۲۲٬۰۱۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
علت تأليف «كتاب الولاية» از سوى طبرى، در چندين منبع به آن اشاره شده است. خلاصه ماجرا آن است كه سجستانى - فرزند سجستانى صاحب سنن - مطلبى در انكار حديث غدير گفت كه سبب تأليف اين اثر از سوى طبرى شد. | علت تأليف «كتاب الولاية» از سوى طبرى، در چندين منبع به آن اشاره شده است. خلاصه ماجرا آن است كه سجستانى - فرزند سجستانى صاحب سنن - مطلبى در انكار حديث غدير گفت كه سبب تأليف اين اثر از سوى طبرى شد. | ||
در اينجا گزارش اين رويداد را در منابع كهن پى مى گيريم. قديمى ترين منبعى كه دليل تأليف اين كتاب را مطرح كرده، قاضى نعمان (م ۳۶۳ ق) است. وى مى نويسد: فمن ذلك ان كتابه الذى ذكرناه و هو كتاب لطيف بسيط ذكر فيه فضائل على عليه السلام و ذكر ان سبب بسطه اياه، انما كان لان سائلاً سأله عن ذلك لامر بلغه عن قائل زعم ان علياً عليه السلام لم يكن شهد مع رسول اللَّه صلى الله عليه وآله حجةالوداع التى قيل انه قام فيها بولاية على عليه السلام بغدير خم، ليدفع بذلك بزعمه عنه الحديث لقول رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه. فاكثر الطبرى التعجب من جهل هذا القائل، و احتجّ على ذلك بالروايات الثابتة على قدوم على عليه السلام من اليمن على رسول اللَّه صلى الله عليه وآله. <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۱۳۲ - ۱۳۰.</ref> | در اينجا گزارش اين رويداد را در منابع كهن پى مى گيريم. قديمى ترين منبعى كه دليل تأليف اين كتاب را مطرح كرده، قاضى نعمان (م ۳۶۳ ق) است. وى مى نويسد: | ||
فمن ذلك ان كتابه الذى ذكرناه و هو كتاب لطيف بسيط ذكر فيه فضائل على عليه السلام و ذكر ان سبب بسطه اياه، انما كان لان سائلاً سأله عن ذلك لامر بلغه عن قائل زعم ان علياً عليه السلام لم يكن شهد مع رسول اللَّه صلى الله عليه وآله حجةالوداع التى قيل انه قام فيها بولاية على عليه السلام بغدير خم، ليدفع بذلك بزعمه عنه الحديث لقول رسول اللَّه صلى الله عليه وآله: من كنت مولاه فهذا على عليه السلام مولاه. فاكثر الطبرى التعجب من جهل هذا القائل، و احتجّ على ذلك بالروايات الثابتة على قدوم على عليه السلام من اليمن على رسول اللَّه صلى الله عليه وآله. <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۱۳۲ - ۱۳۰.</ref> | |||
ياقوت حموى بخش عمده آگاهى هاى خود را درباره طبرى از ابوبكر بن كامل گرفته است. ابتدا در شمارش تأليفات طبرى، از جمله مى نويسد: و كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام، تكلّم فى اوله بصحة الاخبار الواردة فى غدير خم. ثم تلاه بالفضائل و لم يتمّ. <ref>معجم الادباء: ج ۱۸ ص ۸۰ .</ref> پس از آن به همين كتاب طبرى اشاره كرده است. | ياقوت حموى بخش عمده آگاهى هاى خود را درباره طبرى از ابوبكر بن كامل گرفته است. ابتدا در شمارش تأليفات طبرى، از جمله مى نويسد: و كتاب فضائل على بن ابى طالب عليه السلام، تكلّم فى اوله بصحة الاخبار الواردة فى غدير خم. ثم تلاه بالفضائل و لم يتمّ. <ref>معجم الادباء: ج ۱۸ ص ۸۰ .</ref> پس از آن به همين كتاب طبرى اشاره كرده است. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۴: | ||
عنوان «كتاب الولاية» افزون بر آنكه مكرر توسط استفاده كنندگان از اين اثر به كار رفته، توسط ابن شهرآشوب در اثرى كتاب شناسانه عنوان شده است. <ref>معالم العلماء: ص ۱۰۶ ش ۷۱۵.عمدة عيون صحاح الاخبار (ابن بطريق) : ص ۱۵۷.</ref> عنوان ديگر «الردّ على الحرقوصية» در رجال نجاشى آمده، و تصريح شده است كه كتابى است از طبرى مورخ عامى مذهب درباره حديث غدير: له كتاب «الردّ على الحرقوصية» ، ذكر طرق خبر يوم الغدير.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ .</ref> | عنوان «كتاب الولاية» افزون بر آنكه مكرر توسط استفاده كنندگان از اين اثر به كار رفته، توسط ابن شهرآشوب در اثرى كتاب شناسانه عنوان شده است. <ref>معالم العلماء: ص ۱۰۶ ش ۷۱۵.عمدة عيون صحاح الاخبار (ابن بطريق) : ص ۱۵۷.</ref> عنوان ديگر «الردّ على الحرقوصية» در رجال نجاشى آمده، و تصريح شده است كه كتابى است از طبرى مورخ عامى مذهب درباره حديث غدير: له كتاب «الردّ على الحرقوصية» ، ذكر طرق خبر يوم الغدير.<ref>رجال النجاشى: ص ۳۲۲ ش ۸۷۹ .</ref> | ||
ابن طاووس نيز تصريح كرده است كه طبرى نام كتابش را «الردّ على الحرقوصية» گذاشته است.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵.</ref> عقيده ابن طاووس اين است كه انتخاب اين نام به اين سبب بوده است كه احمد بن حنبل از نسل حرقوص بن زهير - رهبر خوارج - بوده، و به همين دليل از سوى طبرى اين نام انتخاب شده است. <ref>الطرائف: ص ۱۴۲.</ref> روزنتال<ref>اسلام شناس یهودی</ref> اين احتمال را مطرح كرده است كه «حرقوص» در لغت به معناى مگس يا پشه باشد، و احتمالاً طبرى اين تعبير را براى ابوبكر بن ابى داود سجستانى - كه «كتاب الولاية»در ردّ بر او نوشته است، به قصد تحقير او استفاده كرده است. <ref>كتابخانه ابنطاووس: ص ۲۸۸.</ref> | ابن طاووس نيز تصريح كرده است كه طبرى نام كتابش را «الردّ على الحرقوصية» گذاشته است.<ref>اقبال الاعمال: ج ۲ ص ۳۰ ش ۱۴۱۵.</ref> | ||
عقيده ابن طاووس اين است كه انتخاب اين نام به اين سبب بوده است كه احمد بن حنبل از نسل حرقوص بن زهير - رهبر خوارج - بوده، و به همين دليل از سوى طبرى اين نام انتخاب شده است. <ref>الطرائف: ص ۱۴۲.</ref> | |||
روزنتال<ref>اسلام شناس یهودی</ref> اين احتمال را مطرح كرده است كه «حرقوص» در لغت به معناى مگس يا پشه باشد، و احتمالاً طبرى اين تعبير را براى ابوبكر بن ابى داود سجستانى - كه «كتاب الولاية»در ردّ بر او نوشته است، به قصد تحقير او استفاده كرده است. <ref>كتابخانه ابنطاووس: ص ۲۸۸.</ref> | |||
شايد بتوان اين احتمال را نيز افزود كه اين نام، اشاره به فلسفه نگارش اين اثر دارد كه طبرى آن را در ردّ بر فردى ناصبى نگاشته است. از آنجا كه خوارج دشمن امام امیرالمؤمنین عليه السلام بوده اند و حرقوص بن زهير رهبر آنان بوده، طبرى چنين نامى را براى كتاب خود انتخاب كرده تا حنابله افراطى را خارجى و ناصبى مسلک نشان دهد، نه آنكه بحث از نسب احمد در ميان بوده باشد. | شايد بتوان اين احتمال را نيز افزود كه اين نام، اشاره به فلسفه نگارش اين اثر دارد كه طبرى آن را در ردّ بر فردى ناصبى نگاشته است. از آنجا كه خوارج دشمن امام امیرالمؤمنین عليه السلام بوده اند و حرقوص بن زهير رهبر آنان بوده، طبرى چنين نامى را براى كتاب خود انتخاب كرده تا حنابله افراطى را خارجى و ناصبى مسلک نشان دهد، نه آنكه بحث از نسب احمد در ميان بوده باشد. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۹: | ||
=== كتابشناسى <ref>غدير در آئينه كتاب.</ref>=== | === كتابشناسى <ref>غدير در آئينه كتاب.</ref>=== | ||
يكى از كتب برگزيده و تأليفات ارزشمند در موضوع غدير اين كتاب است: | |||
