آيه ۵۰ تا ۵۲ نمل و غدیر

از دانشنامه غدیر

  از جمله آياتى كه در سفر حجةالوداع و پس اتمام مراسم حج و پيش از غدير در مورد صحيفه ملعونه اول بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيات بود[۱]:

Ra bracket.png وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ. فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ أَنَّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ أَجْمَعِينَ. فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ La bracket.png:

«آنان نیرنگ مهمی به کار گرفتند و ما هم در حالی که بی خبر بودند [با کیفر بسیار سختی] نیرنگ آنان را از بین بردیم.پس با تأمل بنگر که سرانجام نیرنگشان چگونه بود؟ که ما آنان و قومشان را همگی درهم کوبیدیم و هلاک کردیم.این خانه های آنان است که به سبب ستمشان [از سکنه] خالی مانده. بی تردید در این سرگذشت برای گروهی که معرفت و شناخت دارند، عبرتی بزرگ وجود دارد»[۲]

اين آيات از دو بُعد قابل بررسى است:

 موقعيت تاريخى

يكى از اقدامات ننگين منافقين در سال آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله ماجراى صحيفه ملعونه است.

ماجرا اين گونه بود كه پس از حجةالوداع و پيش از غدير، ابوبکر و عمر و معاذ بن جبل و سالم مولی ابی حذیفه و ابوعبیده جراح صحيفه ‏اى نوشتند كه نگذارند خلافت به اهل ‏بیت ‏علیهم السلام برسد.

در آن لحظات عظيم ‏ترين پيمان نامه بر ضد دين الهى در تاريخ بشريت به امضا رسيد كه آينده تلخ و تاريكى را براى انسان‏ ها در نظر گرفته بود.

خداوند با نزول ۹ آيه پى در پى جوانب مختلف اين توطئه را مورد نكوهش قرار داد و آن را در متن قرآن ثبت كرد.

آيه چهارم و پنجم و ششم در بُعدى از اين ماجرا نازل شد كه ديگر خداوند اعلام داشت كه در برابر مكر و حيله آنان دستگاه الهى هم برنامه دارد و بايد عاقبت را ديد و نتايج را بر شمرد.

آيه ۵۰ - ۵۲ سوره نمل در اين باره نازل شد:

Ra bracket.png وَ مَكَرُوا مَكَراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لايَشْعُرُونَ. فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ مَكْرِهِمْ اَنّا دَمَّرْناهُمْ وَ قَوْمَهُمْ اَجْمَعينَ، فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خاوِيَةً بِما ظَلَمُوا اِنَّ فى ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ La bracket.png:

«آنان نیرنگ مهمی به کار گرفتند و ما هم در حالی که بی خبر بودند [با کیفر بسیار سختی] نیرنگ آنان را از بین بردیم.پس با تأمل بنگر که سرانجام نیرنگشان چگونه بود؟ که ما آنان و قومشان را همگی درهم کوبیدیم و هلاک کردیم.این خانه های آنان است که به سبب ستمشان [از سکنه] خالی مانده. بی تردید در این سرگذشت برای گروهی که معرفت و شناخت دارند، عبرتی بزرگ وجود دارد »، و اين قسمت از آيه اشاره به آن بود كه خلافت به نسل هيچ كدام از آنان نخواهد رسيد.[۳]

از منظرى ديگر مى ‏توان چنين گفت:

صحيفه ملعونه جلوه‏ هاى ضد الهى بسيارى در درون داشت. يک جهت آن مكر با خدا و حيله بر عليه دين خدا بود. خداوند در قرآن مواردى از مكر مردم در برابر خود را ياد مى‏ كند و اعلام مى ‏دارد كه خدا هم در برابر حيله آنان مكر مى‏ كند؛ و آنگاه مردم را به مقايسه دو مكر دعوت مى‏ نمايد. متن روايتى كه نزول آيات فوق را در مسئله صحيفه ملعونه دانسته چنين است:

«لَمّا تَعاقَدُوا عَلَيْها نَزَلَتْ»: Ra bracket.png وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ ... La bracket.png:

هنگامى كه بر صحيفه ملعونه پيمان بستند اين آيه نازل شد:

«آنان نیرنگ مهمی به کار گرفتند و ما هم در حالی که بی خبر بودند [با کیفر بسیار سختی] نیرنگ آنان را از بین بردیم.پس با تأمل بنگر که سرانجام نیرنگشان چگونه بود؟ که ما آنان و قومشان را همگی درهم کوبیدیم و هلاک کردیم.»[۴]

حديث ديگرى كه نزول آيات فوق را در مسئله صحيفه ملعونه با تفصيل بيشترى بيان فرموده از ابوذر است كه چنين مى‏ گويد:

گروهى گرد هم آمدند و گفتند:

ما دائماً از پيامبر ياد على و ذكر فضائلش را مى‏ شنويم، و پيداست كه قصد دارد اين حكومت از اهل ‏بيتش خارج نشود. بياييد در برابر اين مسئله با يكديگر هم پيمان شويم. آنگاه آنان همپيمان شدند.

در اينجا بود كه اين آيه نازل شد:

Ra bracket.png وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً ... La bracket.png: «آنان نیرنگ مهمی به کار گرفتند و ما هم در حالی که بی خبر بودند [با کیفر بسیار سختی] نیرنگ آنان را از بین بردیم.پس با تأمل بنگر که سرانجام نیرنگشان چگونه بود؟ که ما آنان و قومشان را همگی درهم کوبیدیم و هلاک کردیم.این خانه های آنان است که به سبب ستمشان [از سکنه] خالی مانده...»

راوى از ابوذر مى‏ پرسد: آنان كه پيمان بستند چه كسانى بودند؟

او در پاسخ گفت: ابوبكر، عمر، ابوعبيدة، فعلة، فعيل، عبدالرحمن، سعد بن ابی وقاص، عمرو بن عاص، مغیره، كه نام دو نفر را رمزى با كلمه «فعلة و فعيل» ذكر كرد.

سپس ابوذر گفت:

خداوند خاندان آنان را از خلافت و حكومت خالى نمود به خاطر ظلمى كه در پيمان خود نمودند.

خانواده آنان خالى ماند از حكومتى كه در طلب آن بودند و حرص و طمع آن را داشتند، و هرگز به خاندان آنان باز نخواهد گشت. آنگاه ابوذر قسم ياد كرد كه اين آيات درباره آنان نازل شده است.[۵]

تحليل اعتقادى

اصحاب صحیفه ملعونه با پيمان ‏نامه خود بر عليه خدا مكر و حيله به كار بستند و آن را پيگيرى كردند تا ريشه اسلام را بكَنند، غافل از آنكه خداوند براى امتحان مردم مانع آنان نشد، و اين مكر الهى بود كه زمينه امتحان آنان و همه مردم فراهم شود.

چنانكه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با همان قدرت الهى، در ماجراى هجوم به خانه وحى عمر را با يک دست گرفت و بر زمين زد، و به همه نشان داد كه اگر بخواهد مى ‏تواند سر او را از تن جدا سازد، ولى وصيت پيامبر صلى الله عليه و آله را خاطر نشان ساخت و او را رها كرد.[۶]

پانویس

  1. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۲۵۴،۲۵۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۵۲.
  2. نمل/۵۰ -۵۲.
  3. مثالب النواصب: ص ۹۳.
  4. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۲ و ج ۳۱ ص ۶۳۴؛ الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۵۳.
  5. مثالب النواصب: ص ۹۳.
  6. كتاب سليم: ص ۱۵۰.