آيه ۴۶ سبأ و غدیر: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== | {{جعبه اطلاعات آیه | ||
| عرض = | |||
| تصویر = آیه ۴۶ سوره سبأ.png | |||
| اندازه تصویر = | |||
| توضیح_تصویر = | |||
| عنوان = آيه ۴۶ سبا و غدیر | |||
| سوره = سبا | |||
| آیه = ۴۶ | |||
| جزء = ۲۲ | |||
| شأن نزول = | |||
| مکان نزول = مکه | |||
| موضوع = ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی | |||
| صوت = صوت ۴۶ سبأ.mp3 | |||
| ترجمه صوتی = ترجمه ۴۶ سبأ.mp3 | |||
}} | |||
'''آیه ۴۶ سوره سبأ''' آیهای نازل شده در [[حجةالوداع|حجةالوداع]] که نشان میدهد ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی است. | |||
موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پايان [[حجةالوداع]] مردم مىخواستند بدانند كه از [[احکام]] اسلام چه چيزهاى ديگرى باقى مانده است. [[منافقین|منافقان]] هم با استفاده از اين موقعيت مىخواستند چنين وانمود كنند كه با انجام اعمال حج همه احكام الهى پايان يافته و چيز دیگری باقى نمانده است. هدف آنان محوكردن اهمیت [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت]] در غدیر بود. آنان میگفتند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم و در پاسخ آنان آيه ۴۶ سوره سبأ نازل شد که معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است. | |||
برخی محققان با تحلیل اعتقادی آیه ۴۶ سوره سبأ مطالب دیگری نیز بهدست دادهاند؛ از جمله درباره واژه نذیر (ترساننده) در آیه: يكى از انگيزههايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مىكند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مىكند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمىتواند به او گوش ندهد. در مورد غدير اين موضوع چنین خواهد بود كه اگر تاكنون به پيامبر صلى الله عليه و آله اطمينان داشتهايد و سخن او را بهعنوان يک ترساننده الهى قبول كردهايد، چگونه است كه در مسئله ولايت اين جهت ترسانندهبودن او را نمىپذيريد. | |||
== آیهای نازلشده در حجةالوداع == | |||
آیه ۴۶ سوره سبأ از جمله آياتى دانسته شده كه در سفر [[حجةالوداع]] و پس از اتمام مراسم حج بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است:{{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ|ترجمه=بگو: «من فقط به شما یک اندرز مىدهم كه دو دو و بهتنهايى براى خدا بهپا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچگونه ديوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهندهاى [بيش] نيست}}.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۸.</ref> | |||
== موقعيت تاريخى نزول == | |||
با پايان | موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پايان [[حجةالوداع]]، آغاز سفر غدير و اطلاع از نزديكى شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله، مردم مىخواستند بدانند كه از [[احکام]] اسلام چه چيزهاى ديگرى باقى مانده است. | ||
در اين ميان، منافقان با استفاده از اين موقعيت فکری در میان مردم مىخواستند چنين وانمود كنند كه با انجام اعمال حج همه احكام الهى پايان يافته و چيز دیگری باقى نمانده است. هدف آنان محوكردن اهمیت [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت]] بود كه انتظار مىرفت پيامبر صلى الله عليه و آله وعده غدير را براى اعلام آن گذاشته باشد. آنان برای فتنهانگيزى میگفتند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم و همين سؤال را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله مطرح كردند كه آيا حكم ديگرى هم بعد از حج باقى مانده است. در پاسخ آنان آيه ۴۶ سوره سبأ نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۲۹۹.</ref> | |||
خداوند عزوجل به پيامبرش محمد صلى الله عليه | === کیفیت نزول آیه در کلام امام باقر علیه السلام === | ||
[[امام باقر علیه السلام]] نزول آيه ۴۶ سوره سبأ را در جریان غدير چنين بيان کرده است: خداوند عزوجل به پيامبرش محمد صلى الله عليه و آله وحى فرمود و او را به نماز و زكات و [[روزه]] و حج و [[جهاد]] دستور داد. پس از انجام این اعمال نوبت به آخرين آنها که حج به همراه آن حضرت بود رسید. پيامبر صلى الله عليه و آله در بين آنان براى ولايت على عليه السلام قيام كرد. عدهاى گفتند: «تا كِى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مىكند»؛ اينجا بود كه خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش میكنم»، يعنى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام.<ref>شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.</ref> | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال [[منافقین|منافقان]] از پيامبر صلى الله عليه و آله را چنين مطرح فرموده است: خداوند احكام مهم شريعت و آيات مربوط به واجبات را در اوقات مختلفى نازل كرد...