۲۱٬۸۲۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
در پاسخ به فتنه گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در [[کتاب خدا]] نام اهلبيت عليهم السلام نيامده، امام باقرعليه السلام طى [[اتمام حجت]] زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست. | در پاسخ به فتنه گرانى كه با مطرح كردن «كَفانا كِتاب اللَّهِ» و افزودن اينكه چرا در [[کتاب خدا]] نام اهلبيت عليهم السلام نيامده، امام باقرعليه السلام طى [[اتمام حجت]] زيبايى برنامه مفصل غدير را تفسير آيه «أُولِى الْأَمْرِ» دانست. | ||
روزى امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> درباره على بن ابى طالب عليه السلام نازل شده است. ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى گويند: چرا خداوند نام على و اهلبيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟ حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) . | روزى امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> درباره على بن ابى طالب عليه السلام نازل شده است. ابوبصير عرض كرد: مردم به ما مى گويند: چرا [[خداوند]] نام على و اهلبيتش را در كتابش ذكر نكرده است؟ حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه يا چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را) . | ||
و نيز نازل كرده «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> كه درباره على و حسن و حسين عليهم السلام است. (در بيان كلمه «اولى الامر» ) پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على عليه السلام فرموده: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، و نيز فرموده: شما را به كتاب خدا و اهلبيتم سفارش مى كنم. | و نيز نازل كرده «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref> كه درباره على و حسن و حسين عليهم السلام است. (در بيان كلمه «اولى الامر» ) پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على عليه السلام فرموده: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، و نيز فرموده: شما را به كتاب خدا و اهلبيتم سفارش مى كنم. | ||
اگر | اگر [[پیامبرصلی الله علیه وآله]] سكوت مى كرد و اهل آيه «اولى الامر» را معرفى نمى كرد آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا مى كردند!! ... وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت على عليه السلام صاحب اختيار مردم بود ... ، چون پيامبرصلى الله عليه وآله [[ولایت]] او را به مردم [[ابلاغ غدیر|ابلاغ]] فرموده و او را منصوب نموده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۱۱.</ref> | ||
== صاحب اختيار در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱. غدير از زبان مولى: ص ۳۶.</ref> == | == صاحب اختيار در كلام اميرالمؤمنين عليه السلام با ابوبكر<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۱. غدير از زبان مولى: ص ۳۶.</ref> == | ||
گاهى بحث بر سر آن است كه على بن ابى طالب عليه السلام صاحب اختيار مردم است يا نه، و آيا در غدير چنين چيزى ثابت شد يا نه؟! اما خنده آور آن است كه ابوبكر بگويد: «من صاحب اختيار مردم هستم» ! كسى نيست بپرسد در غدير و بعد از آن كسى سراغ دارد كه ابوبكر به چنين مقامى منصوب شده باشد؟ | گاهى بحث بر سر آن است كه على بن ابى طالب عليه السلام صاحب اختيار مردم است يا نه، و آيا در غدير چنين چيزى ثابت شد يا نه؟! اما خنده آور آن است كه ابوبكر بگويد: «من صاحب اختيار مردم هستم» ! كسى نيست بپرسد در غدير و بعد از آن كسى سراغ دارد كه ابوبكر به چنين مقامى منصوب شده باشد؟ | ||
و يا بالاتر از آن مانند صاحب | و يا بالاتر از آن مانند [[صاحب غدیر]] از ابوبكر بپرسد: | ||
تو را به خدا قسم مى دهم (اى ابوبكر) ، آيا من صاحب اختيار تو و هر مسلمانى طبق | تو را به خدا قسم مى دهم (اى ابوبكر) ، آيا من صاحب اختيار تو و هر مسلمانى طبق حدیث پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير هستم يا تو؟!<ref>الخصال: ص ۵۴۸ . بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۸ .</ref> | ||
== صاحب اختيارىِ پيامبرصلى الله عليه وآله<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۳ .</ref> == | == صاحب اختيارىِ پيامبرصلى الله عليه وآله<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۳ .</ref> == | ||
در خطبه | در [[خطبه غدیر]]، پيش از لحظات حساس خطابه هنوز يک مرحله در پيش بود. پيامبرصلى الله عليه وآله مى خواهد ولايت و صاحب اختيارى على عليه السلام را اعلام كند، اما دو مقدمه براى اين هدف در نظر مى گيرد تا كسى را ياراى انكار آن نباشد. | ||
