۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
=== شبهه اول: خوف پيامبر صلى الله عليه و آله === | === شبهه اول: خوف پيامبر صلى الله عليه و آله === | ||
پيرو افكار ابن | پيرو افكار [[ابن تیمیه]] در قرن دوازدهم، محمد بن عبدالوهاب ابتدا حديثى را كه شهيد ابن فتال نيشابورى نقل كرده يادآور شده، و سپس به نقد آن پرداخته است: | ||
خداوند جبرئيل را در حجةالوداع نازل كرد، و او عرض كرد: اى محمد، خداوند سلام مى رساند و مى گويد: | خداوند جبرئيل را در [[حجةالوداع]] نازل كرد، و او عرض كرد: اى محمد، خداوند سلام مى رساند و مى گويد: | ||
على عليه السلام را براى امامت و خلافت معرفى كن. پيامبر | على عليه السلام را براى [[امامت]] و [[جانشین|خلافت]] معرفى كن. [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پيامبر صلی الله علیه و آله]] فرمود: اصحاب نسبت به على عليه السلام بغض دارند و من مى ترسم. | ||
پس جبرئيل رفت براى مرتبه دوم نازل شد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله همان جواب را به او دادند. | پس جبرئيل رفت براى مرتبه دوم نازل شد. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله همان جواب را به او دادند. | ||
جبرئيل براى مرتبه سوم آمد، با يک دستور شديد: | جبرئيل براى مرتبه سوم آمد، با يک دستور شديد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ». | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله اصحابش را جمع كرد و فرمود: على خليفه من است. | پيامبر صلى الله عليه و آله اصحابش را جمع كرد و فرمود: على خليفه من است. «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلَاهُ. أَللَّهُمَّ وَ آلِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ». | ||
محمد عبدالوهاب پس از نقل اين حديث از شيعه مى گويد: | محمد عبدالوهاب پس از نقل اين حديث از شيعه مى گويد: | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
اين حديث با مدح خداوند نسبت به پيامبر و اصحابش مخالف است: | اين حديث با مدح خداوند نسبت به پيامبر و اصحابش مخالف است: | ||
«محمد رسول | «محمد رسول الله و الذين معه اشداء على الكفار رحماء بينهم...». اعتقاد به آنچه مخالف قرآن است موجب كافر شدن انسان مى شود... . | ||
وى در ادامه مى گويد: نسبت دادن خوف به پيامبر صلى الله عليه و آله در واقعه غدير خم درست نيست، چون اصحاب او همه مسلمان بودند.<ref>به همين مضمون ابن تيميه هم مى نويسد: در حجةالوداع پيامبر صلى الله عليه و آله از كسى خوف نداشت، چون مسلمانان دستورات او را عمل مى كردند، و كافر هم در بينشان نبود و منافقين هم مخفى بودند. پس پيامبر صلى الله عليه و آله از ناحيه مردم هيچ خوفى نداشت. منهاج السنه: ج ۷ ص ۳۱۶.</ref> | وى در ادامه مى گويد: نسبت دادن خوف به پيامبر صلى الله عليه و آله در واقعه غدير خم درست نيست، چون اصحاب او همه مسلمان بودند.<ref>به همين مضمون ابن تيميه هم مى نويسد: در حجةالوداع پيامبر صلى الله عليه و آله از كسى خوف نداشت، چون مسلمانان دستورات او را عمل مى كردند، و كافر هم در بينشان نبود و منافقين هم مخفى بودند. پس پيامبر صلى الله عليه و آله از ناحيه مردم هيچ خوفى نداشت. منهاج السنه: ج ۷ ص ۳۱۶.</ref> | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
'''الف)''' چگونه تمام مسلمانان مطيع اوامر او بودند، و حال آنكه در «عقبه» عده اى تصميم به قتل خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله گرفتند؟ بسيارى از منابع شيعه و عامه به اين جريان هولناک اشاره كرده اند: از شيعه:<ref>اعلام الورى: ص ۱۲۳. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۴۷. الصوارم المهرقه: ص ۷. از عامه: الدرّ المنثور: ج ۴ ص ۲۴۳. سنن بيهقى: ج ۹ ص ۳۳. مسند احمد: ج ۵ ص ۴۵۳ ش ۲۳۸۴۳. مجمع الزوائد: ج ۱ ص ۱۱۰. مسلم نيشابورى هم مى نويسد: شخصى از حذيفه كه شاهد ماجرا بود مى پرسيد: آيا جزو آن نفرات بوده است يا نه؟ حذيفه در پاسخ او گفت: اگر تو جزء آنها باشى تعداد آنها مى شود پانزده نفر، كه دوازده نفر آنها دشمن خدا و رسول خداوند صلى الله عليه و آله هستند. و سه نفر هم عذر آوردند كه ما صداى پيامبر صلى الله عليه و آله را نشنيديم. البته مسلم اسم اين شخص را نياورده است. صحيح مسلم: ج ۴ ص ۲۱۴۴ ش ۲۷۷۹.</ref> | '''الف)''' چگونه تمام مسلمانان مطيع اوامر او بودند، و حال آنكه در «عقبه» عده اى تصميم به قتل خاتم الانبياء صلى الله عليه و آله گرفتند؟ بسيارى از منابع شيعه و عامه به اين جريان هولناک اشاره كرده اند: از شيعه:<ref>اعلام الورى: ص ۱۲۳. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۴۷. الصوارم المهرقه: ص ۷. از عامه: الدرّ المنثور: ج ۴ ص ۲۴۳. سنن بيهقى: ج ۹ ص ۳۳. مسند احمد: ج ۵ ص ۴۵۳ ش ۲۳۸۴۳. مجمع الزوائد: ج ۱ ص ۱۱۰. مسلم نيشابورى هم مى نويسد: شخصى از حذيفه كه شاهد ماجرا بود مى پرسيد: آيا جزو آن نفرات بوده است يا نه؟ حذيفه در پاسخ او گفت: اگر تو جزء آنها باشى تعداد آنها مى شود پانزده نفر، كه دوازده نفر آنها دشمن خدا و رسول خداوند صلى الله عليه و آله هستند. و سه نفر هم عذر آوردند كه ما صداى پيامبر صلى الله عليه و آله را نشنيديم. البته مسلم اسم اين شخص را نياورده است. صحيح مسلم: ج ۴ ص ۲۱۴۴ ش ۲۷۷۹.</ref> | ||
'''ب)''' ابن عبدالوهاب حديث را تقطيع كرده است! قبل از پاسخ تفصيلى، لازم است اصل حديث را ذكر كنيم، و البته پيش از آن اين تذكر مهم است كه صاحب | '''ب)''' ابن عبدالوهاب حديث را تقطيع كرده است! قبل از پاسخ تفصيلى، لازم است اصل حديث را ذكر كنيم، و البته پيش از آن اين تذكر مهم است كه صاحب «[[روضة الواعظین (کتاب)|روضة الواعظین]]» روايات را به صورت مرسل (بدون سند) ذكر مى كند، و هر چند بزرگان و [[علما]] او را قبول دارند. | ||
البته همين حديث در كتاب «الاحتجاج» مرحوم طبرسى ذكر شده<ref>الاحتجاج: ج ۱ ص ۵۶ .</ref>، كه مرحوم طبرسى اين حديث را به صورت مسند (با ذكر سند) ذكر كرده است. | |||
و اما اصل حديث: | و اما اصل حديث: | ||
فتّال نيشابورى در كتاب «روضة الواعظين» از امام باقر | فتّال نيشابورى در كتاب «روضة الواعظين» از [[امام باقر علیه السلام]] روايت مى كند: پيامبر صلى الله عليه و آله از مدينه حج به جا آورد. | ||
پس جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند مى فرمايد ما در مورد هيچ رسولى جانش را نگرفتيم مگر بعد از اكمال دينش، و تو دو فريضه به عهده دارى: فريضه حج و فريضه ولايت. | پس جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند مى فرمايد ما در مورد هيچ رسولى جانش را نگرفتيم مگر بعد از اكمال دينش، و تو دو فريضه به عهده دارى: فريضه حج و فريضه ولايت. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله براى حج خارج شد، و اعلان عمومى كرد، در حالى كه جمعيت شركت كنندگان به هفتاد هزار يا بيشتر مى رسيد. مثل اصحاب موسى عليه السلام كه براى | پيامبر صلى الله عليه و آله براى حج خارج شد، و اعلان عمومى كرد، در حالى كه جمعيت شركت كنندگان به هفتاد هزار يا بيشتر مى رسيد. مثل اصحاب موسى عليه السلام كه براى [[بیعت]] با هارون عليه السلام آماده شده بودند. | ||
وقتى به موقف رسيدند، | وقتى به موقف رسيدند، [[جبرئیل]] نازل شد و به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد: بايد على بن ابى طالب عليه السلام را به عنوان خليفه بعد از خود معرفى كنى، كه اطاعتش اطاعت تو است. | ||
هر كس او را شناخت مؤمن، و هر كس نشناخت كافر است. پيامبر صلى الله عليه و آله ترسيد كه اهل نفاق و شقاق متفرق شوند و به | هر كس او را شناخت مؤمن، و هر كس نشناخت كافر است. پيامبر صلى الله عليه و آله ترسيد كه اهل نفاق و شقاق متفرق شوند و به [[جاهلیت]] بازگردند. | ||
چون دشمنى آنها با على عليه السلام را مى دانست، و از جبرئيل عصمت از مردم (ايمن بودن) را طلب كرد. | |||