، و اولين چيزى كه مردم را به آن مقيّد ساخت اقرار به يگانگى و ربوبيت خود و شهادت «لا اله الا اللَّه» بود. وقتى به اينها اقرار كردند، اقرار به نبوت پيامبرش و رسالت او را مطرح كرد. و آنگاه كه آن را پذيرفتند نماز را بر آنان واجب كرد و سپس روزه و حج و جهاد و زكات و صدقات و آنچه در اين زمينه است از مال غنائم واجب كرد. منافقين گفتند: بعد اين احكامى كه بر ما واجب كردى، آيا براى پروردگارت چيز ديگرى هم باقى مانده كه آن را بر ما واجب كند؟ آن را هم ذكر كن تا دلمان آرام گيرد كه چيز ديگرى باقى نمانده است! خداوند در اين باره چنين نازل كرد: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش میكنم»، يعنى ولايت.<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۲۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵.</ref> | |||
== تحليل اعتقادى اول: ولایت آخرین حکم الهی == | |||
درباره تحلیل اعتقادی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ در جریان رخداد غدیر چنین گفته شده است: بنابر حديث [[امام باقر علیه اسلام]]، [[منافقین|منافقان]] از هر بهانهاى براى كارشكنى استفاده مىكردند. آنان انتظار داشتند که پيامبر صلى الله عليه و آله در پاسخ به سؤالشان بگويد: نه هيچ حكم ديگرى باقى نمانده و آنان فوراً بين مردم شايع كنند كه تعیین جانشین و اعلام ولایت انجام نخواهد شد، ولى آن حضرت دقيقاً همان يک مورد باقىمانده (ولایت) را به آنان گوشزد مىکند. | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام | [[امام صادق علیه السلام]] علت تكرار آیه ۴۶ سوره سبأ بعد از اعلام ولايت را چنین بيان فرموده است. منافقان وقتى با سؤالات اعتراضآميز باطن خود را نشان دادند و معلوم شد از خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام ناراحت هستند، پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر با قرائت اين آيه به آنان فهماند كه ولايت بهعنوان آخرين حكم الهى از بقيه احكام مهمتر است: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را براى ولايت منصوب كرد و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست»، عدهای شبههافکنی کردند و گفتند: محمد هر از چند گاه ما را به امرى جديد دعوت مىكند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را بهدست آنان بسپارد. پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند: {{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}}، و سپس فرمود: من ادا كردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب كرده است، {{قرآن|أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى|ترجمه=كه بهخاطر خدا دو نفرى و بهتنهايى بهپاخيزيد}}.<ref>تفسير فرات الکوفی، ص۳۴۶، ح۴۷۱؛ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۷-۳۸؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۴۶۶-۴۶۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۰؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۱، ح۲۰۹.</ref> | ||
== تحليل اعتقادى دوم: == | |||
با در نظر گرفتن اينكه موضوع آيه ۴۶ سوره سبأ، از نظر محققان درباره ولايت اميرالمومنين عليه السلام است، دنباله آيه نيز از همين ديدگاه بايد تبيين شده و مطالبی چهارگانه بهدست داده شده است: | |||
=== مفهوم «إنَّما» در آيه === | |||
از معانى «انَّما» (فقط در فارسی) در ادبیات عرب «انحصار» است. دو زمينه براى استفاده از كلمه «إِنَّما» در آيه ذكر شد: يكى اينكه ولايت آخرين حكم الهى بود؛ ديگر اينكه از حضرت مىپرسيدند: آيا چيز ديگرى مانده است و حضرت در پاسخ اين سؤال مىفرمود: فقط ولايت مانده است. بنا بر اين جمله {{قرآن|قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ}} را مىتوان اينگونه معنى كرد: «فقط يک حكم ديگر از طرف خدا باقى مانده كه موظف به راهنمايى شما بدان هستم». كلمه {{قرآن|إِنَّما}} بهضميمه {{قرآن|أَعِظُكُمْ}} در اين جمله مىتواند بهگونهاى ديگر نيز معنى داشته باشد: از ميان احكام متعدد الهى، مسئلهاى كه براى موعظه شما انتخاب كردم كه بر آن تأكيد نمايم «ولايت» است.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۲.</ref> | |||
=== مفهوم «للَّه» در آيه === | |||
كلمه {{قرآن|للَّه}} (براى خدا) و مفهوم آن كار خالصانه براى رضاى پروردگار است. بهدنبال آن عبارت {{قرآن|مَثْنى وَ فُرادى|ترجمه=دو به دو و بهتنهايى}} آمده و به این تعداد اکتفا شده است. مجموع اين عبارت حاكى از غربت ولايت و مظلوميت صاحب ولايت است كه چون حمايت از آن بايد خالصانه باشد، ياران آن هم انگشتشمار خواهند بود و معناى اين قسمت از آيه چنين مىشود: «براى كمک به على عليه السلام براى رضاى خدا و خالصانه - اگر چه تک نفرى يا دو نفرى باشد- قيام كنيد و اقدام نماييد». | |||
