مقام عبودیت در خطبه غدیر اشاره به مطالبی است که پیامبر صلی الله علیه و آله ضمن آن جایگاه خود نسبت به خداوند را به‌عنوان بنده روشن می‌کند تا نشان دهد که اعلان ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام جز حکم الهی نیست و مقام بندگی او اقتضای اعلان بی‌چون و چرای آن را دارد.

خطبه غدیر به‌عنوان بیانیه‌ای جامع از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اهمیت توحید را با ولایت گره می‌زند؛ بدین معنا که توحید و امامت دو مقوله جدا نیستند و اطاعت از جانشین پیامبر در واقع اطاعت از خداوند محسوب می‌شود. پیامبر صلی الله علیه و آله در آغاز خطبه عبودیت خود را به‌عنوان عبد مطیع خداوند اعلام کرده و این بندگی را همراه با اطاعت از امام علی علیه‌السلام و اوصیاء ایشان معرفی می‌کند. ویژگی‌های عبودیت حقیقی شامل گوش‌دادن دقیق، اطاعت فعال، رضایت و تسلیم به امر الهی است که در حقیقت پایه فهم توحید و پذیرش ولایت امامت است.

در خطبه، پیامبر صلی الله علیه و آله ولایت امام علی علیه‌السلام را به‌عنوان اتمام رسالت الهی معرفی کرده و فرمان به پذیرش و اطاعت از او را امری الهی می‌داند که همان عبودیت کامل و تحقق توحید حقیقی است. اطاعت از امام معصوم که «صراط مستقیم» است، مقدمه عبودیت بندگان و پیروی از دین خدا است. بدین ترتیب هرگونه مخالفت با این فرمان الهی، خروج از دایره توحید و موجب عقوبت است. پیامبر صلی الله علیه و آله با استناد به آیات قرآن و احادیث، اطاعت از جانشینان خود را به‌مثابه اطاعت از خدا معرفی می‌کند.

همچنین تأکید می‌شود که خطبه غدیر خود بر اساس وحی الهی و نه اراده شخصی پیامبر صلی الله علیه و آله است و نصب امام بعد از پیامبر، امر مستقیم خداوند است. پیامبر صلی الله علیه و آله هشدار می‌دهد که ترک این فرمان الهی موجب بلا و عذاب بزرگ خواهد شد که هیچ‌کس قادر به دفع آن نخواهد بود؛ بنابراین، پذیرش ولایت ائمه علیهم السلام شرط لازم برای توحید حقیقی و عبودیت کامل است و این ولایت به‌مثابه ادامه رسالت الهی و راه مستقیم بندگی خدا شناخته می‌شود.

عبودیت پیامبر و ارتباط توحید با امامت

شارحان خطبه غدیر این جملات از خطبه را با جملات قبل (ارکان بندگی خداوند) دارای ارتباط دانسته‌اند: پیامبر صلی الله علیه و آله در ابتدای خطبه غدیر عبودیت خویش را به‌عنوان عبد مطیع خداوند اعلام می‌دارد و بدین‌وسیله اهمیت توحید را همراه با ولایت بیان می‌کند؛ اینکه توحید و امامت به‌عنوان دو مقوله جداگانه نیستند و اطاعت از جانشین پیامبر در واقع نوعی اطاعت از خداوند محسوب می‌شود. این مفهوم نشان می‌دهد که موحد حقیقی، پیرو و مطیع امیرالمؤمنین علیه‌السلام و اوصیاء ایشان باید باشد.

در قسمت پیشین خطبه (ارکان بندگی خداوند) پیامبر ویژگی‌های عبودیت حقیقی را شامل گوش‌دادن دقیق به امر خدا، اطاعت فعال، مبادرت به رضایت الهی، تسلیم به قضای الهی، رغبت در اطاعت و خوف از عقاب الهی معرفی کرد؛ این ویژگی‌ها مبنای فهم توحید و اطاعت از پیامبر و جانشین اوست. این تعابیر نشان می‌دهد که اطاعت از امام بخشی از عبودیت کامل و نشان‌دهنده التزام به اصول دین است.