حضرت منتظر ماند تا جبرئیل امان از شرّ منافقان بياورد. پيامبر صلى الله عليه و آله كه به مسجد خيف رسيد، جبرئيل دو مرتبه نازل شد و امر خداوند را تكرار كرد، ولى باز امان نياورد. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در جواب جبرئيل فرمود: من مىترسم اصحاب على بن ابى طالب عليه السلام را قبول نكنند. پس پيامبر صلى الله عليه و آله حركت كردند، تا به غدير خم رسيدند. | |||
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا همه در آنجا جمع شوند و خطبه | پنج ساعت از روز گذشته بود كه جبرئيل نازل شد و عرض كرد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ - فِي عَلِىٍّ عليه السلام - وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» ... . | ||
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا همه در آنجا جمع شوند و [[خطبه غدیر]] را ايراد فرمود.<ref>روضة الواعظين: ج ۱ ص ۸۹ .</ref> | |||
'''ج) بررسى خوف پيامبر صلى الله عليه و آله''' | '''ج) بررسى خوف پيامبر صلى الله عليه و آله''' | ||
خط ۶۱: | خط ۶۵: | ||
عمل نكردن به دستور اميرالمؤمنين عليه السلام: قال: قيل: يا رسول اللَّه صلى الله عليه و آله من يؤمر بعدك؟ قال: ان تؤمروا ابابكر، تجدوه اميناً زاهداً فى الدنيا راغباً فى الآخرة. و ان تؤمروا عمر، تجدوه قوياً اميناً، لا يخاف فى اللَّه لومة لآئم. و ان تؤمروا علياً - و لا أراكم فاعلين - ، تجدوه هادياً مهدياً، يأخذ بكم الطريق المستقيم<ref> فضائل الصحابه (احمد بن حنبل) : ج ۱ ص ۲۳۱. </ref>: | عمل نكردن به دستور اميرالمؤمنين عليه السلام: قال: قيل: يا رسول اللَّه صلى الله عليه و آله من يؤمر بعدك؟ قال: ان تؤمروا ابابكر، تجدوه اميناً زاهداً فى الدنيا راغباً فى الآخرة. و ان تؤمروا عمر، تجدوه قوياً اميناً، لا يخاف فى اللَّه لومة لآئم. و ان تؤمروا علياً - و لا أراكم فاعلين - ، تجدوه هادياً مهدياً، يأخذ بكم الطريق المستقيم<ref> فضائل الصحابه (احمد بن حنبل) : ج ۱ ص ۲۳۱. </ref>: | ||
از پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال شد: بعد از شما چه كسى به ما امر كند؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اگر | از پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال شد: بعد از شما چه كسى به ما امر كند؟ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اگر [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] را امير قرار دهيد، مردم او را امين و زاهد در دنيا خواهيد يافت. | ||
اگر عمر را امير قرار دهيد، مردم او را قوى و امين خواهيد يافت. اگر على عليه السلام را امير قرار دهيد - گر چه نمى بينم كه چنين كنيد - | اگر عمر را امير قرار دهيد، مردم او را قوى و امين خواهيد يافت. اگر على عليه السلام را امير قرار دهيد - گر چه نمى بينم كه چنين كنيد - ، او را هدايت كننده و هدايت شده خواهيد يافت، كه شما را به راه راست خواهد كشاند. | ||
=== شبهه دوم: سياق === | === شبهه دوم: سياق === | ||
خط ۶۹: | خط ۷۳: | ||
==== پاسخ شبهه ==== | ==== پاسخ شبهه ==== | ||
رشيد رضا چنين تصور كرده است كه ترتيب موجود آيات همان ترتيب نزول است، و چون در ترتيب موجود آيات قبل و بعد درباره اهل كتاب است بايد اين آيه هم درباره اهل كتاب باشد. در پاسخ به اين شبهه بايد گفت: | رشيد رضا چنين تصور كرده است كه ترتيب موجود آيات همان ترتيب نزول است، و چون در ترتيب موجود آيات قبل و بعد درباره اهل كتاب است بايد اين آيه هم درباره اهل كتاب باشد. | ||
در پاسخ به اين شبهه بايد گفت: | |||
'''الف)''' گر چه مسلمانان ترتيب آيات را توفيقى مى دانند؛ به اين معنى كه پس از آنكه آيات متفرق نازل مى شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داده است كه اين آيه در كجا و آن آيه در كجا قرار گيرد. | '''الف)''' گر چه مسلمانان ترتيب آيات را توفيقى مى دانند؛ به اين معنى كه پس از آنكه آيات متفرق نازل مى شد، رسول خدا صلى الله عليه و آله دستور داده است كه اين آيه در كجا و آن آيه در كجا قرار گيرد. |