احمد بن جعفر قطیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
(ابرابزار)
 
خط ۱: خط ۱:
'''ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان بن مالک حنبلی،''' معروف به قطیعی<ref>تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، جلد : 5  صفحه : 116</ref>، محدث و مسند مشهوری در عراق بود. او بین سال‌های 273-368 هجری زندگی کرد و از راویان مسند امام احمد بن حنبل بود<ref>وسمع إِبْرَاهِيم بْن إِسْحَاق، وإسحاق بْن الْحَسَن الحربيين، وبشر بْن مُوسَى الأسدي، وَأَبَا الْعَبَّاس الكديمي، وَأَبَا مُسْلِم الكجي، وَعَبْد اللَّهِ بْن أَحْمَدَ بْن حنبل،
{{جعبه اطلاعات شخص
| عنوان = احمد بن جعفر قطیعی
| تصویر =
| اندازه تصویر =
| توضیح تصویر =
| نام کامل =بوبکر احمد بن جعفر بن حمدان بن مالک حنبلی
| سرشناسی =
| تولد =۲۷۳قمری
| وفات = ۳۶۸قمری
| استادان =إِبْرَاهِیم بْن إِسْحَاق، وإسحاق بْن الْحَسَن الحربیین، وبشر بْن مُوسَی الأسدی
| شاگردان =دارقطنی، حاکم نیشابوری، ابونعیم اصفهانی
| تالیفات =
| تحصیلات =
| مذهب = حنبلی، اهل سنت
| زمینه فعالیت =فقیه و محدث
| علت شهرت =
| خویشان سرشناس =
| نحوه درگذشت =
| محل دفن =مقابر باب حرب نزدیک قبر احمد بن حنبل
| وبگاه =
}}


تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، جلد : 5  صفحه : 116</ref>.
'''ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان بن مالک حنبلی،''' معروف به قطیعی،<ref>تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116</ref> محدث و مسند مشهوری در عراق بود. او بین سال‌های ۲۷۳–۳۶۸ هجری زندگی کرد و از راویان مسند امام احمد بن حنبل بود<ref>وسمع إِبْرَاهِیم بْن إِسْحَاق، وإسحاق بْن الْحَسَن الحربیین، وبشر بْن مُوسَی الأسدی، وَأَبَا الْعَبَّاس الکدیمی، وَأَبَا مُسْلِم الکجی، وَعَبْد اللَّهِ بْن أَحْمَدَ بْن حنبل،
 
تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116</ref>.


== جایگاه علمی ==
== جایگاه علمی ==
بسیاری از علمای برجسته از او روایت کرده‌اند، از جمله دارقطنی، حاکم نیشابوری، ابن شاهین و ابونعیم اصفهانی<ref>روى عنه الدَارقُطْنيّ، وابن شاهين، والحاكم، وأبو الحسن بن رزقويه، وأبو الفتح بن أبي الفوارس، وأبو بكر البَرْقَاني، وأبو نُعَيم، ومحمد بن الحسين بن بكير، والحسن بن علي بن المذهّب، وآخر من روى عنه في الدّنيا أبو محمد الجوهري.
بسیاری از علمای برجسته از او روایت کرده‌اند، از جمله دارقطنی، حاکم نیشابوری، ابن شاهین و ابونعیم اصفهانی<ref>روی عنه الدَارقُطْنیّ، وابن شاهین، والحاکم، وأبو الحسن بن رزقویه، وأبو الفتح بن أبی الفوارس، وأبو بکر البَرْقَانی، وأبو نُعَیم، ومحمد بن الحسین بن بکیر، والحسن بن علی بن المذهّب، وآخر من روی عنه فی الدّنیا أبو محمد الجوهری.