خطبه غدیر به‌عنوان جامع‌ترین بیانیه پیامبر درباره اصول و فروع دین، اتمام رسالت و اعلام ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام است. پیامبر با تأکید بر گوش‌دادن، فهمیدن و اطاعت از فرمان خود و جانشین، مخاطبان را به پذیرش ولایت و تحقق توحید حقیقی دعوت می‌نماید؛ بدین ترتیب، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام مکمل و استمرار توحید در جامعه اسلامی است.[۱]

پیامبر مدرس عالی‌مقام توحید

خطبهٔ غدیر مجموعه‌ای از دروس فشرده اصل اعتقادی توحید دانسته شده که در کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در سرتاسر خطبه می‌توان موضوع توحید الهی را آشکارا دریافت نمود. مدرس عالی‌مقام توحید، اولین درس اعتقادی خویش را حمد الهی و بیان صفات خداوند قرار داده و پس از ثنای پروردگار جایگاه خویش را این‌گونه معرفی می‌نمایند: اُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ، وَ اَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ؛ برای خداوند بر نفس خود به‌عنوان بندگی او اقرار می‌کنم و شهادت می‌دهم برای او به پروردگاری. در اینجا مقام ربوبیت را برای پروردگار خود شهادت داده و به عبودیت خویش اعتراف می‌نماید.

و این در حالی است که پیامبر صلی الله علیه و آله عبودیت و بندگی خود را در قسمت قبل (ارکان بندگی خداوند) اقرار کرده بود و این نشانگر اوج بندگی است؛ به این شرح که ای مردم! همان‌گونه که من در دریافت و ابلاغ فرمان‌های الهی این‌گونه هستم و عمل می‌کنم شما نیز موحد باشید و آنچه از طرف خداوند در مورد امیرالمؤمنین علیه السلام در موضوع وصایت و صاحب اختیاری بیان می‌کنم بشنوید و اطاعت کنید و به آنچه مایه خشنودی اوست مبادرت ورزید، تسلیم قضایا باشید، میل و رغبت به اطاعت و خوف از پروردگار داشته باشید.

پیامبر صلی الله علیه و آله علت این امر را چنین برمی‌شمرد: لِانَّهُ اللَّهُ الَّذی لا یُؤْمَنُ مَکْرُهُ وَ لا یُخافُ جَوْرُهُ؛ چرا که اوست خدایی که نمی‌توان از مکر او در امان بود و از ظلم او هم ترس نداریم (یعنی ظلم نمی‌کند). البته این درس بزرگ توحیدی را که پیامبر صلی الله علیه و آله در ابتدای خطبهٔ غدیر برای مخاطبان خویش آموزش دادند در انتهای خطبه نیز پس از عبارت مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَوْلاهُ؛ هرکس من مولای اویم، پس علی مولای اوست و تبیین موضوع وصایت برای اتمام حجت، نسبت به این درس آموزش دیده شده از مردم می‌خواهند تا مردم اقرار و اعتراف کرده و شنیدن و اطاعت کردن نسبت به آنچه در طول خطبه دریافت کرده‌اند را تکرار کنند و بیعت نمایند؛ همان‌گونه که می‌فرماید: اِنّا سامِعُونَ مُطیعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَ رَبِّکَ فی اَمْرِ اِمامِنا عَلِیٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْاَئِمَّةِ؛ ما شنیدیم و اطاعت می‌کنیم و راضی هستیم و سر تسلیم فرود می‌آوریم درباره آنچه از جانب پروردگار ما و خودت به ما رساندی درباره امر امامتِ اماممان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و امامانی که از صلب او به‌دنیا می‌آیند.

بنابراین سراسر خطبه دعوت به خداپرستی است؛ زیرا قبول امامت ائمه اثنی عشر علیه السلام و اطاعت از این فرمان چیزی جزء توحید نبوده و این‌گونه است که قبول ولایت و اطاعت در تبلیغ آن با توحید گره خورده است؛ بر این اساس، پیامبر صلی الله علیه و آله در قسمتی دیگری از خطبهٔ غدیر با محوریت توحید، ولایت و وصایت ائمهٔ اثنی عشر علیه السلام را به مردم بیان کرده و دائره مخاطبان خویش را همهٔ موجودات عالم می‌دانند تا جایی که می‌فرمایند: ... وَ عَلی کُلِّ مُوَحِّدٍ ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ قَوْلُهُ، نافِذٌ امْرُهُ؛ بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است.

بنابراین، به ظاهر مسلمانانی که غدیر به آنها می‌رسد و مخالفت می‌کنند موحّد نخواهند بود؛ زیرا از فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمان الهی است اطاعت نکرده و در دائرهٔ موحّدان دین قرار نگرفته‌اند و این کفر و سرپوش‌گذاشتن بر فرمان الهی عقوبت الهی را به دنبال خواهد داشت.

اعتقاد به غدیر یعنی اعتقاد به خداوند و یگانگی او و اطاعت از فرمان‌های او بدون چون و چرا؛ زیرا خداوند به اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله و اوصیاء او امر کرده و فرموده:

  •  یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم.؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا اطاعت کنید و از رسول و اولوالامر خویش فرمان برید (نساء:۵۹)؛
  •  مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ وَ مَنْ تَوَلَّی فَما أَرْسَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفیظا؛ هر که از پیامبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده و هر که روی برتابد [حسابش با ماست]. ما تو را بر آنان مسئول [اعمالشان که به‌طور اجبار از فسق و فجور حفظشان کنی] نفرستادیم (نساء:۸۰)[۲]

در زیارت جامعه کبیره امام هادی علیه السلام می‌فرماید: مَن اَطاعَکُم فَقَد اَطاعَ اللّه؛ هر که شما را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده است. از ابوذر نقل شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مَن اَطاعَنی فَقَد اَطاعَ اللّه وَ مَن عَصانی فَقَد عَصَی اللّه؛ هر کس از من اطاعت کند خدا را اطاعت کرده و هر کس از اطاعت من سرپیچی کند از اطاعت خداوند سرپیچی نموده است.[۳]

عبودیت بندگان

در ذیل شرح این قسمت از خطبه غدیر نشانه‌های عبودیت بندگان از سوی برخی شارحان نشان داده شده است؛ از جمله اینکه عمل‌نمودن به این آیات نشان‌دهنده عبودیت بندگان دانسته شده است:

  •  وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا؛ و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید (آل عمران:۱۰۳)؛
  •  وَ مَنْ یَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقیم؛ و هر کس به خدا تمسک جوید، قطعاً به راه راست هدایت شده است (آل عمران:۱۰۱)‏.

از این دو آیه نتیجه گرفته شده است که چنگ‌زدن به حَبْلِ اللَّه همان هدایت به‌سوی راه مستقیم الهی است. عبودیت نیز از آیه  وَ أنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیم‏؛ و اینکه مرا بپرستید؛ این است راه راست (یس:۶۱) برداشت شده که عبادت خداوند هدایت به‌سوی صراط مستقیم و همان عمل‌نمودن است به اوامر افرادی که خداوند به‌عنوان صراط مستقیم معرفی نموده است. همان‌گونه که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: انَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی اَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ؛ ای مردم! من آن صراط مستقیم هستم که خداوند شما را به پیروی آن دستور داده است.

بنابراین اطاعت از پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی عبادت خداوند و مقام عبودیت و بندگی خداوند. از جمله اوامر خداوند فرمان اطاعت از امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر اوصیاء اوست؛ بنابراین کسی که به فرمان رسول خدا صلی الله علیه وآله سر تعظیم فرود آورد و غدیر را قبول کند و از صاحبان غدیر اطاعت نماید این همان رسیدن به مقام عبودیت است در سطح خودش.

البته در خطبهٔ غدیر رسماً از امیرالمؤمنین علیه السلام و جانشینان او به‌عنوان صراط مستقیم یاد شده و پیامبر صلی الله علیه و آله «صراط مستقیم» در سوره حمد را در مورد خویش و اوصیاء خود تفسیر و تأویل نموده و فرمودند: مَعاشِرَ النّاسِ، اَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی اَمَرَکُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیٌّ مِنْ بَعْدی، ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ الْهُدی یَهْدُونَ اِلَی الْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ،؛ ای مردم! من آن صراط مستقیمی هستم که خداوند شما را به پیروی آن دستور داده و بعد از من علی علیه السلام و سپس فرزندان من علیه السلام از نسل او پیشوایان هدایتند، به‌سوی حق هدایت می‌کنند و به‌حق دادگری می‌نمایند.

ا زعبارت وَ اُقِرُّ لَهُ عَلی نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ نتیجه گرفته شده که اطاعت خداوند یعنی بندگی و پیامبر صلی الله علیه و آله بالاترین مقام بندگی خداوند را دارند. اطاعت خداوند از جمله اینکه در اطاعتِ فرمان تبلیغ غدیر کوتاهی نکرد. در مورد غیر نبی و بندگان خداوند هر کس این فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله را اطاعت کرده و قبول ولایت نماید و به نسبت اطاعت از فرمان‌های این ائمه غدیر، به مقام بندگی خداوند نزدیک‌تر شده و به خداوند تقرب ورزیده است.[۴]

