آيه ۲۴ لقمان و غدیر
آیه ۲۴ سوره لقمان آیهای که عاقبت منافقان توطئهکننده علیه جان پیامبر صلی الله علیه و آله در جریان غدیر را مهلت در دنیا و عذاب دردناک آخرت دانسته است.
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | لقمان |
| شماره آیه | ۲۴ |
| جزء | ۲۱ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | عاقبت توطئهگران علیه پیامبر و غدیر |
| ترتیل آیه ترجمه صوتی | |
از نظر برخی محققان آیه ۲۴ سوره لقمان در ماجرای توطئه ترور پیامبر صلی الله علیه و آله توسط منافقین در غدیر مورد استناد قرار گرفت؛ آنجا که توطئهشان خنثی شد و پیامبر صلی الله علیه و آله همه را برای حذیفة بن یمان یمانی با تکیه بر این آیه معرفی کرد و برای آنان در قیامت عذاب شدید پیشبینی کرد.
آنچه بهعنوان تفسیر آیه ۲۴ سوره لقمان از تطبیق آن بر صحیفه و توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده شده یک نکته است: اینکه خداوند دشمنان اهل بیت علیهم السلام را چندی در این دنیا مهلت میدهد و سپس آنان را به عذاب شدید مبتلا میکند. این عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قیامت به سزای اصلی اعمال خود برسند.
آیهای درباره دشمنان غدیر
آیه ۲۴ سوره لقمان از جمله آیات استفادهشده در رخداد غدیر است. بستر استفاده از این آیه از سوی برخی محققان چنین ترسیم شده است: علی بن ابیطالب علیه السلام آن امامی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى؛ اى على، اگر تو نبودى، مؤمنان بعد از من شناخته نمىشدند.[۱]
پیامبر صلی الله علیه و آله قسمتی از مراسم غدیر را به توصیف دشمنان ائمه علیهم السلام اختصاص داد و آینده آنان قرار داد. اقتباس از چند آیه و تضمین آیاتی دیگر برای این منظور، روی هم ۱۵ آیه را زیر عنوان این بخش قرار داده است. در این آیات از یک سو اوصاف و رفتار دشمنان اهل بیت علیهم السلام در دنیا مطرح شده، از سوی دیگر جزای اعتقاد و عملشان در دنیا و آخرت بیان شده که سقوط ارزش اعمالشان از جمله آنهاست.[۲]
این آیات ۱۵ آیه هستند که از جمله آنها آیه ۲۴ سوره لقمان است: نُمَتِّعُهُمْ قَلیلاً ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ اِلی عَذابٍ غَلیظٍ؛ خدا به آنان مهلت میدهد و سپس به عذاب شدید دچار مینماید .
موقعیت تاریخی استفاده از آیه
از نظر برخی محققان آیه ۲۴ سوره لقمان در ماجرای توطئه ترور پیامبر صلی الله علیه و آله توسط منافقین در غدیر مورد استناد قرار گرفت؛ آنجا که توطئهشان خنثی شد و پیامبر صلی الله علیه و آله همه را برای حذیفة بن یمان یمانی با تکیه بر این آیه معرفی کرد.[۳]
با تکیه بر منابع این رخداد چنین توصیف شده است: پس از خنثی شدن توطئه، حذیفه از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: این افراد چه کسانی هستند؟ حضرت فرمود: منافقان در دنیا و آخرت. حذیفه پیشنهاد کرد عدهای را سراغشان بفرستد تا آنان را بهقتل برسانند. حضرت فرمود: «خدا به من دستور داده از آنان اعراض کنم».
