پرش به محتوا

اقرار: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱
خط ۳۸۰: خط ۳۸۰:
<big>پرسيد: از كدام بنى ‏هاشم؟ گفتم: از مواليان على ‏عليه السلام هستم! پرسيد: على كيست؟! من سكوت نمودم. عمر بن عبدالعزيز دست بر سينه ‏اش گذاشت و گفت: من هم بخدا قسم از مواليان على بن ابى‏ طالب هستم.</big>
<big>پرسيد: از كدام بنى ‏هاشم؟ گفتم: از مواليان على ‏عليه السلام هستم! پرسيد: على كيست؟! من سكوت نمودم. عمر بن عبدالعزيز دست بر سينه ‏اش گذاشت و گفت: من هم بخدا قسم از مواليان على بن ابى‏ طالب هستم.</big>


<big>سپس گفت: عده ‏اى برايم روايت كرده‏ اند كه از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه».<ref>الغدير: ج 1 ص 210. </ref></big>
<big>سپس گفت: عده ‏اى برايم روايت كرده‏ اند كه از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند كه فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه».<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۱۰. </ref></big>


== <big>عمرو بن عاص و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 302. </ref> ==
== <big>عمرو بن عاص و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص ۳۰۲. </ref> ==
<big>[[معاويه]] نامه ‏اى براى عمروعاص نوشت و در آن ضمن بدگويى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام او را به يارى خود طلبيد.</big>
<big>[[معاويه]] نامه ‏اى براى عمروعاص نوشت و در آن ضمن بدگويى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام او را به يارى خود طلبيد.</big>


<big>عمروعاص در پاسخ به نامه معاويه به عنوان رد سخن او فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را برشمرد و از جمله نوشت: پيامبر در روز غدير خم درباره او فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»!<ref>الغدير: ج 1 ص 202. </ref></big>
<big>عمروعاص در پاسخ به نامه معاويه به عنوان رد سخن او فضايل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را برشمرد و از جمله نوشت: پيامبر در روز غدير خم درباره او فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»!<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۰۲. </ref></big>


== <big>مأمون عباسى و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 303. چهارده قرن با غدير: ص117، 118.</ref> ==
== <big>مأمون عباسى و اقرار به حديث غدير</big><ref>اسرار غدير: ص ۳۰۳. چهارده قرن با غدير: ص۱۱۷، ۱۱۸.</ref> ==
<big>از جمله دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام كه اقرار به حديث غدير كرده ‏اند مأمون عباسى است:</big>
<big>از جمله دشمنان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام كه اقرار به حديث غدير كرده ‏اند مأمون عباسى است:</big>


# <big>مأمون نامه ‏اى براى بنى ‏هاشم نوشت و در آن فضايل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را برشمرد، و از جمله نوشت: «او بود صاحب ولايت در حديث غدير خم».<ref>الغدير: ج 1 ص 212. </ref></big>
# <big>مأمون نامه ‏اى براى بنى ‏هاشم نوشت و در آن فضايل اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را برشمرد، و از جمله نوشت: «او بود صاحب ولايت در حديث غدير خم».<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۱۲. </ref></big>
# <big>مأمون عباسى در خراسان مجلسى تشكيل داد كه در آن چهل نفر از بزرگان علماى اسلام را براى مناظره با خود دعوت كرد. از جمله مطالبى كه در آن مجلس مطرح شد اين بود كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در خلافت بر ديگران مقدم است. وقتى اهل مجلس از اين مطلب تعجب كردند، از يكى از آنان پرسيد: آيا حديث ولايت (غدير) را روايت مى ‏كنى؟ آنان اقرار كردند، وآن را نقل كردند.</big>  <big>مأمون گفت: اين حديث، خلافت على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام را بر [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و [[عمر]] ثابت مى‏ كند و هيچ حقى براى آنان ثابت نمى ‏كند.</big>  <big>يكى از آنان به نام اسحاق گفت: عده ‏اى مى ‏گويند: اين حديث مربوط به مسئله‏ اى است كه بين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و زيد بن حارثه پيش آمده است!! مأمون گفت: زمان اين حديث كِى بوده؟ آيا هنگام بازگشت از [[حجةالوداع]] نبوده؟ گفت: آرى. مأمون گفت: شهادت زيد بن حارثه قبل از غدير بوده است!! چطور خود را به چنين اشكالى قانع كرده ‏اى؟!<ref>الغدير: ج 1 ص 210. </ref></big>
# <big>مأمون عباسى در خراسان مجلسى تشكيل داد كه در آن چهل نفر از بزرگان علماى اسلام را براى مناظره با خود دعوت كرد. از جمله مطالبى كه در آن مجلس مطرح شد اين بود كه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام در خلافت بر ديگران مقدم است. وقتى اهل مجلس از اين مطلب تعجب كردند، از يكى از آنان پرسيد: آيا حديث ولايت (غدير) را روايت مى ‏كنى؟ آنان اقرار كردند، وآن را نقل كردند.</big>  <big>مأمون گفت: اين حديث، خلافت على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام را بر [[ابوبكر بن ابى قحافه|ابوبكر]] و [[عمر]] ثابت مى‏ كند و هيچ حقى براى آنان ثابت نمى ‏كند.</big>  <big>يكى از آنان به نام اسحاق گفت: عده ‏اى مى ‏گويند: اين حديث مربوط به مسئله‏ اى است كه بين على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام و زيد بن حارثه پيش آمده است!! مأمون گفت: زمان اين حديث كِى بوده؟ آيا هنگام بازگشت از [[حجةالوداع]] نبوده؟ گفت: آرى. مأمون گفت: شهادت زيد بن حارثه قبل از غدير بوده است!! چطور خود را به چنين اشكالى قانع كرده ‏اى؟!<ref>الغدير: ج ۱ ص ۲۱۰. </ref></big>


== <big>موضوع اقرار در غدير</big><ref>اسرار غدير: ص 50 . </ref> ==
== <big>موضوع اقرار در غدير</big><ref>اسرار غدير: ص ۵۰ . </ref> ==
<big>سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.</big>
<big>سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.</big>