يكى آنكه صاحب اختيارى خود را با استناد به آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» اعلام نمايد، و ديگر اينكه ولايت على عليه السلام را مساوى و جايگزين | يكى آنكه صاحب اختيارى خود را با استناد به آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ» اعلام نمايد، و ديگر اينكه ولايت على عليه السلام را مساوى و جايگزين [[ولایت]] خود قرار مى دهد؛ و اين به معناى آوردن دليل محكم ولايت على بن ابى طالب عليه السلام از متن قرآن است. | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله براى اين هدف از يک شيوه غير منتظره استفاده كرد، و آن اقرار گرفتن از مردم درباره صاحب اختيارى خود بود. اين اقرار در واقع اعتراف به ركنى بود كه ولايت على عليه السلام مترتب بر آن مى شد. | پيامبرصلى الله عليه وآله براى اين هدف از يک شيوه غير منتظره استفاده كرد، و آن اقرار گرفتن از مردم درباره صاحب اختيارى خود بود. اين اقرار در واقع اعتراف به ركنى بود كه ولايت على عليه السلام مترتب بر آن مى شد. | ||
خط ۲۰۵: | خط ۲۰۵: | ||
== غدير روز معرفى اولو الامر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۲.</ref> == | == غدير روز معرفى اولو الامر<ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۰۲.</ref> == | ||
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ | عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى [[فرهنگ غدیر]] در ماجرا و [[خطبه غدیر]] و كلمات معصومين عليهم السلام، ۲۲ عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مى شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها «روز معرفى اولو الامر» و «روز معرفى اولى به نفس» است: | ||
غدير روز تبيين پر عمق ترين واژه رسالت انبياءعليهم السلام بود و بايد معناى «اولو الامر» در چهارچوبى واضح و بى نقاب روشن مى شد. ولايت على عليه السلام در سايه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده / ۵۵ .</ref>، و ولايت امامان با استناد به «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>اسراء / ۵۹ .</ref>چنان تبيين گرديد، كه ولايت و صاحب اختيارى مطلق اهلبيت عليهم السلام تا ابد از متن قرآن درخشيد و به ابديت قرآن پيوست. | غدير روز تبيين پر عمق ترين واژه رسالت انبياءعليهم السلام بود و بايد معناى «اولو الامر» در چهارچوبى واضح و بى نقاب روشن مى شد. ولايت على عليه السلام در سايه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»<ref>مائده / ۵۵ .</ref>، و ولايت امامان با استناد به «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»<ref>اسراء / ۵۹ .</ref>چنان تبيين گرديد، كه ولايت و صاحب اختيارى مطلق اهلبيت عليهم السلام تا ابد از متن [[قرآن]] درخشيد و به ابديت قرآن پيوست. | ||
همچنين غدير روزى بود كه ولايت از متن قرآن ترجمه شد و لغت نامه ها از تبيين آن عاجز ماندند. آن روز كلمه فشرده «مَوْلى» با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref>تفسير شد، كه هم صاحب اختيارى مطلق را رساند و هم قِرانِ نبوت و ولايت را ثابت كرد. | همچنين غدير روزى بود كه ولايت از متن قرآن ترجمه شد و لغت نامه ها از تبيين آن عاجز ماندند. آن روز كلمه فشرده «مَوْلى» با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»<ref>احزاب / ۶ .</ref>تفسير شد، كه هم صاحب اختيارى مطلق را رساند و هم قِرانِ نبوت و ولايت را ثابت كرد. | ||
خط ۲۱۴: | خط ۲۱۴: | ||
== غدير يعنى معرفى صاحب اختيار<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۲۲۳.</ref> == | == غدير يعنى معرفى صاحب اختيار<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص ۲۲۳.</ref> == | ||
يكى از تأكيدات | يكى از تأكيدات [[معصومین]] عليهم السلام درست فكر كردن درباره غدير و اجتناب از قالب ريزى هاى غلط يا اشتباه است. از جمله فرموده اند: «غدير يعنى خليفه الهى صاحب اختيار است»<ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۱۸ - ۳.</ref>؛ و اين بدان معناست كه در غدير صاحب اختيارى خليفه بيان شده و اگر آن را سلب كنيم چيزى از مفهوم [[خلافت]] و [[امامت]] نمى ماند. | ||
== معناى دقيق جمله «من كنت مولاه فعلى مولاه»<ref>ژرفاى غدير: ص ۸۷ .</ref> == | == معناى دقيق جمله «من كنت مولاه فعلى مولاه»<ref>ژرفاى غدير: ص ۸۷ .</ref> == | ||
پس از دقت و تبيين كلماتِ | پس از دقت و تبيين كلماتِ [[حدیث غدیر]]، صورت تركيبى آن با در نظر گرفتن پايه هاى اعتقادى شيعه، چنين ترجمه مى شود: | ||
هر مسلمانى كه | هر مسلمانى كه [[پیامبرصلی الله علیه وآله]] را به عنوان صاحب اختيار خود قبول دارد، و در مورد فرمايشات و اوامر و افعال او اجازه هيچگونه شک و شبهه و اعتراض به خود نمى دهد، بايد نسبت به على بن ابى طالب عليه السلام نيز همين اعتقاد را داشته باشد و سخنان و افعال او و آنچه از او مى بيند و مى شنود را حق بداند. | ||
از آنجا كه هيچ گونه جاى اعتراض و | از آنجا كه هيچ گونه جاى اعتراض و [[تشکیک]] درباره پيامبرصلى الله عليه وآله وجود ندارد، لذا هر كس به هر عنوان با على عليه السلام [[مخالفت]] كند و يا رو در روى او بايستد بر باطل است و اعتقاد او مساوى با كفر است. | ||
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: حديث غدير / تحليل حديث غدير. | براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: حديث غدير / تحليل حديث غدير. |