آيه ۴۶ حجر و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی غدیر
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:


== '''تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت''' ==
== '''تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت''' ==
درباره تحلیل اعتقادی قرارگرفتن آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین گفته شده است: از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پيرامون اين آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوا و ولايت و ديگرى تشريفات خاص براى ورود باشکوه شيعيان به بهشت.
درباره تحلیل اعتقادی قرارگرفتن آیه ۴۶ سوره حجر در زمینه ارتباط تقوا و ولايت چنین گفته شده است: موضوع اين آيه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى‌تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» به‌معناى ترس از خدا و اطاعت از فرمان‌های اوست، و اصل آن به‌معناى «حفظ از خطر» است. در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏‌شود.بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمى‌دهد، بلكه ظهور آثار تقوا در دو موقعيت در زندگى بروز مى‏‌كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر و ديگرى در مقام عمل كه در مقام عمل نيز تأثيريافته از گناه قلب و فكر است.
 
در مورد ارتباط تقوا و ولايت بايد گفت: موضوع اين آيه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى‌تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» به‌معناى ترس از خدا و اطاعت از فرمان‌های اوست، و اصل آن به‌معناى «حفظ از خطر» است. در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏‌شود.بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمى‌دهد، بلكه ظهور آثار تقوا در دو موقعيت در زندگى بروز مى‏‌كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر و ديگرى در مقام عمل كه در مقام عمل نيز تأثيريافته از گناه قلب و فكر است.


فرمان‌های الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آن‌گونه كه او دستور داده عمل شود. همان‌گونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه می‌کند، به‌همان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحب‌اختيارى على بن ابى‌‏طالب‏ عليه السلام سر باز مى‌‏زند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بى‌‏تقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهم‏‌تر از بى‌‏تقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گسترده‌اى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مى‏‌يابند؛ مثلاً كسى كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه‏ عليهم السلام]] را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مى‌گيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref>
فرمان‌های الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آن‌گونه كه او دستور داده عمل شود. همان‌گونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه می‌کند، به‌همان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحب‌اختيارى على بن ابى‌‏طالب‏ عليه السلام سر باز مى‌‏زند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بى‌‏تقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهم‏‌تر از بى‌‏تقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گسترده‌اى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مى‏‌يابند؛ مثلاً كسى كه [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولايت ائمه‏ عليهم السلام]] را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مى‌گيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.<ref>غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۱:


ابوايوب انصارى نيز بى‏‌تقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوب‌شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل ‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبه‌پذير و مهربان است.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.</ref>
ابوايوب انصارى نيز بى‏‌تقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوب‌شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل ‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبه‌پذير و مهربان است.<ref>بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.</ref>
نكتۀ دومى كه از تضمين دو آيۀ مزبور در اين قسمت از خطابۀ غدير قابل توجه است عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه عليهم السلام را پذيرفته‌اند. لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى دربارۀ صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديدۀ منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۴ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۴

آیه ۴۶ حجر و غدیر
آيه ۴۶ حجر و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهحجر
شماره آیه۴۶
جزء۱۴
محتوای آیه
مکان نزولمکه
ترتیل آیه
ترجمه صوتی


آیه‌ای درباره پذیرندگان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام

آیه ۴۶ سوره حجر در خطبه غدیر از جمله آيات قرآن است که به‌صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام آمده است.

مقامات و شئونى كه درباره دوستان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در اين قسمت‌ها مطرح شده از پايه‏‌هاى اعتقادى آن، يعنى داشتن قلبى مطمئن و بی‌تردید آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان، يعنى «ايمان به غيب» رسيده است. آنگاه رستگارى آنان مورد تأیید خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت و دوری از آتش و استقبال از دوستداران على‏ عليه السلام با سلام بهشتى.[۱]

اين آيات تضمين‌شده در كلام پيامبر صلى الله عليه وآله ۶ آيه است كه از جمله اين آیات، آیه ۴۶ سوره حجر است: Ra bracket.png إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ؛ [به آنان گويند:] «با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد.» La bracket.png.[۲]