تاريخ الاسلام - الذهبي، شمس الدين، جلد : 26  صفحه : 390</ref>. دارقطنی او را توثیق کرده و او را "ثقه زاهد قدیم" توصیف کرده و اشاره کرده که شنیده است او مستجاب الدعوه بوده است<ref>وَقَالَ السُّلَمِيُّ: سَأَلتُ الدَّارَقُطْنِيَّ عَنْهُ, فَقَالَ: ثِقَةٌ زَاهدٌ قديمٌ, سَمِعْتُ أَنَّهُ مُجَابُ الدَّعْوَةِ.
تاریخ الاسلام - الذهبی، شمس الدین، جلد: 26 صفحه: 390</ref>. دارقطنی او را توثیق کرده و او را «ثقه زاهد قدیم» توصیف کرده و اشاره کرده که شنیده است او مستجاب الدعوه بوده است<ref>وَقَالَ السُّلَمِیُّ: سَأَلتُ الدَّارَقُطْنِیَّ عَنْهُ، فَقَالَ: ثِقَةٌ زَاهدٌ قدیمٌ، سَمِعْتُ أَنَّهُ مُجَابُ الدَّعْوَةِ.


سير اعلام النبلاء -الذهبي، شمس الدين، جلد : 12  صفحه : 263</ref>.
سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263</ref>.


با وجود توثیق برخی علما، درباره وضعیت او در اواخر عمرش تردیدهایی مطرح شده است<ref>وَقَالَ أَبُو الحَسَنِ بنُ الفُرَاتِ: هُوَ كَثِيْرُ السَّمَاعِ, إلَّا أَنَّهُ خَلَط فِي آخِرِ عُمُرِهِ، وكُفَّ بَصَرُهُ وَخَرَّفَ, حَتَّى كَانَ لاَ يَعْرِفُ شَيْئاً مِمَّا يُقرأُ عَلَيْهِ.
با وجود توثیق برخی علما، درباره وضعیت او در اواخر عمرش تردیدهایی مطرح شده است<ref>وَقَالَ أَبُو الحَسَنِ بنُ الفُرَاتِ: هُوَ کَثِیْرُ السَّمَاعِ، إلَّا أَنَّهُ خَلَط فِی آخِرِ عُمُرِهِ، وکُفَّ بَصَرُهُ وَخَرَّفَ، حَتَّی کَانَ لاَ یَعْرِفُ شَیْئاً مِمَّا یُقرأُ عَلَیْهِ.


وَقَالَ الخَطِيْبُ: سَمِعْتُ الفَقِيْهَ أَحْمَدَ بنَ أَحْمَدَ القَصْرِيَّ يَقُوْلُ: قَالَ لِي ابْنُ اللَّبَّانِ الفَرَضِيُّ: لاَ تذهَبُوا إِلَى القَطِيْعِيِّ, قَدْ ضَعُفَ واختلَّ, وَقَدْ منعتُ ابنِي مِنَ السَّمَاعِ مِنْهُ.
وَقَالَ الخَطِیْبُ: سَمِعْتُ الفَقِیْهَ أَحْمَدَ بنَ أَحْمَدَ القَصْرِیَّ یَقُوْلُ: قَالَ لِی ابْنُ اللَّبَّانِ الفَرَضِیُّ: لاَ تذهَبُوا إِلَی القَطِیْعِیِّ، قَدْ ضَعُفَ واختلَّ، وَقَدْ منعتُ ابنِی مِنَ السَّمَاعِ مِنْهُ.


