پرش به محتوا

ابوساسان انصاری

از ویکی غدیر
ابوساسان انصاری
اطلاعات فردی
نام کاملبریده بن حصیب بن عبدالله بن حارث بن اسلمی
سرشناسیصحابی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله
وفاتدوران حکومت یزید بن معاویه، مرو (خراسان)
محل دفنمرو (خراسان)
اطلاعات علمی
استادانپیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و امیرالمؤمنین علیه السلام
مذهباسلام
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتروایت حدیث، حضور در غزوات، فتح خراسان
علت شهرتصحابی و راوی حدیث، شرکت در نماز ودفن فاطمه زهرا سلام الله علیها و حمایت از امام علی علیه السلام


بریده بن حصیب اسلمی، از صحابه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله و راوی حدیث، ابتدا در غمیم با پیامبر و جمعی از قبیله‌اش اسلام آورد و در اغلب غزوات، از جمله خیبر و فتح مکه، حضور داشت. او پس از پیامبر صلی الله علیه وآله از دوستداران و حامیان سرسخت امام علی علیه السلام بود و در مهم‌ترین وقایع تاریخ اسلام، از جمله دفن مخفیانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، نقش مؤثر ایفا کرد. بریده بخش پایانی عمرش را در فتح خراسان و مرو گذراند و همان‌جا درگذشت و دفن شد.

زندگینامه

بریده بن حصیب اسلمی،[۱] صحابی پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، با کنیه‌هایی چون ابوعبدالله، ابوسهل، ابوالحصیب و ابوساسان شناخته می‌شود. نسب او به قبیله اسلم برمی‌گردد و برخی منابع نام او را عامر نیز ذکر کرده‌اند.[۲] وی هنگام هجرت پیامبر صلی الله علیه وآله در منطقه غمیم، همراه با حدود هشتاد نفر از قبیله خود اسلام آورد و با پیامبر نماز عشاء خواند. پس از آن مدت کوتاهی در وطنش (نزدیک مدینه) باقی ماند و پس از جنگ احد به مدینه رفت و در بسیاری از غزوات پیامبر، از جمله خیبر، فتح مکه و همچنین در صلح حدیبیه و بیعت رضوان شرکت کرد.[۳] پس از فتح بصره، به آن شهر کوچ کرد و مدتی نیز در زمان خلافت عثمان، در فتح خراسان و شهرهای ایران به مجاهدان سپاه اسلام پیوست. سرانجام پس از گسترش اسلام به مرو نقل مکان کرد و در همان‌جا در دوران حکومت یزید بن معاویه درگذشت[۴] و در مرو دفن شد. فرزندان او نیز در مرو ساکن شدند.[۵]

بریده بعد از شهادت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، همواره از علاقه‌مندان و حامیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و خاندان رسالت بود. پس از قتل عثمان، در شمار کسانی بود که تا پای جان با علی علیه السلام بیعت کرد.[۶] او از یاران وفادار خاندان پیامبر صلی الله علیه وآله محسوب می‌شد و در نماز و دفن حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها که به صورت مخفیانه و محرمانه بود، حضور داشت. حتی برخی نقل‌ها او را از محارم اسرار اهل‌بیت علیهم السلام می‌شمارند.[۷]

بریده از مخالفان خلافت ابوبکر بود[۸] و پس از بازگشت به مدینه و اطلاع از انتخاب ابوبکر، نزد عمران بن حصین رفت و ماجرای سفارش پیامبر را به امیرالمؤمنین علی علیه السلام یادآوری کرد و آن را به ابوبکر و عمر گوشزد نمود.[۹] او با استناد به آیه‌ای از قرآن، این ادعا را که نبوت و سلطنت در یک خانواده جمع نمی‌شوند، رد کرد و بر امامت علی علیه السلام تأکید نمود.[۱۰]

در کتاب‌های صحابه‌شناسی و تراجم، دو شخصیت با کنیه «ابوساسان» معرفی شده‌اند: یکی از آنها از اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله و دیگری از تابعین است.[۱۱] ابوساسانِ صحابی در واقع همان بریده بن حصیب اسلمی است؛ در منابع شیعه از وی به عنوان یکی از هفت نفری یاد شده که پس از شهادت پیامبر صلی الله علیه وآله مرتد نشدند.[۱۲] اما ابوساسان تابعی نامش خضین بن منذر بن حارث بن وعله است که به شاخه بنورقاش از قبیله بنوشیبان تعلق دارد و کنیه اصلی‌اش «ابومحمد» است. هرچند «ابوساسان» به‌ظاهر کنیه است، اما به تصریح منابع، لقب وی محسوب می‌شود. عسکری بیان داشته که نام «ضین» (با حرف ضاد) ویژه او و برخی از نوادگان اوست و استفاده از صاد در تلفظ (مانند حصین) درباره او اشتباه علمی است که برخی مرتکب شده‌اند.[۱۳]

امتحان ابوساسان در مورد غدیر[۱۴]

از جمله آیات تضمین شده در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله آیه ۹۴ سوره نحل است: «وَ لا تَتَّخِذُوا أَیْمانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّه وَ لَکُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ»: «قسم‌هایتان را بین خود دستاویز فساد قرار ندهید تا مبادا قدمی پس از ثابت بودن آن بلغزد و بدی را به سزای مانع شدن از راه خدا بچشید و برای شما عذاب عظیمی خواهد بود».

