط ۲۱۲: خط ۲۱۶:
سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نموده و منتظر شد تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه و آله را به خوبى مى‏ ديدند.   
سپس حضرت نگاهى به راست و چپ جمعيت نموده و منتظر شد تا مردم كاملاً جمع شوند. زنان نيز در قسمتى از مجلس نشستند كه پيامبر صلى الله عليه و آله را به خوبى مى‏ ديدند.   


پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله سخنرانىِ تاريخى و آخرين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنرانى، كه دو نفر بر فراز منبر در حالت قيام ديده مى‏ شوند و بيش از صد و بيست هزار نفر اين منظره بديع را مى‏ نگرند، به استقبالِ سخنانِ حضرت خواهيم رفت.  يادآور مى‏ شود كه اجتماع ۱۲۰۰۰۰ نفر براى يک سخنرانى و در مقابل يک خطيب كه همه شخص او را ببينند در دنياى امروز هم مسئله غير عادى است، تا چه رسد به عصر بعثت كه در گذشته شش هزار ساله انبيا تا آن روز هرگز چنين مجلس عظيمى براى سخنرانى تشكيل نشده بود.   
پس از آماده شدن مردم، پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله سخنرانىِ تاريخى و آخرين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كردند. با در نظر گرفتن اين شكل خاص از منبر و سخنرانى، كه دو نفر بر فراز منبر در حالت قيام ديده مى‏ شوند و بيش از صد و بيست هزار نفر اين منظره بديع را مى‏ نگرند، به استقبالِ سخنانِ حضرت خواهيم رفت.  يادآور مى‏ شود كه اجتماع ۱۲۰۰۰۰ نفر براى يک سخنرانى و در مقابل يک خطيب كه همه شخص او را ببينند در دنياى امروز هم مسئله غير عادى است، تا چه رسد به عصر بعثت كه در گذشته شش هزار ساله انبيا تا آن روز هرگز چنين مجلس عظيمى براى سخنرانى تشكيل نشده بود.  


== بيان و تفسير خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۹ .</ref> ==
== بيان و تفسير خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۹ .</ref> ==
تمام همت يك پيامبر كشاندن مردم از بيراهه ‏هاى دور و نزديك به سوى صراط مستقيم است. معرفى اين راه و محدوده‏هاى آن وظايفى است كه انبياء و اوصياعليهم السلام به ثمر مى‏رسانند. يك گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطبه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.پيامبرصلى الله عليه وآله با يك جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى‏گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى ‏گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ». اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟ بنابر اين سخنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درک آن آماده مى‏ كرد، با يک اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى‏ كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ»: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.اين سياق از كلام يكى از بليغ‏ترين شكل‏هاى ابلاغ در فصيح‏ترين و بديع‏ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.
تمام همت يک پيامبر كشاندن مردم از بيراهه ‏هاى دور و نزديک به سوى صراط مستقيم است. معرفى اين راه و محدوده‏ هاى آن وظايفى است كه انبياء و اوصياء عليهم السلام به ثمر مى ‏رسانند. يک گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطبه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله با يک جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره ‏اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى‏خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى ‏گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست هدايت به راه راست را مى‏ نمايند و مى ‏گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ».
 
اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟ بنابر اين سخنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درک آن آماده مى‏ كرد، با يک اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى‏ كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند.
 
حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ»: اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است.
 
به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.اين سياق از كلام يكى از بليغ‏ ترين شكل‏ هاى ابلاغ در فصيح‏ ترين و بديع ‏ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد.


