پرش به محتوا

اکثریت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۵۶۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ ژوئیهٔ ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


<big>خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.</big>
<big>خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.</big>


<big>ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.</big>
<big>ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيان كارى براى خود زياد نكردند.</big>
خط ۷۸: خط ۷۷:


<big>اتمام حجت بر مردم به گونه‏ اى كه هيچ عذرى از هيچ كسى درباره ولايت على ‏عليه السلام پذيرفته نشود.</big>
<big>اتمام حجت بر مردم به گونه‏ اى كه هيچ عذرى از هيچ كسى درباره ولايت على ‏عليه السلام پذيرفته نشود.</big>




خط ۲۴۶: خط ۲۴۶:


===== <big>ب) نفى اكثريت در ايمان</big> =====
===== <big>ب) نفى اكثريت در ايمان</big> =====
<big>هدف از ارسال انبياء عليهم السلام ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم 124000 پيامبرصلى الله عليه وآله و [[ائمه اثنی عشر|دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام]] و در سايه‏ سار ايشان علما و مؤمنين هر قومى، نهايت تلاش خود را در گستره زمين براى هدايت مردم به ايمان به حق تعالى و پيامدهاى اين اعتقاد به كار گرفته ‏اند.</big>
<big>هدف از ارسال [[انبياء عليهم السلام]] ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم 124000 پيامبرصلى الله عليه وآله و [[ائمه اثنی عشر|دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام]] و در سايه‏ سار ايشان علما و مؤمنين هر قومى، نهايت تلاش خود را در گستره زمين براى هدايت مردم به ايمان به حق تعالى و پيامدهاى اين اعتقاد به كار گرفته ‏اند.</big>


<big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم 14 آيه به صراحت اكثريت را «غير مؤمن» مى ‏خواند و در 8 آيه عنوان «كفر» را به جاى ايمان به اكثريت نسبت مى‏ دهد.</big>
<big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم 14 آيه به صراحت اكثريت را «غير مؤمن» مى ‏خواند و در 8 آيه عنوان «كفر» را به جاى ايمان به اكثريت نسبت مى‏ دهد.</big>
خط ۲۵۹: خط ۲۵۹:


<big>و در مواردى ديگر صراحتاً به اكثريت نسبت شرک مى ‏دهد: «كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ».<ref>روم /  42.</ref></big>
<big>و در مواردى ديگر صراحتاً به اكثريت نسبت شرک مى ‏دهد: «كانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ».<ref>روم /  42.</ref></big>




خط ۳۲۷: خط ۳۲۸:


<big>اين گونه است كه خداوند ما را از پيروى اكثريت كه فاسق ‏اند بر حذر داشته و گناهكاران را بى‏ ارزش‏تر از آن دانسته كه عده ‏اى دنيا و آخرت خود را بر تابعيت از آنان استوار كنند.</big>
<big>اين گونه است كه خداوند ما را از پيروى اكثريت كه فاسق ‏اند بر حذر داشته و گناهكاران را بى‏ ارزش‏تر از آن دانسته كه عده ‏اى دنيا و آخرت خود را بر تابعيت از آنان استوار كنند.</big>
<span dir="RTL"></span>


===== <big>و) نفى اكثريت در شكر و قدردانى از خدا</big> =====
===== <big>و) نفى اكثريت در شكر و قدردانى از خدا</big> =====
خط ۳۴۱: خط ۳۴۱:


<big>لازم به يادآورى است كه در تعدادى از موارد ذكر شده از قرآن كلمه »اكثر« به كار رفته و در موارد ديگرى »كثير« استفاده شده است. واضح است كه «اكثر» به تناسب كلمه‏اى كه بدان اضافه شده به معناى اكثريت قريب به اتفاق آن خواهد بود، مثلاً «أَكْثَرُ النَّاسِ» يعنى اكثريت مردم.</big>
<big>لازم به يادآورى است كه در تعدادى از موارد ذكر شده از قرآن كلمه »اكثر« به كار رفته و در موارد ديگرى »كثير« استفاده شده است. واضح است كه «اكثر» به تناسب كلمه‏اى كه بدان اضافه شده به معناى اكثريت قريب به اتفاق آن خواهد بود، مثلاً «أَكْثَرُ النَّاسِ» يعنى اكثريت مردم.</big>




