سوال از ولایت در قیامت
سؤال از ولايت در قيامت[۱]
پس از خطبه غدیر و در طول سه روز كه مراسم بیعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبر صلی الله علیه و آله حضور مى يافتند.
در اين اجتماعات كوچک - با توجه به اهمیت خطبه و مسئله بيعت - سؤالاتى درباره آن مطرح مى كردند و توضيح بيشترى مى خواستند.
پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله در ادامه فرمود:
بدانيد كه من و شما مورد سؤال قرار خواهيم گرفت. من مسؤولم درباره آن چه به عنوان رسالت براى شما آورده ام و درباره كتاب خدا و حجت او كه به يادگار در ميان شما گذارده ام، و شما نيز (درباره آن ها) مسؤول هستيد. آيا من ابلاغ كرده ام؟ شما به پروردگارتان چه خواهيد گفت؟
صداها از هر سو بلند شد: ما شهادت مى دهيم كه تو بنده خدا و پيامبر او هستى. رسالت او را ابلاغ كردى و در راه او جهاد نمودى.
امر او را رساندى و دلسوز بودى و آن چه بر عهده ات بود ادا نمودى. خداوند به تو از سوى ما جزا دهد به بهترين صورتى كه به پيامبرى از امتش جزا داده است.
حضرت فرمود: خدايا شاهد باش.
بدانيد كه من منتظر شما هستم و شما فرداى قيامت كنار حوض کوثر بر من وارد مى شويد، و آن حوضى است كه عرض آن به وسعت بُصرى تا صنعاست.[۲] در آن قدح هايى از نقره به تعداد ستارگان آسمان است.
بدانيد كه فرداى قيامت وقتى كنار حوض نزد من مى آييد از شما سؤال خواهم كرد كه درباره آن چه امروز شما را شاهد گرفتم و نسبت به ثقلين پس از من چه كرديد؟
ببينيد براى روزى كه مرا ملاقات مى كنيد در غيبت من با آنان چگونه رفتار مى كنيد.
پرسيدند: يا رسول اللَّه، ثقلين كدامند؟ فرمود: ثقل اكبر كتاب خداوند عزوجل است، كه واسطه اى متصل از خدا و از من در دست شماست. يک سوى آن به دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست.
در آن علوم گذشته و آينده است تا روزى كه قيامت به پا شود. ثقل اصغر همتاى قرآن است و آن على بن ابى طالب و عترت اوست، و اين دو از يكديگر جدا نمى شوند تا بر سر حوض كوثر نزد من بيايند.
از آنان سؤال كنيد و از غير آنان نپرسيد كه گمراه مى شويد. من براى اين دو از خداوند لطيف خبير درخواست هايى كرده ام و خداوند به من عطا فرموده است.
يار آن دو، ياور من و خوار كننده آن دو، خوار كننده من است. وليِّ آن دو وليِّ من و دشمن آنان دشمن من است.
هيچ امتى قبل از شما هلاک نشده مگر زمانى كه دينش را طبق هوا و هوس خود قرار داده و بر ضد پيامبرش هم دست شده و قيام كنندگان به عدالتشان را كشته است.
بدانيد كه من عده اى را از آتش نجات خواهم داد ولى عده اى را از دست من مى گيرند. من خواهم گفت: خدايا اصحابم؟! به من گفته مى شود: تو نمى دانى اينان پس از تو چه كردند!![۳]