== بيعت، طرحى نو در خطابه<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</ref> ==
== بيعت، طرحى نو در خطابه<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۱ .</ref> ==
در خطبه غدير، همه مردم هنوز از هضم يک مرحله از فرازهاى غير عادى خطبه غدير عبور نمى‏كردند كه با مطلب تازه‏ترى رو به رو مى‏شدند. گاهى به نظر مى‏رسد كه شايد بسيارى از مخاطبين غدير فقط مى‏شنيدند و به خاطر مى‏سپردند، و تجزيه و تحليل مطالب را به فرصتى ديگر موكول مى‏كردند!در نظر بگيريد كه پيامبرى مى‏خواست در آخرين ماه‏هاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يک جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يك دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مى‏خواست در خطبه‏اى يك ساعته انجام شود.عجيب‏تر آن بود كه كارى به اين عظمت فقط با يک جمله كوتاه در بليغ‏ترين نوع خود فيصله يافت و همه حلال‏ها و حرام‏ها تا روز قيامت تبيين گرديد. اين يك اقدام بى‏نظير در خطابه غدير بود كه تا امروز هر شنونده ‏اى را به حيرت واداشته است.پيامبر صلى الله عليه و آله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود -  كه امامتشان تا روز قيامت است -  بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفته‏ام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلّغينى سپرده‏ ام كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بى‏خبر بماند.
در خطبه غدير، همه مردم هنوز از هضم يک مرحله از فرازهاى غير عادى خطبه غدير عبور نمى ‏كردند كه با مطلب تازه ‏ترى رو به رو مى‏ شدند. گاهى به نظر مى‏ رسد كه شايد بسيارى از مخاطبين غدير فقط مى‏ شنيدند و به خاطر مى‏ سپردند، و تجزيه و تحليل مطالب را به فرصتى ديگر موكول مى ‏كردند!
 
در نظر بگيريد كه پيامبرى مى‏خواست در آخرين ماه ‏هاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يک جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يک دهم آن هم فرصت نيافته بود.
 
چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مى‏ خواست در خطبه‏ اى يک ساعته انجام شود.
 
عجيب‏ تر آن بود كه كارى به اين عظمت فقط با يک جمله كوتاه در بليغ ‏ترين نوع خود فيصله يافت و همه حلال ها و حرام ‏ها تا روز قيامت تبيين گرديد. اين يک اقدام بى ‏نظير در خطابه غدير بود كه تا امروز هر شنونده ‏اى را به حيرت واداشته است.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود -كه امامتشان تا روز قيامت است-  بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفته‏ام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلّغينى سپرده‏ ام كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بى‏خبر بماند.


== پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير درباره ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷
== پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير درباره ولايت<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷
خط ۲۴۶: خط ۲۶۶:


</ref> ==
</ref> ==
پس از اتمام خطبه غدير، يك تدارك همه جانبه براى بعد از خطبه به صورت برنامه سه روزه، بى ‏نظيرترين طراحى براى پس برنامه‏ هاى يک سخنرانى را به نمايش گذاشت؛ به گونه‏ اى كه مخاطب خود را تا بيش از هفتاد ساعت از پايان آن با خود همراه كرد.جالب‏تر از آن گونه ‏هاى مختلف تبليغى اين برنامه ‏ها بود كه هر يك از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مى‏ كرد؛ و در واقع هر يک از آنها مكمل خطابه غدير بود.اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» نه تنها راضى نمى ‏شود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچک ترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مى‏خواهد درک كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيک را ببندد. از سوى ديگر ارائه كامل‏ ترين شكل ممكن از يک سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مى‏ نمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مى‏كرد.در نگاهى ديگر، اگر همه آن مفاهيم در خطبه گنجانده مى ‏شد مخاطبين را خسته مى‏كرد و شايد از حوصله آنان خارج بود. اما وقتى تعدادى از مفاهيم در قالب‏هاى غير خطابه ارائه مى‏گرديد، در كنار خطبه صورت كاملى به خود مى‏ گرفت. از زاويه ‏اى ديگر اهداف و مفاهيمى وجود دارد كه تفهيم آن به صورت عملى زيباتر و دلنشين‏ تر است، تا آنكه به صورت گفتار مطرح شود. در غدير مفاهيمى براى بعد از خطابه در نظر گرفته شد كه مطرح كردن آنها به صورت غير گفتارى آسان‏ تر و روح نوازتر و در قلوب جايگزين‏تر مى ‏شد و پذيرش و هضم آن نيز آسان‏تر بود. برنامه ‏هاى بعد از خطابه در چهار صورت طراحى شد: جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه، تكميل مفاهيم آن، نشان دادن امضاى الهى بر كل خطبه، و باقى گذاشتن اسنادى ماندگار از آن خطابه تاريخى. اين ابعاد چهارگانه مجموعه ‏اى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطره‏ ها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاه ‏ترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت.
پس از اتمام خطبه غدير، يک تدارک همه جانبه براى بعد از خطبه به صورت برنامه سه روزه، بى ‏نظيرترين طراحى براى پس برنامه‏ هاى يک سخنرانى را به نمايش گذاشت؛ به گونه‏ اى كه مخاطب خود را تا بيش از هفتاد ساعت از پايان آن با خود همراه كرد.
 
