آيه ۲۹ ق و غدیر

از ویکی غدیر
آيه ۲۹ ق و غدیر
آيه ۲۹ ق و غدیر
مشخصات آیه
نام سورهق
شماره آیه۲۹
جزء۲۶
محتوای آیه
مکان نزولمکه
موضوعتغییر ناپذیر بودن مقام امیرالمؤمنین
ترتیل آیه

آیه ۲۹ سوره ق آیه‌ای که در خطبه غدیر برای تأکید بر تغییر ناپذیر بودن مقام امیرالمؤمنین از آن استفاده شده است.

موقعیت آیه ۲۹ سوره ق در متن خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش چهارم خطبه غدیر، پس از بيان حدیث غدیر با قرائت آيه ۲۹ سوره ق: «سخن نزد من تغييريافتنى نيست»، اشاره به مقام تغييرنيافتنى على‏ عليه السلام نمود. هدف پيامبر از استشهاد به چنين آيه‌‏اى، این بود که بگوید: سخن من از طرف خداوند است و همان‌گونه كه سخن خداوند تغيير نمى‌كند سخن من هم تغيير نمى‏‌يابد.

بر اساس آیه ۲۹ ق، برآیند تحلیلی «تغییر نیافتنی بودن» انتخاب غدیر دو موضوع در تولى و چهار موضوع در تبرى است: دو موضوع تولی اینکه ولايت على‏ عليه السلام را مى‌‏پذيريم و با هر كس كه ولايت على‏ عليه السلام را بپذيرد دوستيم، چون خدا با چنين كسى دوست است؛ على‏ عليه السلام را يارى می‌کنیم و هركس كه او را يارى كند يارى مى‌‏كنيم، چون خدا چنين كسى را يارى مى‌‏كند. چهار موضوع تولی: با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏‌كنيم و با هر كس كه با او دشمنى كند دشمنى مى‏‌كنيم؛ چون خدا با چنين كسى دشمنى مى‌كند؛ على ‏عليه السلام را خوار نمى‏‌كنيم و تنها نمى‏‌گذاريم و هر كس او را خوار كند خوارش مى‏‌كنيم، چون خدا چنين كسى را خوار مى‌‏كند؛ پس از اين همه معرفى، هر كس كه على‏ عليه السلام را نشناسد لعنت مى‏‌كنيم؛ چون خدا چنين كسى را لعنت مى‌كند؛ بر هر كس كه حق على‏ عليه السلام را انكار نمايد غضب مى‏‌كنيم، چون خدا بر چنين كسى غضب مى‌نمايد.

آیه‌ای در خطبه غدیر

درباره ارتباط آیه ۲۹ سوره ق با غدیر چنین گفته شده است:[۱] با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، به‌جز آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده آياتى هم در ضمن كلام به‌صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۲۹ سوره ق است:

Ra bracket.png ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ وَ ما أَنَا بِظَلاّمٍ لِلْعَبِيدِ؛ نزد من سخن تغييريافتنى نيست و من به بندگان ظلم‌كننده نيستم La bracket.png.

آیه در متن خطبه

موقعیت آیه ۲۹ سوره ق در متن خطبه غدیر چنین ترسیم شده است: پيامبر صلى الله عليه و آله در قسمتی از بخش چهارم خطبه غدیر، پس از بيان حدیث غدیر با قرائت آيه ۲۹ سوره ق: «سخن نزد من تغييريافتنى نيست»، اشاره به مقام تغييرنيافتنى على‏ عليه السلام نمود. او بار ديگر جمله‏‌اى را كه هنگام بلندكردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرموده بود تكرار كرد، اما قبل از ذكر آن يادآور شد كه «خدايا به امر تو مى‏‌گويم» و سپس فرمود: «خداوندا! پذیرای ولایت او را دوست بدار و دشمن او را دشمن دار و یار او را یاری کن و رهاکنندهٔ او را تنها گذار»؛ در پى آن افزود: «خدايا لعنت كن هر كس او را انكار كند و غضب نما بر هر كسى كه حق او را انكار نمايد».

