۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
<big>«قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ»<ref>سبأ/۴۶.</ref></big>: | <big>«قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا للَّه مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلاَّ نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذابٍ شَدِيدٍ»<ref>سبأ/۴۶.</ref></big>: | ||
<big>«بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم، كه به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى | <big>«بگو من شما را فقط به يک چيز سفارش مى كنم، كه به خاطر خدا دو نفرى و به تنهايى [[قیام]] كنيد سپس تفكر كنيد كه جنونى در رفيق شما (يعنى پيامبر صلى الله عليه و آله) نيست. او نيست مگر ترساننده اى برايتان پيشاپيش عذابى شديد».</big> | ||
<big>در مورد مفهوم «نَذير» در آيه اين نكته قابل توجه است:</big> | <big>در مورد مفهوم «نَذير» در آيه اين نكته قابل توجه است:</big> | ||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
<big>يكى از انگيزه هايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مى كند، جهت انذار و ترساندن آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مى كند و بعد مى بيند همان شخص مورد اطمينان به او هشدار مى دهد و او را بر حذر مى دارد، نمى تواند بى تفاوت بماند و به سخن او ترتيب اثر ندهد.</big> | <big>يكى از انگيزه هايى كه بشر را وادار به پذيرش سخن پيامبران مى كند، جهت انذار و ترساندن آنان است. آنگاه كه انسان احساس اطمينان نسبت به كسى پيدا مى كند و بعد مى بيند همان شخص مورد اطمينان به او هشدار مى دهد و او را بر حذر مى دارد، نمى تواند بى تفاوت بماند و به سخن او ترتيب اثر ندهد.</big> | ||
<big>نمونه بسيار شنيدنى از روزهاى آغاز بعثت و دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله هنگامى بود كه حضرت براى بيدار كردن اين احساس مردم اقدام كرد. روزى حضرت بر فراز كوه صفا آمد و صدا زد: «يا صَباحاه»، و اين ندايى بود كه هركس احساس خطرى براى عموم مردم مى كرد به وسيله آن همه را خبر مى كرد.</big> | <big>نمونه بسيار شنيدنى از روزهاى آغاز [[بعثت]] و دعوت پيامبر صلى الله عليه و آله هنگامى بود كه حضرت براى بيدار كردن اين احساس مردم اقدام كرد. روزى حضرت بر فراز كوه صفا آمد و صدا زد: «يا صَباحاه»، و اين ندايى بود كه هركس احساس خطرى براى عموم مردم مى كرد به وسيله آن همه را خبر مى كرد.</big> | ||
<big>با شنيدن اين ندا قريش گرد آن حضرت جمع شدند و پرسيدند: آيا خبرى شده كه چنين ندايى برآوردى؟ حضرت فرمود: چه نظرى خواهيد داشت اگر به شما خبر دهم كه دشمن صبحگاه يا شبانگاه به شما حمله خواهد كرد؟ آيا سخن مرا راست خواهيد دانست؟ گفتند: آرى. فرمود: اگر چنين است پس من ترساننده شما هستم از عذاب شديدى كه پيش روى شماست.<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۱۷۵.</ref></big> | <big>با شنيدن اين ندا قريش گرد آن حضرت جمع شدند و پرسيدند: آيا خبرى شده كه چنين ندايى برآوردى؟ حضرت فرمود: چه نظرى خواهيد داشت اگر به شما خبر دهم كه دشمن صبحگاه يا شبانگاه به شما حمله خواهد كرد؟ آيا سخن مرا راست خواهيد دانست؟ گفتند: آرى. فرمود: اگر چنين است پس من ترساننده شما هستم از عذاب شديدى كه پيش روى شماست.<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۱۷۵.</ref></big> | ||
<big>اين جمله اخير عين آيه اى است كه در مورد غدير مطرح شده است و معنايش اين است كه اگر تاكنون به | <big>اين جمله اخير عين آيه اى است كه در مورد غدير مطرح شده است و معنايش اين است كه اگر تاكنون به پيامبر صلى الله عليه و آله اطمينان داشته ايد و سخن او را به عنوان يک مُنذِر و ترساننده الهى قبول كرده ايد، چگونه است كه در مسئله ولايت اين جهت ترساننده بودن او را نمى پذيريد؟</big> | ||
<big>اگر او مى فرمود: «نماز را بپا داريد، و اگر چنين نكنيد عذاب | <big>اگر او مى فرمود: «نماز را بپا داريد، و اگر چنين نكنيد [[عذاب الهی]] پيش روى شماست» به سخن او اطمينان داشتيد و از او مى پذيرفتيد و نماز را بپا مى داشتيد. چگونه است كه وقتى درباره ولايت چندين برابر آن شما را مى ترساند و منكرين ولايت را از عذاب شديد الهى خبر مى دهد، اين اطمينان را كنار مى گذاريد و از او نمى پذيريد، و بالاتر اينكه بر ضد او هم قيام مى كنيد و سقيفه را يارى مى نماييد؟!</big> | ||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |