۲۱٬۸۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== اتمام حجت بلال با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۸۵ . اسرار غدير: ص ۲۸۵. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۲،۳۵۱.</ref>== | == اتمام حجت بلال با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۸۵ . اسرار غدير: ص ۲۸۵. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۵۲،۳۵۱.</ref>== | ||
از نمونه هاى بارز [[اتمام حجت]] و استدلال و يادآورى هاى [[غدیر]]، مواردى است كه توسط خود [[خداوند]] و معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[حدیث غدیر]] را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته اند. يكى از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب معصومین علیهم السلام]] كه با غدير اتمام حجت نموده بلال حبشى است. | از نمونه هاى بارز [[اتمام حجت]] و استدلال و يادآورى هاى [[غدیر]]، مواردى است كه توسط خود [[خداوند]] و معصومين عليهم السلام و اصحابشان صورت گرفته است. تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[حدیث غدیر]] را روايت كرده اند نيز به گونه اى جهاد خود را در مقابله با اهل سقیفه به نمايش گذاشته اند. | ||
يكى از [[اصحاب ائمه علیهم السلام|اصحاب معصومین علیهم السلام]] كه با غدير اتمام حجت نموده بلال حبشى است. | |||
از سوى ديگر: در كنار آیات غدیر، مى توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى اتمام حجت غديرى - [[قرآن|قرآنى]] به حساب آورد. | از سوى ديگر: در كنار آیات غدیر، مى توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با قرآن را به نوعى اتمام حجت غديرى - [[قرآن|قرآنى]] به حساب آورد. | ||
خط ۱۰: | خط ۱۲: | ||
بلال مؤذن [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] از كسانى بود كه با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] بيعت نكرد. | بلال مؤذن [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] از كسانى بود كه با [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] بيعت نكرد. | ||
از سوى ديگر ابوبكر در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بلال را كه غلام بود خريد و آزاد كرد. عمر از اين بهانه استفاده كرد و روزى گريبان بلال را گرفت و گفت: اى بلال، اين جزاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] است كه تو را آزاد كرده، اكنون نمى آيى با او [[بیعت]] كنى! | از سوى ديگر ابوبكر در زمان پيامبر صلى الله عليه و آله بلال را كه غلام بود خريد و آزاد كرد. | ||
عمر از اين بهانه استفاده كرد و روزى گريبان بلال را گرفت و گفت: اى بلال، اين جزاى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] است كه تو را آزاد كرده، اكنون نمى آيى با او [[بیعت]] كنى! | |||
بلال گفت: اگر مرا به خاطر [[خداوند|خدا]] آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آن وقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را خلیفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. | بلال گفت: اگر مرا به خاطر [[خداوند|خدا]] آزاد كرده، مرا به خاطر همان خدا به حال خودم رها كند، و اگر مرا براى غير خدا آزاد كرده و به خاطر خودش آزاد نموده آن وقت حرف تو را بايد عمل كرد. و اما بيعت با ابوبكر، من بيعت نخواهم كرد با كسى كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را خلیفه قرار نداده و او را مقدم نداشته است. | ||
خط ۳۶: | خط ۴۰: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله صبح روز چهاردهم ذى الحجه در سفر [[حجةالوداع]] پس از نماز صبح وارد سرزمين «[[ابطح]]» شد و همان گونه كه قبل از اعمال حج اعلام كرده بود، پس از بازگشت از منا نيز به خانه هاى مکه نرفت و در همان خيمه هاى ابطح ساكن شد تا روزى كه از مكه خارج شد. | پيامبر صلى الله عليه و آله صبح روز چهاردهم ذى الحجه در سفر [[حجةالوداع]] پس از نماز صبح وارد سرزمين «[[ابطح]]» شد و همان گونه كه قبل از اعمال حج اعلام كرده بود، پس از بازگشت از منا نيز به خانه هاى مکه نرفت و در همان خيمه هاى ابطح ساكن شد تا روزى كه از مكه خارج شد. | ||
روز چهاردهم ذى الحجة در سفر حجةالوداع روز پرماجرايى بود چرا كه اعلام شده بود در مكه يک روز بيشتر توقف نخواهند كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله به بلال دستور داد تا بين مردم اعلان كند: «فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد به سوى [[خُمّ|غدیر خم]] حركت كنند» . | روز چهاردهم ذى الحجة در سفر حجةالوداع روز پرماجرايى بود چرا كه اعلام شده بود در مكه يک روز بيشتر توقف نخواهند كرد. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله به بلال دستور داد تا بين مردم اعلان كند: «فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد به سوى [[خُمّ|غدیر خم]] حركت كنند» . | |||
با اين اعلام مردم متعجب از اينكه چرا پيامبر صلى الله عليه و آله در اين اولين و آخرين سفر خود به حَرم الهى، مدتى در آنجا توقف نكرده اند كه مردم سؤالات خود را بپرسند و از محضر آن حضرت استفاده كنند، خود را براى فردا آماده مى كردند.<ref>مسند حُمَيدى: ج ۱ ص ۲۵۱. المغازى (واقدى) : ج ۲ ص ۱۰۹۹. اخبار مكة: ج ۲ ص ۱۶۲. المصنف (ابن ابى شيبة) : ج ۴ ص ۴۶۹. الكافى: ج ۴ ص ۲۴۸،۲۴۶. تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۴۳۸،۴۵۷،۲۷۵. الفقيه: ج ۲ ص ۵۵۵ . صحيح مسلم: ج ۲ ص ۷۲۹. اخبار مكة (ازرقى) : ج ۲ ص ۱۹۸،۱۶۲،۱۶۱. سنن البيهقى: ج ۷ ص ۳۴۹.</ref> | با اين اعلام مردم متعجب از اينكه چرا پيامبر صلى الله عليه و آله در اين اولين و آخرين سفر خود به حَرم الهى، مدتى در آنجا توقف نكرده اند كه مردم سؤالات خود را بپرسند و از محضر آن حضرت استفاده كنند، خود را براى فردا آماده مى كردند.<ref>مسند حُمَيدى: ج ۱ ص ۲۵۱. المغازى (واقدى) : ج ۲ ص ۱۰۹۹. اخبار مكة: ج ۲ ص ۱۶۲. المصنف (ابن ابى شيبة) : ج ۴ ص ۴۶۹. الكافى: ج ۴ ص ۲۴۸،۲۴۶. تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۴۳۸،۴۵۷،۲۷۵. الفقيه: ج ۲ ص ۵۵۵ . صحيح مسلم: ج ۲ ص ۷۲۹. اخبار مكة (ازرقى) : ج ۲ ص ۱۹۸،۱۶۲،۱۶۱. سنن البيهقى: ج ۷ ص ۳۴۹.</ref> |