آیه در متن خطبه

آیه ۴۶ سوره حجر در متن خطبه غدیر چنین آمده است: «الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليم؛ بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در امنیت وارد بهشت می‌شوند و فرشتگان با سلام به ملاقات آنان مى‌‏آيند».[۳]

موقعيت تاريخى استفاده از آیه

موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۴۶ سوره حجر چنین ترسیم شده است: در خطبه غدیر پس از آنكه پيامبر صلى الله عليه وآله از تبیین اصل مسئله امامت فراغت يافت، به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين قسمت از اواسط خطبه مسئله واردشدن باشکوه دوستان امامت به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان کرد: آیه ۴۶ سوره حجر و آیه ۷۳ سوره زمر که با تغییراتی متناسب با کلام پیامبر در خطبه آمده است.[۴]

موقعیت قرآنی

آیه ۴۶ سوره حجر، ضمن ضمن اتمام‌حجت‏‌هاى خدا بر ابليس آمده كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت. ضمن این مؤاخذه خدا به او فرمود: وعده‏‌گاه گمراه‌شوندگان به‌دست تو جهنم است؛ در مقابل، وعده‏‌گاه پرهیزکاران بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.[۵]

تحليل اعتقادى آیه: ارتباط دوسویه تقوا و ولایت

درباره تحلیل اعتقادی قرارگرفتن آیه ۴۶ سوره حجر در زمینه ارتباط تقوا و ولايت چنین گفته شده است: موضوع اين آيه، بنابر آیه قبلی (آیه ۴۵ حجر)، «متقين» است كه پيامبر صلى الله عليه وآله آن را به دوستان دوازده امام‏ عليهم السلام تأويل کرده است. نكته مهم ارتباط تقوا و ولايت است كه طبعاً نقطه مقابل آن تلازم بى‌تقوايى با نپذيرفتن ولايت خواهد بود. «تقوا» به‌معناى ترس از خدا و اطاعت از فرمان‌های اوست، و اصل آن به‌معناى «حفظ از خطر» است. در تقواى اصطلاحى منظور از خطر همان عذاب الهى و آتش جهنم است كه باعث ترس از خدا و عمل به دستورات او مى‏‌شود.بنابراین، تقوا فقط در عمل و در هنگام ارتکاب گناه خود را نشان نمى‌دهد، بلكه ظهور آثار تقوا در دو موقعيت در زندگى بروز مى‏‌كند: يكى در مقام اعتقاد و فكر و ديگرى در مقام عمل كه در مقام عمل نيز تأثيريافته از گناه قلب و فكر است.

فرمان‌های الهى از تعيين خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله گرفته تا واجبات و محرمات نياز به تقوا دارد تا در اطاعت از پروردگار آن‌گونه كه او دستور داده عمل شود. همان‌گونه كه اگر كسى ترس از خدا نداشته باشد، گناه می‌کند، به‌همان صورت از پذيرفتن ولايت و صاحب‌اختيارى على بن ابى‌‏طالب‏ عليه السلام سر باز مى‌‏زند؛ در حالى كه مورد اول مربوط اعمال است، ولى قبول ولايت یک اعتقاد قلبى است. بى‌‏تقوايى و گناه اعتقادی بسيار مهم‏‌تر از بى‌‏تقوايى در عمل است؛ زيرا گناهِ عملى فقط به اندازه خودش جهنم به دنبال دارد، ولى گناهِ اعتقادى آثار گسترده‌اى در عمل دارد چرا كه اعمال در سايه اعتقاد جهت مى‏‌يابند؛ مثلاً كسى كه ولايت ائمه‏ عليهم السلام را پذيرفت چگونگى نماز را از ايشان فرا مى‌گيرد، ولى كسى كه ولايت ايشان را قبول نكرد، حتى اگر نماز بخواند كيفيت نماز او مورد رضاى الهى نيست چرا كه از راه غلط آموخته است.[۶]

عمق اين ارتباط دو سويه بين تقوى و ولايت با تکیه بر آیه ۴۶ سوره حجر در احاديث چنین تبيين شده است:

ارتباط بی‌تقوایی و نپذیرفتن ولایت

نقطه مقابل تلازم تقوا و ولایت‌پذیری، ارتباط بى‏‌تقوايى با نپذیرفتن ولايت امامان‏ عليهم السلام است. اگر مخالفان و دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام تقوا داشتند در رأس همه فرمان‌ها قبول ولايت ائمه‏ عليهم السلام بود كه با دستور مستقيم خداوند نازل شد. اين سرپيچى از امر الهى به‌معناى بى‏‌تقوايى و نترسيدن از خدا و عذابى است كه براى نافرمانان مقرّر شده است.

