یمن
دعوت از اهالى يمن براى حج و غدير[۱]
با در نظر گرفتن شيوه هاى اطلاع رسانى در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله، بايد اقدامى بديع صورت مى گرفت، تا خبر مهمترين سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله - كه همان خطبه غدیر بود - در گسترده ترين و سريع ترين شكل ممكن منتشر شود و هيچ كس را ياراى كتمان آن نباشد.
پيشرفته ترين شيوه همان بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله به كار گرفت كه تا امروز حيرت همه رسانه ها را برانگيخته است.
اين اقدامات طى چند مرحله دست به دست هم داد و جلوه هايى از عظمت تبليغ را نشان داد، كه فقط در آيه «يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» قابل ترسيم است، و جمله «واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ» مى تواند آن را به تصوير كشد.
در مرحله اول فرستادن افرادى به اطراف مدینه و نامه نوشتن به مکّه و طائف و يمن درباره آمادگى مراسم حج براى مردمى كه اولين بار مى خواستند اعمال حج ابراهيمى را بياموزند، باعث شد تا از قبايل و اقوام و گروه هاى مختلف و از شهرها و روستاهاى مختلف از فدک تا يمن و از نجد و عمان تا سودان و حبشه براى مراسم حج بار سفر ببندند و زحمت اين سفر نسبتاً طولانى را بر خود استوار سازند.[۲]
رسيدن خبر غدير به يمامه[۳]
پس از مراسم سه روزه غدير در پايان روز بيستم ذى الحجه، آن روزها به عنوان «ايام الولاية» ثبت شد. اين نيز يكى از پيش بينى هايى بود كه در قالب نامگذارى ايام غدير، خطابه آن را عنوانى خاص بخشيد و سرآغاز آن را به همه شناسانيد.
آن همه برنامه ريزى و پيش بينى و سپس اجراى مرحله به مرحله آنها ثمره خود را به خوبى نشان داد. اولين نتيجه آن بود كه انتشار خبر غدير - در حد امكانات آن روزگار - به صورتى غير عادى تحقق يافت. يكى از موارد انتشار خبر غدير مناطقى بود كه از يمن تا اردن و از نجد تا سودان را در بر مى گرفت، چرا كه گروهى براى حجةالوداع از يمن تا مکّه و سپس تا غدير آمده بودند.[۴]
پانویس
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۰. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۹.
- ↑ مقدمة الاصابة لابن حجر: ج ۱ ص ۱۶۱،۱۶۰،۱۴۱.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص ۹۹ - ۱۰۳.
- ↑ بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۹۶،۳۹۳،۳۸۵ و ج ۳۷ ص ۱۵۸،۱۳۶،۱۱۱ و ج ۳۹ ص ۳۳۶ و ج ۴۱ ص ۲۲۸. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۳۶،۶۸. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۱۰ - ۱۲، ۳۶۸.