از اين آيه روزهاى غصب خلافت تداعى مىشود كه اميرالمؤمنين عليه السلام شبانه، فاطمه زهرا و [[امام حسن علیه السلام|امام حسن]] و [[امام حسين علیه السلام|امام حسين]] عليهم السلام را همراه خود بر در خانههاى مهاجرین و انصار مىبرد و از آنان كمک مىطلبيد، و مىفرمود: «خدا را يارى كنيد و دختر پيامبرتان را. شما روزى كه با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كرديد بر سر اين بيعت نموديد كه از او و فرزندانش حمايت كنيد و از آنان منع كنيد آنچه از خود و فرزندانتان منع مىكنيد. بياييد و به بيعت خود نسبت به پيامبر وفا كنيد».<ref>بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۹۱.</ref> | |||
اين همان مفهوم «براى خداست» كه در آيه ذكر شده بود. عدهاى از آنان در پاسخ مىگفتند: «از ما يک نفر چه كارى ساخته است»! در حالى كه اين آيه قبلاً به آنان گفته بود حتى اگر يک يا دو نفر باشند، بايد قيام كنند. | |||
=== مفهوم «تَتَفَكَّرُوا» در آيه === | |||
امر به تفكر پس از امر به قيام خالصانه براى خدا اشارهای به برخورد آگاهانه با دين و برداشت علمى از آن است؛ تا در مقام عمل نتايج کار قابل قبول باشد و شبهههاى بىاساس در آن تأثير نكند. طبق برخی روایات، وقتى نوبت به اعلان ولايت رسيد عدهاى گفتند: «محمد هر از چند گاهى ما را به امر جديدى دعوت مى كند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را بهدست آنان بسپارد»<ref>بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲.</ref> و عدهاى ديگر گفتند: «تا كى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مىكند».<ref>شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.</ref> | |||
در پاسخ به اين برخورد نادرست با مقام نبوت، خداوند مىفرمايد: {{قرآن|ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ|ترجمه=سپس فكر كنيد كه صاحب شما (پيامبر صلى الله عليه و آله) جنون ندارد}}؛ يعنى چگونه است كه شما در اصل نبوت او و احکام تشریع شده از سوی او شک نكرديد، ولى نسبت به [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت اهل بيت عليهم السلام]] از در انکار وارد شدهاید؛ آیا نمىدانيد كه اين همان پيامبر است. پس اگر پيامبر همان پيامبر ديروز است.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref> | |||
=== | === مفهوم «نَذير» در آيه === | ||
يكى از انگيزههايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مىكند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مىكند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمىتواند بىتفاوت بماند و به او گوش ندهد. بنابراین، در مورد غدير اين موضوع چنین خواهد بود كه اگر تاكنون به پيامبر صلى الله عليه و آله اطمينان داشتهايد و سخن او را بهعنوان يک ترساننده الهى قبول كردهايد، چگونه است كه در مسئله ولايت اين جهت ترسانندهبودن او را نمىپذيريد؛ نه تنها نمیپذیرید، بلکه بر ضد او قيام مىكنيد و [[سقیفه|سقيفه]] را يارى مىنماييد.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۴-۳۰۵.</ref> | |||
==== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | |||
* '''الاحتجاج'''؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق. | |||
* '''بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار'''؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | |||
* '''تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة'''؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق. | |||
* '''تفسير فرات الکوفی'''؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق. | |||
* '''شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار'''؛ نعمان بن محمد (قاضی نعمان مغربی)، تحقیق: محمد حسینی جلالی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق. | |||
* '''عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال'''؛ عبدالله بن نورالله بحرانى اصفهانى، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش. | |||
* '''غدیر در قرآن، قرآن در غدیر'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش. | |||
* '''مناقب آل ابیطالب'''؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق. | |||
* '''واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی'''؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | |||
{{پایان منابع}} | |||
[[رده:قرآن و غدیر]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۶
مشخصات آیه | |
---|---|
نام سوره | سبا |
شماره آیه | ۴۶ |
جزء | ۲۲ |
محتوای آیه | |
مکان نزول | مکه |
موضوع | ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی |
ترتیل آیه ترجمه صوتی |
آیه ۴۶ سوره سبأ آیهای نازل شده در حجةالوداع که نشان میدهد ولایت امیرالمؤمنین آخرین حکم تشریعشده الهی است.
موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پايان حجةالوداع مردم مىخواستند بدانند كه از احکام اسلام چه چيزهاى ديگرى باقى مانده است. منافقان هم با استفاده از اين موقعيت مىخواستند چنين وانمود كنند كه با انجام اعمال حج همه احكام الهى پايان يافته و چيز دیگری باقى نمانده است. هدف آنان محوكردن اهمیت ولایت در غدیر بود. آنان میگفتند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم و در پاسخ آنان آيه ۴۶ سوره سبأ نازل شد که معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است.
برخی محققان با تحلیل اعتقادی آیه ۴۶ سوره سبأ مطالب دیگری نیز بهدست دادهاند؛ از جمله درباره واژه نذیر (ترساننده) در آیه: يكى از انگيزههايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مىكند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مىكند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمىتواند به او گوش ندهد. در مورد غدير اين موضوع چنین خواهد بود كه اگر تاكنون به پيامبر صلى الله عليه و آله اطمينان داشتهايد و سخن او را بهعنوان يک ترساننده الهى قبول كردهايد، چگونه است كه در مسئله ولايت اين جهت ترسانندهبودن او را نمىپذيريد.
آیهای نازلشده در حجةالوداع
آیه ۴۶ سوره سبأ از جمله آياتى دانسته شده كه در سفر حجةالوداع و پس از اتمام مراسم حج بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است: قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ؛ بگو: «من فقط به شما یک اندرز مىدهم كه دو دو و بهتنهايى براى خدا بهپا خيزيد، سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچگونه ديوانگى ندارد. او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهندهاى [بيش] نيست .[۱]
موقعيت تاريخى نزول
موقعیت تاریخی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: با پايان حجةالوداع، آغاز سفر غدير و اطلاع از نزديكى شهادت پيامبر صلى الله عليه و آله، مردم مىخواستند بدانند كه از احکام اسلام چه چيزهاى ديگرى باقى مانده است.
در اين ميان، منافقان با استفاده از اين موقعيت فکری در میان مردم مىخواستند چنين وانمود كنند كه با انجام اعمال حج همه احكام الهى پايان يافته و چيز دیگری باقى نمانده است. هدف آنان محوكردن اهمیت ولایت بود كه انتظار مىرفت پيامبر صلى الله عليه و آله وعده غدير را براى اعلام آن گذاشته باشد. آنان برای فتنهانگيزى میگفتند كه تا كى بايد منتظر حكمى بعد از حكم ديگرى باشيم و همين سؤال را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله مطرح كردند كه آيا حكم ديگرى هم بعد از حج باقى مانده است. در پاسخ آنان آيه ۴۶ سوره سبأ نازل شد و معنايش اين بود كه فقط يک حكم ديگر باقى مانده و آن هم ولايت است.[۲]
کیفیت نزول آیه در کلام امام باقر علیه السلام
امام باقر علیه السلام نزول آيه ۴۶ سوره سبأ را در جریان غدير چنين بيان کرده است: خداوند عزوجل به پيامبرش محمد صلى الله عليه و آله وحى فرمود و او را به نماز و زكات و روزه و حج و جهاد دستور داد. پس از انجام این اعمال نوبت به آخرين آنها که حج به همراه آن حضرت بود رسید. پيامبر صلى الله عليه و آله در بين آنان براى ولايت على عليه السلام قيام كرد. عدهاى گفتند: «تا كِى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مىكند»؛ اينجا بود كه خداوند تعالى اين آيه را نازل كرد: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش میكنم»، يعنى ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام.[۳]
اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال منافقان از پيامبر صلى الله عليه و آله را چنين مطرح فرموده است: خداوند احكام مهم شريعت و آيات مربوط به واجبات را در اوقات مختلفى نازل كرد...، و اولين چيزى كه مردم را به آن مقيّد ساخت اقرار به يگانگى و ربوبيت خود و شهادت «لا اله الا اللَّه» بود. وقتى به اينها اقرار كردند، اقرار به نبوت پيامبرش و رسالت او را مطرح كرد. و آنگاه كه آن را پذيرفتند نماز را بر آنان واجب كرد و سپس روزه و حج و جهاد و زكات و صدقات و آنچه در اين زمينه است از مال غنائم واجب كرد. منافقين گفتند: بعد اين احكامى كه بر ما واجب كردى، آيا براى پروردگارت چيز ديگرى هم باقى مانده كه آن را بر ما واجب كند؟ آن را هم ذكر كن تا دلمان آرام گيرد كه چيز ديگرى باقى نمانده است! خداوند در اين باره چنين نازل كرد: «بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش میكنم»، يعنى ولايت.[۴]
تحليل اعتقادى اول: ولایت آخرین حکم الهی
درباره تحلیل اعتقادی نزول آیه ۴۶ سوره سبأ در جریان رخداد غدیر چنین گفته شده است: بنابر حديث امام باقر علیه اسلام، منافقان از هر بهانهاى براى كارشكنى استفاده مىكردند. آنان انتظار داشتند که پيامبر صلى الله عليه و آله در پاسخ به سؤالشان بگويد: نه هيچ حكم ديگرى باقى نمانده و آنان فوراً بين مردم شايع كنند كه تعیین جانشین و اعلام ولایت انجام نخواهد شد، ولى آن حضرت دقيقاً همان يک مورد باقىمانده (ولایت) را به آنان گوشزد مىکند.
امام صادق علیه السلام علت تكرار آیه ۴۶ سوره سبأ بعد از اعلام ولايت را چنین بيان فرموده است. منافقان وقتى با سؤالات اعتراضآميز باطن خود را نشان دادند و معلوم شد از خلافت اميرالمؤمنين عليه السلام ناراحت هستند، پيامبر صلى الله عليه و آله بار ديگر با قرائت اين آيه به آنان فهماند كه ولايت بهعنوان آخرين حكم الهى از بقيه احكام مهمتر است: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را براى ولايت منصوب كرد و فرمود: «هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست»، عدهای شبههافکنی کردند و گفتند: محمد هر از چند گاه ما را به امرى جديد دعوت مىكند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را بهدست آنان بسپارد. پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را خواند: قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ ، و سپس فرمود: من ادا كردم آنچه پروردگارتان بر شما واجب كرده است، أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى؛ كه بهخاطر خدا دو نفرى و بهتنهايى بهپاخيزيد .[۵]
تحليل اعتقادى دوم:
با در نظر گرفتن اينكه موضوع آيه ۴۶ سوره سبأ، از نظر محققان درباره ولايت اميرالمومنين عليه السلام است، دنباله آيه نيز از همين ديدگاه بايد تبيين شده و مطالبی چهارگانه بهدست داده شده است:
مفهوم «إنَّما» در آيه
از معانى «انَّما» (فقط در فارسی) در ادبیات عرب «انحصار» است. دو زمينه براى استفاده از كلمه «إِنَّما» در آيه ذكر شد: يكى اينكه ولايت آخرين حكم الهى بود؛ ديگر اينكه از حضرت مىپرسيدند: آيا چيز ديگرى مانده است و حضرت در پاسخ اين سؤال مىفرمود: فقط ولايت مانده است. بنا بر اين جمله قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ را مىتوان اينگونه معنى كرد: «فقط يک حكم ديگر از طرف خدا باقى مانده كه موظف به راهنمايى شما بدان هستم». كلمه إِنَّما بهضميمه أَعِظُكُمْ در اين جمله مىتواند بهگونهاى ديگر نيز معنى داشته باشد: از ميان احكام متعدد الهى، مسئلهاى كه براى موعظه شما انتخاب كردم كه بر آن تأكيد نمايم «ولايت» است.[۶]
مفهوم «للَّه» در آيه
كلمه للَّه (براى خدا) و مفهوم آن كار خالصانه براى رضاى پروردگار است. بهدنبال آن عبارت مَثْنى وَ فُرادى؛ دو به دو و بهتنهايى آمده و به این تعداد اکتفا شده است. مجموع اين عبارت حاكى از غربت ولايت و مظلوميت صاحب ولايت است كه چون حمايت از آن بايد خالصانه باشد، ياران آن هم انگشتشمار خواهند بود و معناى اين قسمت از آيه چنين مىشود: «براى كمک به على عليه السلام براى رضاى خدا و خالصانه - اگر چه تک نفرى يا دو نفرى باشد- قيام كنيد و اقدام نماييد».