سير اعلام النبلاء -الذهبي، شمس الدين، جلد : 12  صفحه : 263</ref>. برقانی گفته که او صدوق است، اما به وجود کمی سادگی در او اشاره کرده است. حاکم از او دفاع کرده زمانی که برقانی سعی کرده از شأن او بکاهد<ref>وَقَالَ البَرْقَانِيُّ: كَانَ صَالِحاً, وَلأَبِيهِ اتصَالٌ بِالدَّوْلَةِ, فَقرئَ لابنِ ذَلِكَ السُّلْطَانِ عَلَى عَبْدِ اللهِ بنِ أَحْمَدَ المُسْنَدَ, فَحَضرَ القَطِيْعِيُّ, ثُمَّ غرقَتْ قطعَةٌ مِنْ كُتُبِهِ بَعْدَ ذَلِكَ, فَنَسَخَهَا مِنْ كِتَابٍ ذَكَرُوا أَنَّهُ لَمْ يَكُنْ فِيْهِ سمَاعُهُ فَغَمَزُوهُ، وَثَبَتَ عِنْدِي أَنَّهُ صَدُوْقٌ, وَإِنَّمَا كَانَ فِيْهِ بَلَهٌ, وَقَدْ ليِّنْتُه عِنْدَ الحَاكِمِ, فَأَنكرَ عَلِيَّ, وَحَسَّنَ حَالَهُ, وَقَالَ: كَانَ شَيْخِي.
سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263</ref>. برقانی گفته که او صدوق است، اما به وجود کمی سادگی در او اشاره کرده است. حاکم از او دفاع کرده زمانی که برقانی سعی کرده از شأن او بکاهد<ref>وَقَالَ البَرْقَانِیُّ: کَانَ صَالِحاً، وَلأَبِیهِ اتصَالٌ بِالدَّوْلَةِ، فَقرئَ لابنِ ذَلِکَ السُّلْطَانِ عَلَی عَبْدِ اللهِ بنِ أَحْمَدَ المُسْنَدَ، فَحَضرَ القَطِیْعِیُّ، ثُمَّ غرقَتْ قطعَةٌ مِنْ کُتُبِهِ بَعْدَ ذَلِکَ، فَنَسَخَهَا مِنْ کِتَابٍ ذَکَرُوا أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ فِیْهِ سمَاعُهُ فَغَمَزُوهُ، وَثَبَتَ عِنْدِی أَنَّهُ صَدُوْقٌ، وَإِنَّمَا کَانَ فِیْهِ بَلَهٌ، وَقَدْ لیِّنْتُه عِنْدَ الحَاکِمِ، فَأَنکرَ عَلِیَّ، وَحَسَّنَ حَالَهُ، وَقَالَ: کَانَ شَیْخِی.


سير اعلام النبلاء -الذهبي، شمس الدين، جلد : 12  صفحه : 263</ref>.
سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263</ref>.


ذهبی در میزان الاعتدال اشاره کرده که قطیعی صدوق و فی نفسه مقبول بوده، اما در اواخر عمرش کمی تغییر کرده است<ref>وقال أبو الحسن محمد بن العبّاس بن الفرات: كان القَطِيعي [3] كثير السّماع من عبد الله بن أحمد، إلّا أنّه خَلَطَ في آخر عمره، وكُفَّ بَصَرُهُ، وخَرَّف، حتّى كان لا يعرف شيئًا مما يُقْرَأ عليه
ذهبی در میزان الاعتدال اشاره کرده که قطیعی صدوق و فی نفسه مقبول بوده، اما در اواخر عمرش کمی تغییر کرده است<ref>وقال أبو الحسن محمد بن العبّاس بن الفرات: کان القَطِیعی [3] کثیر السّماع من عبدالله بن أحمد، إلّا أنّه خَلَطَ فی آخر عمره، وکُفَّ بَصَرُهُ، وخَرَّف، حتّی کان لا یعرف شیئًا مما یُقْرَأ علیه


تاريخ الاسلام - الذهبي، شمس الدين، جلد : 26  صفحه : 390</ref>. او از خطیب بغدادی نقل کرده که ندیده کسی احتجاج به او را ترک کند<ref>قال الخطيب: لم نر أحدا ترك الاحتجاج به.
تاریخ الاسلام - الذهبی، شمس الدین، جلد: 26 صفحه: 390</ref>. او از خطیب بغدادی نقل کرده که ندیده کسی احتجاج به او را ترک کند<ref>قال الخطیب: لم نر أحدا ترک الاحتجاج به.


ميزان الاعتدال ، الذهبي، شمس الدين، جلد : 1  صفحه : 87</ref>.
میزان الاعتدال، الذهبی، شمس الدین، جلد: 1 صفحه: 87</ref>.


