۲۶٬۳۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
اين گفتار او هم واضح البطلان است، چرا كه دهلوى از سويى براى انكار تواتر حديث غدير به كلام منتقدان اين حديث استناد مى كند، و از سوى ديگر تصريح مى كند كه اختلاف در اين حديث مردود است، و از سوى ديگرى كسانى كه اين حديث را ردّ مى كنند مى ستايد و آنان را پيشواى حديث مى خواند و جرح و ردّ آنان را ملاک و مستندِ نفىِ تواتر حديث غدير مى داند!؟ | اين گفتار او هم واضح البطلان است، چرا كه دهلوى از سويى براى انكار تواتر حديث غدير به كلام منتقدان اين حديث استناد مى كند، و از سوى ديگر تصريح مى كند كه اختلاف در اين حديث مردود است، و از سوى ديگرى كسانى كه اين حديث را ردّ مى كنند مى ستايد و آنان را پيشواى حديث مى خواند و جرح و ردّ آنان را ملاک و مستندِ نفىِ تواتر حديث غدير مى داند!؟ | ||
۵ . واقعاً اگر اين تناقضات و اشكالات بر حديث غدير و تواتر آن وارد باشد، پس اشكالات مخالفان اسلام و اشكالشان بر تواتر معجزات پيامبر صلى الله عليه و آله هم درست است! و اگر بگويند منكرين حديث غدير عادل و منكران اسلام افرادى ملحد و بى دين هستند پس قياس مع الفارق است، در جواب مى گوييم: | ۵ . واقعاً اگر اين تناقضات و اشكالات بر حديث غدير و تواتر آن وارد باشد، پس اشكالات مخالفان اسلام و اشكالشان بر تواتر معجزات پيامبر صلى الله عليه و آله هم درست است! و اگر بگويند منكرين حديث غدير عادل و منكران اسلام افرادى ملحد و بى دين هستند پس قياس مع الفارق است، در جواب مى گوييم: | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۲: | ||
راغب اصفهانى، سيوطى، عبد بن حُمَيد، احمد، بَزّار، طَبَرانى، ابن مَردَوَيه، احمد بن حنبل، بخارى، نَسايى، ابن ضريس، ابن انبارى، ابن حبّان، ابو عُبَيده، ابن سيرين، محب الدين طبرى شافعى، حسين دياربكرى، مولوى محسن كشميرى، ابن حجر عسقلانى، قاضى ابوبكر باقلانى، نَوَوى، ابن حزم، ابن قُتَيبه.<ref>المحاضرات: ج ۲ ص ۱۸۹. الدرّ المنثور: ج ۱ ص ۲ و ج ۶ ص ۴۱۶. الاتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۶۷ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۱۹۸، با اندكى اختلاف. الخميس: ج ۲ ص ۲۷۳. نجاة المؤمنين (مخطوط). المسند: ج ۵ ص ۱۲۹ ، ۱۳۰. صحيح بخارى با شرح ابن حجر: ج ۸ ص ۶۰۳ ، ۶۰۴ . فتح البارى فى شرح صحيح البخارى: ج ۸ ص ۶۰۳ ، ۶۰۴ . المهذّب. المحلّى. مشكل القرآن. الاتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۸۱ ، ۸۲ . </ref> | راغب اصفهانى، سيوطى، عبد بن حُمَيد، احمد، بَزّار، طَبَرانى، ابن مَردَوَيه، احمد بن حنبل، بخارى، نَسايى، ابن ضريس، ابن انبارى، ابن حبّان، ابو عُبَيده، ابن سيرين، محب الدين طبرى شافعى، حسين دياربكرى، مولوى محسن كشميرى، ابن حجر عسقلانى، قاضى ابوبكر باقلانى، نَوَوى، ابن حزم، ابن قُتَيبه.<ref>المحاضرات: ج ۲ ص ۱۸۹. الدرّ المنثور: ج ۱ ص ۲ و ج ۶ ص ۴۱۶. الاتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۶۷ . الرياض النضرة: ج ۲ ص ۱۹۸، با اندكى اختلاف. الخميس: ج ۲ ص ۲۷۳. نجاة المؤمنين (مخطوط). المسند: ج ۵ ص ۱۲۹ ، ۱۳۰. صحيح بخارى با شرح ابن حجر: ج ۸ ص ۶۰۳ ، ۶۰۴ . فتح البارى فى شرح صحيح البخارى: ج ۸ ص ۶۰۳ ، ۶۰۴ . المهذّب. المحلّى. مشكل القرآن. الاتقان فى علوم القرآن: ج ۱ ص ۸۱ ، ۸۲ . </ref> | ||