از اين آيه روزهاى غصب خلافت تداعى مىشود كه اميرالمؤمنين عليه السلام شبانه، فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين عليهم السلام را همراه خود بر در خانههاى مهاجرین و انصار مىبرد و از آنان كمک مىطلبيد، و مىفرمود: «خدا را يارى كنيد و دختر پيامبرتان را. شما روزى كه با پيامبر صلى الله عليه و آله بيعت كرديد بر سر اين بيعت نموديد كه از او و فرزندانش حمايت كنيد و از آنان منع كنيد آنچه از خود و فرزندانتان منع مىكنيد. بياييد و به بيعت خود نسبت به پيامبر وفا كنيد».[۷]
اين همان مفهوم «براى خداست» كه در آيه ذكر شده بود. عدهاى از آنان در پاسخ مىگفتند: «از ما يک نفر چه كارى ساخته است»! در حالى كه اين آيه قبلاً به آنان گفته بود حتى اگر يک يا دو نفر باشند، بايد قيام كنند.
مفهوم «تَتَفَكَّرُوا» در آيه
امر به تفكر پس از امر به قيام خالصانه براى خدا اشارهای به برخورد آگاهانه با دين و برداشت علمى از آن است؛ تا در مقام عمل نتايج کار قابل قبول باشد و شبهههاى بىاساس در آن تأثير نكند. طبق برخی روایات، وقتى نوبت به اعلان ولايت رسيد عدهاى گفتند: «محمد هر از چند گاهى ما را به امر جديدى دعوت مى كند و اكنون درباره اهل بيتش آغاز كرده كه اختيار ما را بهدست آنان بسپارد»[۸] و عدهاى ديگر گفتند: «تا كى محمد اين واجبات را يكى پس از ديگرى بر ما واجب مىكند».[۹]
در پاسخ به اين برخورد نادرست با مقام نبوت، خداوند مىفرمايد: ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ؛ سپس فكر كنيد كه صاحب شما (پيامبر صلى الله عليه و آله) جنون ندارد ؛ يعنى چگونه است كه شما در اصل نبوت او و احکام تشریع شده از سوی او شک نكرديد، ولى نسبت به ولايت اهل بيت عليهم السلام از در انکار وارد شدهاید؛ آیا نمىدانيد كه اين همان پيامبر است. پس اگر پيامبر همان پيامبر ديروز است.[۱۰]
مفهوم «نَذير» در آيه
يكى از انگيزههايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مىكند مقام انذار (ترسانندگی) آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مىكند، اگر آن شخص به او هشدار دهد، او نمىتواند بىتفاوت بماند و به او گوش ندهد. بنابراین، در مورد غدير اين موضوع چنین خواهد بود كه اگر تاكنون به پيامبر صلى الله عليه و آله اطمينان داشتهايد و سخن او را بهعنوان يک ترساننده الهى قبول كردهايد، چگونه است كه در مسئله ولايت اين جهت ترسانندهبودن او را نمىپذيريد؛ نه تنها نمیپذیرید، بلکه بر ضد او قيام مىكنيد و سقيفه را يارى مىنماييد.[۱۱]
پانویس
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۳۸.
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۲۹۹.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ بحارالانوار، ج۹۰، ص۱۲۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۲۵۴-۲۵۵.
- ↑ تفسير فرات الکوفی، ص۳۴۶، ح۴۷۱؛ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۳۷-۳۸؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۴۶۶-۴۶۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۶۰؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۱۴۱، ح۲۰۹.
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۲.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۹، ص۱۹۱.
- ↑ بحارالانوار، ج۲۳، ص۳۹۱، ح۲.
- ↑ شرح الاخبار، ج۱، ص۲۳۶.
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۳-۳۰۴.
- ↑ غدير در قرآن، ج۱، ص۳۰۴-۳۰۵.
منابع
- الاحتجاج؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- تأويل الآيات الظاهرة في فضائل العترة الطاهرة؛ شرفالدین علی حسینی استرآبادی، تحقیق: حسین استادولی، قم:مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- تفسير فرات الکوفی؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تحقیق: محمد الکاظم، تهران: وزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی (مؤسسة الطبع و النشر)، ۱۴۱۰ق.
- شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار؛ نعمان بن محمد (قاضی نعمان مغربی)، تحقیق: محمد حسینی جلالی، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۹ق.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانى اصفهانى، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحى اصفهانى، قم: مؤسسة الإمام المهدى علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.