پیامبر صلی الله علیه و آله هم در خطبه غدیر فرمود: الا انَّ جَبْرَئیلَ خَبَّرَنی عَنِ اللَّه تَعالی بِذلِکَ وَ یَقُولُ: «مَنْ عادی عَلِیّاً وَ لَمْ یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتی وَ غَضَبی»، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّه» انْ تُخالِفُوهُ «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، إِنَّ اللَّه خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»: بدانید که جبرئیل از جانب خداوند این خبر را برای من آورده و می‌گوید: «هر کس با علی دشمنی کند و ولایت او را نپذیرد لعنت و غضب من بر او باد». «هر کس ببیند برای فردا چه پیش فرستاده است. از خدا بترسید» که با علی مخالفت کنید «و در نتیجه قدمی بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام می‌دهید آگاه است».[۱۵]

با دقت در مسئله مخالفت با علی علیه السلام، معنای این فراز خطابه غدیر که با اقتباس از آیه قرآن ادا شده به خوبی روشن می‌شود. در این جمله خطبه مخالفت با علی علیه السلام را مستلزم لغزش قدم‌های ثابت اعلام می‌کند. یعنی بسیاری از آنان که در ایمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت علی علیه السلام - اگر چه در حد سکوت و یاری نکردنشان - از راه حق لغزیدند، و آن ایمان پایدار و ریشه دار را - و لو برای چند روزی - از دست دادند، اگر چه بعداً به فکر بازسازی آن افتادند و توبه کردند و بازگشتند و عده ای از آنان جانانه علی علیه السلام را یاری کردند.

امام باقر علیه السلام شدت و ادامه ارتداد و تحیر مردم بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله را تا یک سال پس از رحلت آن حضرت بیان کرده می‌فرماید: مردم تا یک سال بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسیدند: آن سه کیانند؟ فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زیادی نگذشت که مردم معرفت پیدا کردند.[۱۶] همچنین امام صادق علیه السلام اولین توبه کنندگان از تزلزل سقیفه را چنین معرفی می‌نماید: به خدا قسم همه - به جز آن سه نفر - هلاک شدند. البته بعد از زمانی چهار نفر دیگر ملحق شدند و روی هم هفت نفر شدند: ابوساسان، عمار، شتیره، ابوعمره![۱۷]

در حدیث دیگری امام صادق علیه السلام در بیان نمونه ای از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقیفه فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه صلی الله علیه و آله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ. پرسیدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمایلی به راست و چپ پیدا کرد، ولی سپس بازگشت![۱۸] از ابوذر پرسیدند: چگونه عمار و حذیفه وقتی ابوبکر و عمر را دیدند، در کار خود بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله به تردید افتادند؟ ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشیمانی خود را بعداً اعلام کردند، ولی اولی برای خود مقامی ادعا کرد و دومی با سه نفر دیگر برایش شهادت دادند که همان مطلب را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده‌اند.

عمار و حذیفه هم با خود گفتند: لابد این مطلبی است که بعد از مطلب اول (یعنی خلافت علی علیه السلام) اتفاق افتاده، و لذا این دو نفر هم با سایر شک کنندگان به تردید افتادند. ولی بعداً توبه کردند و معرفت پیدا کردند و تسلیم شدند.[۱۹] وقتی همین سؤال را از خود حذیفه پرسیدند چنین گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و مرگ و شهادت را خوش نداشتیم و دنیا در قلبمان زینت یافت؛ و ما از خدا می‌خواهیم که از گناهانمان چشم پوشی کند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نماید.[۲۰]

از جهتی دیگر م‌یتوان از کلمه «تَزِلَّ» - که به معنای لغزش است - این استفاده را کرد که راه راست یکی بیشتر نیست و آن گام برداشتن در راه علی علیه السلام و موافقت تمام عیار با آن حضرت است. در نتیجه هر گونه لغزش و کوتاهی در آن راه به معنای انحراف از حق و مخالفت با آن است، ولی درجه آن از کوچک‌ترین لغزش آغاز می‌شود تا به لغزش‌هایی می‌رسد که به قعر جهنم پرتاب می‌کند؛ و از همین دیدگاه مخالفین اهل بیت علیهم السلام قابل درجه‌بندی هستند.

پانویس

  1. تنقیح المقال، ج۱، بخش۲، ص۱۶۶
  2. الاستیعاب، ج۱، ص۱۸۵
  3. اصحاب امام علی، ج۱، ص۲۳۴–۲۳۶.
  4. اسدالغابة، ج۱، ص۲۰۹
  5. اسد الغابه، ج۱، ص۱۷۵؛ الاصابه، ج۱، ص۲۸۶
  6. الجمل ص ۱۰۴
  7. بحار الانوار، ج۴۳، ص۱۸۳، به نقل از تاریخ طبری.
  8. قاموس الرجال، ج۲، ص۲۸۷ـ ۲۸۸، ۲۹۱.
  9. بحار الانوار، ج۳۷، ص۳۰۹
  10. بحار الانوار، ج۲۸، ص۲۷۶
  11. ابن عساکر، ج۱۴، ص۳۹۰
  12. کشی، ص۷، ۸، ۱۱
  13. ابوساسان رقاشی در تاریخ اسلامی دانشنامه امامت و ولایت.
  14. غدیر در قرآن: ج ۲ ص۳۶۷–۳۷۳.
  15. اسرار غدیر: ص ۱۴۳ بخش ۳.
  16. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.
  17. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۸.
  18. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.
  19. کتاب سلیم: ص ۲۷۲.
  20. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۴ و ج ۳۷ ص ۳۲۷.