شباهت امیر المؤمنین علیه السلام با حضرت عیسی عليه السلام
شباهت اميرالمؤمنين عليه السلام با حضرت عيسى عليه السلام[۱]
پس از پايان خطبه غدیر، عصر روز بيستم ذى الحجة روز سوم غدير و ساعات پايانى برنامه سه روزه غدير و بیعت بود.
از يک سو صد و بيست هزار نفر مرد و زن حاضر در غدير بدون استثنا با مقام نبوت و سپس با مقام ولايت بيعت كرده بودند. از سوى ديگر غيظ منافقین به درجه اعلا رسيده و آماده انفجار بود.
در چنين شرايطى پیامبر صلی الله علیه و آله فضيلت بلندى از مناقب على عليه السلام بر زبان جارى فرمود و همين جرقه اى بر دل منافقين شد كه كينه توزانه سخنانى بر زبان جارى كنند.
در طول اين سه روز پيامبر صلى الله عليه و آله در هر مناسبتى فضايل و مناقب اميرالمؤمنين و اهل بيتش را براى مردم بيان مى فرمود. در آن لحظات عدهاى از
اصحاب خدمت حضرت جمع بودند كه ابوبکر و عمر و مغیره و عده اى ديگر از منافقين نيز در ميان آنان بودند، و حارث فهری از بين آنها آمادگى بيشترى براى
جسارت داشت و در واقع زبان منافقين به حساب مى آمد.
در اين حال پیامبر صلی الله علیه و آله خطاب به على عليه السلام فرمود:
اِنَّ فيكَ شِبْهاً مِنْ عيسَى بْنِ مَرْيَمَ. لَوْ لا اَنْ تَقُولَ فيكَ طَوائُفٌ مِنْ اُمِّتى ما قالَتِ النَّصارى فى عيسَى بْنِ مَرْيَمَ لَقُلْتُ فيكَ قَوْلاً لا تَمُرُّ بِمَلَأٍ مِنَ النّاسِ اَلاّ اَخَذُوا التُّرابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَيْكَ يَلْتَمِسُونَ بِذلِكَ الْبَرَكَةَ:
در تو شباهتى به عيسى بن مريم وجود دارد. اگر نبود كه گروه هايى از امتم درباره تو سخنى را بگويند كه مسيحيان درباره عيسى گفتند، درباره تو سخنى مى گفتم كه از كنار هر دسته از مردم مى گذشتى خاک پاى تو را بر مى داشتند و بدان تبرک مى جستند.
شنيدن اين منقبت بر منافقين گران آمد و مسخره كنان در بين خود گفتند: «ببينيد چگونه او را مثل عيسى بن مريم قرار داد! چطور چنين چيزى ممكن است»؟!
ابوبكر و عمر نيز غضب كردند و گفتند: «براى پسر عمويش به هيچ مثالى راضى نشد جز عيسى بن مريم»! در اين ميان حارث فهرى رو به اصحاب خود كرد و گفت:
«محمد براى پسر عمويش مَثَلى جز عيسى بن مريم پيدا نكرد. نزديک است كه او را بعد از خود پيامبر قرار دهد. خدايانمان كه مى پرستيديم بهتر از اين است»!
در پى اين حركات منافقين آيات ۵۸ تا ۶۱ سوره زخرف نازل شد:
«وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً اِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصُدُّونَ . وَ قالُوا ءَآلِهَتُنا خَيْرٌ اَمٌ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ اِلاّ جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ . اِنْ هُوَ اِلاّ عَبْدٌ اَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنى اِسْرائيلَ.گ
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِى الاَرْضِ يَخْلُفُونَ . وَ اِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ»:
هنگامى كه عيسى بن مريم مثال زده مىشود قوم تو از آن رويگردان مى شوند و مى گويند: آيا اين بهتر است يا خدايان ما؟!
اين سخن را جز از روى جدل بر زبان جارى نمى كنند، چرا كه اينان گروهى مخاصمه گر هستند. او نيست جز بندهاى كه بر او تفضّل كرده ايم و او را مثالى براى بنى اسرائيل قرار داده ايم.
اگر مى خواستيم از شما ملائكه اى را قرار مى داديم كه در زمين جانشين مى شدند. اين علمى براى آن زمان است، پس درباره آن شک نداشته باشيد و از من پيروى كنيد كه اين صراط مستقيم است.
يكى از منافقين گفت: «محمد در مدح خود و برادرش على زياده روى كرد و اين سخنانى كه گفت از طرف خدا نبود، بلكه چون مى داند سخنش را مى پذيرند مى خواهد رياست خود و على را بر ما محكم نمايد»!
از طرف خدا پاسخ آمد:
اى محمد، به اينان بگو: كجاى اين فضايل قابل انكار بود؟ خداوند عظيم و كريم و حكيم است. بندگانى را برگزيده و اطاعت نيكو و انقياد آنان را در برابر اوامرش ديده و آنان را به كراماتى اختصاص داده و امور بندگانش را به آنان سپرده و سياست خلقش را با تدبير حكيمانه اى كه آنان را بدان موفق نموده به ايشان سپرده است.
آيا پادشاهان زمين را نمى بينيد كه وقتى پادشاهى خدمتگزارىِ يكى از كارگزارانش را مى پسندد و در آنچه از امور مملكتش به او مى سپارد اطاعت درست از او مى بيند، چنين كسى را براى آنچه بيرون كاخ اوست بر مى گزيند و در سياست لشكر و رعيت خود بر او اعتماد مى كند.
محمد نيز در تدبيرى كه پروردگارش براى او قرار داده چنين است؛ و بعد از خود على را وصى و جانشين خود در اهلبيتش و قضا كننده قرض هايش، و برآورنده وعده هايش و يارى دهنده دوستانش و مقابله كننده با دشمنانش قرار داده است.
منافقین با شنيدن اين فرمايشات پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند:
«آنچه براى على بن ابى طالب عليه السلام در نظر گرفته مسئله كوچكى نيست. اينها حاكم شدن درباره خون مردم و زنان و فرزندان و اموال و حقوق آنان و انساب و دنيا و آخرتشان است.
بايد در اين باره آيت و نشانه اى آورد كه مناسب اين ولايت باشد»!
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله نمونه هايى از آيات و معجزات ظهور يافته درباره امیرالمؤمنین علیه السلام را باز شمرد.
پانویس
- ↑ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۹.