«يَقُولُ اللَّه: Ra bracket.png ما يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَىَّ La bracket.png، بِامْرِكَ يا رَبِّ اقُولُ: اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ وَ الْعَنْ مَنْ انْكَرَهُ وَ اغْضِبْ عَلى مَنْ جَحَدَ حَقَّهُ؛ خداوند مى‌فرمايد: «نزد من سخن تغييريافتنى نيست»، اى پروردگار من، به امر تو مى‌گويم: خدايا دوست بدار هركس ولايت على را بپذيرد و دشمن بدار هر كس با او دشمنى كند و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هركس او را خوار كند و لعنت كن هر كس او را نشناسد و غضب فرما بر هركس كه حق او را انكار نمايد».[۲]

موقعيت تاريخى استفاده از آیه

برخی محققان موقعیت تاریخی استفاده از آیه ۲۹ سوره قاف را چنین توصیف کرده‌اند:[۳] در حساس‌‏ترين مرحله خطبه غدیر كه على بن ابى‌طالب‏ عليه السلام به دست پيامبر صلى الله عليه و آله معرفى مى‏‌شود، آن حضرت مى‏‌خواهد دعاى معروف خود را، كه شعار ابدى اسلام است، اعلام کند «اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ ...». اين دعا يک اعتقاد در قالب نيايش است و شش بُعد مهم عقيدتى از ولايت و برائت را روشن می‌کند. به عنوان مقدمه چنين دعاى مهمى يک آيه از قرآن به‌صورت اقتباس زير بناى كلام قرار داده می‌شود. در ادامه گفته می‌شود: خدا مى‏‌فرماید: «سخن نزد من تغييريافتنى نيست».[یادداشت ۱]

در مرحله چهارم از خطبه غدیر و پس از بيان حديث «من كنت مولاه»، پيامبر صلى الله عليه و آله اشاره‏‌اى به آينده كفرستيز على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام با ناكثين و قاسطين و مارقين نمود و تصريح كرد جنگ او با آنان به امر خداوند است. در اينجا با قرائت آيه ۲۹ سوره ق اشاره به مقام تغييرنيافتنى على‏ عليه السلام نمود و بار ديگر جمله‌‏اى را كه هنگام بلندكردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرموده بود تكرار كرد. قبل از ذكر آن يادآور شد كه «خدايا به امر تو مى‏ گويم» و سپس دعای مشهور را خواند و بعد از آن انکارکنندگان را لعنت کرد.

هدف پيامبر صلى الله عليه و آله از استشهاد به چنين آيه‌‏اى، كه تغيير ناپذير بودن گفته‌‏اش را مى‌رساند، این بود که بگوید: سخن من از طرف خداوند است و همان‌گونه كه سخن خداوند تغيير نمى‌كند سخن من هم تغيير نمى‏‌يابد. آنچه در برخى نسخه‌‏ها آمده اين مطلب را روشن‌تر می‌کند و اين مهم را به خدا نسبت مى‌دهد و كلمه «اقُولُ» را به‌كار مى‏‌برد؛ يعنى اعلام مى‌‏كنم به امر پروردگارم «سخن نزد من تغييريافتنى نيست»؛ يعنى يک دستور الهى است كه سخن من هم نبايد تغيير يابد. اين تعبير ديگرى از حديث معروف است كه «حَلالُ مُحَمَّدٍ حَلالٌ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ حَرامُ مُحَمَّدٍ حَرامٌ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ؛ حلال محمد حلال است تا روز قیامت و حرام محمد حرام است تا روز قیامت».[۴]

