سوال از ولایت در قیامت: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(صفحه‌ای تازه حاوی «سؤال از ولايت در قيامت××× 2 اسرار غدير: ص 65  - 62 . ×××   پس از خطبه غدير و در طول...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
سؤال از ولايت در قيامت××× 2 اسرار غدير: ص 65  - 62 . ×××
== سؤال از ولايت در قيامت<ref>اسرار غدير: ص ۶۲ - ۶۵ .</ref> ==
  پس از [[خطبه غدیر]] و در طول سه روز كه مراسم [[بیعت]] ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] حضور مى ‏يافتند.


  پس از خطبه غدير و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى‏يافتند. در اين اجتماعات كوچك -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏كردند و توضيح بيشترى مى‏خواستند.
در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به [[اهمیت]] خطبه و مسئله بيعت - سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند.


پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره‏ هاى مكرر به مسئله [[امامت]] و حديث غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله در ادامه فرمود:


پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره‏هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله در ادامه فرمود:
بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آن چه به عنوان رسالت براى شما آورده‏ ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده‏ ام، و شما نيز (درباره آن ها) مسؤول هستيد. آيا من ابلاغ كرده ‏ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟


صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى‏ دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى.


بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آنچه به عنوان رسالت براى شما آورده‏ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده‏ام، و شما نيز )درباره آنها( مسؤوليد. آيا من ابلاغ كرده‏ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟
امر او را رساندى و دلسوز بودى و آن چه بر عهده‏ ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.


صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى‏دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى. امر او را رساندى و دلسوز بودى و آنچه بر عهده‏ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.
حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.


بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى قيامت كنار [[حوض کوثر]] بر من وارد مى ‏شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست.<ref>بُصرى شهرى در شام، و «صنعا» شهرى در يمن است و در اين جا منظور بزرگى حوض كوثر است. </ref> در آن قدح ‏هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.


حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى ‏آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آن چه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟
 


بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى قيامت كنار حوض كوثر بر من وارد مى‏شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست.××× 1 بُصرى شهرى در شام، و »صنعا« شهرى در يمن است و در اينجا منظور بزرگى حوض كوثر است. ××× در آن قدح‏هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.
ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى‏ كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى‏ كنيد.


پرسيدند: يا رسول‏ اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه ‏اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست.


بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى‏آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آنچه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟ ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى‏كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى‏كنيد.
در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى‏ طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.


از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى‏ شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست‏ هايى كرده ام و خداوند به من عطا فرموده است.


پرسيدند: يا رسول‏اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه‏اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يك سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست. در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى‏طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.
يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. وليِّ آن دو وليِّ من و دشمن آنان دشمن من است.


هيچ امتى قبل از شما هلاک نشده مگر زمانى كه دينش را طبق هوا و هوس خود قرار داده و بر ضد پيامبرش هم دست شده و قيام كنندگان به عدالتشان را كشته است.


از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى‏شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست‏هايى كرده‏ام و خداوند به من عطا فرموده است. يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. وليِّ آن دو وليِّ من و دشمن آنان دشمن من است. هيچ امتى قبل از شما هلاك نشده مگر زمانى كه دينش را طبق هوا و هوس خود قرار داده و بر ضد پيامبرش همدست شده و قيام كنندگان به عدالتشان را كشته است.
بدانيد كه من عده ‏اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده‏ اى را از دست من مى‏ گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟! به من گفته مى ‏شود: تو نمى ‏دانى اينان پس از تو چه كردند!!<ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص۴۳ ،۴۴ ،۴۶، ۴۹ ،۵۴ ،۷۵ ،۹۷، ۱۹۶ ،۱۹۹ ،۲۳۹، ۲۶۱.</ref>


بدانيد كه من عده‏اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده‏اى را از دست من مى‏گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟! به من گفته مى‏شود: تو نمى‏دانى اينان پس از تو چه كردند!!××× 1 عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 261 239 199  - 196 97 75  54 49 46 44 43. ×××
== پانویس ==
[[رده:امام شناسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ ژوئن ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۰

سؤال از ولايت در قيامت[۱]

  پس از خطبه غدیر و در طول سه روز كه مراسم بیعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلی الله علیه و آله حضور مى ‏يافتند.

در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به اهمیت خطبه و مسئله بيعت - سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند.

پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره‏ هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله در ادامه فرمود:

بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آن چه به عنوان رسالت براى شما آورده‏ ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده‏ ام، و شما نيز (درباره آن ها) مسؤول هستيد. آيا من ابلاغ كرده ‏ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟

صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى‏ دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى.

امر او را رساندى و دلسوز بودى و آن چه بر عهده‏ ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.

حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.

بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى قيامت كنار حوض کوثر بر من وارد مى ‏شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست.[۲] در آن قدح ‏هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.

بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى ‏آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آن چه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟

ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى‏ كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى‏ كنيد.

پرسيدند: يا رسول‏ اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه ‏اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست.

در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى‏ طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى ‏شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.

از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى‏ شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست‏ هايى كرده ام و خداوند به من عطا فرموده است.

يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. وليِّ آن دو وليِّ من و دشمن آنان دشمن من است.

هيچ امتى قبل از شما هلاک نشده مگر زمانى كه دينش را طبق هوا و هوس خود قرار داده و بر ضد پيامبرش هم دست شده و قيام كنندگان به عدالتشان را كشته است.

بدانيد كه من عده ‏اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده‏ اى را از دست من مى‏ گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟! به من گفته مى ‏شود: تو نمى ‏دانى اينان پس از تو چه كردند!![۳]

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۶۲ - ۶۵ .
  2. بُصرى شهرى در شام، و «صنعا» شهرى در يمن است و در اين جا منظور بزرگى حوض كوثر است.
  3. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص۴۳ ،۴۴ ،۴۶، ۴۹ ،۵۴ ،۷۵ ،۹۷، ۱۹۶ ،۱۹۹ ،۲۳۹، ۲۶۱.