سمعانی و ذهبى و [[حاکم نیشابوری]]<ref>الانساب: «القطيعى» . العِبَر فى خبر من غَبَر: حوادث سال ۳۶۸. المستدرك على الصحيحين: ج ۳ ص ۱۳۳. </ref>: او را توثيق و تمجيد كرده ‏اند. ابوعبداللَّه ابن ‏بيّع (حاكم نيشابورى) و حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] در شمار جماعت بسيارى ‏اند كه از او روايت مى ‏كنند و آخرينشان ابومحمد حسن بن علی جوهری است.
سمعانی و ذهبی و [[حاکم نیشابوری]]:<ref>الانساب: «القطیعی». العِبَر فی خبر من غَبَر: حوادث سال ۳۶۸. المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۳.</ref> او را توثیق و تمجید کرده‌اند. ابوعبداللَّه ابن بیّع (حاکم نیشابوری) و حافظ [[ابونعیم اصفهانی]] در شمار جماعت بسیاری اند که از او روایت می‌کنند و آخرینشان ابومحمد حسن بن علی جوهری است.


با وجود اختلاف نظر درباره وضعیت او در اواخر عمرش، به نظر می‌رسد اکثر علما او را ثقه و صدوق در نقل حدیث دانسته‌اند<ref>اللباب في تهذيب الانساب ، ابن الأثير، عزالدین    جلد : 3  صفحه : 48</ref>، با در نظر گرفتن تغییراتی که در سال‌های آخر عمرش رخ داده است<ref>"أحمد" بن جعفر بن حمدان بن مالك أبو بكر القطيعي صدوق في نفسه مقبول تغير قليلا قال الخطيب لا أعلم أحدا ترك الاحتجاج به وقال الحاكم ثقة مأمون.
با وجود اختلاف نظر درباره وضعیت او در اواخر عمرش، به نظر می‌رسد اکثر علما او را ثقه و صدوق در نقل حدیث دانسته‌اند،<ref>اللباب فی تهذیب الانساب، ابن الأثیر، عزالدین جلد: 3 صفحه: 48</ref> با در نظر گرفتن تغییراتی که در سال‌های آخر عمرش رخ داده است<ref>"أحمد" بن جعفر بن حمدان بن مالک أبو بکر القطیعی صدوق فی نفسه مقبول تغیر قلیلا قال الخطیب لا أعلم أحدا ترک الاحتجاج به وقال الحاکم ثقة مأمون.


لسان الميزان ، العسقلاني، ابن حجر، جلد : 1  صفحه : 145</ref>.
لسان المیزان، العسقلانی، ابن حجر، جلد: 1 صفحه: 145</ref>.


در سال 368قمری هنگامی که از دنیا رفت، در مقابر باب حرب نزدیک قبر احمد بن حنبل دفن شد<ref>تاريخ بغداد، الخطيب البغدادي، جلد : 5  صفحه : 116</ref>.
در سال ۳۶۸قمری هنگامی که از دنیا رفت، در مقابر باب حرب نزدیک قبر احمد بن حنبل دفن شد.<ref>تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116</ref>


== روايت حديث غدير<ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۴۹.</ref> ==
== روایت حدیث غدیر<ref>چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۴۹.</ref> ==
يكى از [[علما]] و بزرگان [[اهل‏ سنت]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده احمد بن جعفر بن حمدان قطيعى، ابوبكر (م ۳۶۸ ق) است. [[حاکم نیشابوری]] در «[[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]]» حديث غدير را در ماجراى نُه نفرى كه نزد [[عبدالله بن عباس|ابن ‏عباس]] آمدند و از [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] [[پرسش و پاسخ|سؤال]] كردند و او هم ضمن فضائل حضرت حديث غدير را بيان كرد، از قطيعى نقل كرده است.<ref>المستدرک على الصحيحين: ج ۳ ص ۱۳۳. </ref>
یکی از [[علما]] و بزرگان [[اهل سنت]] که [[حدیث غدیر]] را نقل کرده احمد بن جعفر بن حمدان قطیعی، ابوبکر (م ۳۶۸ ق) است. [[حاکم نیشابوری]] در «[[المستدرک علی الصحیحین (کتاب)|المستدرک علی الصحیحین]]» حدیث غدیر را در ماجرای نُه نفری که نزد [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] آمدند و از [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] [[پرسش و پاسخ|سؤال]] کردند و او هم ضمن فضائل حضرت حدیث غدیر را بیان کرد، از قطیعی نقل کرده است.<ref>المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
[[رده:حدیث غدیر]]
[[رده:حدیث غدیر]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۱۷