موقعيت قرآنى آیه

درباره موقعیت قرآنی آیه ۲۹ سوره ق از سوی برخی محققان چنین گفته شده است: در قرآن اين آيه در ضمن آيات روز قيامت آمده است؛ در آن روز خداوند حكم تغييرناپذير خود را بر بندگانش صادر مى‏‌فرمايد و گروهى براى رفع عذاب از خود لب به سخنان مخاصمه‌آميز مى‌‏گشايند تا شايد حكم خدا را درباره خود تغيير دهند. در چنين موقعيتى خطاب مى‏‌رسد: «سخن نزد من تغيير نمی‌یابد» و ضميمه‌‏اش اين جمله است كه «من به بندگان ظلم نمى‌‏كنم»؛ يعنى سخن خداوندِ عادل جاى اعتراض ندارد.[۵]

تحليل اعتقادى آیه در خطبه

از منظر اعتقادی استفاده از آیه ۲۹ سوره ق در خطبه غدیر چنین تحلیل شده است: در اين قسمت از خطابه غدير پيامبر صلى الله عليه و آله يک برنامه دائمی به‌دست مسلمانان مى‏‌دهد و تأکید می‌کند که يک كلمه از اين برنامه قابل تغيير نيست. از بين همه قسمت‌های اين خطابه بلند، فقط در اين یک مورد عبارت «تغيير نيافتنى» به‌ميان آمده است. بر این اساس، خطابه غدير یک برنامه متفاوت با ساير تبليغات پيامبر صلى الله عليه و آله است و روش‌‏هايى در آن به‌كار گرفته شده كه حتى در خطابه‏‌هاى خود حضرت بى‏‌نظير است. يكى از آن روش‌‏ها همين است كه در مرحله‌‏اى مهم آيه ۲۹ ق آورده شود تا مسلمانان «تغيير نيافتنى بودن» انتخاب غدیر را مورد توجه قرار دهند و هيچ‌كس ديگرى را جايگزين آن نكنند. برآیند تحلیلی «تغییر نیافتنی بودن» غدیر دو موضوع در تولى و چهار موضوع در تبرى است:

در تَوَلّى

۱. ولايت على‏ عليه السلام را مى‌‏پذيريم و با هر كس كه ولايت على‏ عليه السلام را بپذيرد دوستيم؛ چون خدا با چنين كسى دوست است.

۲. على‏ عليه السلام را يارى می‌کنیم و هركس كه او را يارى كند يارى مى‌‏كنيم، چون خدا چنين كسى را يارى مى‌‏كند.

در تَبَرّى

۱. با على‏ عليه السلام دشمنى نمى‏‌كنيم و با هر كس كه با او دشمنى كند دشمنى مى‏‌كنيم؛ چون خدا با چنين كسى دشمنى مى‌كند.

۲. على ‏عليه السلام را خوار نمى‏‌كنيم و تنها نمى‏‌گذاريم و هر كس او را خوار كند خوارش مى‏‌كنيم، چون خدا چنين كسى را خوار مى‌‏كند.

۳. پس از اين همه معرفى، هر كس كه على‏ عليه السلام را نشناسد لعنت مى‏‌كنيم؛ چون خدا چنين كسى را لعنت مى‌كند.

۴. بر هر كس كه حق على‏ عليه السلام را انكار نمايد غضب مى‏‌كنيم، چون خدا بر چنين كسى غضب مى‌نمايد.[۶]

نگاه وارونه امت در تولی و تبری پس از پیامبر صلی الله علیه و آله

با وجود ارائه چنین برنامه‌ای در تولی و تبری درباره امیرالمؤمنین علیه اسلام، در تاریخ اسلام حقایق خارجی از سوی برخی صحابه و امت اسلامی برخلاف حکم الهی و دستور پیامبر رقم خورد: به فاصله ۸۰ روز از غدير به‌گونه‌‏اى على‏ عليه السلام را ناشناخته انگاشتند و براى خود خليفه انتخاب كردند، چنان که انگار غدیری وجود نداشته است. هر كس از پيروان راستين پيامبر صلى الله عليه و آله به‌فاصله چند روز از شهادت آن حضرت وارد مسجد می‌شد و ابوبكر را بر منبر مى‏‌ديد، بى‏‌اختيار مى‏‌گفت: «اى ابوبكر، آيا فراموش كرده‌اى يا خود را به فراموشى زده‌‏اى»؟[۷]