جالب‏ تر از آن گونه ‏هاى مختلف تبليغى اين برنامه ‏ها بود كه هر يک از مخاطبين را با زاويه جديدى از اهداف غدير آشنا مى‏ كرد؛ و در واقع هر يک از آنها مكمل خطابه غدير بود.
 
اين بدان معنا بود كه خطيب اعظم «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...» نه تنها راضى نمى ‏شود مخاطبين حاضر و غايبش با كوچک ترين ابهامى از برابر منبر او برخيزند، بلكه مى‏ خواهد درک كامل و تفاهم تمام عيارى از اهداف بلند مدت خود ارائه دهد؛ تا هم راه سوء استفاده را مسدود نمايد و هم راه تشكيک را ببندد.
 
از سوى ديگر ارائه كامل‏ ترين شكل ممكن از يک سخنرانى بود كه مخاطبين را اشباع تمام عيار مى‏ نمود، و آنان را با جزئيات و ظرائفِ اهدافى كه از اين خطابه در نظر بود آشنا مى‏كرد.در نگاهى ديگر، اگر همه آن مفاهيم در خطبه گنجانده مى ‏شد مخاطبين را خسته مى‏ كرد و شايد از حوصله آنان خارج بود. اما وقتى تعدادى از مفاهيم در قالب‏ هاى غير خطابه ارائه مى‏ گرديد، در كنار خطبه صورت كاملى به خود مى‏ گرفت.
 
از زاويه ‏اى ديگر اهداف و مفاهيمى وجود دارد كه تفهيم آن به صورت عملى زيباتر و دلنشين‏ تر است، تا آنكه به صورت گفتار مطرح شود. در غدير مفاهيمى براى بعد از خطابه در نظر گرفته شد كه مطرح كردن آنها به صورت غير گفتارى آسان‏ تر و روح نوازتر و در قلوب جايگزين‏ تر مى ‏شد و پذيرش و هضم آن نيز آسان‏تر بود.
 
برنامه ‏هاى بعد از خطابه در چهار صورت طراحى شد: جلوه دادن عملى مفاهيم خطبه، تكميل مفاهيم آن، نشان دادن امضاى الهى بر كل خطبه، و باقى گذاشتن اسنادى ماندگار از آن خطابه تاريخى. اين ابعاد چهارگانه مجموعه ‏اى بود كه به صورت ضميمه خطابه غدير تأثير عجيبى در ماندگارى و حفظ آن در خاطره‏ ها داشت و باعث انتشار عجيب خبر غدير در كوتاه ‏ترين زمان ممكن شد، كه در پايان همين بخش به تفصيل آن خواهيم پرداخت.


==  تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۲۹. تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۸۰ - ۸۳، ۸۹، ۹۰، ۱۱۸، ۱۱۹، ۲۰۴، ۲۰۵.</ref> ==
==  تبليغ غدير با استناد به خطبه غدير<ref>غدير در آئينه كتاب: ص ۲۹. تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۸۰ - ۸۳، ۸۹، ۹۰، ۱۱۸، ۱۱۹، ۲۰۴، ۲۰۵.</ref> ==
خط ۲۶۷: خط ۲۹۷:
پيامبر صلى الله عليه و آله از جاده اصلى به سمت مسجد غدير آمد كه در آنجا درختانى بود. حضرت دستور داد زير آن درختان پاكسازى شود و سنگ‏ هايى را شبيه منبر روى هم بچينند تا در حال خطابه مشرف بر مردم باشد.آنگاه مردم از هر سو در برابر منبر جمع شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن سنگ‏ ها ايستاد و خطابه را چنين آغاز كرد: «الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فى تَفَرُّدِهِ وَ جَلَّ فى سُلطانِهِ...».<ref>احتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله از جاده اصلى به سمت مسجد غدير آمد كه در آنجا درختانى بود. حضرت دستور داد زير آن درختان پاكسازى شود و سنگ‏ هايى را شبيه منبر روى هم بچينند تا در حال خطابه مشرف بر مردم باشد.آنگاه مردم از هر سو در برابر منبر جمع شدند و پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز آن سنگ‏ ها ايستاد و خطابه را چنين آغاز كرد: «الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فى تَفَرُّدِهِ وَ جَلَّ فى سُلطانِهِ...».<ref>احتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .</ref>