خط ۳۶۳: خط ۳۶۴:
<big>اين سابقه اكثريت در امم گذشته، اطمينان خاطر مى‏ آورد كه اصلاً درباره اكثريت بايد محتاطانه و با حالت حذر و ترس از گمراهى نگاه كرد، و اين گذشته شرم‏ آور در همه امت‏ ها را هميشه بايد مد نظر داشت.</big>
<big>اين سابقه اكثريت در امم گذشته، اطمينان خاطر مى‏ آورد كه اصلاً درباره اكثريت بايد محتاطانه و با حالت حذر و ترس از گمراهى نگاه كرد، و اين گذشته شرم‏ آور در همه امت‏ ها را هميشه بايد مد نظر داشت.</big>


====== <big>الف) سوء سابقه اكثريت به طور كلى</big> ======
===== <big>'''الف) سوء سابقه اكثريت به طور كلى'''</big> =====
<big>در سوره عنكبوت آمارى كلى از اين سوء سابقه اكثريت ارائه مى‏ دهد و مى‏ فرمايد:</big>
<big>در سوره عنكبوت آمارى كلى از اين سوء سابقه اكثريت ارائه مى‏ دهد و مى‏ فرمايد:</big>


<big>«فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا»<ref>عنكبوت /  40. </ref>: «بر عده‏ اى از آنان سنگ فرستاديم، و عده ‏اى را صيحه آسمانى فرا گرفت و عده ‏اى ديگر را در زمين فرو برديم و گروهى ديگر را غرق كرديم».</big>
<big>«فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا»<ref>عنكبوت /  40. </ref>: «بر عده‏ اى از آنان سنگ فرستاديم، و عده ‏اى را صيحه آسمانى فرا گرفت و عده ‏اى ديگر را در زمين فرو برديم و گروهى ديگر را غرق كرديم».</big>


====== <big>ب) مخالفت اكثريت با ذكر نام پيامبرانشان</big> ======
===== <big>'''ب) مخالفت اكثريت با ذكر نام پيامبرانشان'''</big> =====
<big>در تاريخ هر يک از پيامبران نيز اين مخالفت اكثريت در قرآن با جزئياتش ترسيم شده كه ذيلاً به ترتيب ارائه مى‏ شود:</big>
<big>در تاريخ هر يک از پيامبران نيز اين مخالفت اكثريت در قرآن با جزئياتش ترسيم شده كه ذيلاً به ترتيب ارائه مى‏ شود:</big>


 
====== <big>'''اكثريت قوم نوح‏ عليه السلام'''</big> ======
<big>'''اكثريت قوم نوح‏ عليه السلام'''</big>
 
<big>درباره حضرت نوح‏ عليه السلام اقليتى كه به اندازه يک كشتى بودند نجات يافتند و آن خلق عظيم با مخالفت خود هلاک شدند:</big>
<big>درباره حضرت نوح‏ عليه السلام اقليتى كه به اندازه يک كشتى بودند نجات يافتند و آن خلق عظيم با مخالفت خود هلاک شدند:</big>


خط ۳۸۰: خط ۳۷۹:
<big>«و آنگاه كه نوح از قبل ما را خواند و ما او را اجابت نموديم و از آن گرفتارى عظيم او و اهلش را نجات داديم، و او را براى نجات از قومى كه آيات ما را تكذيب مى‏ كردند يارى كرديم. آنان قوم بدى بودند و ما همه آنان را غرق كرديم».</big>
<big>«و آنگاه كه نوح از قبل ما را خواند و ما او را اجابت نموديم و از آن گرفتارى عظيم او و اهلش را نجات داديم، و او را براى نجات از قومى كه آيات ما را تكذيب مى‏ كردند يارى كرديم. آنان قوم بدى بودند و ما همه آنان را غرق كرديم».</big>


 
====== '''<big>اكثريت قوم ابراهيم ‏عليه السلام</big>''' ======
'''<big>اكثريت قوم ابراهيم ‏عليه السلام</big>'''
 
<big>حضرت ابراهيم‏ عليه السلام در مقابل قومى قرار مى ‏گيرد كه بت پرستند و يک تنه در برابر آن اكثريت متفق مى ‏ايستد و سخن حق خود را مى‏ گويد و از اقليت بودن خود نمى‏ هراسد:</big>
<big>حضرت ابراهيم‏ عليه السلام در مقابل قومى قرار مى ‏گيرد كه بت پرستند و يک تنه در برابر آن اكثريت متفق مى ‏ايستد و سخن حق خود را مى‏ گويد و از اقليت بودن خود نمى‏ هراسد:</big>