ب. حليمى و انكار تواتر حديث | ب. حليمى و انكار تواتر حديث شقّ القمر | ||
در كتاب «نِهاية العقول» فخر رازى و ديگر كتب تراجم آمده كه حليمى - كه از دانشمندان بزرگ اهل سنت است - رخداد شقّ القمر را نپذيرفته است. هم چنين شاه ولى اللَّه دهلوى نيز شقّ القمر را انكار كرده است.<ref>الانساب: «الحليمى». وفيات الاعيان: ج ۲ ص ۱۳۷. مرآة الجنان: حوادث سال ۴۰۳. طبقات اِسنَوى: ج ۱ ص ۴۰۴. التفهيمات الالهيّة: ج ۳ ص ۶۵ . </ref>در حالى كه اين ماجرا قطعاً متواتر است و بزرگان اهل سنت به تواتر آن شهادت داده اند، از جمله: شهاب قسطلانى از ابن عبدالبرّ، ابن سُبكى در شرح خود بر «المختصر» ، سيوطى.<ref>المواهب اللَدنيّة: ج ۱۵ ص ۳۵۶. اتمام الدراية (در حاشيه مفتاح العلوم) : ص ۵۵ . </ref> | |||
ابن حجر عسقلانى در شرح حديث شقّ القمر مى گويد كه اگر كسى بپرسد: چرا منجّمان از اين رخداد ياد نكرده اند؟ پاسخ خواهيم گفت: از هيچ يک از ايشان نقل نشده كه اين واقعه را نفى كند و همين كافى است، زيرا حجت در سخن كسى است كه چيزى را اثبات مى كند، نه در سخن كسى كه نفى صريحى از او يافت نمى شود.<ref>فتح البارى: ج ۷ ص ۱۴۷. </ref> | |||
حال سؤال اين است: چگونه مى شود كه انكار حليمى نسبت به حديث شقّ القمر نيز سبب قدح در تواتر اين معجزه بزرگ و قطعى پيامبر صلى الله عليه و آله نيست، ولى انكار ابوحاتم و پيروانش نسبت به حديث غدير تواتر آن را زير سؤال مى برد؟! | |||
۶ - محمد بَرزَنجى | |||
از ديگر كسانى كه تواتر حديث غدير انكار كرده محمد بن عبدالرسول برزنجى است، با اين كه خود را علوى مى داند و به صحت حديث غدير تصريح كرده است! برزنجى مخالفين حديث غدير را ستوده و به دروغ نام ابوداوود سِجِستانى را در شمار آن منكرين آورده و مى گويد: | |||
اختلاف در صحت حديث غدير تواتر آن را نفى مى كند، بلكه آن را از اين كه حديثى صحيحِ متّفق عليه باشد نيز مى اندازد. منكرين صحت اين حديث گروهى از پيشوايان بزرگ اهل حديث هستند؛ كسانى مانند ابوداوود سجستانى و ابوحاتم و ديگران.<ref>نواقض الروافض (مخطوط) .</ref> | |||
۷ - حسام الدين سهارنپورى | |||
حسام الدين بن شيخ محمد بايزيد سهارنپورى نيز تواتر و نيز صحت حديث غدير را انكار كرده و مى گويد كه مسلّم نيست كه امت حديث مذكور را پذيرفته باشد، زيرا جمعى از ائمه عدول و ثقات محدثان به اين حديث خرده گرفته اند؛ مانند: ابو داوود سجستانى و ابو حاتم رازى و شيخ ابن حجر در «صواعق» ، ميرعلى قوشجى در «شرح تجريد» . | |||
هم چنين عدهاى از ائمه حديث آن را نقل نكردهاند؛ مثل بخارى و مسلم و واقدى و غير ايشان، چنانكه شيخ عبدالحق به آن تصريح كرده است. پس ادعاى اجماع امت در حديثى كه مورد طعن سران محدثان و غير مروىّ ثقات ايشان باشد باطل، و اثبات تواتر آن با وجود طعن پيشوايان حديث و عدول آنان بسيار مشكل است.××× 2 مرافض الروافض )مخطوط( . ××× | |||