سپس، پیامبر علت این پردهپوشی و عدم افشاگری را چنین بیان کرد: دوست ندارم مردم درباره من بگویند: «او عدهای از قوم و اصحابش را به دین خود دعوت کرد و آنان پذیرفتند. سپس با کمک آنان جنگید تا هنگامی که بر دشمنش پیروز شد و آنگاه رو در روی آنان قرار گرفت و آنان را به قتل رسانید». آنگاه با اشاره به آیه ۱۴ سوره فجر فرمود: «ای حذیفه، اینان را به حال خود واگذار که خدا در کمینشان است». سپس با اشاره به آیه ۲۴ سوره لقمان آنان را مشمول سنتی از سنتهای الهی معرفی کرد: اینکه در دوران کوتاه حیات دنیا از نعمتهای محدود آن برخوردار میشوند، سپس گرفتار عذاب طولانی و سخت آخرت خواهند شد.[۴]
موقعیت قرآنی آیه
موقعیت قرآنی آیه ۲۴ سوره لقمان چنین وصف شده است: از نظر بستر مفهومی، فهم مفهوم این آیه از آیه ۲۲ آغاز میشود که خداوند مردم را در دو گروه معرفی مینماید: یکی مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی الله؛ هر کس خود را -در حالی که نیکوکار باشد- تسلیم خدا کند است که به عروة الوثقی (ریسمان محکمتر) متمسک شده است؛ گروه دوم کافران هستند که درباره آنان در آیه ۲۳ فرموده که «نباید کفر او تو را غمگین گرداند» و «بازگشتشان بهسوی ماست». سپس در آیه ۲۴ میفرماید: «آنان را زمان کوتاهی از نعمتها برخوردار میکنیم و سپس به عذاب غلیظ میکشانیم».[۵]
روایتی از حذیفة بن یمان: تحلیل تاریخی رخداد
تحلیل تاریخی رخداد منجر به استفاده از آیه ۱۴۰ سوره بقره در روایتی از حذیفة بن یمان چنین روایت شده است: منافقان در بین خود به گفتوگو پرداختند تا بر این نظر متفق شدند که شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را بر فراز کوه هَرشی بِرَمانند. این در حالی بود که در جنگ تبوک نیز مثل همین نقشه را اجرا کرده بودند، ولی خداوند شرّ آنان را از پیامبرش دور کرده بود. اینگونه بود که درباره ترور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بارها متفق شده بودند. در آن مجلس منافقان و دشمنان پیامبر صلی الله علیه و آله از آزادشدگانِ قریش و کسانی از اعراب مدینه و اطراف آن که در دلشان ارتداد بود حاضر بودند. آنان -که چهارده نفر بودند- همقسم شدند که شتر پیامبر صلی الله علیه و آله را بِرَمانند.
پیامبر صلی الله علیه و آله باقی آن روز و شب مسیر را ادامه داد تا به گردنه هرشی نزدیک شد. در آنجا آن چهارده نفر جلوتر رفته بودند و در قله کوه پنهان شده بودند و شترهای خود را پشت تختهسنگها خوابانده بودند. آنان همراه خود ظرفهای استوانهای برده بودند و آنها را پر از ریگ کرده بودند تا با رسیدن پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را بهسوی پاهای شتر بغلتانند.
حذیفه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله من و عمار را فراخواند و به او دستور داد از پشت سر شتر را راهنمایی کند و به من فرمود افسار شتر را در دست بگیرم. به قله کوه که رسیدیم آن چهارده نفر از پشت سر ما ظرفهای پر از ریگ و نیز تخته سنگهای از پیش آمادهشده را بین پاهای شتر رها کردند. شتر ترسید و نزدیک بود بِرَمَد، و پیامبر صلی الله علیه و آله را نیز با خود به این سو و آن سو ببرد. پیامبر صلی الله علیه و آله با صدای بلند به شتر فرمود: آرام بگیر، که بر تو مشکلی نیست. خداوند شتر را به زبان آورد و با عربی فصیح گفت: یا رسول اللَّه، به خدا قسم دست از جای دست و پا از موضعِ پا حرکت نخواهم داد مادامی که تو بر پشت من هستی.
سپس آن چهارده نفر بهسوی شتر هجوم آوردند تا آن را برمانند. من و عمار رودرروی آنان ایستادیم و با شمشیرهایمان حمله کردیم. آن شبْ بسیار تاریک بود و آنان از مقابل ما فرار کردند و با ناامیدی از نقشهای که داشتند پشت تختهسنگها پنهان شدند. حذیفه میگوید: عرض کردم: یا رسولالله، این کسانی که چنین قصدی داشتند چه کسانی هستند؟ فرمود: ای حذیفه، اینان منافقان در دنیا و آخرت هستند. عرض کردم: آیا عدهای را سراغ آنان نمیفرستی که سرهای آنان را جدا کند و بیاورد. فرمود: خداوند به من دستور داده از آنان اعراض کنم. خوش ندارم که مردم بگویند: این پیامبر گروهی از قوم و اصحابش را به دین خود فراخواند و آنان پذیرفتند. سپس با کمک آنان جنگید تا بر دشمنش غالب گردید، و آنگاه که غلبه پیدا کرد یاران خود را به قتل رسانید. ای حذیفه اینان را رها کن فَانَّ الله لَهُمْ بِالْمِرْصادِ، وَ سَيُمْهِلُهُمْ قَليلاً ثُمَّ يَضْطَرُّهُمْ الى عَذابٍ غَليظٍ؛ خداوند در كمين اينان است و بهزودى به آنان مهلت مىدهد و سپس آنان را به عذاب شديد دچار مىكند.[۶]
تحلیل اعتقادی آیه
آنچه بهعنوان تفسیر آیه ۲۴ سوره لقمان از تطبیق آن بر صحیفه و توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده شده یک نکته است: اینکه خداوند دشمنان اهل بیت علیهم السلام را چندی در این دنیا مهلت میدهد و سپس آنان را به عذاب شدید مبتلا میکند. این عذابِ آنان از لحظه مرگ آغاز شده و در عالم برزخ ادامه دارد تا در قیامت به سزای اصلی اعمال خود برسند.
