۲۱٬۸۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
نقطه مركزى كمال دين «صاحب اختيارى دوازده | |||
نقطه مركزى كمال دين «صاحب اختيارى [[دوازده امام]] عليهم السلام بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله» است. بر گِرد اين نقطه، ثمرات و نتايج بسيارى خود را نشان مى دهد و اعتقاد يک مسلمان را مى سازد. | |||
اين نقطه اصلى از سه ركن تشكيل يافته است: «صاحب اختيارى» و «دوازده امام عليهم السلام» و «بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله» ، و هر يک از اينها ناقص باشد صاحب آن هنوز اصل ولايت را نيافته تا چه رسد به ثمرات آن. | اين نقطه اصلى از سه ركن تشكيل يافته است: «صاحب اختيارى» و «دوازده امام عليهم السلام» و «بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله» ، و هر يک از اينها ناقص باشد صاحب آن هنوز اصل ولايت را نيافته تا چه رسد به ثمرات آن. | ||
خط ۸۰: | خط ۸۱: | ||
== ارزش دادن به انتخاب مردم در مقابل انتخاب خدا<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۷۲.</ref> == | == ارزش دادن به انتخاب مردم در مقابل انتخاب خدا<ref>ژرفاى غدير: ص ۱۷۲.</ref> == | ||
پيداست كه بشر خوب مى داند انتخاب صاحب نظرانش به انتخاب خداوند نمى رسد. اين چيزى بود كه در تاريخ خلفاى منتخب | پيداست كه بشر خوب مى داند انتخاب صاحب نظرانش به انتخاب [[خداوند]] نمى رسد. اين چيزى بود كه در تاريخ خلفاى منتخب [[سقیفه]] عملاً بر همه معلوم گرديد؛ كه خلفاى [[غاصب]] در جهات ظلم و جهل و بى لياقتى و گناه، سرآمد روزگار خود بودند. | ||
مى بينيم براى التيام اين نقص بشرى، در | مى بينيم براى التيام اين نقص بشرى، در [[صحیفه ملعونه دوم|صحیفه ملعونه]] دوم - كه پس از غدير در مدينه و در خانه ابوبكر توسط رؤساى منافقين نوشته شد - وصله اى بى مايه به سخنان خود افزوده اند كه «بر اهل هر زمانى، كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ماند» ، ولى تاريخ به خوبى نشان مى دهد كه بر اهل هر زمانى آنكه [[صلاحیت]] خلافت را داشته مخفى مانده است! چنانكه به جاى على بن ابى طالب عليه السلام كه از هر جهت صلاحيت خلافت داشت، نالايق ترين افراد جاى او را گرفتند. عبارت صحيفه را بنگريد: | ||
بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه اى، صاحب نظران جمع شوند و مشورت كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ماند. | بر مسلمين واجب است كه پس از رحلت هر خليفه اى، صاحب نظران جمع شوند و [[مشورت]] كنند و هر كس را كه مستحق خلافت ديدند امير خود نمايند و او را صاحب اختيار مسلمين قرار دهند؛ چرا كه بر اهل هر زمانى كسى كه صلاحيت خلافت را دارد مخفى نمى ماند. | ||
== بيان پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد صاحب اختيار<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ .</ref> == | == بيان پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد صاحب اختيار<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۱ .</ref> == |