<big>«إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِى بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ»<ref>زخرف /  26.</ref>: «آنگاه كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما مى‏ پرستيد بيزارم».</big>
<big>«إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِى بَراءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ»<ref>زخرف /  26.</ref>: «آنگاه كه ابراهيم به پدر و قومش گفت: من از آنچه شما مى‏ پرستيد بيزارم».</big>


 
====== '''<big>اكثريت قوم لوط عليه السلام</big>''' ======
'''<big>اكثريت قوم لوط عليه السلام</big>'''
 
<big>قوم حضرت لوط عليه السلام او را در شديدترين تنگناها قرار دادند و با جرئت به كار خود مشغول شدند تا جايى كه او را تهديد به اخراج كردند: «قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ»<ref>شعراء /  167. </ref>: «گفتند: اى لوط، اگر بس نكنى از اخراج شوندگان خواهى بود».</big>
<big>قوم حضرت لوط عليه السلام او را در شديدترين تنگناها قرار دادند و با جرئت به كار خود مشغول شدند تا جايى كه او را تهديد به اخراج كردند: «قالُوا لَئِنْ لَمْ تَنْتَهِ يا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَجِينَ»<ref>شعراء /  167. </ref>: «گفتند: اى لوط، اگر بس نكنى از اخراج شوندگان خواهى بود».</big>


خط ۳۹۶: خط ۳۹۱:
<big>«قوم لوط انذار كنندگان را تكذيب نمودند. ما بر آنان سنگ فرستاديم، مگر خاندان لوط كه هنگام سحر آنان را نجات داديم».</big>
<big>«قوم لوط انذار كنندگان را تكذيب نمودند. ما بر آنان سنگ فرستاديم، مگر خاندان لوط كه هنگام سحر آنان را نجات داديم».</big>


 
====== '''<big>اكثريت قوم صالح ‏عليه السلام</big>''' ======
'''<big>اكثريت قوم صالح ‏عليه السلام</big>'''
 
<big>درباره حضرت صالح ‏عليه السلام منظره بُهت‏ آورى به نظر مى ‏آيد، چرا كه آنچه خدا از آنان خواسته بود نه تنها اعمال روزمرّه زندگى نبود بلكه دستورى بود كه منفعتش به همه آن اكثريت مى ‏رسيد:</big>
<big>درباره حضرت صالح ‏عليه السلام منظره بُهت‏ آورى به نظر مى ‏آيد، چرا كه آنچه خدا از آنان خواسته بود نه تنها اعمال روزمرّه زندگى نبود بلكه دستورى بود كه منفعتش به همه آن اكثريت مى ‏رسيد:</big>


خط ۴۰۵: خط ۳۹۸:
<big>مى‏ بينيم كه اكثريت حتى در چنين مواردى قابل اعتماد نيستند و بر مخالفت با خداوند متحد مى ‏شوند اگر چه به ضرر دنيايشان باشد: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»<ref>شمس/14.</ref>: «پيامبر خدا را تكذيب كردند و شتر را كشتند. خداوند هم به خاطر گناهشان عذاب را بر آنان نازل كرد و با خاک يكسانشان نمود».</big>
<big>مى‏ بينيم كه اكثريت حتى در چنين مواردى قابل اعتماد نيستند و بر مخالفت با خداوند متحد مى ‏شوند اگر چه به ضرر دنيايشان باشد: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوها فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاها»<ref>شمس/14.</ref>: «پيامبر خدا را تكذيب كردند و شتر را كشتند. خداوند هم به خاطر گناهشان عذاب را بر آنان نازل كرد و با خاک يكسانشان نمود».</big>


 
====== <big>'''اكثريت قوم شعيب‏ عليه السلام'''</big> ======
<big>'''اكثريت قوم شعيب‏ عليه السلام'''</big>
 