۳-  شرح كيفيت خطابه غدير دويست سال پس از ماجرابا جنايات سقيفه، امامان غدير كِى مى‏ توانستند روز غدير را به زيارت صاحب غدير اختصاص دهند، تا چه رسد به اينكه زيارتنامه غديرى به مردم بياموزند؟ در جايى كه خفقان بنى ‏عباس به اوج خود رسيده و متوكل‏ها دشمنى خود را با صاحب غدير علنى كرده ‏اند؛ و اينک دهمين امام غدير را از مدينه به سامرا تبعيد كرده ‏اند.
۳-  شرح كيفيت خطابه غدير دويست سال پس از ماجرابا جنايات سقيفه، امامان غدير كِى مى‏ توانستند روز غدير را به زيارت صاحب غدير اختصاص دهند، تا چه رسد به اينكه زيارتنامه غديرى به مردم بياموزند؟ در جايى كه خفقان بنى ‏عباس به اوج خود رسيده و متوكل‏ ها دشمنى خود را با صاحب غدير علنى كرده ‏اند؛ و اينک دهمين امام غدير را از مدينه به سامرا تبعيد كرده ‏اند.


موقعيت بسيار حساسى بود كه امام على النقى‏ عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا تبعيد كرد، در روز عيد غدير بتواند به كوفه بيايد. سپس در نجف اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را زيارت كند و زيارتنامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است بخواند و ماجراى غدير را ضمن آن به ما بياموزد و خطاب به جدش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بفرمايد:
موقعيت بسيار حساسى بود كه امام على النقى‏ عليه السلام در سالى كه معتصم عباسى آن حضرت را از مدينه به سامرا تبعيد كرد، در روز عيد غدير بتواند به كوفه بيايد. سپس در نجف اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را زيارت كند و زيارتنامه مفصلى كه يک دور كامل اعتقادى درباره فرهنگ غدير است بخواند و ماجراى غدير را ضمن آن به ما بياموزد و خطاب به جدش اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بفرمايد:
خط ۲۷۳: خط ۳۰۳:
من شهادت مى ‏دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره تو از سوى خدا نازل شده بود ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و اطاعت و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همان گونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داد. سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى.
من شهادت مى ‏دهم كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنچه درباره تو از سوى خدا نازل شده بود ابلاغ كرد و امر خدا را امتثال نمود و اطاعت و ولايت تو را بر امتش واجب كرد و براى تو از آنان بيعت گرفت و تو را صاحب اختيار مؤمنين قرار داد، همان گونه كه خداوند اين مقام را براى تو قرار داد. سپس خدا را بر اين مطلب شاهد گرفت و فرمود: آيا فرمان الهى را به شما رساندم؟ گفتند: آرى رساندى.


فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى.من شهادت مى‏ دهم كه خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا صاحب اختيارىِ تو را بر امت علناً اعلام كند تا مقام شامخ تو را بلندتر نمايد و برهان و دليل تو را اعلان نمايد و سخنان باطل را خط بطلان كشد و عذرها را قطع نمايد.آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از فتنه فاسقين نگران شد و تقيه از منافقين را مطرح نمود، پروردگار جهان بر او وحى فرستاد كه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ».
فرمود: خدايا شاهد باش و تو براى شاهد بودن و قضاوت بين بندگان كافى هستى. من شهادت مى‏ دهم كه خداوند به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا صاحب اختيارىِ تو را بر امت علناً اعلام كند تا مقام شامخ تو را بلندتر نمايد و برهان و دليل تو را اعلان نمايد و سخنان باطل را خط بطلان كشد و عذرها را قطع نمايد.آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از فتنه فاسقين نگران شد و تقيه از منافقين را مطرح نمود، پروردگار جهان بر او وحى فرستاد كه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ وَ اِن لَم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعصِمُكَ مِنَ النّاسِ».


