آیه ۷ مجادله و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ...»<ref>مجادله /  ۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۶۹.</ref> ==
== «ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ...»<ref>مجادله /  ۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۶۹.</ref> ==
منافقين پس از شكست در توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در كوه هَرشى آرام ننشستند. آنان بار ديگر مجلس سِرّى تشكيل دادند و اين بار براى از ميان برداشتن امام منصوب از طرف خدا و رسول، درباره نقشه قتل على ‏عليه السلام به مشورت پرداختند كه بايد قبل از رسيدن به مدينه انجام مى‏ شد.
منافقين پس از شكست در توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در [[هرشی(عَقَبه)|کوه هَرشی]] آرام ننشستند. آنان بار ديگر مجلس سِرّى تشكيل دادند و اين بار براى از ميان برداشتن امام منصوب از طرف خدا و رسول، درباره نقشه قتل على ‏عليه السلام به مشورت پرداختند كه بايد قبل از رسيدن به [[مدینه]] انجام مى‏ شد.


براى آنكه فرار و گريز ماجراى قبل تكرار نشود، آنان معاهده نامه‏اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند و آن را به [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] به عنوان امين خود سپردند؛ و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.
براى آنكه فرار و گريز ماجراى قبل تكرار نشود، آنان معاهده نامه ‏اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند و آن را به [[ابوعبیده جرّاح|ابوعبیده جراح]] به عنوان امين خود سپردند؛ و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.


جبرئيل اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن [[صحیفه]] را از او طلب كرد.
[[جبرئیل]] اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن [[صحیفه]] را از او طلب كرد.


اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند، و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه وآله تحويل داد.
اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند، و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه وآله تحويل داد.

نسخهٔ ‏۳۱ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۷:۰۶

«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ...»[۱]

منافقين پس از شكست در توطئه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله در کوه هَرشی آرام ننشستند. آنان بار ديگر مجلس سِرّى تشكيل دادند و اين بار براى از ميان برداشتن امام منصوب از طرف خدا و رسول، درباره نقشه قتل على ‏عليه السلام به مشورت پرداختند كه بايد قبل از رسيدن به مدینه انجام مى‏ شد.

براى آنكه فرار و گريز ماجراى قبل تكرار نشود، آنان معاهده نامه ‏اى درباره قتل آن حضرت امضا كردند و آن را به ابوعبیده جراح به عنوان امين خود سپردند؛ و رفتند تا براى آماده كردن مقدمات اين نقشه دست به كار شوند.

جبرئیل اين خبر را به پيامبر صلى الله عليه و آله داد. حضرت فوراً ابوعبيده را احضار كرد و آن صحیفه را از او طلب كرد.

اين بار ابوعبيده نتوانست انكار كند، و فوراً آن نوشته را به پيامبر صلى الله عليه وآله تحويل داد.

اينجا بود كه آيه ۷ سوره مجادله بار ديگر درباره آنان مطرح شد:

«ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى ثَلاثَةٍ اِلاّ هُوَ رابِعُهُمْ وَ لا خَمْسَةٍ اِلاّ هُوَ سادِسُهُمْ»:

«هيچ نجواى سه نفرى نيست مگر آنكه خدا چهارمى آنان است، و هيچ نجواى پنج نفرى نيست مگر آنكه خدا ششمى آنان است» .

پيامبر صلى الله عليه و آله باز هم افشاگرى را صلاح ندانست و فقط به آنان فرمود: «اَكَفَرْتُمْ بَعْدَ اِسْلامِكُمْ»: «آيا بعد از اسلامتان كافر شديد»؟[۲]

پانویس

  1. مجادله /  ۷. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۶۹.
  2. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۲. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۲۹۶.