<big>درباره حضرت شعيب‏ عليه السلام حتى دلسوزى آن پيامبر عظيم ‏الشأن را ذكر مى ‏كند كه مردم اعتنايى نكردند: «وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً ... وَ يا قَوْمِ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِى أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ ... وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِى دِيارِهِمْ جاثِمِينَ»<ref>هود/84-95.</ref></big>:
<big>درباره حضرت شعيب‏ عليه السلام حتى دلسوزى آن پيامبر عظيم ‏الشأن را ذكر مى ‏كند كه مردم اعتنايى نكردند: «وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ شُعَيْباً ... وَ يا قَوْمِ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شِقاقِى أَنْ يُصِيبَكُمْ مِثْلُ ما أَصابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صالِحٍ وَ ما قَوْمُ لُوطٍ مِنْكُمْ بِبَعِيدٍ ... وَ لَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا شُعَيْباً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا، وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُوا الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُوا فِى دِيارِهِمْ جاثِمِينَ»<ref>هود/84-95.</ref></big>:


<big>«به سوى شهر مدين برادرشان شعيب را فرستاديم ... اى قوم، ضديت با من شما را به آنجا نكشاند كه آنچه به قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح رسيد به شما هم اصابت كند، و قوم لوط هم از شما فاصله چندانى ندارند ... آنگاه كه عذاب ما آمد شعيب و كسانى را كه ايمان آورده بودند با رحمت خود نجات داديم، و صيحه ظالمين را گرفت و در ديار خود به طور ناگهانى هلاک شدند».</big>  
<big>«به سوى شهر مدين برادرشان شعيب را فرستاديم ... اى قوم، ضديت با من شما را به آنجا نكشاند كه آنچه به قوم نوح يا قوم هود يا قوم صالح رسيد به شما هم اصابت كند، و قوم لوط هم از شما فاصله چندانى ندارند ... آنگاه كه عذاب ما آمد شعيب و كسانى را كه ايمان آورده بودند با رحمت خود نجات داديم، و صيحه ظالمين را گرفت و در ديار خود به طور ناگهانى هلاک شدند».</big>
 
 
'''<big>اكثريت قوم الياس ‏عليه السلام</big>'''


====== '''<big>اكثريت قوم الياس ‏عليه السلام</big>''' ======
<big>حضرت الياس‏ عليه السلام را جز گروهى كه از آنان به خالص شدگان تعبير فرموده، نپذيرفتند: «وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ، إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ، أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ، اللَّه رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ، فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ، إِلاّ عِبادَ اللَّه الْمُخْلَصِينَ»<ref>صافات/123-129.</ref>: «الياس از پيامبران بود. به قوم خود گفت: آيا تقوى پيبشه نمى ‏كنيد؟ آيا بُت بعل را صدا مى ‏زنيد و خداى احسن الخالقين را رها مى ‏كنيد؟</big>
<big>حضرت الياس‏ عليه السلام را جز گروهى كه از آنان به خالص شدگان تعبير فرموده، نپذيرفتند: «وَ إِنَّ إِلْياسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ، إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ لا تَتَّقُونَ، أَ تَدْعُونَ بَعْلاً وَ تَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخالِقِينَ، اللَّه رَبَّكُمْ وَ رَبَّ آبائِكُمُ الْأَوَّلِينَ، فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ، إِلاّ عِبادَ اللَّه الْمُخْلَصِينَ»<ref>صافات/123-129.</ref>: «الياس از پيامبران بود. به قوم خود گفت: آيا تقوى پيبشه نمى ‏كنيد؟ آيا بُت بعل را صدا مى ‏زنيد و خداى احسن الخالقين را رها مى ‏كنيد؟</big>


<big>الله پروردگار شما و پدران قبل شماست. اما او را تكذيب كردند و آنان احضار خواهند شد مگر بندگان خالص خداوند».</big>
<big>الله پروردگار شما و پدران قبل شماست. اما او را تكذيب كردند و آنان احضار خواهند شد مگر بندگان خالص خداوند».</big>


 
====== '''<big>اكثريت قوم موسى ‏عليه السلام</big>''' ======
'''<big>اكثريت قوم موسى ‏عليه السلام</big>'''
 
<big>حضرت موسى‏ عليه السلام مسايل مختلفى با قوم خود داشت كه آنان در هر يک سقوط ارزش اكثريت را بيشتر به نمايش مى‏ گذاشتند، تا آنجا كه به مردم فرمود: «يا قَوْمِ، لِمَ تُؤْذُونَنِى وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّى رَسُولُ اللَّه إِلَيْكُمْ»<ref>صف/5.</ref></big>:
<big>حضرت موسى‏ عليه السلام مسايل مختلفى با قوم خود داشت كه آنان در هر يک سقوط ارزش اكثريت را بيشتر به نمايش مى‏ گذاشتند، تا آنجا كه به مردم فرمود: «يا قَوْمِ، لِمَ تُؤْذُونَنِى وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّى رَسُولُ اللَّه إِلَيْكُمْ»<ref>صف/5.</ref></big>:


خط ۴۲۹: خط ۴۱۶:


<big>آنان به قومى رسيدند كه در برابر بتان كُرنش مى ‏كردند. گفتند: اى موسى، براى ما هم خدايى (بُتى) قرار ده همان گونه كه آنان بت‏هايى دارند. فرمود: شما قومى هستيد كه جهل مى‏ ورزيد».</big>
<big>آنان به قومى رسيدند كه در برابر بتان كُرنش مى ‏كردند. گفتند: اى موسى، براى ما هم خدايى (بُتى) قرار ده همان گونه كه آنان بت‏هايى دارند. فرمود: شما قومى هستيد كه جهل مى‏ ورزيد».</big>




خط ۴۳۶: خط ۴۲۴:


<big>«قوم حضرت موسى بعد از رفتن او به كوه طور، از زينت ‏هاى خود گوساله بيجانى كه صدايى داشت براى پرستش انتخاب كردند. آيا نمى ‏بينند كه با آنان سخن نمى‏ گويد و آنان را به راهى هدايت نمى ‏كند؟ آن گوساله را برگزيدند در حالى كه با اين اقدامشان ظلم كردند».</big>
<big>«قوم حضرت موسى بعد از رفتن او به كوه طور، از زينت ‏هاى خود گوساله بيجانى كه صدايى داشت براى پرستش انتخاب كردند. آيا نمى ‏بينند كه با آنان سخن نمى‏ گويد و آنان را به راهى هدايت نمى ‏كند؟ آن گوساله را برگزيدند در حالى كه با اين اقدامشان ظلم كردند».</big>




خط ۴۴۱: خط ۴۳۰:


<big>آنگاه بى‏ اعتنايى اين اكثريت را به يادآورى‏ هاى جانشينِ حضرت موسى ‏عليه السلام چنين بيان مى‏ كند: «وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِى وَ أَطِيعُوا أَمْرِى، قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى»<ref>طه/90، 91.</ref>: «هارون قبلاً به آنان گفت: اى قوم، شما گول گوساله و سامرى را خورديد و پروردگار شما رحمن است. تابع من باشيد و امر مرا اطاعت كنيد. گفتند: همچنان در برابر آن كرنش خواهيم كرد تا موسى به نزد ما باز گردد».</big>
<big>آنگاه بى‏ اعتنايى اين اكثريت را به يادآورى‏ هاى جانشينِ حضرت موسى ‏عليه السلام چنين بيان مى‏ كند: «وَ لَقَدْ قالَ لَهُمْ هارُونُ مِنْ قَبْلُ يا قَوْمِ إِنَّما فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمنُ فَاتَّبِعُونِى وَ أَطِيعُوا أَمْرِى، قالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنا مُوسى»<ref>طه/90، 91.</ref>: «هارون قبلاً به آنان گفت: اى قوم، شما گول گوساله و سامرى را خورديد و پروردگار شما رحمن است. تابع من باشيد و امر مرا اطاعت كنيد. گفتند: همچنان در برابر آن كرنش خواهيم كرد تا موسى به نزد ما باز گردد».</big>




خط ۴۵۵: خط ۴۴۵:
<big>«هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده».</big>
<big>«هارون گفت: اى پسر مادرم، اين قوم مرا خوار كردند و ضعيف شمردند و نزديک بود مرا بكشند، پس دشمنان را بر من شاد مكن و مرا با قوم ظالم قرار مده».</big>


 
====== '''<big>اكثريت قوم عيسى‏ عليه السلام</big>''' ======
'''<big>اكثريت قوم عيسى‏ عليه السلام</big>'''
 
<big>درباره حضرت عيسى‏ عليه السلام عبارت لطيفى در قرآن آمده كه وقتى از اكثريت نااميد شد در پى گردآورى اقليتى برآمد: «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ: مَنْ أَنْصارِى إِلَى اللَّه؟ قالَ الْحَوارِيُّونَ: نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه»<ref>آل عمران/52.</ref></big>:
<big>درباره حضرت عيسى‏ عليه السلام عبارت لطيفى در قرآن آمده كه وقتى از اكثريت نااميد شد در پى گردآورى اقليتى برآمد: «فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قالَ: مَنْ أَنْصارِى إِلَى اللَّه؟ قالَ الْحَوارِيُّونَ: نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه»<ref>آل عمران/52.</ref></big>:


<big>«آنگاه كه حضرت عيسى از آنان احساس كفر نمود فرمود: چه كسى در راه خدا ياور من مى‏ شود؟ حواريون گفتند: ما ياوران خداييم».</big>
<big>«آنگاه كه حضرت عيسى از آنان احساس كفر نمود فرمود: چه كسى در راه خدا ياور من مى‏ شود؟ حواريون گفتند: ما ياوران خداييم».</big>


====== <big>ج) مخالفت اكثريت با ذكر نام آن ها</big> ======
===== <big>'''ج) مخالفت اكثريت با ذكر نام آن ها'''</big> =====
<big>در مواردى از قرآن به جاى نام پيامبران در معرفى ملت‏ ها، نام خود اقوام و گروه‏ ها آمده است.</big>
<big>در مواردى از قرآن به جاى نام پيامبران در معرفى ملت‏ ها، نام خود اقوام و گروه‏ ها آمده است.</big>


====== '''<big>اكثريت قوم ثمود</big>''' ======
<big>درباره «[[قوم ثمود]]» همه را به كفر نسبت مى ‏دهد و استثنايى هم نمى ‏كند و مى ‏فرمايد: «أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ»<ref>هود /  68 . </ref></big>: <big>«بدانيد كه قوم ثمود به پروردگارشان كافر شدند، دور باشند قوم ثمود».</big>
====== '''<big>اكثريت قوم عاد</big>''' ======
<big>درباره «[[قوم عاد]]» -  كه همان قوم حضرت هود هستند -  همه آنان را به انكار آيات الهى و سرپيچى از رسولان خدا و پيروى از جباران نسبت مى ‏دهد و مى ‏فرمايد:</big>
<big>«وَ تِلْكَ عادٌ جَحَدُوا بِآياتِ رَبِّهِمْ وَ عَصَوْا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعُوا أَمْرَ كُلِّ جَبَّارٍ عَنِيدٍ»<ref>هود/59.</ref>: «و قوم عاد آيات پروردگارشان را انكار كردند و از رسولانش سرپيچى نمودند و از دستور هر جبار عنيدى پيروى نمودند».</big>
<big>در موردى ديگر برخورد جاهلانه آنان با پيامبران و سپس نزول عذاب الهى را چنين ترسيم مى ‏نمايد: «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ ... قالُوا أَ جِئْتَنا لِتَأْفِكَنا عَنْ آلِهَتِنا ... فَأَصْبَحُوا لا يُرى إِلاّ مَساكِنُهُمْ كَذلِكَ نَجْزِى الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ»<ref>احقاف/21-25.</ref>: «به يادآور برادر قوم عاد (يعنى حضرت [[هود عليه السلام]]) را كه قوم خود را ترسانيد ... گفتند: آيا آمده ‏اى ما را از اعتقاد به خدايانمان برگردانى؟ ... عذاب الهى چنان بود كه صبح كردند در حالى كه فقط خانه‏ هاى بى‏ صاحبشان ديده مى‏شد، و ما اين گونه قوم مجرم را جزا مى‏ دهيم».</big>
====== <big>'''اكثريت اصحاب رسّ'''</big> ======
<big>در آيه ‏اى «اصحاب رَسّ» را با اقوام ديگرى بدون استثنا تكذيب كنندگان پيامبرشان معرفى مى‏ كند: «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ».<ref>ق /  12.</ref></big>
====== <big>'''اكثريت اصحاب ايكَة'''</big> ======
<big>در آيه ‏اى ديگر «اصحاب ايْكَه» را كه قوم حضرت شعيب بودند و مستحق انتقام الهى شدند، معرفى مى‏ كند: «وَ إِنْ كانَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ لَظالِمِينَ، فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ»<ref>حجر/78، 79.</ref></big>:
<big>«اصحاب ايكه از ظالمين بودند و از آنان انتقام گرفتيم».</big>
====== '''<big>اكثريت قوم تُبَّع</big>''' ======
<big>در آيه‏ اى «قوم تُبَّع» را كنار «اصحاب الايْكة» با كلمه «كلّ» مى ‏آورد و همه آنان را مستحق عذاب مى‏ شمارد: «وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ، كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ»<ref>ق /  14. </ref></big>:
<big>«اصحاب ايْكَه و قوم تُبَّع، هر يك پيامبران را تكذيب كردند؛ و وعده عذاب را سزاوار شدند».</big>
====== <big>'''اكثريت اصحاب حِجر'''</big> ======
<big>در آيه ديگرى «اصحاب حِجر» چنين مطرح شده ‏اند: «وَ لَقَدْ كَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ ... فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ»<ref>حجر/80-83.</ref></big>:
<big>«اصحاب حِجر پيامبران را تكذيب كردند ... صبح هنگام صيحه آنان را در گرفت».</big>
<big>در آيه ‏اى اكثريت عظيم يهود و نصارى به عنوان تكرار كنندگان كفر امت‏هاى قبل معرفى شده‏ اند: «قالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّه، وَ قالَتِ النَّصارى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّه، ذلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْواهِهِمْ يُضاهِؤُنَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ، قاتَلَهُمُ اللَّه أَنَّى يُؤْفَكُونَ»<ref>توبه /  30. </ref>: «يهوديان مى‏گويند عُزَير پسر خداست، و مسيحيان مى‏گويند مسيح پسر خداست. اين گفتار علنى آنان است كه در اين گفته به سخن كافران قبل شباهت دارند. خدا آنان را بكشد كه تا كجا دروغ مى‏ پردازند».</big>
<big>تا اينجا با مرورى بر تاريخ انبياء و امت ‏هايشان معلوم شد كه هميشه اكثريت قريب به اتفاق و در مواردى همه مردم بدون استثنا به مخالفت با نمايندگان خداوند برخاسته‏اند و اين گونه سقوط ارزش چنين مردمى تا آنجا پيش رفته كه نه تنها خداوند نظر رحمت خويش را از آنان برداشته؛ بلكه بر آنان غضب كرده، و در اين غضب بر تنبيه آنان اكتفا نفرموده و عنوان «[[انتقام]]» را مطرح كرده، و در يک زمان كوتاه همه آنان را نابود كرده و زمين را از لوث وجودشان پاک نموده است.</big>