اين بود كه آن حضرت سنگينى سفر را بر خود هموار نمود و در شدت گرماى ظهر بپاخاست و خطبه‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه آنان پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده‏ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ.<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>
اين بود كه آن حضرت سنگينى سفر را بر خود هموار نمود و در شدت گرماى ظهر بپاخاست و خطبه‏اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه آنان پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ‏ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ.<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>


ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند؛ و اكثرشان جز زيان كارى چيزى به دست نياوردند ... .<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>
ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند؛ و اكثرشان جز زيان كارى چيزى به دست نياوردند ... .<ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۱ . بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۳۶۰.</ref>


۴-  استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ‏سازى براى غديريكى از پيش بينى‏هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ‏سازى آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى‏ شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است:
۴-  استفاده از انواع ابزارهاى فرهنگ ‏سازى براى غدير يكى از پيش بينى‏ هاى عجيب براى آينده غدير، فرهنگ ‏سازى آن با انواع اتمام حجت است بر مخاطبين متفاوتى كه براى آن فرض مى‏ شود، كه در اين فراز خطابه غدير آمده است:


فَاعلَموا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افهَموهُ، وَ اعلَموا اَنَّ اللَّهَ قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى المُهاجِرينَ وَ الاَنصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُم بِاِحسانٍ، وَ عَلَى البادى وَ الحاضِرِ، وَ عَلَى العَجَمِىِّ وَ العَرَبِىِّ، وَ الحُرِّ وَ المَملُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبيَضِ وَ الاَسوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكمُهُ، جازٍ قَولُهُ، نافِذٌ اَمرُهُ<ref>خطبه غدير: بخش سوم.</ref>:
فَاعلَموا مَعاشِرَ النّاسِ ذلِكَ فيهِ وَ افهَموهُ، وَ اعلَموا اَنَّ اللَّهَ قَد نَصَبَهُ لَكُم وَلِيّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى المُهاجِرينَ وَ الاَنصارِ وَ عَلَى التّابِعينَ لَهُم بِاِحسانٍ، وَ عَلَى البادى وَ الحاضِرِ، وَ عَلَى العَجَمِىِّ وَ العَرَبِىِّ، وَ الحُرِّ وَ المَملُوكِ وَ الصَّغيرِ وَ الكَبيرِ، وَ عَلَى الاَبيَضِ وَ الاَسوَدِ، وَ عَلى كُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُكمُهُ، جازٍ قَولُهُ، نافِذٌ اَمرُهُ<ref>خطبه غدير: بخش سوم.</ref>:
خط ۲۸۹: خط ۳۱۹:
از يک سو بين روستائيان و شهرنشينان هيچ تفاوتى قائل نشده و همه در برابر غدير يكسانند. از سوى ديگر عرب و غير عرب -  اهل هر زبانى كه باشند -  براى غدير قابل تفاوت نيست.
از يک سو بين روستائيان و شهرنشينان هيچ تفاوتى قائل نشده و همه در برابر غدير يكسانند. از سوى ديگر عرب و غير عرب -  اهل هر زبانى كه باشند -  براى غدير قابل تفاوت نيست.


در نگاه ديگر غلامان و كنيزان با صاحبان آنها هيچ فرقى در پذيرش و اداى وظيفه نسبت به غدير ندارند. از جهتى ديگر كودكان و نوجوانان و جوانان و ميانسالان و بزرگسالان و پيران در پيشگاه غدير به تناسب ظرفيت و قدرت و درك خود موظفند. از جنبه‏ اى ديگر سفيدپوست و سياه‏پوست و سرخ‏پوست و زردپوست همه بايد غديرى باشند و از هيچ كدام آنان عذرى درباره غدير پذيرفته نيست.
در نگاه ديگر غلامان و كنيزان با صاحبان آنها هيچ فرقى در پذيرش و اداى وظيفه نسبت به غدير ندارند. از جهتى ديگر كودكان و نوجوانان و جوانان و ميانسالان و بزرگسالان و پيران در پيشگاه غدير به تناسب ظرفيت و قدرت و درک خود موظفند. از جنبه‏ اى ديگر سفيدپوست و سياه‏پوست و سرخ‏پوست و زردپوست همه بايد غديرى باشند و از هيچ كدام آنان عذرى درباره غدير پذيرفته نيست.


با توجه به اين گستردگى مخاطبانِ غدير كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تصريح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است كه براى اهل هر زبانى با ادبيات آنان، و براى سطح فرهنگ‏ هاى متفاوت مردم با لسان خودشان، و براى سنين مختلف عمر انسان‏ ها مناسب با درک مقبول آنان، بايد براى غدير فرهنگ‏سازى كرد و از ابزارهاى تبليغى مناسب هر يک از موقعيت ‏ها معقول ‏ترين استفاده را برد.
با توجه به اين گستردگى مخاطبانِ غدير كه پيامبر صلى الله عليه و آله با تصريح خاص همه آنان را در خطابه خود نام برده، واضح است كه براى اهل هر زبانى با ادبيات آنان، و براى سطح فرهنگ‏ هاى متفاوت مردم با لسان خودشان، و براى سنين مختلف عمر انسان‏ ها مناسب با درک مقبول آنان، بايد براى غدير فرهنگ‏ سازى كرد و از ابزارهاى تبليغى مناسب هر يک از موقعيت ‏ها معقول ‏ترين استفاده را برد.