احمد بن جعفر قطیعی
اطلاعات فردی
نام کاملبوبکر احمد بن جعفر بن حمدان بن مالک حنبلی
تولد۲۷۳قمری
وفات۳۶۸قمری
محل دفنمقابر باب حرب نزدیک قبر احمد بن حنبل
اطلاعات علمی
استادانإِبْرَاهِیم بْن إِسْحَاق، وإسحاق بْن الْحَسَن الحربیین، وبشر بْن مُوسَی الأسدی
شاگرداندارقطنی، حاکم نیشابوری، ابونعیم اصفهانی
مذهبحنبلی، اهل سنت
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتفقیه و محدث

ابوبکر احمد بن جعفر بن حمدان بن مالک حنبلی، معروف به قطیعی،[۱] محدث و مسند مشهوری در عراق بود. او بین سال‌های ۲۷۳–۳۶۸ هجری زندگی کرد و از راویان مسند امام احمد بن حنبل بود[۲].

جایگاه علمی

بسیاری از علمای برجسته از او روایت کرده‌اند، از جمله دارقطنی، حاکم نیشابوری، ابن شاهین و ابونعیم اصفهانی[۳]. دارقطنی او را توثیق کرده و او را «ثقه زاهد قدیم» توصیف کرده و اشاره کرده که شنیده است او مستجاب الدعوه بوده است[۴].

با وجود توثیق برخی علما، درباره وضعیت او در اواخر عمرش تردیدهایی مطرح شده است[۵]. برقانی گفته که او صدوق است، اما به وجود کمی سادگی در او اشاره کرده است. حاکم از او دفاع کرده زمانی که برقانی سعی کرده از شأن او بکاهد[۶].

ذهبی در میزان الاعتدال اشاره کرده که قطیعی صدوق و فی نفسه مقبول بوده، اما در اواخر عمرش کمی تغییر کرده است[۷]. او از خطیب بغدادی نقل کرده که ندیده کسی احتجاج به او را ترک کند[۸].

سمعانی و ذهبی و حاکم نیشابوری:[۹] او را توثیق و تمجید کرده‌اند. ابوعبداللَّه ابن بیّع (حاکم نیشابوری) و حافظ ابونعیم اصفهانی در شمار جماعت بسیاری اند که از او روایت می‌کنند و آخرینشان ابومحمد حسن بن علی جوهری است.

با وجود اختلاف نظر درباره وضعیت او در اواخر عمرش، به نظر می‌رسد اکثر علما او را ثقه و صدوق در نقل حدیث دانسته‌اند،[۱۰] با در نظر گرفتن تغییراتی که در سال‌های آخر عمرش رخ داده است[۱۱].

در سال ۳۶۸قمری هنگامی که از دنیا رفت، در مقابر باب حرب نزدیک قبر احمد بن حنبل دفن شد.[۱۲]

روایت حدیث غدیر[۱۳]

یکی از علما و بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده احمد بن جعفر بن حمدان قطیعی، ابوبکر (م ۳۶۸ ق) است. حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین» حدیث غدیر را در ماجرای نُه نفری که نزد ابن‌عباس آمدند و از امیرالمؤمنین علیه السلام سؤال کردند و او هم ضمن فضائل حضرت حدیث غدیر را بیان کرد، از قطیعی نقل کرده است.[۱۴]