«كتاب الولاية» ، ابن عقده، جمع آورى و تنظيم: عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين، عربى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۷۹ ش، وزيرى، ۳۰۰ ص. در اين كتاب، احاديث احمد بن محمد (ابن عقده) م ۳۳۳ ق، در غدير را از كتب و منابع جمع آورى نموده و با مقدمه اى مفصل در مورد ابن عقده و كتابش آورده و در پايان فهارس مفصل آمده است. البته اين كتاب به عنوان كتاب «حديث الولاية» ابن عقده و با نام «كتاب الولاية» و مؤلف آن به چاپ رسيده، ولى اين درست نيست. ضمناً كتابى ديگر با نام «حديث الولاية» از: امير تقدمى (معصومى) به چاپ رسيده و به همين سبک است. | «كتاب الولاية» ، ابن عقده، جمع آورى و تنظيم: عبدالرزاق محمدحسين حرزالدين، عربى، دليل ما، قم، چاپ اول، سال ۱۳۷۹ ش، وزيرى، ۳۰۰ ص. در اين كتاب، احاديث احمد بن محمد (ابن عقده) م ۳۳۳ ق، در غدير را از كتب و منابع جمع آورى نموده و با مقدمه اى مفصل در مورد ابن عقده و كتابش آورده و در پايان فهارس مفصل آمده است. البته اين كتاب به عنوان كتاب «حديث الولاية» ابن عقده و با نام «كتاب الولاية» و مؤلف آن به چاپ رسيده، ولى اين درست نيست. ضمناً كتابى ديگر با نام «حديث الولاية» از: امير تقدمى (معصومى) به چاپ رسيده و به همين سبک است. | ||
خط ۶۵: | خط ۷۱: | ||
چنانچه مشخص شد اين كتاب به قدرى واضح و روشن است كه نيازى به اثبات آن نيست. | چنانچه مشخص شد اين كتاب به قدرى واضح و روشن است كه نيازى به اثبات آن نيست. | ||
گفتنى است كه در سال هاى اخير هيچ كس به اندازه استاد علامه مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى - كه عمرش را وقف تحقيق درباره اميرالمؤمنين و اهل بيت عليهم السلام كرده - به معرفى اين اثر نپرداخته است. <ref>الغدير فى الثرات الاسلامى: ص ۳۷ - ۳۵. اهل البيت عليهم السلام فى المكتبة العربية: ص ۶۶۴ - ۶۶۱ .</ref> اكنون مرورى بر آنچه درباره اين اثر گفته شده خواهيم داشت: | گفتنى است كه در سال هاى اخير هيچ كس به اندازه استاد علامه مرحوم سيد عبدالعزيز طباطبايى - كه عمرش را وقف تحقيق درباره اميرالمؤمنين و اهل بيت عليهم السلام كرده - به معرفى اين اثر نپرداخته است. <ref>الغدير فى الثرات الاسلامى: ص ۳۷ - ۳۵. اهل البيت عليهم السلام فى المكتبة العربية: ص ۶۶۴ - ۶۶۱ .</ref> | ||
اكنون مرورى بر آنچه درباره اين اثر گفته شده خواهيم داشت: | |||
مفصل ترين نقل ها از اين كتاب توسط قاضى نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى، نويسنده و دانشمند و قاضى اسماعيلى مذهب دولت فاطمى (م ۳۶۳ ق) در مجلد نخست «شرح الاخبار فى فضائل الائمة الاطهار عليهم السلام» است. | مفصل ترين نقل ها از اين كتاب توسط قاضى نعمان ابوحنيفه نعمان بن محمد تميمى مغربى، نويسنده و دانشمند و قاضى اسماعيلى مذهب دولت فاطمى (م ۳۶۳ ق) در مجلد نخست «شرح الاخبار فى فضائل الائمة الاطهار عليهم السلام» است. | ||
خط ۸۹: | خط ۹۷: | ||
البته به احتمال زياد ذهبى تنها جزء دوم اين كتاب را ديده است. وى چندين روايت از آن در كتاب «طرق حديث من كنت مولاه» نقل كرده است. او در موردى مى نويسد: | البته به احتمال زياد ذهبى تنها جزء دوم اين كتاب را ديده است. وى چندين روايت از آن در كتاب «طرق حديث من كنت مولاه» نقل كرده است. او در موردى مى نويسد: | ||
قالَ محمدُ بن جَرير الطبرى فِى المُجَلَّد الثَّانى مِن كِتابِ غَديرِ خُم لَه، و اَظنُّه بِمِثلِ جمع هَذَا الكتاب نَسَبَ اِلَى التَشيع. فقال:... .<ref>طرق حديث من كنت مولاه: ص ۶۲ ش ۶۱ .</ref> | |||
ابن كثير (م ۷۷۴ ق) در ضمن شرح حال طبرى در ذيل حوادث سال ۳۱۰ مى نويسد: و قد رأيت له كتاباً جمع فيه احاديث غدير خم فى مجلدين ضخیمين.<ref>البداية و النهاية: ج ۱۲ - ۱۱ ص ۱۶۷، ذيل حوادث سال ۳۱۰.</ref> | ابن كثير (م ۷۷۴ ق) در ضمن شرح حال طبرى در ذيل حوادث سال ۳۱۰ مى نويسد: و قد رأيت له كتاباً جمع فيه احاديث غدير خم فى مجلدين ضخیمين.<ref>البداية و النهاية: ج ۱۲ - ۱۱ ص ۱۶۷، ذيل حوادث سال ۳۱۰.</ref> |