ائمه علیهم السلام در حدیث قرطاس: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در ماجراى | در ماجراى [[حدیث قرطاس]] كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: | ||
«كتفى بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه بعد از من هرگز گمراه نشويد و اختلاف نكنيد»، عمر و همراهانش سر و صدا به راه انداختند و در اين ميان عمر گفت: آوردن كتف را رها كنيد، پيامبر هذيان مى گويد!! | «كتفى بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه بعد از من هرگز گمراه نشويد و اختلاف نكنيد»، | ||
عمر و همراهانش سر و صدا به راه انداختند و در اين ميان عمر گفت: آوردن كتف را رها كنيد، پيامبر هذيان مى گويد!! | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله از اين سخن عمر غضب كرده فرمود: مى بينم در حالى كه من زنده هستم با من مخالفت مى كنيد! پس بعد از مرگ من چه خواهيد كرد؟! | پيامبر صلى الله عليه و آله از اين سخن عمر غضب كرده فرمود: مى بينم در حالى كه من زنده هستم با من مخالفت مى كنيد! پس بعد از مرگ من چه خواهيد كرد؟! | ||
حضرت نوشتن كتف را رها كرد و مردم و آن | حضرت نوشتن كتف را رها كرد و مردم و آن [[منافقین]] برخاسته از حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رفتند و اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ماندند و به اشاره اميرالمؤمنين عليه السلام [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] نيز نرفتند. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟ جبرئيل كمى قبل از اين بر من نازل شد و به من خبر داد كه او سامرى اين امت و رفيقش (ابوبكر) گوساله آن است. | پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟ جبرئيل كمى قبل از اين بر من نازل شد و به من خبر داد كه او سامرى اين امت و رفيقش (ابوبكر) گوساله آن است. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۹: | ||
سپس فرمود: من خواستم اين را بنويسم و سپس آن را به [[مسجد]] ببرم و عموم مردم را دعوت كنم و آن را برايشان بخوانم و آنان را شاهد بگيرم. | سپس فرمود: من خواستم اين را بنويسم و سپس آن را به [[مسجد]] ببرم و عموم مردم را دعوت كنم و آن را برايشان بخوانم و آنان را شاهد بگيرم. | ||
اين گونه بود كه يک بار در غدير و بار ديگر در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله سند كتبى غدير نوشته شد، و آن اتمام حجت عظيم كه از فراز [[منبر]] غدير انجام گرفته بود، يک بار ديگر به صورت مكتوب حجت را بر همه تمام كرد، و اين گونه غدير از روز ۲۵ ذى القعدة در مدينه آغاز شد و تا روز رحلت پيامبر صلى الله عليه | اين گونه بود كه يک بار در غدير و بار ديگر در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله سند كتبى غدير نوشته شد، و آن [[اتمام حجت]] عظيم كه از فراز [[منبر]] غدير انجام گرفته بود، يک بار ديگر به صورت مكتوب حجت را بر همه تمام كرد، و اين گونه غدير از روز ۲۵ ذى القعدة در مدينه آغاز شد و تا روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه يافت.<ref>كتاب سليم: احاديث ۱۱، ۲۷، ۴۹.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |
نسخهٔ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۸
در ماجراى حدیث قرطاس كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«كتفى بياوريد تا براى شما چيزى بنويسم كه بعد از من هرگز گمراه نشويد و اختلاف نكنيد»،
عمر و همراهانش سر و صدا به راه انداختند و در اين ميان عمر گفت: آوردن كتف را رها كنيد، پيامبر هذيان مى گويد!!
پيامبر صلى الله عليه و آله از اين سخن عمر غضب كرده فرمود: مى بينم در حالى كه من زنده هستم با من مخالفت مى كنيد! پس بعد از مرگ من چه خواهيد كرد؟!
حضرت نوشتن كتف را رها كرد و مردم و آن منافقین برخاسته از حضور پيامبر صلى الله عليه و آله رفتند و اميرالمؤمنين و حضرت زهرا و امام حسن و امام حسين عليهم السلام ماندند و به اشاره اميرالمؤمنين عليه السلام سلمان و ابوذر و مقداد نيز نرفتند.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: برادرم، نشنيدى دشمن خدا چه گفت؟ جبرئيل كمى قبل از اين بر من نازل شد و به من خبر داد كه او سامرى اين امت و رفيقش (ابوبكر) گوساله آن است.
همچنين جبرئيل به من دستور داد بنويسم آنچه مى خواستم در كتف بنويسم و اين سه نفر را بر آن شاهد بگيرم. برايم ورقه اى بياوريد.
براى پيامبر صلى الله عليه و آله ورقه اى آوردند، و آن حضرت نام دوازده امام هدايت كننده بعد از خود را يكى يكى املا فرمود و على عليه السلام به دست خويش نوشت، و در توصيف حضرت مهدى عليه السلام پر شدن زمين از عدالت را پس از ظلم و جور ذكر كرد، و اين در واقع خلاصه اى از غدير بود كه در اين سند ابدى ثبت شد. آنگاه فرمود:
من شما را شاهد مى گيرم كه برادرم و وزيرم و وارثم و خليفه ام در امتم على بن ابى طالب است، و سپس حسن و بعد حسين و بعد از آنان نُه نفر از فرزندان حسين اند.
سپس فرمود: من خواستم اين را بنويسم و سپس آن را به مسجد ببرم و عموم مردم را دعوت كنم و آن را برايشان بخوانم و آنان را شاهد بگيرم.
اين گونه بود كه يک بار در غدير و بار ديگر در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله سند كتبى غدير نوشته شد، و آن اتمام حجت عظيم كه از فراز منبر غدير انجام گرفته بود، يک بار ديگر به صورت مكتوب حجت را بر همه تمام كرد، و اين گونه غدير از روز ۲۵ ذى القعدة در مدينه آغاز شد و تا روز رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله ادامه يافت.[۱]
پانویس
- ↑ كتاب سليم: احاديث ۱۱، ۲۷، ۴۹.