سخنان پیامبر در غدیر به‌مثابه وحی الهی

گفته شده که این جمله از خطبه غدیر وَ اُؤَدّی ما اَوْحی بِهِ اِلَیَّ، حَذَراً مِنْ اَنْ لا اَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لا یَدْفَعُها عَنّی اَحَدٌ وَ اِنْ عَظُمَتْ حیلَتُهُ وَ صَفَتْ خُلَّتُهُ؛ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ اشاره بر این است که آنچه را که رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌خواهد در غدیر خم بگوید وحی الهی است و از پیش خود نیست. انتخاب امیرالمؤمنین علیه السلام مسئله خویشاوندی مطرح نیست، بلکه هر چه هست حکم خدا است؛ زیرا:  وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی‏ ۳ إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحی ۴ ؛ و از روی هوی و هوس خویش سخن نمی‌گوید. نیست این سخن جز آنچه بدو وحی می‌شود (نجم:۳ و ۴)‏.

پس هم چنان‌که آوردن نماز، روزه، حج و سایر احکام دینی بر اساس وحی بوده، نه بر اساس میل شخصی رسول خدا صلی الله علیه و آله، همچنین موضوع امامت و وصایت بر اساس وحی است. همچنین، از این عبارت استفاده می‌شود که نصب امام بعد از رسول مستقیماً با خدا است و مخلوق را در آن دخلی نیست. قضیه به قدری اهمیت دارد که می‌فرماید: اگر امر حق را انجام ندهم، می‌ترسم قارعه (بلای آسمانی) فرود آید و مرا دربرگیرد، و احدی – با هر حیله‌ای که به کار برد– قادر بر دفع آن نباشد؛ زیرا نیست خدایی مگر ذات پاک او. چرا که خداوند هر آنچه بخواهد انجام می‌دهد و بر هر چه اراده‌اش تعلق گیرد حکم می‌فرماید. فرمان از او است و از بنده فرمانبرداری؛ زیرا در مقام عبودیت راهی غیر از این نیست.[۵]

پانویس

  1. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۳۹۲–۳۹۵.
  2. نساء /۸۰.
  3. الکافی، ج۲، ص ۱۸۲، ح۱۶؛ الامالی (صدوق)، ص۴۰۸؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج۳، ص۲۰۳؛ بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۷۸، ح۹؛ بحارالانوار، ج۳۷، ص۲۹۴، ح۲؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۹، ح۶؛ السنن الکبری (نسائی)، ج۴، ص۴۳۲؛ مسند احمد، ج۱۲، ص۴۰۵؛ مسند احمد، ج۱۴، ص۵۵۶؛ مسند احمد، ج۱۶، ص۷۹؛ السنن الکبری (بیهقی)، ج۸، ص۲۶۷؛ فتح الباری، ج۱۳، ص۱۱۱؛ الجامع الاحکام القرآن، ج۵، ص۲۸۸؛ جامع البیان، ج۵، ص۹۳.
  4. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۳۹۸–۳۹۹.
  5. شرح و تفسیر خطبهٔ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم، ص۱۳۹.

منابع

  • الامالی؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، تحقیق: محمدباقر کمره‌ای، تهران: انتشارات کتابچی، ۱۳۷۶ش.
  • بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • جامع البیان فی تفسیر القرآن؛ محمد بن جریر طبری، بیروت: دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
  • الجامع لأحکام القرآن (تفسیر القرطبی)؛ محمد بن أحمد قرطبی، تحقیق: أحمد البردونی و إبراهیم أطفیش، قاهره: دار الکتب المصریة، ۱۳۸۴ق.
  • السنن الکبری؛ أحمد بن الحسین بن علی بن موسی الخُسْرَوْجِردی الخراسانی (ابوبکر بیهقی)، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
  • السنن الکبری للنسائی؛ احمد بن علی نسائی، بیروت: دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۱ق.
  • شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
  • شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در غدیر خم؛ محمدتقی نقوی، تهران: انتشارات منیر، ۱۳۷۴ش.
  • فتح الباری شرح صحیح البخاری؛ أحمد بن علی بن حجر عسقلانی شافعی، بیروت: دار المعرفة، ۱۳۷۹ق.
  • الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • مسند أحمد؛ أحمد بن محمد بن حنبل شیبانی، تحقیق: شعیب الأرنؤوط و عادل مرشد، بیروت: مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق.
  • مناقب آل ابی‌طالب؛ محمد بن علی بن شهرآشوب مازندرانی، تحقیق: محمدحسین آشتیانی و سید هاشم رسولی محلاتی، قم: مؤسسه انتشارات علامه، ۱۳۷۹ق.