اين خطاب در واقع به همه اصحاب سقیفه بود كه برخوردشان با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به گونه‏‌اى بود كه گويا اصلاً او را نمى‏‌شناسند و سوابق او را نمى‏‌دانند. چنان براى بيعت به خانه‏‌اش حمله كردند و همسرش را آنچنان مجروح كردند و طناب بر گردنش انداختند و با شمشيرهاى آخته براى دست دادن با ابوبكر بردند كه گويى پيامبر صلى الله عليه و آله دستور چنين كارى را داده است.[۸]

از همین جاست که پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير لعنت بر چنين نشناسندگان على ‏عليه السلام را ابدى و غير قابل تغيير اعلام فرمود. اين اصول تولى و تبرى آن‌گونه معكوس در سقيفه براى مسلمانان بنيان‌گذارى شد كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با تعجب از جامعه اسلامى مى‌‏فرمايد: اعمال باطل اولى و دومى بيش از آن است كه قابل شمارش باشد، ولى با اين همه نزد مردمِ جاهل نقصى برايشان به‌حساب نمى‏‌آيد، و اين دو نفر نزد مردم از پدران و مادران و حتى از خودشان محبوب‌ترند، و نسبت به دشمنان آن دو چنان بغض نشان مى‌‏دهند كه نسبت به دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله نشان نمى‏‌دهند، و از كوچک‌ترين اهانتی نسبت به آن دو چنان پرهيز دارند كه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله ندارند.[۹]

كار مسلمانان از زير بناى سقیفه تا آنجا پيش رفت كه بر فراز منبر به‌جاى لعنت دشمنان حکم الهی غدیر على بن ابى‏‌طالب‏ عليه السلام را لعن مى‏‌كردند و با اين عمل به خدا تقرب مى‏‌جستند. اينجاست كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏‌فرمايد: تعجب است از آن محبتى كه از آن دو نفر در قلوب اين امت پر شده، و همچنين محبت كسانى كه آنان را از راه پروردگارشان مانع شدند و از دينشان بازگرداندند. به خدا قسم، اگر اين امت تا روز قیامت بر روى پاهايشان روى خاک بايستند و خاكستر بر سر بريزند و به درگاه خداوند زارى نمايند و نفرين نمايند كسانى را كه آنان را گمراه كردند و از راه خدا مانع شدند و به آتش جهنم دعوتشان كردند و آنان را در معرض نارضايتى پروردگارشان قرار دادند و با جرمى كه مرتكب شدند عذاب خدا را بر آنان واجب نمودند، باز هم در اين لعنت و نفرين كوتاهى كرده‌‏اند.[۱۰]

پانویس

  1. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۵؛ واقعه قرآنى غدير، ص۸۹، سخنرانى استثنائى غدير، ص۱۷۱-۱۷۸.
  2. اسرار غدير، ص۱۴۵، بخش۴.
  3. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲.
  4. بحارالانوار، ج۲۶، ص۳۵.
  5. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۱۲.
  6. غدير در قرآن، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴.
  7. بحارالانوار، ج۲۸، ص۲۱۲؛ الاحتجاج، ج۱، ص۷۷.
  8. كتاب سليم قیس الهلالی، ص۳۵-۴۰.
  9. كتاب سليم قیس الهلالی، ص۱۱۲.
  10. كتاب سليم قیس الهلالی، ص۱۱۴-۱۱۵.
  1. در برخى نسخه‌ها اين قسمت به اين صورت است: مى‏‌گويم: به امر پروردگارم سخن نزد من تغيير يافتنى نيست. در نسخه‏‌اى ديگر چنين است: «به امر خدا مى‏‌گويم: «سخن نزد من تغييريافتنى نيست».

منابع

  • الاحتجاج؛ احمد بن علی طبرسی، تحقیق: محمدباقر موسوی خرسان، مشهد: نشر المرتضی، ۱۴۰۳ق.
  • اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، تهران: نشر تک، ۱۳۸۴ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
  • غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
  • واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یک‌ماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.