== تحقيق در خطبه غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
== تحقيق در خطبه غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۳ - ۱۵۷.</ref> ==
خط ۲۹۷: خط ۳۲۷:


== تحليل مراحل خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۴۳،۴۲.</ref> ==
== تحليل مراحل خطبه غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۴۳،۴۲.</ref> ==
يكى از مهم‏ترين ابعاد غدير تحليل و واكاوى بخش بخش ماجراى غدير است. اين روش به خصوص در مورد خطبه غدير بسيار مهم است و دريچه‏ هاى اعتقادى و تاريخى جديدى را براى هر كسى باز مى‏ كند و حقايق شگرفى را معلوم مى‏ سازد. تحليل مراسم و خطبه غدير را مى‏توان اين گونه بيان نمود:
يكى از مهم‏ترين ابعاد غدير تحليل و واكاوى بخش بخش ماجراى غدير است. اين روش به خصوص در مورد خطبه غدير بسيار مهم است و دريچه‏ هاى اعتقادى و تاريخى جديدى را براى هر كسى باز مى‏ كند و حقايق شگرفى را معلوم مى‏ سازد. تحليل مراسم و خطبه غدير را مى‏ توان اين گونه بيان نمود:


۱-  ايستادن پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر پس از نداى عمومى پيامبر صلى الله عليه و آله براى اجتماع صد و بيست هزار نفرى مسلمانان و اقامه نماز ظهر به جماعت، همه منتظر برنامه بعدى بودند.سومين مرحله قرار گرفتن بر فراز منبر بود كه به گونه ‏اى استثنائى انجام شد. پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و به سمت منبر رفت و قدم بر پله‏ هاى آن گذاشت و تا آخرين نقطه بالا رفت و بر فراز آن ايستاد. مردم كه منتظر نشستن آن حضرت بر فراز منبر بودند، با تعجب از ايستادن آن حضرت بر بلنداى منبر متوجه گونه ‏اى فوق العاده از سخنرانى شدند كه در شرف وقوع بود.
۱-  ايستادن پيامبر صلى الله عليه و آله بر فراز منبر پس از نداى عمومى پيامبر صلى الله عليه و آله براى اجتماع صد و بيست هزار نفرى مسلمانان و اقامه نماز ظهر به جماعت، همه منتظر برنامه بعدى بودند.سومين مرحله قرار گرفتن بر فراز منبر بود كه به گونه ‏اى استثنائى انجام شد. پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست و به سمت منبر رفت و قدم بر پله‏ هاى آن گذاشت و تا آخرين نقطه بالا رفت و بر فراز آن ايستاد. مردم كه منتظر نشستن آن حضرت بر فراز منبر بودند، با تعجب از ايستادن آن حضرت بر بلنداى منبر متوجه گونه ‏اى فوق العاده از سخنرانى شدند كه در شرف وقوع بود.
خط ۳۰۳: خط ۳۳۳:
۲-  على ‏عليه السلام بر فراز منبر مرحله چهارم آن بود كه در برابر چشمان متعجب مردم -  كه اكنون با دقت خاصى منبر را زير نظر داشتند -  پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند تا بالاى منبر بيايد. مردم شاهد بودند كه على ‏عليه السلام به دنبال پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر بالا رفت و در سمت راست پيامبر صلى الله عليه و آله يک پله پايين‏ تر ايستاد، در حالى كه احتراماً كمى متمايل به سمت آن حضرت بود.در حالى كه ايستادن دو نفر بر فراز منبر براى مردم سؤال برانگيز شده بود، مرحله پنجم آن برنامه عملى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله دست مبارک را بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت، تا توجه مردم كاملاً به سوى منبر و منظره بديعى كه ايجاد شده بود جلب شود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۲،۳۰۱،۹۷،۴۴.</ref>
۲-  على ‏عليه السلام بر فراز منبر مرحله چهارم آن بود كه در برابر چشمان متعجب مردم -  كه اكنون با دقت خاصى منبر را زير نظر داشتند -  پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فراخواند تا بالاى منبر بيايد. مردم شاهد بودند كه على ‏عليه السلام به دنبال پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر بالا رفت و در سمت راست پيامبر صلى الله عليه و آله يک پله پايين‏ تر ايستاد، در حالى كه احتراماً كمى متمايل به سمت آن حضرت بود.در حالى كه ايستادن دو نفر بر فراز منبر براى مردم سؤال برانگيز شده بود، مرحله پنجم آن برنامه عملى شد و پيامبر صلى الله عليه و آله دست مبارک را بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت، تا توجه مردم كاملاً به سوى منبر و منظره بديعى كه ايجاد شده بود جلب شود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۳۰۲،۳۰۱،۹۷،۴۴.</ref>