در رخدادهای مقارن غصب خلافت، چند نفر از معترضان بر ابوبكر برای توصیف رفتار او با ولایت از واژه «تقوا» استفاده كردند و او را در حضور مردم بى‌‏تقوا معرفى نمودند. برای نمونه، سلمان خطاب به ابوبکر گفت: «اى ابوبكر، تقوا پيشه كن و از اين جايى كه نشسته‌‏اى برخيز و آن را به اهلش واگذار كن كه تا روز قيامت با خوشى آن را به كار گيرند و دو شمشير از اين امت با يكديگر اختلاف پيدا نكنند... و اگر نپذيريد از آن خون خواهيد دوشيد و آزادشدگان و مطرودشدگان و منافقان در خلافت طمع خواهند كرد».[۹]

سلمان دو سوى تقوا و بى‌‏تقوايى را تبيين مى‏‌كند و نشان مى‌‏دهد كه آثار سوء بى‌تقوايى تا كجا پيش مى‌رود كه بايد امتى خون بدوشند و نااهلان دنباله اين راه غلط را بگيرند؛ چنانكه اين اتفاق به‌وقوع پيوست و چه خون‏‌هاى ناحقى كه در پى اين غصب خلافت در طول قرن‏‌ها ريخته شد و چه كسانى حكومت را در دست گرفتند كه فتنه‏‌هاى عظيمى برپاکردند. اين چنین بى‌تقوايى با هیچ بی تقوایی و گناه دیگری قابل مقایسه نیست.

همچنین، مقداد به ابوبکر چنين گفت: «اى ابوبكر، از ظلم خود بازگرد و نزد پروردگارت توبه كن و در خانه‏‌ات بنشين و بر گناهت گريه كن و امر خلافت را به صاحب آن كه از تو بدان سزاوارترست تسليم نما... . تقوى پيشه كن و هر چه زودتر آنچه تصرف كرده‏‌اى بازگردان قبل از آنكه وقت آن بگذرد.[۱۰] در اين كلام مقداد، توبه از آن بى‏‌تقوايى و گريه بر چنين گناهى مطرح شده و به او تقوا سفارش شده كه لازمه‌‏اش باز پس دادن خلافتِ غصب‌شده است.

ابوايوب انصارى نيز بى‏‌تقوايى مردم در يارى غاصبان خلافت و تنها گذاشتن خليفه منصوب‌شده الهى را موضوع سخن خويش قرار داده و چنين گفته است: «اى بندگان خدا، درباره اهل ‏بيت پيامبرتان از خدا بترسيد و تقوا پيشه كنيد و حق آنان را كه خدا برايشان قرار داده به آنان باز گردانيد. در پيشگاه خدا توبه كنيد كه خداوند توبه‌پذير و مهربان است.[۱۱]


نكتۀ دومى كه از تضمين دو آيۀ مزبور در اين قسمت از خطابۀ غدير قابل توجه است عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمه عليهم السلام را پذيرفته‌اند. لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى دربارۀ صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديدۀ منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.

پانویس

  1. غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۴۵.
  2. غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.
  3. اسرار غدیر، ص۱۵۲، بخش ۷.
  4. غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۴.
  5. غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵.
  6. غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۵۵-۳۵۶.
  7. بحارالانوار، ج۲، ص۲۱، ح۵۹.
  8. بحارالانوار، ج۷۰، ص۹۷.
  9. بحارالانوار، ج۲۸، ص۳۰۱.
  10. بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۹۶.
  11. بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۰۱؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۳؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۹.

منابع

  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.