قاضی نورالله شوشتری
سید قاضی نورالله شوشتری (۹۵۶–۱۰۱۹ق) فقیه، محدث، متکلم و شاعر برجسته شیعه از شوشتر خوزستان بود. او در سال ۹۹۲ق به هند مهاجرت کرد و به عنوان قاضی القضات لاهور منصوب شد و با نگارش بیش از ۱۴۰ اثر علمی، به ویژه درباره امامت و دفاع از تشیع مانند کتاب احقاق الحق، نقش مهمی در گسترش مذهب شیعه در هند ایفا کرد. قاضی نورالله در سال ۱۰۱۹ق به شهادت رسید و به «شهید ثالث» معروف است؛ مزارش در آگرای هند زیارتگاه محبان اهل بیت علیهم السلام شد.
زندگینامه
سید قاضی نورالله شوشتری در سال ۹۵۶ هجری قمری در شهر شوشتر از استان خوزستان متولد شد. پدر او، سید شریفالدین، یکی از علمای برجسته اسلام بود که در علوم نقلی و عقلی تخصص داشت و از شاگردان برجسته شیخ ابراهیم قطیفی محسوب میشد. جد او، سید نورالله، نیز از بزرگان و علمای مورد احترام شیعه در شوشتر بود. خاندان وی از سادات مرعشی بود که نسبشان به امام زینالعابدین علیهالسلام میرسید و اجداد ایشان از آمل به شوشتر مهاجرت کرده بودند.[۱]
سید نورالله تحصیلات خود را در شوشتر آغاز کرد و علوم نقلی، عقلی و طب را نزد استادان برجستهای مانند پدرش و حکیم مولانا عمادالدین فراگرفت. سپس در ۲۳ سالگی به مشهد مقدس رهسپار شد و در محضر علامه عبدالواحد تستری به تحصیل علوم دینی شامل فقه، اصول، کلام، حدیث و تفسیر پرداخت. او همچنین از محضر اساتیدی چون میر صفیالدین محمد و میر جلالالدین محمد صدر بهره برد. علاوه بر علوم مذهبی، ادبیات عرب و قرآن کریم را نزد محمد ادیب قاری تستری آموخت و از بزرگان اجازه روایت دریافت کرد.[۲]
در سالهای ۹۹۲–۹۹۳ هجری قمری به دلیل شورشها و ناامنی در خراسان و مشهد، به ویژه با مرگ برادرش، مجبور به ترک مشهد شد و به هند مهاجرت کرد. هند در آن زمان تحت حکومت اکبر شاه در آرامترین شرایط تاریخی خود قرار داشت. قاضی نورالله در این دوره به عنوان یک فقیه شیعه، اولین کسی بود که بهطور آشکار در هند به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت و آثار متعددی در موضوعات فقه، اصول، کلام، حدیث و امامت تألیف کرد.[۳]نویسنده کتاب «ریاض العلماء» نیز وی را عالمی فاضل، متدین، فقیه، محدث و ادیب میداند که هم به زبان فارسی و هم عربی شعر سروده و اشعارش در مدح ائمه علیهمالسلام شهرت دارد.[۴]
پس از مدتی اقامت در فتحپورسکری، قاضی نورالله به لاهور رفت و به دستور اکبر شاه، قاضی شد. وی قبل از قبول مقام قضاوت به اکبر شاه قول داد که در احکام دینی، مستقل و بدون پیروی صرف از یکی از مذاهب چهارگانه اهل سنت عمل کند و درعینحال از فقه سنتی فراتر نرود تا بتواند احکام نزدیک به مذهب شیعه و به نفع مردم صادر نماید. اکبرشاه با این شرط موافقت کرد و لقب «قاضی» به نام او افزوده شد.[۵] پس از درگذشت اکبر شاه، جانشین وی جهانگیر شاه قاضی نورالله را در مقام قضاوت حفظ کرد، اما بدخواهان دربار به تدریج علیه او توطئه کردند و پس از گرفتن اجازه از شاه، او را با شلاقزدنهای شدید به شهادت رساندند.[۶] علت شهادت وی، تألیف کتاب «احقاق الحق» و به روایتی «مجالس المؤمنین» بود و به همین دلیل به «شهید ثالث» در هند مشهور شد.[۷] قاضی نورالله شوشتری در سال ۱۰۱۹ هجری قمری به شهادت رسید. پیکرش در اکبر آباد هند (آگره) به خاک سپرده شد و از آن پس مزارش به یکی از مکانهای زیارتی شیعیان تبدیل شد.
تألیفات
آیت الله مرعشی نجفی در مقدمه کتاب «احقاق الحق» تصنیفات قاضی نورالله شوشتری را ۱۴۰ کتاب ذکر میکند که در ذیل به برخی از این فهرست شاره میشود:[۸]
- «احقاق الحق و ازهاق الباطل»،
- «مجالس المؤمنین»،
- «الصوارم المهرقه»،
- «أجوبة مسائل السید حسن الغزنوی»،
- «الزام النواصب فی الردّ علی میرزا مخدوم الشریفی»،
- «القام الحجر فی ردّ ابن حجر»،
- «بحرالغزیر فی تقدیر ماءالکثیر»،
- «بحرالغدیر فی اثبات تواتر حدیث الغدیر»
تحقیق در مورد غدیر
از اوایل قرن یازدهم هجری به بعد و با فراهم شدن شرایط علمی و فرهنگی، پژوهشگران و اندیشمندان اسلامی اقدام به تألیف آثار متعدد و ارزشمندی درباره غدیر کردند که در این دوران، تمام زوایای این موضوع مهم به دقت بررسی گردید. این تألیفات شامل مطالعات مفصل در ارتباط غدیر با قرآن، بررسی اسناد حدیث غدیر، تحلیل دقیق متن حدیث، و گردآوری اشعار و آثار ادبی مرتبط بود که هر یک به صورت جداگانه و تخصصی به رشته تحریر درآمدند.
یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین شخصیتهای این حوزه، قاضی نوراللّه شوشتری، فقیه متکلم و محدث برجسته شیعه در قرن دهم و یازدهم هجری است که با تألیف آثار علمی و کلامی، بهویژه در دفاع از امامت و ولایت اهل بیت علیهم السلام، نقش بسزایی در گسترش فرهنگ تشیع و تثبیت مبانی غدیر داشته است. آثار متعددی از ایشان، از جمله «احقاق الحق» و «مجالس المؤمنین» و «بحرالغدیر فی اثبات تواتر حدیث الغدیر»، در زمینه کلام شیعه و اثبات حقانیت ولایت منتشر شده و در هند و سایر مناطق شیعی جایگاه علمی بالایی یافته است.
این پژوهشها و تألیفات باعث شدند تا نگاههای متفاوت و نقدهای تاریخی درباره غدیر به صورت علمی و مستند پاسخ داده شوند و در نتیجه، موضوع غدیر به عنوان یک مبحث مهم دینی، فقهی، تاریخی و ادبی، دارای پشتوانه مستحکم و فراگیر شود. این روند علمی تا امروز ادامه یافته و آثار متعددی همچنان به بررسی جوانب مختلف آن اختصاص داده میشود، به گونهای که هر جنبه از مسأله غدیر به شکلی مستقل و دقیق مورد مطالعه قرار گرفته است.
