ابن حزم اندلسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از جمله در تعدادى از كتاب هاى بزرگان عامه حديث غدير به عنوان يكى از مسلمات روايت شده، كه يكى از آنها اندلسى است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۷۷. </ref> | از جمله در تعدادى از كتاب هاى بزرگان عامه حديث غدير به عنوان يكى از مسلمات روايت شده، كه يكى از آنها اندلسى است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۷۷. </ref> | ||
== منبع == | |||
دانشنامه غدیر،جلد ۲،صفحه ۴۴۱ | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
[[رده: | [[رده:اشخاص مرتبط با غدیر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۶ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۰۲
انکار تواتر حدیث غدیر[۱]
ابن تیمیه از ابن حزم اندلسى نقل كرده كه حدیث غدیر هرگز از طريق راويان ثقه ثبت نشده است.[۲]
اين هم دروغى آشكار است. البته از ابن حزم عجيب نيست، چرا كه او در تعصّب نسبت به غاصبین خلافت و حتى بنى اميه مشهور است!
حتى نسبت دشمنى با اميرالمؤمنين و اهل بیت علیهم السلام داده اند.
او صفات بد و زشت ديگرى هم داشته است، به گونه اى كه فقيهان عصرش اجماع كردند كه وى گمراه است. از جمله كسانى كه در مدح او سخن گفته اند:
ابن حجر عسقلانی و قاضى ابوبكر بن عربى و ابوالعباس و ابن عريفِ صالح و ذهبى از قول ابومروان بن حيّان، كه در قدح او مفصل سخن گفته اند. به عنوان مثال گفته اند:
او در جرح و تعديل و تبيين نام راويان بى محابا سخن گفته و به همين سبب اوهام زشتى از او سر زده است.
از پيشوايان بزرگ بدگويى كرده و به زشت ترين عبارات و بدترين كلمات از آن ها ياد كرده است.
تا جايى كه بين او و بين ابوالوليد باجى مناظرات و محاكماتى در حسب و نسب رخ داده است. او بى باكانه به هر علمى هجوم برده و سخنان شاذّ دارد.[۳]
از بهترين نشانه هاى دشمنى ابن حزم اين است كه در كتابش «المحلّى» ادعا كرده - و ابن حجر هم در «التلخیص» از او نقل كرده - كه ابن ملجم ملعون در كشتن على عليه السلام مجتهد بوده است!![۴]
علامه اميرمحمد بن اسماعيل بن صلاح اين كلام ابن حزم را با زبان شعر پاسخ داده است.[۵]
پس روشن شد كه انکار حدیث صحيح و متواترِ غدير از سوى ابن حزم تنها از سرِ تعصّب و كينه توزى و دشمنى شديد او و انكارش نسبت به فضائل علوى و تلاش براى پنهان كردن آنهاست.
ابن حزم كسى است كه از اين ميان احاديث بى شمار در فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام تنها سه حديث را صحيح دانسته است!
و البته ابن تيميه هم سخن ابن حزم را در اين باره آورده و آن را تأييد كرده است! و آن سه حديث از اين قرار است:
حديث منزلت، حديث رايت در خيبر (لاُعطِيَنَّ الرايَةَ غَداً...)، حديث: إنَّ عَلياً لا يُحِبُّهُ إلا مُؤمِنٌ وَ لا يُبغِضُهُ إلا مُنافِقٌ:
بى گمان تنها مؤمن على عليه السلام را دوست مى دارد و فقط منافق با او دشمنى مى كند.
در ادامه مى گويد كه و اما حديث: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلى مَولاهُ، هرگز از طريق راويان ثقه ثبت و ضبط نشده است.
ديگر احاديثى كه رافضيان به آنها تمسک مى كنند همه ساختگى است، و هر كس اندک دانشى به اخبار و ناقلان آن داشته باشد اين را مى داند. حتى ابن تيميه در ادامه از ابن حزم دفاع هم مى كند!![۶]
جالب اينجاست كه اينان در دلالت حديث منزلت نيز مناقشه مى كنند! حتى يوسف اعور آن را دالّ بر نكوهش دانسته است، نه فضل و ستايش!
ابن حزم فضيلت موجود در حديث خيبر را نيز از آنِ هر مسلمان مؤمن و فاضل دانسته است!
و فضيلت و منزلت مذكور در حديث سوم نيز به زعم او اختصاصى به اميرالمؤمنين عليه السلام ندارد و مانندش درباره انصار نيز نقل شده است! آيا عنادى از اين روشن تر هست؟!
روايت حديث غدير[۷]
كتب مفصلى در زمينه بحث هاى رجالى و تاريخىِ مربوط به سند حدیث غدیر تألیف شده است.
از جمله در تعدادى از كتاب هاى بزرگان عامه حديث غدير به عنوان يكى از مسلمات روايت شده، كه يكى از آنها اندلسى است.[۸]
منبع
دانشنامه غدیر،جلد ۲،صفحه ۴۴۱
پانویس
- ↑ چکیدۀ عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص۱۱۳-۱۱۵.
- ↑ منهاج السنة: ج۴ ص۸۶.
- ↑ لسان الميزان: ج ۴ ص۱۹۸-۲۰۱. ابن حجر در ادامه، بخش هايى از اغلاط ابن حزم را در وصف راويان آورده است. العواصم و القواصم. سير اعلام النبلاء: ج ۱۸ ص ۱۸۴.
- ↑ المحلّى: ج ۱۰ ص۵۸۴-۵۸۶.
- ↑ الروضة الندیّة (شرح التحفة العلویّة): ص۱۱۸.
- ↑ منهاج السنة: ج۴ ص۸۶.
- ↑ اسرار غدیر: ص۱۰۷. چهارده قرن با غدیر: ص۱۲۱.
- ↑ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۷۷.