عامر بن لیلی بن ضمرة

عامر بن لیلی بن ضمره یکی از صحابه که حدیث غدیر را نقل کرده،[۱] علامه امینی در کتاب الغدیر به نقل از ابن عقده در کتاب حدیث الولایه حدیث غدیر را از او نقل کرده است.[۲]

روایت حدیث غدیر[۳]

ابن اثیر در «اسد الغابة»، ابن صباغ مالکی، اسعد بن ابی الفضائل در «الموجز»، ابن حجر در «الاصابة»، ابن عقده در «الموالات»، سمهودی، احمد ابوالفضل بن محمد باکثیر مکی شافعی در «وسیلة المآل فی مناقب الآل علیهم السلام»، خطیب خوارزمی در مقتل خود، ابن اثیر در «اسد الغابة».[۴]

از عامر بن لیلی بن ضمره و حذیفة بن اسید غفاری، روایت است: هنگامی که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از حجةالوداع بازمی‌گشت ـ و آن تنها حج او بود ـ تا به محلی به نام الجحفة رسید، از قرار گرفتن زیر چند درخت نزدیک به هم در منطقه‌ای سنگلاخ نهی فرمود و دستور داد مردم در سایه آن‌ها فرود نیایند. پس چون مردم منزل کردند و در جایگاه‌های خود، جز آن درختان، قرار گرفتند، پیامبر دستور داد هرچه زیر آن درختان بود جمع کنند. سپس ایشان برخاست و از میان جمع جدا شد، تا چون برای نماز ندا داده شد، به سوی آن درختان رفت، در زیرشان نماز گزارد و بعد از نماز به سوی مردم آمد. آن روز روز غدیر خم بود و خم محلی است در نزدیکی جحفة که امروزه مسجد معروفی در آن‌جاست.

آنگاه پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: «ای مردم، همانا خداوند لطیف و آگاه مرا آگاه ساخته است که هیچ پیامبری عمر نکرده مگر به اندازه نصف عمر پیامبری که پیش از او بوده است. و من می‌پندارم که به‌زودی خوانده می‌شوم و اجابت می‌کنم. من مسئولم و شما نیز مسئولید. آیا رساندم پیام را؟ چه می‌گویید؟» گفتند: آری، تو رساندی، تلاش کردی و خیرخواه بودی؛ خداوند جزای خیرت دهد. فرمود: «آیا شما گواهی نمی‌دهید که هیچ خدایی جز خدا نیست و محمد بنده و فرستاده اوست؟ و به‌درستی که بهشت حق است و دوزخ حق است، و برانگیخته شدن پس از مرگ حق است؟» گفتند: آری، گواهی می‌دهیم. فرمود: «خدایا، گواه باش.»

سپس گفت: «ای مردم، آیا نمی‌شنوید؟ آگاه باشید که خدا مولای من است و من بر شما از خودتان سزاوارترم. پس هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست.» آنگاه دست علی را گرفت و آن را بالا برد، تا مردم او را شناختند، سپس فرمود: «خدایا، دوست بدار آن‌که او را دوست دارد، و دشمن بدار آن‌که با او دشمنی کند.»

سپس افزود: «ای مردم، من پیش‌قراول شما هستم و شما بر حوض (کوثر) بر من وارد خواهید شد. آن حوض پهن‌تر از فاصله میان بصری تا صنعاء است، و در آن جام‌هایی از نقره همچون تعداد ستارگان آسمان است. آگاه باشید که چون بر من وارد شوید، از شما درباره دو چیز گران‌بها (ثقلین) خواهم پرسید، پس بنگرید که پس از من با آن دو چگونه رفتار می‌کنید!» گفتند: ای رسول خدا، آن دو چیز گران‌بها چیست؟

فرمود: «اول، ثقل بزرگ‌تر: کتاب خدا، ریسمانی است که یک سرش در دست خدا و سر دیگرش در دست شماست، پس به آن تمسک جویید که پس از من گمراه و دگرگون نخواهید شد. و دوم، ثقل کوچک‌تر: عترت من. خدای آگاه مرا خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا کنار حوض بر من وارد شوند، و من از پروردگارم این را برای آنان خواستم و به من عطا فرمود. پس بر آنان پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید، و به آنان چیزی نیاموزید که آنان از شما داناترند.»[۵]

نقل آیه تبلیغ برای غدیر[۶]

از جمله مشهورترین آیات غدیر آیه «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ…»[۷] است. اختصاص آن به غدیر هم نزد شیعه و غیر شیعه از مسلمات است، و بین مفسرین و محدثین اهل سنت مشهور است، اگر چه بعضی از آنان در صدد انحراف شأن نزول آیه بوده‌اند، و از جمله عده ای از بزرگان علمای اهل سنت هستند.[۸]همچنین یکی از کسانی که اسناد کتاب‌ها و روایات مربوط به آیه «بَلِّغْ» به آنها منتهی می‌شود عامر بن لیلی بن ضمرة است.[۹]

پانویس

  1. دانشنامه غدیر، ج ۱۴، ص ۴۴۹.
  2. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار ج‏۶ ص۳۲۸
  3. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۱۵۱.
  4. اسد الغابة (ابن اثیر): ج ۳ ص ۹۳،۹۲. الاصابة (ابن حجر): ج ۲ ص ۲۵۷.
  5. عبقات الأنوار فی إمامة الأئمة الأطهار ج‏۶ ص۳۲۸
  6. غدیر در قرآن: ج ۱ ص ۸۷.
  7. مائده / ۶۷.
  8. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵–۲۵۷.
  9. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۰۴.