۳-  آغاز سخنرانى تاريخى غديراكنون غدير براى اولين بار شاهد اجتماع عظيم بشرى در برابر منبرى از سنگ بود، در حالى كه دو نفر بر فراز آن در مقابل جمعيت ايستاده بودند.
۳-  آغاز سخنرانى تاريخى غدير اكنون غدير براى اولين بار شاهد اجتماع عظيم بشرى در برابر منبرى از سنگ بود، در حالى كه دو نفر بر فراز آن در مقابل جمعيت ايستاده بودند.


همه در سكوتى ابهت انگيز چشم به لبانى دوخته بودند كه بزرگ‏ترين پيام الهى را براى بشريت با فصيح ‏ترين لسان آماده بازگويى داشت.در انتظار آغاز سخن، نفس‏ها در سينه‏ها حبس شده بود تا خاتم انبياء صلى الله عليه و آله سخنرانى تاريخى و آخرين و بلندترين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كند.
همه در سكوتى ابهت انگيز چشم به لبانى دوخته بودند كه بزرگ‏ترين پيام الهى را براى بشريت با فصيح ‏ترين لسان آماده بازگويى داشت.در انتظار آغاز سخن، نفس‏ها در سينه ‏ها حبس شده بود تا خاتم انبياء صلى الله عليه و آله سخنرانى تاريخى و آخرين و بلندترين خطابه رسمى خود را براى جهانيان آغاز كند.


پيامبر صلى الله عليه و آله با نام مبارک خداوند تعالى سخنرانى تاريخى خود را آغاز كرد، كه بيش از يک ساعت به طول انجاميد. اين خطابه بلند كه آميخته با بيش از ۱۰۰ آيه قرآن بود طى يازده مرحله حساب شده، اهداف و پيام‏هاى خود را مطرح كرد و به تبيين آنها پرداخت؛ و در همه مراحل انتقال از مطلبى به موضوع ديگر در فصيح ‏ترين و دقيق‏ ترين گونه خود انجام گرفت.
پيامبر صلى الله عليه و آله با نام مبارک خداوند تعالى سخنرانى تاريخى خود را آغاز كرد، كه بيش از يک ساعت به طول انجاميد. اين خطابه بلند كه آميخته با بيش از ۱۰۰ آيه قرآن بود طى يازده مرحله حساب شده، اهداف و پيام ‏هاى خود را مطرح كرد و به تبيين آنها پرداخت؛ و در همه مراحل انتقال از مطلبى به موضوع ديگر در فصيح ‏ترين و دقيق‏ ترين گونه خود انجام گرفت.


بر هر شيعه بلكه مسلمان واجب است كه از فراسوى چهارده قرن، به همان عظمت و ابهت خود را در برابر منبر غدير احساس كند كه حاضرين در برابر آن خطيب معظَّم چشم و گوش خود را به خطابه آسمانى او سپرده بودند. سخنرانى غدير را در گونه‏ اى استثنائى و فوق ‏العاده بنگرد، و عظمت جلوه‏گر شده در خطابه غدير را ارج نهد.
بر هر شيعه بلكه مسلمان واجب است كه از فراسوى چهارده قرن، به همان عظمت و ابهت خود را در برابر منبر غدير احساس كند كه حاضرين در برابر آن خطيب معظَّم چشم و گوش خود را به خطابه آسمانى او سپرده بودند. سخنرانى غدير را در گونه‏ اى استثنائى و فوق ‏العاده بنگرد، و عظمت جلوه‏گر شده در خطابه غدير را ارج نهد.
خط ۳۱۶: خط ۳۴۶:
هر اندازه مراسمى گسترده‏تر و داراى اهداف مهم‏ترى باشد نياز به تدابير امنيتى بيشترى دارد. اين نياز آنگاه بيشتر احساس مى‏ گردد كه شركت كنندگان در مراسم از قشرهاى مختلف مردم با درجاتى متفاوت از نظر ايمان و فرهنگ و مليت باشند.
هر اندازه مراسمى گسترده‏تر و داراى اهداف مهم‏ترى باشد نياز به تدابير امنيتى بيشترى دارد. اين نياز آنگاه بيشتر احساس مى‏ گردد كه شركت كنندگان در مراسم از قشرهاى مختلف مردم با درجاتى متفاوت از نظر ايمان و فرهنگ و مليت باشند.