بر همین اساس در منابع آمده است که ابوبکر و عمر هنگام مرگ، پیامبر و امیرالمؤمنین علیهما السلام را دیدند که به آنان میگفتند: بشارت باد شما را به آتش در پایینترین درجه جهنم. بعد هم که به حال احتضار افتادند خبر از ورود به آتش و داخلشدن در تابوت دادند و در توصیف آن چنین گفتند: تابوتی از آتش که با قفلی از آتش بسته شده و در آن دوازده نفرند. آن تابوت در چاهی در قعر جهنم است، که هر گاه خدا بخواهد جهنم را شعلهور نماید صخره را از در آن چاه برمیدارد.[۷]
در عالم برزخ هم گاهی امیرالمؤمنین علیه السلام یا یکی از ائمه علیهم السلام خود را به آنان نشان میدهند و آنان از قعر آتش التماس میکنند، ولی جز پاسخ رد نمیشنوند. در این باره ماجرایی از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده در روزی که با حارث بن عبدالله همْدانی بودند. حضرت فرمود: آیا آنچه من میبینم تو هم میبینی؟ عرض کرد: چگونه من میتوانم آنچه شما میبینی ببینم، در حالی که خداوند چشم شما را نورانیت داده و به شما عطا کرده آنچه به احدی عطا نکرده است. فرمود: این ظالمِ اولی است که بر دروازهای از آتش میگوید: ای اباالحسن، مرا ببخش. خدا او را نیامرزد. سپس حضرت لحظاتی مکث کرد و دوباره فرمود: ای حارث، آنچه من میبینم تو هم میبینی؟ آنگاه فرمود: این ظالمِ دومی است که بر دروازهای از دروازههای آتش میگوید: ای اباالحسن، مرا ببخش. خدا او را نیامرزد.[۸]
پانویس
- ↑ مناقب آل ابیطالب، ج۳، ص۲۰۶.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۳۶۱.
- ↑ برای اطلاع کاملتر نگاه کنید: واقعه قرآنی غدیر، ص۱۶۱–۱۶۶؛ اسرار غدیر، ص۷۶؛ سخنرانی استثنائی غدیر، ص۲۹؛ اولین میراث مکتوب درباره غدیر، ص۳۱.
- ↑ تفسیر القمی، ج۱، ص۱۷۴–۱۷۵؛ الاقبال، ج۲، ص۲۴۹–۲۳۰؛ ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۷–۱۹۸؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۷–۱۰۱؛ بحارالانوار، ج۳۱، ص۶۳۲–۶۳۵؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۱۱۵–۱۱۶؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ۱۶۵–۱۶۶؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۵۳؛ درباره نقشه قتل پیامبر در تبوک: بحارالانوار، ج۲۱، ص۱۸۵–۲۵۲.
- ↑ غدیر در قرآن، ج۲، ص۴۰۶–۴۰۷.
- ↑ ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۹۵–۲۰۰؛ بحارالانوار، ج۲۸، ص۹۷–۱۱۱.
- ↑ کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۱۸۵.
- ↑ بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۸۵، ح۶۸.
منابع
- إرشاد القلوب المنجی من عمل به من ألیم العقاب؛ حسن بن ابیالحسن محمد الدیلمی، تحقیق: سید هاشم میلانی، تهران: انتشارات اسوه، ۱۳۸۲ش.
- اسرار غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: نشر مولود کعبه، ۱۴۲۰ق.
- الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ سید علی بن موسی بن طاووس، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ق.
- اولین میراث مکتوب از واقعه غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- سخنرانی استثنائی غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
- عوالم العلوم و المعارف و الأحوال من الآیات و الأخبار و الأقوال؛ عبدالله بن نورالله بحرانی اصفهانی، تحقیق: محمدباقر موحد ابطحی اصفهانی، قم: مؤسسة الإمام المهدی علیه السلام، ۱۳۸۲ش.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
- کتاب سلیم بن قیس الهلالی؛ سلیم بن قیس هلالی، تحقیق: علاءالدین موسوی، تهران: مؤسسة البعثة (قسم الدراسات الإسلامیة)، ۱۴۰۷ق.
- مناقب آل ابیطالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.
- واقعه قرآنی غدیر: گزارش سفر یکماهه پیامبر برای اعلان ولایت در سایه آیات قرآنی؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش.