پانویس

  1. تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116
  2. وسمع إِبْرَاهِیم بْن إِسْحَاق، وإسحاق بْن الْحَسَن الحربیین، وبشر بْن مُوسَی الأسدی، وَأَبَا الْعَبَّاس الکدیمی، وَأَبَا مُسْلِم الکجی، وَعَبْد اللَّهِ بْن أَحْمَدَ بْن حنبل، تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116
  3. روی عنه الدَارقُطْنیّ، وابن شاهین، والحاکم، وأبو الحسن بن رزقویه، وأبو الفتح بن أبی الفوارس، وأبو بکر البَرْقَانی، وأبو نُعَیم، ومحمد بن الحسین بن بکیر، والحسن بن علی بن المذهّب، وآخر من روی عنه فی الدّنیا أبو محمد الجوهری. تاریخ الاسلام - الذهبی، شمس الدین، جلد: 26 صفحه: 390
  4. وَقَالَ السُّلَمِیُّ: سَأَلتُ الدَّارَقُطْنِیَّ عَنْهُ، فَقَالَ: ثِقَةٌ زَاهدٌ قدیمٌ، سَمِعْتُ أَنَّهُ مُجَابُ الدَّعْوَةِ. سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263
  5. وَقَالَ أَبُو الحَسَنِ بنُ الفُرَاتِ: هُوَ کَثِیْرُ السَّمَاعِ، إلَّا أَنَّهُ خَلَط فِی آخِرِ عُمُرِهِ، وکُفَّ بَصَرُهُ وَخَرَّفَ، حَتَّی کَانَ لاَ یَعْرِفُ شَیْئاً مِمَّا یُقرأُ عَلَیْهِ. وَقَالَ الخَطِیْبُ: سَمِعْتُ الفَقِیْهَ أَحْمَدَ بنَ أَحْمَدَ القَصْرِیَّ یَقُوْلُ: قَالَ لِی ابْنُ اللَّبَّانِ الفَرَضِیُّ: لاَ تذهَبُوا إِلَی القَطِیْعِیِّ، قَدْ ضَعُفَ واختلَّ، وَقَدْ منعتُ ابنِی مِنَ السَّمَاعِ مِنْهُ. سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263
  6. وَقَالَ البَرْقَانِیُّ: کَانَ صَالِحاً، وَلأَبِیهِ اتصَالٌ بِالدَّوْلَةِ، فَقرئَ لابنِ ذَلِکَ السُّلْطَانِ عَلَی عَبْدِ اللهِ بنِ أَحْمَدَ المُسْنَدَ، فَحَضرَ القَطِیْعِیُّ، ثُمَّ غرقَتْ قطعَةٌ مِنْ کُتُبِهِ بَعْدَ ذَلِکَ، فَنَسَخَهَا مِنْ کِتَابٍ ذَکَرُوا أَنَّهُ لَمْ یَکُنْ فِیْهِ سمَاعُهُ فَغَمَزُوهُ، وَثَبَتَ عِنْدِی أَنَّهُ صَدُوْقٌ، وَإِنَّمَا کَانَ فِیْهِ بَلَهٌ، وَقَدْ لیِّنْتُه عِنْدَ الحَاکِمِ، فَأَنکرَ عَلِیَّ، وَحَسَّنَ حَالَهُ، وَقَالَ: کَانَ شَیْخِی. سیر اعلام النبلاء -الذهبی، شمس الدین، جلد: 12 صفحه: 263
  7. وقال أبو الحسن محمد بن العبّاس بن الفرات: کان القَطِیعی [3] کثیر السّماع من عبدالله بن أحمد، إلّا أنّه خَلَطَ فی آخر عمره، وکُفَّ بَصَرُهُ، وخَرَّف، حتّی کان لا یعرف شیئًا مما یُقْرَأ علیه تاریخ الاسلام - الذهبی، شمس الدین، جلد: 26 صفحه: 390
  8. قال الخطیب: لم نر أحدا ترک الاحتجاج به. میزان الاعتدال، الذهبی، شمس الدین، جلد: 1 صفحه: 87
  9. الانساب: «القطیعی». العِبَر فی خبر من غَبَر: حوادث سال ۳۶۸. المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۳.
  10. اللباب فی تهذیب الانساب، ابن الأثیر، عزالدین جلد: 3 صفحه: 48
  11. "أحمد" بن جعفر بن حمدان بن مالک أبو بکر القطیعی صدوق فی نفسه مقبول تغیر قلیلا قال الخطیب لا أعلم أحدا ترک الاحتجاج به وقال الحاکم ثقة مأمون. لسان المیزان، العسقلانی، ابن حجر، جلد: 1 صفحه: 145
  12. تاریخ بغداد، الخطیب البغدادی، جلد: 5 صفحه: 116
  13. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۴۹.
  14. المستدرک علی الصحیحین: ج ۳ ص ۱۳۳.