اوج اين نياز زمانى است كه مجرى برنامه يقين داشته باشد عده‏اى توطئه‏ گر در ميان شركت كنندگان حضور دارند؛ و اكثر آنان افرادى بى‏پروا و بى‏حيا با دل‏هايى پر از كينه، هيچ فرصتى را براى بر هم زدن مراسم از دست نخواهند داد.
اوج اين نياز زمانى است كه مجرى برنامه يقين داشته باشد عده ‏اى توطئه‏ گر در ميان شركت كنندگان حضور دارند؛ و اكثر آنان افرادى بى‏ پروا و بى‏ حيا با دل‏هايى پر از كينه، هيچ فرصتى را براى بر هم زدن مراسم از دست نخواهند داد.


در مراسم غدير گروهى از سردمداران نفاق با اطمينان از نزديكى رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله در فكر نقشه‏ هايى براى روزهاى پس از وفات آن حضرت بودند. اين گروه با توطئه‏ ها و دسيسه‏ هاى گوناگون، عده ‏اى از مردم ضعيف الايمان را با خود همراه مى‏ كردند.
در مراسم غدير گروهى از سردمداران نفاق با اطمينان از نزديكى رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله در فكر نقشه‏ هايى براى روزهاى پس از وفات آن حضرت بودند. اين گروه با توطئه‏ ها و دسيسه‏ هاى گوناگون، عده ‏اى از مردم ضعيف الايمان را با خود همراه مى‏ كردند.
خط ۳۲۲: خط ۳۵۲:
اينان از هيچ اقدامى بر ضد برنامه ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله كوتاهى نمى‏ كردند، و از كارشكنى گرفته تا طرح نقشه‏ هاى پيچيده در مقابله با برنامه‏ هاى غدير همفكرى مى‏ كردند و بدون اتلاف وقت وارد عمل مى‏ شدند.
اينان از هيچ اقدامى بر ضد برنامه ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله كوتاهى نمى‏ كردند، و از كارشكنى گرفته تا طرح نقشه‏ هاى پيچيده در مقابله با برنامه‏ هاى غدير همفكرى مى‏ كردند و بدون اتلاف وقت وارد عمل مى‏ شدند.


نمونه بارز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه براى راه بازگشت از غدير تا مدينه در كوه «هَرشى» طراحى كردند، اما با اطلاع و اقدام به موقع پيامبر صلى الله عليه و آله خنثى شد. توضيح بيشتر در مورد ترور پيامبر صلى الله عليه و آله در عنوان: «ترور پيامبر صلى الله عليه و آله» آمده است.
نمونه بارز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه براى راه بازگشت از غدير تا مدينه در كوه «هَرشى» طراحى كردند، اما با اطلاع و اقدام به موقع پيامبر صلى الله عليه و آله خنثى شد.


پس از آن هم نقشه قتل على‏ عليه السلام را طراحى كردند كه با اقدام سريع پيامبر صلى الله عليه و آله در سايه خبر خداوند خنثى شد. از جهتى ديگر تمام نگرانى پيامبر صلى الله عليه و آله از همين گروه بود و در متن خطابه نيز به حضور آنان و توطئه ‏هايشان تصريح كرد، و به خاطر همانان بود كه از خداوند تقاضاى حفظ نمود.
پس از آن هم نقشه قتل على‏ عليه السلام را طراحى كردند كه با اقدام سريع پيامبر صلى الله عليه و آله در سايه خبر خداوند خنثى شد. از جهتى ديگر تمام نگرانى پيامبر صلى الله عليه و آله از همين گروه بود و در متن خطابه نيز به حضور آنان و توطئه ‏هايشان تصريح كرد، و به خاطر همانان بود كه از خداوند تقاضاى حفظ نمود.


== پانویس ==
== پانویس ==