'''<big>اكثريت قوم ثمود</big>'''


<big>درباره «قوم ثَمود» همه را به كفر نسبت مى ‏دهد و استثنايى هم نمى ‏كند و مى ‏فرمايد: «أَلا إِنَّ ثَمُودَ كَفَرُوا رَبَّهُمْ أَلا بُعْداً لِثَمُودَ»<ref>هود /  68 . </ref></big>: <big>«بدانيد كه قوم ثمود به پروردگارشان كافر شدند، دور باشند قوم ثمود».</big>
<big>حتى قوم حضرت [[يونس ‏عليه السلام]] با آن حضرت به مخالفت پرداختند و اين ضديت چنان فراگير شد كه از سوى خداوند تهديد به عذاب شدند، و باز در برابر حق مقاومت كردند تا آثار عذاب ظاهر شد.</big>
 
<big>آنان همه مراحل امت‏ هاى گذشته را پيمودند، و فقط اين سعادت را داشتند كه با ديدن آثار عذاب دست از كفر خود برداشتند و ايمان آوردند و خداوند هم عذاب را باز پس فرستاد: «... إِلاّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُوا كَشَفْنا عَنْهُمْ عَذابَ الْخِزْيِ»<ref>يونس /  68 . </ref>: «... مگر قوم يونس كه وقتى ايمان آوردند عذاب خوار كننده را از آنان بر طرف كرديم».</big>
 
==== <big>'''دوم: اكثريت در تاريخ پيامبرصلى الله عليه وآله'''</big> ====
<big>تاريخ زندگانى پيامبر صلى الله عليه وآله را به دو فاصله زمانى مى ‏توان تقسيم كرد: قبل از هجرت و بعد از آن.</big>
 
===== '''<big>اكثريت قبل از هجرت</big>''' =====
<big>در دوران قبل از هجرت مسلمانان در اقليت و دشمنان حضرت در اكثريت بودند. اذيت و آزار آنان هم قدرتمندانه صورت مى‏گرفت و بارها تا حد قتل حضرت پيش رفت. اقليت مسلمانان هم شكنجه مى ‏شدند و برخى به شهادت مى‏ رسيدند، تا آنجا كه همگى در «شِعب ابى ‏طالب» سه سال زندانى شدند و آن سختى‏ ها را تحمل كردند.</big>
<span dir="RTL"></span>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==